Assessment and Research in Applied Counseling (سنجش و پژوهش در مشاوره کاربردی سابق)

Assessment and Research in Applied Counseling (سنجش و پژوهش در مشاوره کاربردی سابق)

سنجش و پژوهش در مشاوره کاربردی دوره 4 تابستان 1401 شماره 2 (پیاپی 12) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

اثربخشی درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی بر کمال گرایی و توجه معطوف به خود در زوجین نابارور شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۳۷
زمینه و هدف: تجربه ناباروری که برخی متخصصان آن را بحران ناباروری خواندند با استرس های فیزیکی، اقتصادی، روانشناختی و اجتماعی همراه است و تمامی جنبه های زندگی فرد را تحت تاثیر قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی بر کمال گرایی و توجه معطوف به خود در زوجین نابارور شهر اصفهان انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه ی زوجین نابارور مراجعه کننده به مرکز ناباروری شهر اصفهان در نیمه سال 1400 می باشد. از این میان 30 زوج به صورت داوطلبانه به عنوان نمونه گزینش و با روش تصادفی در دو گروه شامل 15 زوج، دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل، جایگزین شدند. گروه آزمایشی در قالب، گروه یک درمان شناختی – رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی را به مدت 8 جلسه دریافت نمودند. گروه کنترل، هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش پرسشنامه کمال گرایی هیل و همکاران (۲۰۰۴) و پرسشنامه کانون توجه وودی، چامبلس و گلاس (1997) بود. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی بر کمال گرایی و توجه معطوف به خود موثر است (05/0> p ). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی اثر معنی داری در کاهش کمال گرایی و توجه معطوف به خود داشته اند.
۲.

اثربخشی آموزش هوش موفق بر بهزیستی روانشناختی دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۳۳
زمینه و هدف: یکی از متغیرهای روانشناختی مرتبط با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت، بهزیستی روان شناختی است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش هوش موفق بر بهزیستی روانشناختی دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت بود. روش پژوهش: در این پژوهش از روش پژوهش مورد منفرد با طرح A-B-A استفاده شد. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت متوسطه اول شهر اصفهان در سال 1400 بود که از بین آنها ۳ نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پس از تعیین موقعیت خط پایه، 12 جلسه مداخله هوش موفق در طی 2 ماه برای دانش آموزان صورت گرفت و یک ماه پس از پایان مداخله، پیگیری انجام شد. ابزارهای پژوهش مقیاس پیشرفت تحصیلی، چک لیست کم پیشرفتی، مقیاس هوش وکسلر کودکان 4 و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی بود. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از روند افزایشی پایدار نمرات مقیاس بهزیستی روان شناختی دانش آموزان بود که بیانگر اثربخشی آموزش هوش موفق در افزایش بهزیستی روان شناختی است. نتیجه گیری: بهزیستی روان شناختی باعث افزایش خودکارآمدی تحصیلی می شود که انگیزه برای یادگیری بیشتر و پیشرفت تحصیلی را بالا می برد و از طرفی آموزش هوش موفق با ایجاد تعادل بین سه توانایی تحلیلی، خلاق و عملی و باور منطقی نسبت به ضعف ها، می تواند در افزایش بهزیستی روان شناختی و در نتیجه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت مؤثر باشد.
۳.

مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نظم جویی شناختی هیجان در مبتلایان به نارسایی قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۷۲
زمینه و هدف: پیامدهای نارسایی قلبی با ایجاد تجربه موقعیت های تنش زای بیشتر برای مبتلایان و افزایش هیجان های منفی در زمینه بیماری های قلبی عروقی، همراه با بدتر شدن سیر بیماری است و به طور کلی بیماران قلبی نسبت به گروه بهنجار، بیشتر راهبردهای ناسازگارانه و کمتر راهبردهای سازگارانه نظم جویی شناختی هیجان را به کار می گیرند؛ بنابراین، هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نظم جویی شناختی هیجان در مبتلایان به نارسایی قلبی بود . روش پژوهش: طرح این پژوهش، طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون، گروه کنترل و پیگیری سه ماهه است. جامعه آماری شامل مردان ۳۵ تا ۵۵ سال مبتلا به نارسایی قلبی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر اصفهان در سال ۱۴۰۰ بودند. برای سه گروه نمونه ۴۵ نفر با روش هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی ۱۵ نفر در گروه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، ۱۵ نفر در گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و ۱۵ نفر در گروه گواه جای گذاری شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان گارنفسکی، کرایج و اسپنهاون (۲۰۰۱) بود؛ گروه های آزمایش برای ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای تحت شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی سگال و همکاران (۲۰۱۳) و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد هیز و استروهال (۲۰۱۰) قرار گرفتند و داده ها با آمار توصیفی و تحلیل واریانس مختلط اندازه های مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که در مقایسه با گروه گواه، هر دو مداخله تاثیری معنادار بر کاهش به کارگیری راهبردهای ناسازگارانه و افزایش به کارگیری راهبردهای سازگارانه نظم جویی شناختی هیجان به صورت پایدار در مردان مبتلا به نارسایی قلبی داشتند ؛ همچنین بین تاثیر دو مداخله بر راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان تفاوت معناداری مشاهده نشد ( 0.05= P ) . نتیجه گیری: با توجه به نتایج، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای کاهش به کارگیری راهبردهای ناسازگارانه و افزایش به کارگیری راهبردهای سازگارانه نظم جویی شناختی هیجان در مردان مبتلا به نارسایی قلبی مناسب هستند و می توان آنها را به عنوان مداخله های مکمل موثر همراه با درمان های پزشکی برای مبتلایان اجرا کرد .
۴.

رابطه اضطراب اجتماعی و خودافشائی با صمیمیت اجتماعی، با نقش میانجی پاسخگویی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۴۰
زمینه و هدف: ایجاد روابط بین فردی یکی از انگیزه های اساسی بشر قلمداد می گردد که لازمه آن ایجاد صمیمت اجتماعی است. از عوامل تأثیرگذار بر ایجاد صمیمت اجتماعی، خودافشائی، اضطراب اجتماعی و پاسخگویی ادراک شده می باشند . از این منظر پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه خودافشائی و اضطراب اجتماعی با صمیمیت اجتماعی، با توجه به نقش میانجی پاسخگویی ادراک شده انجام شد . روش پژوهش: پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان در سال ۱۳۹۸ ( ۱۸0۰۰ نفر) بود که باتوجه به میزان حجم نمونه در روش معادلات ساختاری تعداد ۳۵۰ نفر از دانشجویان به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شده و به پرسش نامه های صمیمیت اجتماعی میلر و لف کورت ( ۱۹۸۲) ، خود افشاء سازی کان و هسلینگ ( ۲۰۰۱) ، اضطراب اجتماعی واتسون و فرند ( ۱۹۶۹) و پاسخگویی ادراک شده ریز و همکاران ( ۲۰۰۶) در بین آنها توزیع شد. در مجموع ۲۴۲ پرسش نامه قابل استفاده دریافت شد. داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: یافته ها حاکی از اثر افزایشی و معنادار خودافشائی بر پاسخگویی ادراک شده، اثر کاهشی و معنادار اضطراب اجتماعی بر پاسخگویی ادراک شده اثر افزایشی و معنادار پاسخگویی ادراک شده بر صمیمیت اجتماعی و اثر افزایشی و معنادار خودافشائی بر صمیمیت اجتماعی و اثر کاهشی و معنادار اضطراب اجتماعی بر صمیمیت اجتماعی بودند. نتیجه گیری: خودافشائی و پاسخگویی ادراک شده بالاتر، منجر به افزایش صمیمیت اجتماعی در روابط شده و اضطراب اجتماعی بالاتر منجر به کاهش سطح پاسخگویی ادراک شده و به طبع آن افت صمیمیت اجتماعی می گردد. باتوجه به اهمیت نقش صمیمیت اجتماعی در سلامت روانی جامعه پیشنهاد می شود. سازمان های مربوطه برنامه ریزی گسترده ای جهت مدیریت و درمان اضطراب اجتماعی در افراد و برقراری کلاس های آموزشی، بخصوص برای والدین ، مربیان مهدکودک ها و آموزگاران سطوح دبستان و اقدام کنند.
۵.

شایستگی هیجانی به منزله سرمایه روان شناختی نوجوانان: کوششی برای ساخت برنامه ارتقایی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۱۷
زمینه و هدف: برنامه های متعددی براساس مدل های نظری کوناگون برای بهبود کارکردهای هیجانی در گروه های نوجوانان تهیه شده است. اما تاکنون برنامه ای براساس مدل کوویتالیتی به عنوان نظریه متاخر سلامت روان شناختی مبتنی بر دارایی های تجمعی تدارک دیده نشده است. پژوهش حاضر با هدف ساخت برنامه شایستگی هیجانی برای نوجوانان ۱۳-۱۵ سال در بستر فضای مجازی براساس مدل کوویتالیتی انجام شد. برنامه شایستگی هیجانی مبتنی بر نظریه کوویتالیتی با سه مولفه تنظیم هیجان، همدلی و خودکنترلی تدوین شد. روش پژوهش: این گژوهش از نوع بنیادی و از حیث روش گردآوری داده ها از نوع نیمه آزمایشی است. جامعه مورد مطالعه برای بررسی اثربخشی برنامه دربرگیرنده دانش اموزان دوره متوسطه شهر تهران بود. از مقیاس سرمایه های روان شناختی ( Akbari Zard Khane, Miri & Fathabadi, in press )، چک لیست تنظیم هیجان ( Shields & Cicchetti, 1998 )، پرسشنامه خودکنترلی ( Tangney, Baumeister & Boone, 2004 ) و پرسشنامه همدلی و همدردی دانش آموزان ( Vossen, Piotrowski & Valkenburg, 2015 ) استفاده شد. پس از بررسی مقالات، کتاب ها و سایت های مربوطه، برنامه اولیه شایستگی هیجانی تدوین و اجرا شد. اجرای اولیه با هدف بررسی امکانات اجرایی مداخله و دستیابی به نقاط نیاز به توجه و اصلاح انجام شد. این برنامه در گروه نمونه ای دردسترس و متشکل از ۵ دانش آموز دختر و ۲ دانش آموز پسر با طرح تک گروهی اجرا شد؛ داده ها با روش t تک گروهی تحلیل شد . یافته ها : بررسی روایی محتوی برنامه ساخته شده با استفاده از نظرات پنج متخصص نشان از وجود روایی آن بود. همچنین اجرا برنامه در یک گروه از نوجوانان نشان داد که این برنامه منجر به افزایش سرمایه های روان شناختی، همدلی و تنظیم هیجان (05/0 p> ) شد، اما در خودکنترلی تغییری ایجاد نکرد (05/0 p> ) . نتیجه گیری: برنامه شایستگی هیجانی قابلیت خوبی برای افزایش همدلی، تنظیم هیجان و سرمایه های روان شناختی نوجوانان دارد؛ اما لازم است در بخش های مرتبط با مولفه خودکنترلی برنامه شایستگی هیجانی اصلاحاتی اعمال شود؛ لذا بایست محتوایی که دربرگیرنده تنظیم هدف، برنامه ریزی، ایجاد انگیزه و اولویت بندی کارهای روزانه است به برنامه اضافه شود.
۶.

مقایسه اثربخشی بسته درمانی طرحواره درمانی ویژه با طرحواره درمانی متداول بر طرحواره های جنسی و سازگاری زناشویی زنان مبتلا به اختلال واژینیسموس(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۵۸
زمینه و هدف: صورت بندی مداخله رفتاری طرحواره درمانی ویژه می تواند، از طریق تبیین رابطه بین ابعاد نیازها و مشکلات زنان و ارتقای سلامت جسمانی و روان شناختی آنان از طریق سبب شناسی، بستری برای این پیشگیری و درمان این اختلال شایع را فراهم می نماید. اولین بسته درمانی ویژه زنان مبتلا به واژینیسم، می تواند از طریق بهبود سلامتی فردی و زناشویی به تحکیم ارکان خانواده کمک شایان توجهی نموده و زمینه ای برای رفع خلأ دانش در خصوص درمانی ویژه برای زنان مبتلا به واژینیسم را فراهم می نماید. از این رو پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی بسته درمانی طرحواره درمانی ویژه با طرحواره درمانی متداول بر طرحواره های جنسی و سازگاری زناشویی زنان مبتلا به اختلال واژینیسموس انجام شد. روش پژوهش: مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. نمونه پژوهش شامل 45 زن مبتلا به اختلال واژینیسموس مراجعه کننده به کلینیک زنان بیمارستان پیامبران تهران بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) قرار داده شدند. گروه های آزمایش تحت درمان طرحواره درمانی ویژه (10 جلسه 90 دقیقه ای) و درمان طرحواره درمانی متداول (10 جلسه 90 دقیقه ای) قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه برانگیختگی طرحواره های شناختی در بافت جنسی (نوبر و همکاران، 2009) و پرسشنامه سازگاری زناشویی (اسپانیر، 1976 ) است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، متغیر طرحواره های جنسی در بخش اثر درون گروهی و در تعامل عامل زمان و گروه (سه گروه پژوهش) تفاوت معناداری ( 0.01 ) وجود دارد. همچنین متغیر سازگاری زناشویی نیز در بخش اثر درون گروهی و در تعامل عامل زمان و گروه (سه گروه پژوهش) تفاوت معناداری (01/0< P ) وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد، بسته نوین طرحواره درمانی ویژه می تواند از طریق شناسایی نیازهای زنان مبتلا به واژینیسم به کاهش طرحواره های جنسی و افزایش سازگاری زناشویی آنان بپردازد .

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۶