هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره 24 بهار 1398 شماره 1 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
امروزه، فضای خاکستری شهری به یکی از پدیده های رایج کلانشهرها و به ویژه تهران تبدیل و منجر به ظهور مجموعه ای از نهادها، هویت ها، روابط قدرت، شیوه ها و گفتمان ها در این فضاها شده است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی و شناسایی ساختارهای موجود، جایگاه قدرت و سیاست در سطوح برنامه ریزی شهری این فضاها است. در راستای این هدف، پژوهش حاضر، در پی پاسخ به دو سوال اصلی است، ابعاد شکل دهنده ی تجربه زندگی در فضاهای خاکستری چیست؟ وآیا ساکنان این فضاها می توانند در برنامه ریزی و تصمیم گیری این محیط نقش داشته باشند؟ بنابراین، با اتکا بر روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف و بر پایه مصاحبه ی ساخت نیافته، به تفسیر توصیف های ساکنان شهرک رضویه پرداخته شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که شش مقوله ی "سایه اندازی مناسبات قدرت، سایه ی سرمایه ی محیطی، سایه ی تعارض منافع، حاشیه ی سیاست گفتمان، حاشیه ی حق شهری و حاشیه ی شهروندی نابرابر"، مقولاتی هستند که توسط آن ها می توان تجربه ی ساکنان این فضاها را توصیف و در چارچوب مدل پارادایمی، مفهوم یابی فضای خاکستری شهری و فرایند مشروعیت بخشی، آن را تعریف نمود. همچنین، اهمیت بُعد اقتصادی- سیاسی تغییرات و جایگاه قدرت در کنار سایر ابعاد اجتماعی- فضایی این فضاها، طیفی از شهروندی نابرابر در مناطق کلانشهری با ضریب قطبش بالا را نمایان می سازد.
تحلیل نشانه های سازگاری در آسایش حرارتی فضاهای باز (نمونه مورد مطالعه: محلات مسکونی منتخب شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازگاری در آسایش حرارتی، شامل تمامی فرایندهایی ست که افراد برای تطبیق و متناسب کردن محیط و نیازهایشان انجام می دهند. به عبارت دیگر، انسان ها خود به نحو ممکن در محیط حرارتی تغییر ایجاد می کنند تا به آسایش حرارتی برسند. بر این اساس، در مقاله حاضر تلاش می شود تا با تحلیل نشانه های سازگاری در آسایش حرارتی فضاهای باز محلات مسکونی، به اثبات نظریه سازگاری در شهر اصفهان پرداخته و نهایتاً معادله حرارتی جهت تعیین دمای راحتی کاربران در فضای باز محلات مسکونی ارائه شود. این مطالعه با بهره گیری از روش های پژوهش موردی و مطالعه میدانی، به برداشت متغیرهای اقلیمی و تکمیل پرسشنامه در چهار محله منتخب در دو فصل زمستان و تابستان پرداخته است. در این راستا چهار محله علی قلی آقا، جلفا، مرداویج و دشتستان مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفتند. این انتخاب بر اساس معیارهای اولیه، ثانویه و نهایتاً تمایز در ساختار فضایی- کالبدی و الگوی ریخت گونه شناسی محلات صورت گرفته است. نشانه های نظریه سازگاری جهت تحلیل و اثبات، شامل تحلیل دمای خنثی، رابطه دمای خارج و دمای خنثی، متوسط دمای ماهیانه و دمای خنثی و نهایتاً مقایسه معادله به دست آمده با سایر معادله ها است. نتایج حاصل از تحلیل نشانه های فوق در محلات مورد مطالعه نشان می دهد که نظریه مذکور در شهر اصفهان اثبات شده و قابل تعمیم است.
ارزیابی طرح ویژه بهسازی و نوسازی مسکن روستایی از منظر شاخص های مسکن مطلوب و پایدار روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیازهای زیستی و معیشتی امروزین و تغییریابنده ی ساکنان روستایی و پیروی برنامه های روستایی از رویکردهای غیرمشارکتی و اثبات گرایانه، باعث بروز ناهم سازی هایی میان وضعیت اجرا با اهداف برنامه ها شده است؛ در نتیجه، باوجود موفقیت های نسبی برنامه ها، به روزرسانی آن ها امری ضروری به نظر می رسد. بر این اساس، هدف مقاله، با دستور کار سیاست پژوهی، به ارزیابی میزان تحقق پذیری"طرح ویژه ی بهسازی و نوسازی مسکن روستایی" اختصاص یافته است. در چارچوب روش شناسیِ پژوهشِ ارزیابانه و با استفاده از پیمایش تصادفی، سه استان نمونه ی گیلان، همدان و سیستان وبلوچستان با سه سطح متفاوت توسعه یافتگی، نفوذپذیری و تحقق پذیری طرح، هدف ارزیابی قرارگرفتند. با توجه به چارچوبِ منتخبِ ارزیابی، متشکل از معیارهای پالایش یافته ی مسکن مطلوب و پایدار روستایی و نیز معیارهای مستخرج از اهداف طرح ویژه، نتایج پژوهش، نشان گر موفقیت نسبی برنامه در دست یابی به اهداف ثبات جمعیتی و پایداری توسعه، صرفه مندی در پرداخت تسهیلات و به زیستی و رضایتمندی ذهنی از واحدهای جدید با انحرافاتی جزئی از معیارهای منتخب بوده است. ولی برنامه در زمینه ی معیار پاسخ گویی و انطباق با نیاز متقاضیان و نیز در خصوص معیار مقاومت و ایمنی، با ناهم سازی هایی مواجه بوده است. در نهایت نیز سیاست هایی هم چون طراحی مشارکت محور، ارائه نقشه های منعطف و به روزرسانی طرح های از پیش تعیین شده در راستای پاسخ گویی به نیازهای زیستی و معیشتی و اولویت بخشی به رویکرد توانمندسازی اجتماعات محلی روستایی، تشدید نظارت بر ناظران و تغییرات نقشه ای پس از اجرا به منظور ارتقاء سند و سازوکارهای طرح ویژه پیشنهاد شده است.
بازشناسی سازمان فضایی مسکن متداول تهران؛ موردپژوهی بناهای آپارتمانی ردیفی تا 6 طبقه، زیرگونه شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، در الگوهای ساخت مسکن متداول تهران، تحولات زیادی ایجاد شده است. این تحولات با تغییر خانه های حیاط مرکزی ساخته شده با مصالح بنایی به خانه های حیاط دار ردیفی آغاز و با تبدیل به بناهای آپارتمانی با فضاهای مشاع، ادامه یافت. به طوری که شکل گیری سازمان فضایی مسکن امروز تهران با تفاوت های عمده نسبت به الگوهای پیشین، تحت تاثیر ساختار ردیفی و ضوابط بناهای آپارتمانی با ارتفاع کمتر از شش طبقه شکل گرفت. هدف این پژوهش، شناسایی سازمان فضایی واحدهای مسکونی متشکل در الگوی ساخت بناهای مسکونی آپارتمانی ردیفی در تهران است. پرسش اصلی این است که الگوی غالب سازمان فضایی واحدهای مسکونی آپارتمانی ردیفی متداول امروز تهران چیست؟ برای این منظور، در چارچوب روش استدلال منطقی، در منطقه ۲ تهران، ۱۲۸ نمونه پلان واحد مسکونی آپارتمانی پس از کدگذاری در نرم افزار اگراف تحلیل شد. یافته های تحقیق، وجود پنج گونه سازمان فضایی متفاوت را نشان می دهد. از میان این پنج گونه، دو گونه غالب، معرف الگوی سازمان فضایی متداول واحدهای مسکونی آپارتمانی ردیفی امروز تهران است. نتایج به دست آمده بخشی از نتایج پژوهشی وسیع تر است که می تواند با بازنگری برخی از ضوابط طراحی، به انعطاف بیشتری در شکل گیری مسکن آپارتمانی در تهران و دیگر کلانشهرهای ایران منجر شود.
ارزیابی تجدید سازمان حکمروایی پیشنهادی برای مدیریت یکپارچه مناطق کلان شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از زمان طرح موضوع مدیریت مجموعه های شهری در ایران، پیشنهادات متعددی برای تجدید سازمان حکمروایی چه از سوی دولت و چه از سوی پژوهشگران شهری برای اداره یکپارچه این مناطق پیشنهاد شده است. هدف مقاله حاضر طرح و بحث یک چارچوب نظری است که علی الاصول باید در هرگونه تجدید سازمان و بازطراحی نظام های حکمروایی شهری و کلان شهری مد نظر قرار گیرد. فقدان این ملاحظه، پیشنهادات اصلاحی ما را فاقد پشتوانه علمی و عقلایی نموده و بغرنجی اجرای این پیشنهادات را بسیار افزون تر خواهد کرد. یافته های مقاله حاکی از این است که پنج اصل عام باید در پیشنهادات اصلاحی و ارزیابی هر نوع تجدید سازمان حکومت های محلی مورد ملاحظه قرار گیرند: الف) صرفه های ناشی از مقیاس، ب) درونی کردن اثرات بیرونی، ج) تضمین برابری، د) پاسخ دهی و پاسخ گویی، و ه) تفویض وظایف به پایین ترین و کارآمدترین سطح حکومتی. اگر تجدید سازمان حکومت محلی مورد نظر با هدف تاسیس «حکومت کلان شهری دوسطحی» صورت می گیرد، بازتاب پنج اصل عام فوق را باید در تدبیر اندیشی برای پنج عرصه زیر دنبال کرد: الف) اندازه قلمرو حکومت کلان شهری، ب) اندازه و مرزهای واحدهای حکومتی خردتر، ج) تقسیم مسئولیت ها بین دو سطح حکومتی، د)نوع نمایندگی و مشروعیت حکومت کلان شهری، ه) ترسیم روابط بین حکومتی.
سبک های یادگیری و تفکر قیاسی در فرآیند طراحی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش قیاسی همواره به عنوان یکی از خلاقانه ترین راهکارهای ایده پردازی در فرآیند طراحی معماری مورد توجه بوده است. قیاس به چهار دسته مستقیم، سمبلیک، شخصی و فانتزی تقسیم شده و دو موضوع انتخاب منبع و انتقال منبع به هدف، در فرآیند قیاس اهمیت می یابد. در این مقاله طی یک پژوهش توصیفی (اقدام پژوهی و همبستگی)، پس از تدوین ساختار مناسب برای روش تدریس قیاسی در دروس مقدماتی طراحی معماری، رابطه انواع قیاس با سبک یادگیری دانشجویان مقدمات طراحی بررسی گردید. گردآوری داده ها با استفاده از چک لیست کنترل ویژگی های قیاس و پرسشنامه فلدر و سالمون انجام شد. در سبک فلدر و سالمون، افراد بر اساس چهار معیار تأملی-فعال، حسی-شهودی، کلی-متوالی و دیداری-کلامی قابل تقسیم هستند. تحلیل داده ها با نرم افزار پی ال اس و روش معادلات ساختاری نشان می دهد افراد تأملی در انجام قیاس سمبلیک، افراد فعال در ایجاد قیاس مستقیم، افراد حسی در قیاس های شخصی و دانشجویان با سبک شهودی در قیاس های فانتزی موفقیت بیشتری دارند. همچنین یادگیرندگان با سبک شهودی در انتخاب منابع مناسب و افراد با سبک دیداری و متوالی در انتقال منبع به هدف قیاس موفق تر عمل کرده اند. نتایج این پژوهش در ایجاد روش های آموزشی جدید در دروس مقدمات طراحی مفید خواهد بود.
نقش آفرینی تفکر روایت محور و فرصت های آن در کارگاه های آموزش طراحی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به زندگی انسان و نحوه ی حضور و رفتار او در فضا، از دغدغه های اصلی در طراحی معماری است. از رویکردهای مطرح در این خصوص، تفکر روایت محور در معماری و آموزش آن است. این جستار به بررسی رویکردهای ورود و حضور روایت در فرآیند طراحی و فرصت ها، قابلیت ها و راهکارهای عملی آن در ارتقای آموزش طراحی معماری مبتنی بر زندگی پرداخته است. این بررسی با استفاده از روش اقدام پژوهی؛ از یک سو با مطالعهی تجربیات موجود و ادبیات نظری مرتبط، و از سوی دیگر با پایش نقش و جایگاه تفکر روایت محور در پیش برد طراحی دانشجویان کارگاه طرح یک دانشگاه فردوسی انجام گرفته و از طریق مقایسه ی این دو، به دنبال آشکارسازی و سنجش میزان پاسخ دهی عرصه های نقش آفرینی روایت در فرآیند طراحی برآمده است. نتایج تحلیل ها حاکی از آن است که تفکر روایت محور و تمرین های مرتبط، بازخورد مثبتی در پیش برد و تسهیل فرآیند طراحی دارد و می تواند متناسب با موضوع کارگاه، سطح آموزشی، مراحل مختلف فرآیند و ویژگی دانشجویان، کاربردهای متفاوتی در تمامی مراحل فرآیند طراحی داشته باشد. از سوی دیگر، برخی بازخوردهای منفی دانشجویان و تحلیل مربیان از روند کارگاه، زمینه هایی برای بازبینی و یا ارتقای این رویکرد را آشکار ساخت که در بین آنها می توان به لزوم پرهیز از قرار گرفتن روایت ها در مسیر تخیل غیرواقع بینانه اشاره کرد.
بازشناسی مفهوم ارزش در رابطه انسان و محیط در فضاهای باز سکونتی در معماری سنتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعامل انسان و محیط را می توان واجد مفاهیمی اعتباری دانست که بنا بر ماهیتی ساختاری مستمراً در فرایند شکل گیری مکان، بر بستری فرهنگی- طبیعی بازتولید می گردند. مفهوم ارزش اساسی ترین شکل این مفاهیم اعتباری است و فضای باز سکونتی هم به جهت استقرار کوچک ترین واحد اجتماعی که ارتباطی بی واسطه با پدیده های طبیعی را فراهم می آورد، عرصه ای مناسب برای ارزیابی این مفاهیم به عنوان بخشی از نظام شناخت مفهومی و مداخله انسان در محیط پیرامون است. ازاین رو در این پژوهش باهدف ارائه یک مدل مفهومی از نظام ارزش ها، این پرسش مطرح گردیده که شکل گیری، کارکرد و ظهور ارزش ها در فضاهای باز سکونتی در معماری سنتی ایران چگونه قابل تبیین است. جهت پاسخ به این پرسش ضمن ارائه خوانشی کاربردی از مفهوم ارزش و بر پایه نظریه اعتبارات، ساختاری مدور بر مبنای ارتباط انسان با ارکان اصلی محیط پیشنهاد شد که از دو مؤلفه محتوی و اهمیت نسبی ارزش ها تشکیل شده است. این نظام مدور در 10 گونه فضای باز سکونتی در معماری سنتی ایران استخراج و مقایسه شده است که نشان می دهد علی رغم شباهت بسیار در محتوی ارزش ها، نظام ارزش ها بر اساس شرایط محیطی دارای تفاوت هایی در این گونه ها است و بنابراین نمی توان نظام ارزش ها را موضوعی مجرد و ذهنی در نظر گرفت.