تاج الدین آروین پور

تاج الدین آروین پور

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

نقش رهبران صوفی در سیاست افغانستان معاصر از دیدگاه جامعه شناسی سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 727 تعداد دانلود : 175
پیوند تصوف و سیاست در تاریخ معاصر افغانستان هم زمان با تأسیس حکومت احمدشاه ابدالی (1747) آغاز شد. نقش صوفیان در قدرت، با شروع درگیری های داخلی و خانوادگی امیران و حاکمان محلی و تجاوز انگلیس و شوروی به افغانستان فزونی یافت. از دیدگاه «جامعه شناسی سیاسی» که موضوع اصلی آن واکاوی روابط متقابل میان قدرت دولتی و نیروهای اجتماعی است، می توان نقش پیدا و پنهان سران طریقت های نقشبندیه، قادریه و چِشتیه را در رویارویی با حاکمیت های سیاسی یا حمایت از آن ها یا واکنش علیه نیروهای متجاوز انگلیس و شوروی  واکاوی کرد. این پرسش مطرح است که ارتباط طریقت های صوفیه با ساختار قدرت حاکمیت در افغانستان معاصر چگونه بوده است؟ در پاسخ، این فرضیه مطرح می شود که بیشتر، سران این طریقت ها در میان مأموران بلندمرتبه دولتی، درباریان و حتی خاندان سلطنتی نفوذ داشته و در نصب و برکناری امیران، مشروعیت بخشی به قدرت و ایجاد تشکل های حزبی نیز نقش داشته اند. این نوشتار به روش تحلیل محتوا که از نوع تحلیل های کیفی است، انجام شده است. نتایج آن حاکی از فرازوفرودهایی در مورد تصوف و سیاست از آغازِ حکمرانی احمدشاه تا تجاوز انگلیس و شوروی به خاک افغانستان است. احمدشاه که با صوفیان رابطه ای مثبت داشت، سنت دستاربندی شاه به دست مشایخ صوفی را پایه گذاشت و حمایت آنان را در لشکرکشی هایش جلب کرد. نقش مشایخ صوفی در دوران حکمرانی دُرانی ها و محمدزایی ها هم درخور توجه است. با تجاوز انگلیس و سپس شوروی به خاک افغانستان، صوفیان، منسجم تر با سازمان دهی فعالیت های سیاسی و جهادی شان در قالب تشکل های سیاسی، مردم را علیه نیروهای استعمار بسیج کردند.
۲.

تجلّی مضمون عشق در شعر عرفانی معاصر افغانستان با تکیه بر اشعار مجنون شاه کابلی، مستان شاه کابلی و حیدری وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 32 تعداد دانلود : 521
پژوهش در ادبیات عرفانی معاصرِ افغانستان از حوزه های مغفول است، درحالی که در دوره معاصر، با وجود مسائل و مشکلات این کشور، ادبیات کم وبیش فعال بوده است. در پژوهش حاضر، سه شاعر عارف مستان شاه، مجنون شاه و حیدری وجودی که در فاصله زمانی صدواند سال اخیر می زیسته اند، اجمالاً معرفی و موضوعِ آشنا و دیرپای ادب عرفانی یعنی عشق در اشعار آنها واکاوی شده است. این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی، به دنبال پاسخ این پرسش هاست که اشتراک ها و تفاوت های اشعار مجنون شاه و مستان شاه کابلی که پیرو طریقت چِشتیه اند با حیدری وجودی که پیرو طریقت نقشبندیه است، در این حوزه مفهومی چیست؟ عشق، به مثابه شرط وصول به کمال و معرفت الله، در نظام هستی شناسانه طریقت چشتیه و نقشبندیه چه جایگاهی دارد؟ و مباحث مهمی همچون تقابل عشق وعقل و نسبت عشق مجازی با حقیقی در اشعار سه شاعر نامبرده چگونه بازتاب یافته است؟ نتایج نشان می دهد هر سه شاعر، به گونه ای متأثر از وحدت وجود و وحدت شهود، عشق را منشأ جهان هستی و تعریف ناپذیر دانسته و آن را عالم وحدت و مقصود غایی سالک معرّفی کرده اند که او را از نام وننگ فارغ می سازد. در اشعار مجنون شاه و مستان شاه کابلی که شوروحال عرفانی شان تاحدی یادآور حال وهوای غزل های مولانا جلال الدین است و همچنین در اشعار حیدری وجودی که متأثر از دمسازی طولانی وی با مثنوی مولاناست، عشق حقیقی صورت تکامل یافته عشق مجازی دانسته شده و درخصوص تقابل عشق وعقل نیز هرسه شاعر عشق را بر عقل برتری داده اند.
۳.

نقش جنگنامه سرایی در بازنمایی استقلال سیاسی افغانستان معاصر

تعداد بازدید : 770 تعداد دانلود : 428
جنبش جنگنامه سرایی در ادبیات معاصر افغانستان هم زمان با قیام های مردمی در برابر انگلیسی ها آغاز شد که به جنگ اوّل افغانستان و انگلیس(1217- 1220ه .ش/ 1839- 1842م) معروف است. با تجاوز استعمار انگلیس به افغانستان روح حماسی و رزمی در مردم این سرزمین برانگیخته شد و منجر به جهاد مسلحانه و خلق منظومه های حماسی متعدد شد. این منظومه ها در وزن و سبک به تبعیت از شاهنامه فردوسی به نظم درآمده اند. موضوع اصلی این جنگنامه ها، وصف دلاوری ها و کیفیت مبارزه مردم افغانستان در برابر بیگانگان، مخصوصاً انگلیسی ها و منازعات خانوادگی امرا و حکام محلی است. این جستار به شیوه توصیفی– تحلیلی در پی آن است که نقش جنگنامه سرایی را در انعکاس واقعیت های تاریخ سیاسی معاصر افغانستان بررسی کند. از نتایج تحقیق برمی آید که اساسا تعدد این جنگ نامه ها گواه احساس ضرورت تاریخی در شاعران برای حفظ هویت ملی و تلاش آنان برای ثبت و ماندگاری دلاوری ها و دستاوردهای اتحاد ملی در پیکره ژانر حماسه است. مقبولیت و معیارمندی شاهنامه فردوسی در افغانستان عامل اساسی گرایش مقلدانه این شاعران برای سرایش جنگ نامه های حماسی است؛ اگرچه هیچ یک را نمی توان در سبک و زبان و حتی موضوع همپایه نقش و کارکرد شاهنامه در ادبیات حماسی دانست، لیک برخی از این جنگ نامه ها آثار عاطفی عمیق در میان مردم افغانستان و برانگیختگی حس وطن دوستی و تمایل به وحدت و استقلال ملی در تاریخ معاصر افغانستان داشته و دارند.
۴.

نقش جنگنامه سرایی در بازنمایی استقلال سیاسی افغانستان معاصر

تعداد بازدید : 748 تعداد دانلود : 313
جنبش جنگنامه­­سرایی در ادبیات معاصر افغانستان هم­­زمان با قیام­های مردمی در برابر انگلیسی­ها آغاز شد که به جنگ اوّل افغانستان و انگلیس(1217- 1220هـ.ش/ 1839- 1842م) معروف است. با تجاوز استعمار انگلیس به افغانستان روح حماسی و رزمی در مردم این سرزمین برانگیخته شد و منجر به جهاد مسلحانه و خلق منظومه­های حماسی متعدد شد. این منظومه­ها در وزن و سبک به­تبعیت از شاهنامۀ فردوسی به نظم درآمده­اند. موضوع اصلی این جنگنامه­ها، وصف دلاوری­ها و کیفیت مبارزة مردم افغانستان در برابر بیگانگان، مخصوصاً انگلیسی­ها و منازعات خانوادگی امرا و حکام محلی است. این جستار به شیوۀ توصیفی– تحلیلی در پی آن است که نقش جنگنامه­سرایی را در انعکاس واقعیت­های تاریخ سیاسی معاصر افغانستان بررسی کند. از نتایج تحقیق برمی­آید که اساسا تعدد این جنگ­نامه­ها گواه احساس ضرورت تاریخی در شاعران برای حفظ هویت ملی و تلاش آنان برای ثبت و ماندگاری دلاوری­ها و دستاوردهای اتحاد ملی در پیکرة ژانر حماسه است. مقبولیت و معیارمندی شاهنامة فردوسی در افغانستان عامل اساسی گرایش مقلدانة این شاعران برای سرایش جنگ­نامه­های حماسی است؛ اگرچه هیچ­یک را نمی­توان در سبک و زبان و حتی موضوع همپایة نقش و کارکرد شاهنامه در ادبیات حماسی دانست، لیک برخی از این جنگ­نامه­ها آثار عاطفی عمیق در میان مردم افغانستان و برانگیختگی حس وطن­دوستی و تمایل به وحدت و استقلال ملی در تاریخ معاصر افغانستان داشته و دارند.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان