هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره 19 زمستان 1393 شماره 4 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
آموزش شهرسازی شامل سه مولفه اصلی است: دانش، مهارت ها و ارزش ها. مطالعات گسترده ای به معرفی مهارت های اصلی موردنیاز شهرسازان پرداخته است ولی تفاوت های بنیادی در آموزش شهرسازی در کشورهای در حال توسعه و کشورهای پیشرفته لزوم شناسایی مهارت های مورد نیاز شهرسازان در این کشورها را افزایش می دهد. برای شناخت مهم ترین مهارت های شهرسازان در ایران مجموعاً 341 پرسشنامه توسط دانشجویان، دانش آموختگان، استادان و کارفرمایان شهرسازی تکمیل شده است. در حالیکه مهم ترین مهارت شهرسازان در کشورهای پیشرفته مهارت های ارتباطی است، نتایج این بررسی نشان می دهد که در ایران مهم ترین مهارت برای شهرسازان با مدرک کارشناسی مهارت های کار تیمی، مهارت های تکنیکی و مهارت جمع آوری اطلاعات می باشد، و برای شهرسازان با مدرک کارشناسی ارشد مهم ترین مهارت ها شامل مهارت های تحلیلی، ارائه شفاهی و تعریف مسئله است . این درحالی است که دو مهارت بودجه بندی و مدیریت پروژه هم برای شهرسازان با مدرک کارشناسی و هم برای شهرسازان با مدرک کارشناسی ارشد دارای کم ترین اهمیت می باشد. ارزیابی موفقیت آموزش شهرسازی در انتقال مهارت ها در ایران نشان می دهد که سطح موفقیت در حد متوسط بوده است. بیشترین موفقیت آموزش در انتقال مهارت هایی چون مهارت های تحلیلی، تکنیکی و سپس ارائه شفاهی دیده می شود. در حالیکه مهارت های مدیریتی (هر سه مهارت)، مهارت ارتباط با برنامه ریزان و مسئولین طرح نیز در پایین ترین حد است.
بررسی تاثیر فرم شهر بر میزان مصرف انرژی عملکردی در بخش مسکونی، نمونه موردی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتقاء راندمان انرژی در بخش مسکونی مناطق شهری در آینده نزدیک به بخش مهمی در دستیابی به توسعه پایدار تبدیل می شود. لذا این مطالعه با هدف بررسی پایداری الگوهای مسکن از منظر انرژی عملکردی صورت گرفته است که در ضمن آن به محاسبه میزان مصرف انرژی عملکردی و بررسی چگونگی ارتباط آن با مشخصه های فرم شهر پرداخته است. در راستای انجام این مهم به بررسی وجود ارتباط بین متغیرهای تحقیق -مشخصه های کالبدی فرم شهر (متغیرهای مستقل) و اطلاعات میزان مصرف گاز و برق خانوارها در طول یک سال (متغیرهای وابسته)- اقدام شده است و الگوهای مسکونی به هفت دسته کلی حیاط مرکزی، بافت فرسوده، ویلایی، ردیفی یک، دو و سه طبقه و آپارتمانی تفکیک شده اند. تحلیل نتایج حاصل از تحلیل همبستگی آشکار می سازد که بین الگوی سکونت و میزان مصرف انرژی عملکردی رابطه همبستگی قوی وجود دارد. همچنین بین کیفیت بنای ساختمان، عمر ساختمان، نوع سازه و مساحت با میزان مصرف انرژی عملکردی رابطه همبستگی با شدت متوسط برقرار است. در بخش تحلیل واریانس نیز مشخص شد که خانه های حیاط مرکزی با 65 گیگاژول بر متر مربع دارای بیشترین سرانه مصرف انرژی عملکردی در بین سایر الگوهاست و یکی از دو گونه سکونتی ویلایی با سرانه انرژی عملکردی 8 گیگاژول بر متر مربع و بافت فرسوده با سرانه انرژی عملکردی 14 گیگاژول بر متر مربع کارآمدترین گونه سکونتی تشخیص داده شدند.
کالبد متحرک ناظر و شکل گیری سکانس های فضایی در معماری سینماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تماشاگر سینما از سایت های فیلمیک که به صورت سکانسی از جلوی چشمانش می گذرند، یک مسیر در ذهن خود ایجاد می کند، بر روی این مسیر خیالی حرکت می کند، و از میان فضا های متنوع و در زمان های متفاوتی گذار می کند. در تجربه فضای معماری نیز، ناظر متحرک دست به یک سازمان دهی ذهنی از فضاها می زند و آن ها را در یک سکانس مونتاژی تجربه می کند. در الگوی معماری پرومناد، «حرکت ناظر» به مثابه مهم ترین مولفه در ادراک فضا عمل می نماید، و ادراک معماری تنها با حضور کالبدی مخاطبی معنا می یابد که در حرکت و «پرسه زنی» به گونه ای روایت مند و سکانسی، همچون تماشاگر فیلم، فضاها را به یکدیگر پیوند می دهد و به معماری ماهیتی زمان مند و سینمایی می بخشد. این پژوهش که از نوع نظری، روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است، می کوشد این نکته را آشکار سازد که ظرفیت های تئوری فیلم و شیوه های فضاسازی سینمایی، می توانند به مثابه منابع الهامی برای معماران در پروسه طراحی عمل نمایند. با توجه به پیشرفت های صورت گرفته در فضاسازی های سینمایی، و پیچیده تر گشتن رابطه فضا-زمان و همچنین ارتباطات کالبد-فضا در سینمای معاصر، اقتباس های معمارانه از ظرفیت های رسانه فضا محور فیلم، می تواند به هر چه بارورتر شدن فضای معمارانه معاصر کمک شایانی نماید.
نقش سنت و باور در تغییرات کالبدی بازسازی مسکن پس از زلزله 1384 جزیره قشم روستای گورزین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پی زمین لرزه آذر ماه سال 1384 جزیره قشم واقع در استان هرمزگان، برنامه بازسازی روستاهای آسیب دیده همانند برنامه های پیشین بازسازی کشور در دستور کار قرار گرفت. این در حالیست که سنت و باور مردم منطقه عمدتاً اهل تسنن بوده و بر نحوه زندگی آنان نیز غالب می باشد. در مقاله ی حاضر، ابتدا تاثیر فرهنگ و سنت مردم منطقه در مسکن پیش از زلزله بررسی می شود و سپس تغییرات کالبدی مردم بر اساس فرهنگ و سنت هایشان که پس از زلزله اعمال نمودند، عنوان می گردد. روش این پژوهش مبتنی بر استفاده از رویکرد کیفی تحلیل محتوا بوده و از ابزار های مشاهده میدانی، مصاحبه عمیق با مسئولین دولتی، محلی و مردم آسیب دیده و نیز بررسی اسناد مرتبط با بازسازی پس از زلزله قشم مانند مستند نگاری از طریق گزارش و عکس برداری استفاده شده است. برای تحلیل داده ها، کدگذاری و مقوله بندی داده های حاصل صورت گرفته و براساس سلسله مراتب الویت های تحقیق برگزیده می شوند. مقاله نتیجه می گیرد که در بازسازی مسکن به ویژگی های فرهنگی مردم بسیار اندک توجه شده است. این در حالیست که نقش فرهنگ، سنت و باور جز لاینفک روستاهای منطقه خصوصاً روستای گورزین در ابعاد کالبدی و غیرکالبدی بوده و در اثر نادیده گرفتن این موضوع مهم مسکن بازسازی شده دچار تغییرات کالبدی بر اساس اعتقادات و فرهنگ مردم توسط خودشان گردیده است.
پویش شهر، شهرگرایی و شهرنشینی در قرون سوم تا پنجم هجری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران در قرون سوم تا پنجم هجری، شاهدیکی از دوره های رونق شهرنشینیاست. شهر این دوره شهر تجاری، دارای قابلیت تولید صنعتی و فضای شهر تبلور حضور فعال گروه های زنده اندیش است. در خصوص چگونگی روند و تشکل فضایی آن، مباحثات فراوانی بوده و هست. هدف این مقاله تبیین آن از طریق تحلیل پویش های عمومی توسعه شهرنشینی و شهرگرایی و تبیین ساختار و مفهوم شهر است. روش این بررسی روش تحلیل سیستمی تاریخی است. مباحث اصلی در این تحقیق، بررسی رویکردها و روند تدارک ِتولید مازاد، تحول سیستمی متعادل نیروهای حکومت محلی با بازار، اصناف و سایر بنیان های اجتماعی آن، توسعه روند شهرنشینی، توسعه شهرگرایی و مهمترین یافته، معرفی ملازمت روند شهرنشینی و شهرگرایی است که رشد شهر آزاد اندیش در قرون سوم تا پنجم هجری ممکن کرد.این شرایط در دوره غزنویان و سلجوقیان با چالش مواجه شد: الگوی سیاسی حکام محلی و جانبداری از خلفا، نابودی استقلال نسبی اصناف، منازعات فرساینده گروه های خردگرا و جنبش های اجتماعی مردمی با خود و با حکومت و منازعات دینی، به تدریج خردگرایی و موسسات مدنی و علمی را در شهر زایل کرد، حاکمیت عقل از صحنه اجتماعی رخت بربست و زوال عقل و عدم ملازمت شهرنشینی و شهرگرایی به پیش شرط زوال شهر آزاداندیش بدل شد.
رویکردهای انطباق محور و کارکرد محور ارزیابی اجرا در برنامه ریزی کاربری زمین، موردپژوهی: ارزیابی انطباق محور در شهر لواسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه های توسعه شهری در راستای ایجاد نظم در شهرها و پاسخگویی به نیازهای روزافزون جمعیت شهری از سوی برنامه ریزان شهری تهیه می شوند و دارای ویژگی ها و اهداف متفاوتی هستند. اغلب این برنامه ها، بدون توجه به اهداف و نتایج برنامه های پیشین تدوین می شوند و به ارزیابی میزان موفقیت برنامه های گذشته نمی پردازند. ارزیابی اجرای برنامه های توسعه شهری می تواند موجبات تهیه برنامه هایی کارآمد و پاسخگو را فراهم آورد. در این بین، برنامه کاربری زمین که تاثیر قابل توجهی بر منافع افراد دارد، بیش از همه نیازمند ارزیابی است.
یکی از روش های ارزیابی اجرای برنامه ها، سنجش میزان انطباق میان برنامه پیشنهادی و شرایط کنونی شهر است. این تحقیق با بهره گیری از این رویکرد با اتکا بر سه شاخص کاربری، سطح اشغال و تراکم به ارزیابی اجرای برنامه کاربری زمین شهر لواسان پرداخته است تا مغایرت های بروزیافته در سطح شهر را تشخیص دهد. یافته های تحقیق نشان می دهد که 54 درصد از سطح شهر دارای مغایرت در کاربری هستند. علاوه بر این، 5 درصد از قطعات نیز دارای مغایرت در سطح اشغال و تراکم هستند. مهم ترین دلایل بروز این مغایرت ها را می توان نظارت ناکافی بر روند تغییر کاربری اراضی، عدم توجه شهروندان و مسئولان به منافع عمومی و ابهامات و خلاءهای موجود در برنامه پیشنهادی دانست.
واکاوی مؤلفه های بازشناخت اصالت در حفاظت میراث فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصالت به مثابه انتقال دهنده ارزش ها و بُعد معنایی میراث فرهنگی مؤلفه ای کلیدی در فرآیند حفاظت به شمار می آید، که در اسناد بین المللی بر ضرورت توسعه چارچوب مفهومی به منظور تعیین معیارهایی ثابت برای ارزیابی آن تأکید ویژه گردیده است. ماهیت کیفی و چند لایه بودن این مفهوم دستیابی به این چارچوب را با دشواری هایی مواجه ساخته است که تأثیر آن را می توان در فرآیند بازشناخت و ارزیابی اصالت میراث در بسترهای مختلف مشاهده نمود. از این رو، مقاله حاضر از طریق بازخوانی و واکاوی اسناد و کنوانسیون های بین المللی از یک سو و دیدگاه های صاحب نظران از دیگر سو، با بهره گیری از روش تحقیق کیفی و راهبرد تحلیل محتوا در پی دست یافتن به سطحی از شناخت و تعیین وجوه و ابعاد اصلی اصالت به عنوان پایه ای در راستای توسعه چارچوب مفهومی آن می باشد؛ بررسی سیر تحول میراث از مقیاس خرد به کلان، از مفهومی تک بعدی به چند بعدی، از کالبد محور به معنا محور، از ملموس به ناملموس و از ثابت به متغیر، پنج مؤلفه اصلی را برای بازشناخت مفهوم اصالت آشکار می سازد که در این مقاله به صورت دو جنبه ی "ملموس" و "ناملموس" و سه بُعد "ثبات"، "تداوم" و "تغییر" به عنوان پایه های چارچوب مفهومی اصالت معرفی می گردد.
گونه شناسی پهنه های شکل گیری مسکن در سکونتگاه های روستایی ایران در تعامل با عوامل محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به دنبال ارائه حوزه بندی جغرافیایی (پهنه بندی مکانی) در سطح کشوربه منظور شناسایی پهنه هایی که در آن گونه های همسان مسکن روستایی استقرار یافته اند، است. گونه، زبان مشترک و حاصل خردجمعی در پاسخگویی به مسائل محیط پیرامونی است درطول زمان حفظ شده و تداوم یافته است. گردآوری اطلاعات موجود در زمینه شناخت گونه های مسکن به تفکیک استان ها و در یک قالب تعریف شده، انجام شد. به موازات آن، شناسایی عوامل مؤثر بر شکل گیری گونه های مسکن و همپوشانی آن ها، تفکیک مکانی پهنه های مختلف سرزمینی ایران را ارائه نمود. تطابق اطلاعات گونه شناسی و نقشه های پهنه بندی مکانی عوامل مؤثر بر شکل گیری مسکن، منجر به شناخت رابطه علّی شکل گیری گونه های مسکن به تفکیک استان های کشور شد. مرحله بعد، گذر از مرزبندی سیاسی، تجمیع اطلاعات و شناخت کانون های شکل گیری گونه های مسکن، طیف تغییرات و گونه های مبدل حاصل از آن و البته رفع نواقص اطلاعاتی با کمک مطالعات میدانی بود. پهنه سرزمینی ایران از نظر مشابهت گونه های کالبدی مسکن به هشت حوزه کلان تقسیم شد که هریک دارای کانونی اصلی و طیف تغییراتی درونی بودند. در ادامه، در هر یک از حوزه های فوق، گونه های مسکن در رابطه علّی با زمینه شکل گیری آن تشریح شده و طیف تغییرات آن بررسی شد و مهم ترین مشخصه های آن در تعامل با عوامل محیطی ارائه شد.