تأملات اخلاقی (Ethical Reflections)

تأملات اخلاقی (Ethical Reflections)

تأملات اخلاقی دوره سوم بهار 1401 شماره 1

مقالات

۱.

نسبت هنر، زندگی و اخلاق در اندیشه هایدگر

کلید واژه ها: زیبایی شناسی زندگی اخلاق عالم هایدگر فلسفه هنر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۱ تعداد دانلود : ۱۸۷
«پرسش از هستی» به منزله مهم ترین مسئله در حیات فکری هایدگر، نسبتی وثیق با حقیقت هنر دارد. هایدگر در برابر دیدگاه کانت که معتقد به تفکیک تام قلمرو و معیارهای داوری «قوه حکم» از قوای عقل نظری و عقل عملی بود، بر پیوند دیگرباره این ساحت ها با یکدیگر احتجاج می کند. از نظر او هنر راستین در حقیقت خود، پیوندی بنیادین با زندگی و مناسبات زیستی آدمی دارد. هدف از این پژوهش، اول، نشان دادن این است که از نظر هایدگر نسبتی بنیادین میان هنر با زندگی و اخلاق وجود دارد و این نسبت برآمده از ذات عالم ساز اثر هنری است. دوم، در صدد است تبیینی از حقیقتِ عالمِ سربرآورده از آثار هنری و نقش و نسبت این عالم در زندگی و حیات انسانی به دست دهد. در پایان نشان می دهیم نفی زیبایی شناسی جدا از اخلاق در بیان هایدگر، مستلزم این نیست که هنر به منزله ابزار اخلاق متصور شود. چنین تصوری با مبانی اندیشه هایدگر سازگار نیست.
۲.

تحلیل نسبت میان تربیت اخلاقی و تلقین

کلید واژه ها: تربیت اخلاقی تلقین قصد روش محتوا پیامد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۰ تعداد دانلود : ۱۳۲
آیا تربیت اخلاقی امری عقلانی عاری از تلقین است یا این که لزوما با تلقین اخلاقی همراه می باشد؟ در پاسخ به این پرسش و نسبت میان تربیت اخلاقی و تلقین دو دیدگاه کاملا متفاوت وجود دارد. دیدگاه مخالف تلقین، منکر هرگونه نسبتی میان تربیت اخلاقی اصیل با تلقین است. در این نگرش تلقین بر اساس چهار معیار قصد، روش، محتوا و پیامد صورت می گیرد. در دیدگاه موافق تلقین، نقش تلقین برای تربیت اخلاقی، حیاتی و اجتناب ناپذیر است. در این رویکرد از آن جایی که تصدیق معیار غایی اخلاقی غیرممکن است تلاش در تربیت اخلاقی مسلما رنگ و بوی تلقین دارد. فصل مشترک دو دیدگاه فوق، نادیده گرفتن شرایط سنی یادگیرنده در امر تربیت اخلاقی است. پژوهش حاضر برخلاف دیدگاه مخالف تلقین، تربیت اخلاقی بدون تلقین را امری غیرممکن می داند. اما از سوی دیگر با محصور کردن کارکرد مثبت و لازم تلقین به دوران اولیه رشد بچه از دیدگاه تربیت اخلاقی تلقینی نیز فاصله خواهد گرفت. مطابق این ادعا، از آن جایی که بچه در مراحل اولیه رشد خود فاقد قوای انتقادی و استدلالی لازم برای فهم و پذیرش و تبعیت از یک معیار اخلاقی است، تربیت اخلاقی در این دوره با تلقین درآمیخته است. این نوع تلقین، تاثیر گذاری بر تمایلات، عادات و انتظارات بچه است که منجر به شکل گیری تعهد اخلاقی نزد او خواهد شد. لذا تلقین اصول اخلاقی در دوران بچگی ناقض تفکر و سنجش نقادانه قضاوت های اخلاقی در دوره رشد و بلوغ فکری او نخواهد بود.
۳.

ارزیابیِ دیدگاه انتقادی لوئیس پویمن در باب نسبی گرایی اخلاقیِ ذهنی و قراردادی

کلید واژه ها: نسبی گرایی پویمن ذهنی قراردادی ذهنی گرایی عینیت گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۳ تعداد دانلود : ۱۵۰
لوئیس پویمن فیلسوف آمریکایی معاصر درآثارخود از زوایای مختلف به نقد و بررسی نسبی گرایی اخلاقی پرداخته است. در این مقاله با روشن ساختن مواضع و صورت بندیِ استدلال های وی سعی در ارزیابی دیدگاه انتقادی او در باب نسبی گرایی اخلاقی «ذهنی» و «قراردادی» داریم. در نظر پویمن تعارضی آشکار میان مفهوم بنیادین اخلاق و نسبی گرایی اخلاقی وجود دارد. نسبی گرایی ذهنی ما را به ورطه فردگرایی افراطی و زیبایی شناسیِ سلیقه ای فرو می غلطاند. نسبی گرایی قراردادی نیز در حل و فصل نمودن مناسبِ مشکلاتی مانند تعریف فرهنگ، اجتماع و پاره ای دیگر از انتقادات با شکست مواجه می شود. پویمن با تحلیلی دقیق، دو عنصر تنوع و وابستگی را که دو مدعا اصلی نسبی گرایی قراردادی اند به چالش کشیده و نارسایی های آن را آشکار می سازد. وی در نهایت پس از بررسی نسبی گرایی اخلاقی در دو شاخه مهم آن و ارزیابی جانانه استدلال ها و گزاره های نسبی گرایان، به این نتیجه می رسد که نسبی گرایی در قرائت های مختلف خود قابل دفاع نیست و در نتیجه باید به اخلاقی عینی که ساختاری منسجم و بارز داشته باشد پناه برد.
۴.

بررسی تطبیقی شُکر و کفران نعمت در قرآن و مثنوی معنوی (عوامل، نتایج و مراتب)

کلید واژه ها: اخلاق اسلامی مثنوی معنوی کفران نعمت شکر نعمت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۴ تعداد دانلود : ۱۴۳
شکرگزاری در برابر نعمت های الهی و پرهیز از کفران نعمت، از مفاهیم مهم در اخلاق اسلامی است که متأسفانه امروزه با رواج سبک زندگی مادی در بین مردم کم رنگ شده است. بر اساس آموزه های اخلاقی در سبک زندگی اسلامی، شکرگزاری و قدرشناسی از نعمت های خدا، تأثیر ویژه ای در رشد و تکامل معنوی انسان دارد و در مقابل آن، ناسپاسی و کفران نعمت از خصوصیات ناپسندی است که منجر به سقوط و تباهی بشر می شود. در پژوهش حاضر که به شیوه ی توصیفی- تحلیلی انجام شده است، مفهوم «شکر» و در مقابل آن «کفران نعمت» بر اساس آیات قرآن کریم به عنوان مهم ترین متن دینی مسلمانان و مثنوی معنوی به عنوان یکی از مهم ترین متون ادبیات عرفانی بررسی می شود تا در نهایت راهی به سوی فهم عمیق تر و درک کامل ترِ این دو مفهوم گشوده شود. در همین راستا نتایج پژوهش نشان می دهد که از دیدگاه قرآن و مثنوی، مؤثرترین عوامل شکرگزاری: یادآوری دائمی نعمت های خدا و برخورداری از توفیق الهی است و عوامل تأثیرگذار در کفران نعمت: غفلت از نعمت ها، ضعف شخصیت و نظر استقلالی به اسباب است. مهم ترین نتایج شکرگزاری نیز افزایش معرفت و تقرب به خدا، فزونی نعمت، پاداش الهی، احساس آرامش و رشد سایر فضایل اخلاقی است. همچنین از مراتب شکرگزاری می توان به شکرگزاری زبانی، قلبی و عملی، سپاسگزاری از مخلوقات و شکرگزاری در بلایا اشاره نمود.
۵.

اوصاف و مضرات نفس اماره در مثنوی مولوی و شیوه های رهایی از آن

نویسنده:

کلید واژه ها: مثنوی مولوی نفس اماره ویژگی ها و مضرات اخلاقی شیوه های رهایی از نفس اماره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۱ تعداد دانلود : ۱۴۸
یکی از سرسخت ترین بت هایِ درونی که به عنوان مادر تمامی اعمال ناپسند اخلاقی و مانعی بس بزرگ و نیرومند در سیر و سلوک آدمی شناخته می شود، «نفس اماره» است که به سادگی نمی توان از چنگال مکر، ترفند و شرارت های او رهایی یافت. موضوع نفس اماره، حضور پُر رنگی در مثنوی معنوی دارد؛ ولی شیوه بیانی مولانا در مثنوی (تداعی- گویی و جرِّ جرّار کلام)، منجر به پراکندگی مطالب و مانع شناخت دقیق مخاطبان از اندیشه جامع وی نسبت به آن گردیده است. در این پژوهش، با جمع تمامی ابیات پراکنده موضوع نفس اماره در مثنوی و تحلیل آنها بر اساس خود مثنوی، این نتیجه حاصل شد که برخلاف پریشانیِ بیانی و پراکندگی ابیات، مثنوی دکانِ وحدت و انسجام فکری و معنایی است و مولانا در اثر خود می کوشد تا تصویر کاملی از اندیشه خود نسبت به موضوع «نفس اماره» را به عنوان یکی از موضوعات کلیدی و پُر تکرار عرفان و اخلاق اسلامی، به نمایش بگذارد. همین انسجام معنایی باعث شده تا وی جدا از یادکردِ ویژگی ها و اوصاف منفی نفس اماره و به میان آوردن مضرات اخلاقی متعدد و برحذر داشتن افراد از پیروی از آن، به شیوه هایی همچون: بی اعتنایی به خواست نفس اماره و تقوا ورزیدن، نماز و طاعت، جوع و گرسنگی، پیمان بستن با خدا، دوری از صفات جسمانی، یاری جستن از اولیای الهی، ذکر حق، فضل ایزد، توفیق و اراده و قدرت خدا و... نیز برای رهایی از این دوزخ هفت دَر اشاره کند تا سالکان و گرفتاران بتوانند با تزکیه و تهذیب و دفع این دشمن درونی، به مدارج بالا صعود کنند و به مقام فنا و وصال حق برسند.
۶.

نگاهی انتقادی به نظریه نفس الامری صادق لاریجانی در فلسفه اخلاق

کلید واژه ها: نظریه نفس الامری صادق لاریجانی فلسفه اخلاق بایدها و نبایدها محمد تقی مصباح یزدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۶ تعداد دانلود : ۱۶۱
صادق لاریجانی با توجه به آنکه نظریاتی را که در باب فلسفه اخلاق مطرح گردیده دارای خلل های اساسی می داند در پی تبیین نظریه نوین نفس الامری برآمده است. ایشان ابتدا، به تفصیل، مهم ترین نظریات در این باب را مورد نقد قرار می دهد و پس از آن نظریه خود را طرح می نماید. در این تحقیق با روش جمع آوری اطلاعات، مقارنه آرا و تحلیل آن، در پی تبیین نظریه نفس الامری با توجه به اشکالات وارد بر نظریه محمدتقی مصباح یزدی است. بر این اساس ابتدا اشکالات چهارگانه صادق لاریجانی بر نظریه مصباح یزدی مورد تحلیل و تبیین قرار می گیرد و پس از آن نظریه نفس الامری صادق لاریجانی تبیین می گردد تا در نهایت اشکالات مبنایی و بنایی این نظریه مورد بحث قرار گیرد. اگرچه رفع اشکالات مبنایی نظریه نفس الامری موجب بازسازی این نظریه می گردد، اما اشکالات بنایی این نظریه موجب می گردد تا پایه های آن سست گردد. از جمله اشکالات مبنایی این نظریه آن است که گزاره های اخلاقی را انشائی می داند، در حالی که ادله ای در متن برای اخباری بودن آنها ارائه می گردد. اشکال مبنایی دیگر آن است که ابراز ادراکات نمی تواند انشاء باشد. از جمله اشکالات بنایی این نظریه عدم تبیین موطن گزاره های اخلاقی و نسبی شدن گزاره های اخلاقی است.