زمینه و هدف: علاقه اجتماعی یکی از مفاهیمی است که برای اندازه گیری ارتباط فرد با افراد دیگر مورد استفاده قرار می گیرد. علاقه اجتماعی به معنای احساس تعلق و تعامل با دیگران است. هدف از این پژوهش مقایسه علاقه اجتماعی دانش آموزان دیرآموز با همتایان عادی آن ها در شهر مشهد بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دیرآموز مشغول به تحصیل در مدارس عادی شهر مشهد بودند. نمونه ی این پژوهش شامل 145 دانش آموز مشتمل بر 73 دانش آموز عادی (27 پسر و 46 دختر) عادی و 72 دانش آموز دیرآموز (26 پسر و 46) که به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای ارزیابی علاقه اجتماعی دانش آموزان از مقیاس علاقه اجتماعی برای کودکان ایرانی (SISIC) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها: تجزیه وتحلیل یافته ها نشان داد در بین دانش آموزان دیرآموز و عادی در نمره کل مقیاس و زیر مقیاس های علاقه اجتماعی از جمله مسئولیت پذیری- انجام تکلیف، ارتباط با مردم- همدلی، جرات و اطمینان، احساس برابری در مقابل کهتری- برتری تفاوت معنادار آماری (001/0>p) وجود داشت. نتیجه گیری: دانش آموزان دیرآموز از نظر علاقه اجتماعی در مقایسه با دانش آموزان عادی ضعیف تر هستند. این نتایج ضرورت توجه بیشتر به علاقه اجتماعی در کودکان دیرآموز را مطرح می کند.