مقالات
حوزه های تخصصی:
کشف المحجوب نخستین کتابی است که در تصوف به زبان فارسی تألیف شده و استناد به آیات قرآن از ویژگی های سبکی این متن کهن به شمار می آید. در این پژوهش، چگونگی تأویل آیات قرآنیِ به کاررفته در مقدمه و شش باب آغازین این کتاب، که مؤلف در آن به موضوعات بنیادین تصوف پرداخته، بررسی و تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که هجویری در این بخش از کتاب برای بررسی و تبیین 17 موضوع نسبتاً کلی و گوناگون به 55 آیه از قرآن استناد کرده که برداشتش از 27 آیه صحیح بوده، از 26 آیه برداشت شخصی داشته و در تأویل 2 آیه خطای آشکار داشته است . بر این اساس، تأویل بیش از نیمی از آیات بررسی شده مورد استناد هجویری، شخصی بوده که اثبات مدعا و مطلوب مؤلّف و تفسیر مدِّ نظر وی از برخی مفاهیم تصوف عامل اصلی برداشت های شخصی و ناصحیح او از این آیات است. از عوامل اصلی این تأویلاتِ نادرست، می توان به تقلید هجویری از پیشینیان، شناخت محدود او از آیات و روایات و استفاده هدفمند از آن، انگیزه خاص وی در اثبات مدّعا و مطلوب خویش، و نوعی خودباوری برآمده از آشنایی او با عرفان و تصوف اشاره کرد. کشف المحجوب نخستین کتابی است که در تصوف به زبان فارسی تألیف شده و استناد به آیات قرآن از ویژگی های سبکی این متن کهن به شمار می آید. در این پژوهش، چگونگی تأویل آیات قرآنیِ به کاررفته در مقدمه و شش باب آغازین این کتاب، که مؤلف در آن به موضوعات بنیادین تصوف پرداخته، بررسی و تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که هجویری در این بخش از کتاب برای بررسی و تبیین 17 موضوع نسبتاً کلی و گوناگون به 55 آیه از قرآن استناد کرده که برداشتش از 27 آیه صحیح بوده، از 26 آیه برداشت شخصی داشته و در تأویل 2 آیه خطای آشکار داشته است . بر این اساس، تأویل بیش از نیمی از آیات بررسی شده مورد استناد هجویری، شخصی بوده که اثبات مدعا و مطلوب مؤلّف و تفسیر مدِّ نظر وی از برخی مفاهیم تصوف عامل اصلی برداشت های شخصی و ناصحیح او از این آیات است. از عوامل اصلی این تأویلاتِ نادرست، می توان به تقلید هجویری از پیشینیان، شناخت محدود او از آیات و روایات و استفاده هدفمند از آن، انگیزه خاص وی در اثبات مدّعا و مطلوب خویش، و نوعی خودباوری برآمده از آشنایی او با عرفان و تصوف اشاره کرد.
بررسی مؤلفه های آرمان شهری گفتمان های فتوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در گستره تمدن ایرانی- اسلامی، آیین فتوت به مثابه خرده فرهنگی نیرومند بنا به مقتضیات تاریخی موجد گفتمان های متکثری بوده است. این آیین برآمده از یک ضرورت اجتماعی و تاریخی در برابر نظام های خودکامه و عدالت ستیز در دوره های مختلف تاریخ ایران بوده، و به طور کلی نظام عیاری تفکری آرمان شهری است و گفتمان های گوناگون فتوت جلوه های متعدد این اندیشه و نظام را بازنموده است. این پژوهش با رویکرد کیفی و استفاده از روش تحلیل محتوا انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که هر یک از گفتمان های فتوت عیاری، دینی، صوفیانه، اصناف و پهلوانی آرمان های خود را به ترتیب در قالبِ جنگ و شورش و طرد هنجارهای جامعه؛ عدالت محوری، حمایت از مظلوم و تجلی انسان کامل در سیمای علی(ع)؛ مجاهده با نفس و رسیدن به کمالات معنوی و روحانی؛ پیوند فن و صنعت با ذات حق و رساندن روح به کمال معرفت الهی؛ انزجار از ظلم و بیدادگران، و سامان دادن به شرایط ناگوار و ناهموار اقتصادی و اجتماعی مردم بینوا دنبال کرده اند.
تحلیل داستان «طوطی و بازرگان» مثنوی معنوی بر اساس نظریه افشانش ژاک دریدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه افشانش معنا الگویی است که زیرمجموعه ساخت شکنی قرار می گیرد و براساس آن می توان زمینه ها و شیوه های تکثّر معنا را در یک متن بررسی کرد. در این پژوهشِ توصیفی-تحلیلی، حکایت طوطی و خواجه بازرگان از دفتر اول مثنوی معنوی براساس الگوی افشانشی دریدا واکاوی و تحلیل شده است. بنا بر نتایج پژوهش، حکایت طوطی و بازرگان در ده بخش سامان یافته است که چهار بخش آن جستار درون ه ای است و رویکرد روایی، تفسیری و تمثیلی دارد و زیرمجموعه افشانش انتقالی قرار می گیرد، چرا که حکایت دیگری را طرح می کند و ساحت معنا در این جستارها به کلی تغییر می یابد و از ساختار روایی حاکم بر حکایت جدا می شود. علاوه بر این، در شش بخشی که مولانا به بیان ماجرای طوطی و بازرگان می پردازد، تنها چند بیت نخست به بیان روایت اختصاص دارد و باقی ابیات شامل شرح و تفسیر و تأویل مولاناست و ساحت معنایی تغییر می یابد و دقیقاً باتوجه به همین تحوّل معنایی در حیطه افشانش وضعی قرار می گیرد.
تحلیل محتوایی و زبانی مفاخره ای بدیع از پیامبر (ص) به روایت نجم الدین رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیش بینی ناپذیر بودن نمود های گوناگون ادب غنایی که ریشه در تجلیات بی حد و حصر عواطف انسانی دارد، تقویت کننده این ذهنیت است که هر لحظه، در گوشه و کنار آثار مختلف، امکان بروز نمونه ای نو و حتی ناشناخته از این نوع ادبی در یکی از زیرشاخه های فراوانش وجود دارد. یکی از این نمونه های محتمل، مفاخره ای است بدیع که نجم الدین رازی از زبان پیامبر (ص) به رشته تحریر درآورده است. طبیعی است که جایگاه منحصربه فرد مفاخره گر در همه جنبه های محتوایی و زبانی قطعه اشاره شده مؤثر بوده باشد. قدرت نویسندگی و ارادت قلبی مؤلف مرصادالعباد نیز بی تردید بر تأثیر هرچه بیشتر این مفاخره فرضی افزوده است. در این مقاله، ضمن استخراج و معرفی این قطعه ویژه، آنچه که ازنظر محتوا و مؤلفه های زبانی موجب برجستگی و امتیاز این مفاخره نسبت به سایر مفاخرات مرسوم و متداول ادب فارسی می شود، باتوجه به جایگاه بی بدیل پیامبر والامقام (ص) در مقام مفاخره گر، ارائه و تحلیل خواهد شد.
عرفان مولانا در ساحت تجارب دینی و عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دین که یکی از مهم ترین عرصه های معرفتی است، ساحت های مختلفی ازجمله ساحت انفُسی و درونی دارد. در مطالعات عرفانی جدید، از ساحت انفُسی یا همان تجارب شخصی از خداوند به «تجربه دینی و عرفانی» تعبیر می شود. در این پژوهش، دیدگاه مولوی را برمبنای نظریه های جدیدی که در عرصه مطالعات عرفانی مطرح هستند، بازکاوی خواهیم کرد و مسئله اصلی، جست وجو و تحلیل تجارب عرفانی مولوی و انعکاس ادیبانه آن ها در بیان او خواهد بود. به نظر می رسد از آنجاکه مولانا در عرفان خانقاهی، عرفان ذوقی و عرفان نظری صاحبِ سبک و نظر است، خود نیز تجارب عرفانی وسیعی را از سر گذرانیده، و به بازسازیِ هنری این تجارب ناب، پیچیده و حیرت انگیز در قالب زبان و بیان ادبی پرداخته است. تجارب عرفانی و شهودی مولانا در غزل هایش بیشتر به صورت بی واسطه و در لابه لای تمثیلات عرفانی مثنوی، با واسطه و در موقعیت هایی که استمرار کلام، او را به عرصه های ناخودآگاه کشانیده، بروز پیدا کرده است. برخی از تجربه های عرفانیِ مولانا از حیث شکل و ساختارِ بازنمایی در چارچوب تحلیل هایی که ویلیام جیمز از تجارب عرفانی عرضه می کند، قابل تحلیل هستند و ما در این پژوهش، ضمن تبیین اصل تجربه مندیِ آثار مولانا، از جمله داستان پادشاه و کنیزک، تجربه عرفانی مندرج در آن را بر مبنای چارچوب نظریِ جیمز بررسی کرده و شباهت های ساختاری آن را با موضوعاتی که جیمز مطرح کرده است، نشان داده ایم.
انواع اضطراب در اندیشه و آثار عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عطار شاعری است پر از اضطراب و درد که حقیقت حیات و هستی انسان را در سلوک و عروج معنوی برای پیوند با مبدأ آفرینش می داند. اضطراب عطار از لحظه هبوط انسان آغاز می شود و تا لحظه بازگشت و عروج روح ادامه دارد. این اضطراب و دلهره شاعر، فلسفی و خودیافته نیست بلکه مبتنی بر آموزه های دینی، سنت عرفانی و الگوها و قهرمانان مسیر سلوک است که خود عطار نیز به روایت زندگی و اندیشه آنان پرداخته است. این مقاله به بررسی و تحلیل انواع اضطراب در اندیشه و آثار عطار با تکیه بر نظریه اضطراب وجودی پل تیلیش با روش توصیفی- تحلیلی می پردازد. حرکت عطار در مسیر سلوک بیشتر مبتنی بر اضطراب وجودی است تا جذبه و شوق که نتیجه هبوط از بهشت و گناه آغازین است. اضطراب وجودی عطار به حوزه سلوک محدود نمی شود و به ساحت زندگی فردی و اجتماعی و داستان های او نیز گسترش پیدا می کند. چگونگی بروز و ظهور اضطراب در این داستان ها مبتنی بر تحول درونی شدید در یک لحظه و سپس توبه و جبران است. این تحول و انقلاب درونی بر اثر عوامل مختلف انسانی، قدسی یا طبیعی بروز پیدا می کند. نحوه واکنش شخصیت های داستان به اضطراب، گستره ای از پذیرش حداکثری تا انکار کامل آن را شامل می شود. اضطراب در آثار عطار به دلیل حضور مستمر در ذهن شخصیت و بازگشت و تکرار مداوم آن، به موقعیت زمانی خاصی منحصر نمی شود. تلاش برای غلبه بر اضطراب با تعیین استانداردهای مطلق اندیشانه به کمال گرایی یا پرفکشینیسم عرفانی و دینی منجر می شود که ساختار نهایی اندیشه شاعر را شکل می دهد.