کاوشهای جغرافیایی مناطق بیابانی
پژوهشنامه کلام سال ششم بهار و تابستان 1397 شماره 1 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژهش، مدل سازی دورنمای نیاز انرژی سپیده دم (ساعت 30/6 به وقت تهران) هفت استان قزوین، قم، مرکزی، اصفهان، یزد، فارس و کرمان (مناطق خشک و بیابانی داخلی ایران) است. به این منظور داده های مدل دینامیکی EH5OM تحت سناریو انتشار A1B برای دوره زمانی 1/01/2015 تا 31/12/2050 برای ساعت 03Z از مرکز فیزیک ماکس پلانک بارگیری گردید. در گام بعدی برای ریزمقیاس نمایی داده های خروجی مدل نامبرده از مدل REGCM4 استفاده شد و داده های مدل با تفکیک مکانی 27/0×27/0 درجه قوسی و آرایه ایی به ابعاد 705×13410 خروجی گرفته شد. پس از محاسبه درجه ساعت گرمایش(HDH) از نظریه فرکتال به منظور ارزیابی دورنمای رفتار خودتشابهی این فراسنج آب و هوایی استفاده شده است. نتایج نشان داده است که بیشینه نیاز درجه ساعت گرمایش سیپده دم در مناطق خشک و بیابانی داخلی کشور با 595 درجه ساعت در دی ماه و کمینه آن نیز با 21 درجه ساعت در تیر ماه اتفاق خواهد افتاد. نتایج حاصل از هندسه فرکتالی نیز نشان داده است درجه ساعت گرمایش سپیده دم در مناطق خشک و بیابانی داخلی ایران رفتاری همچون یک سامانه غیر خطی حساس دارد که در ماه های ابتدایی و انتهایی سال بیشتر دارای تغییرات بلند مدت و فصل تابستان دارای رفتار کوتاه مدت است. ارزیابی روند و شیب روند نیز نشان داده است که در اکثر ماه های سال از مقدار درجه ساعت گرمایش سپیده دم کاسته خواهد شد.
بررسی وضعیت گیاه دارویی خارشتر در جهت کاهش مخاطرات گرد و غبار (مطالعه موردی: دشت سگزی اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استان اصفهان با ویژگی های اقلیمی چون بارش کم و تغییر پذیری زیاد، درجه حرارت و تبخیر و تعرق بالا باعث فقر پوشش گیاهی در اکثر اراضی مرتعی و خصوصاً بیابانی گردیده است. بروز پدیده فرسایش بادی در بعضی مناطق با کمترین باد باعث هجوم ماسه های روان به شهرها، روستاها، مراکز نظامی و ...شده، از این رو شناخت کانون هایی که برداشت رسوبات بادی در آنجا اتفاق می افتد، می تواند کمک قابل ملاحظه ای در مبارزه با فرسایش بادی داشته باشد. در این مقاله سعی شده با بررسی مرفولوژی عمومی تپه های ماسه ای و مطالعه کلی رژیم های باد هر منطقه (استفاده از آمار هواشناسی و گلباد) در دشت سگزی واقع در استان اصفهان و همچنین با مکان یابی مناطق برداشت و با شناسایی رخساره های حساس به فرسایش باد، محدوده هایی از اراضی که دارای بیشترین نقش در رسوبات بادی را دارند، شناسایی گردد. با بررسی پراکنش گونه دارویی موجود، بررسی پوشش گیاهی حاصل از NDVI در منطقه، میزان مناطقی که تحت فرسایش بادی و بدون پوشش گیاهی هستند و عامل اصلی گرد و غبارند، شناسایی شد. این محدوده ها محل مناسبی جهت کاشت گیاهان دارویی به خصوص گیاه دارویی خارشتر برای کاهش گرد و غبار هستند. با توجه به اینکه خارشتر بیشترین پراکنش در محدوده را دارد، تلفیق این نقشه با نقشه کانون های بحرانی فرسایش نشان می دهد که نقاطی که بدون خارشتر و پوشش گیاهی فقیر است، بیشترین فرسایش بادی را در این منطقه به همراه دارد.
راهبرد توسعه گردشگری پایدار در شهر نی ریز با استفاده از تحلیل استراتژیک SOAR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه تجربه نشان داده است هر کجا گردشگری به طور اتفاقی و بدون برنامه ریزی و استراتژی مشخص توسعه یابد، مشکلات زیست محیطی و اجتماعی متعددی به وجود می آورد و در دراز مدت مشکلات گردشگری بیشتر از فواید آن می شود، بدین ترتیب جهت کاهش ابعاد منفی و اثرات مخرب توسعه گردشگری در جوامع میزبان، در چند دهه اخیر مفهوم گردشگری پایدار مطرح گردیده است. پژوهش حاضر نیز با هدف امکان سنجی توسعه گردشگری پایدار در شهر نی ریز انجام گرفته است. روش پژوهش مبتنی بر رویکردهای توصیفی –تحلیلی که با پیمایش میدانی جهت تکمیل پرسش نامه ها همراه شده است. داده های مورد نیاز با استفاده از مطالعات کتابخانه ای – اسنادی و بررسی های میدانی با کمک ابزار پرسشنامه گردآوری شده است. روش نمونه گیری نیز تصادفی ساده است که تعداد 382 پرسشنامه از این طریق توزیع گردیده است. نهایتاً پس از گردآوری داده ها با استفاده از روش تحلیل استراتژیک SOAR و آزمون های آماری به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شده است. نتایج حاصل از تحلیل استراتژیک SOAR نشان می دهد که شهر نی ریز از نقاط قوت و فرصت بی شمار در زمینه توسعه گردشگری پایدار برخوردار است که در صورت توسعه این صنعت، نتایجی همچون کاهش نرخ بیکاری، افزایش مراکز خدماتی و پذیرایی، کاهش هزینه اقامت گردشگران، افزایش سرانه فضای تفریحی را به دنبال خواهد داشت و از طرفی نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای نشان می دهد که به جهت شاخص های پایداری گردشگری، شهر نی ریز در سطح معناداری 000/0 فقط در دو بعد اقتصادی با میانگین 64/35 و بعد محیطی – کالبدی با میانگین 64/30 توانسته به سطح مورد انتظار از پایداری برسد، ولی در دو بعد دیگر پایداری یعنی اجتماعی– فرهنگی با میانگین 66/20 و نهادی با میانگین 37/9 نتوانسته به سطح پایداری مطلوب برسد که در ادامه پژوهش پیشنهاداتی جهت تقویت گردشگری پایدار در این شهر ارائه شده است.
جفت کردن مدل ریز مقیاس نمایی اقلیمی SDSM با WMS در پیش بینی رواناب حوضه آبریز خوانسار هرات تحت شرایط تغییر اقلیم آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدل های ریزمقیاس، نمایی در پیش بینی عناصر اقلیمی دارای کاربرد اساسی است. یکی از کاربردهای نتایج ریز مقیاس نمایی مدل های گردش عمومی هوا [1](GCM)، استفاده در پیش بینی های هیدرولوژیکی حوضه های آبریز است. بدین منظور در این تحقیق از داده های بارندگی ایستگاه باران سنجی مشکان در دوره مشاهداتی 1971-2010 و دوره نرمال 1971 تا 2000 استفاده و شرایط تغییر اقلیم آینده با مدل [2]SDSM و داده های [3]HadCM3 با سناریوA2 در حوضه آبریز خوانسار یزد ریزمقیاس نمایی گردید. شبیه سازی هیدرولوژیکی و پیش بینی رواناب حوضه در دوره 30 ساله 2011-2040 با استفاده از نرم افزار WMS[4] و مدل هیدرولوژیکی HEC-HMS[5] انجام گرفت. نتایج نشان می دهد علی رغم اینکه بارندگی در دوره پیش بینی دارای افزایش 6 درصدی نسبت به دوره نرمال بوده، اما میزان رواناب حوضه از 3/19میلیون متر مکعب در دوره 30 ساله (نرمال اقلیمی) 1971-2000، به 4/17 میلیون متر مکعب در دوره 30 ساله 2011 تا 2040 می رسد که حدود 9 درصد کاهش دارد. بیشتر کاهش رواناب به ماه های فصل بهار اختصاص داشته که این کاهش ناشی از اثرات تغییر در توزیع زمانی بارش است.
بررسی ویژگی های جغرافیای طبیعی، رسوب شناسی و تعیین سن کوهریگ فراشاه (تفت) جهت تشخیص شرایط محیطی کواترنر پایانی دامنه شمالی شیرکوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کوهریگ، پدیده ای ناشی از تراکم ماسه بادی و مواد آواری در دامنه کوه است که به دلیل عملکرد متقابل و چند گانه بادهای شدید، وجود مانع و فرِآیندهای دامنه ای پدید می آید. متاسفانه این پدیده در جغرافیایی طبیعی ایران به خوبی مورد شناسایی و بررسی قرار نگرفته، مطالعه آن می تواند به شناخت بهتر روند تغییرات محیطی کمک کرده و در برنامه ریزی های محلی یاری رساند. کوهریگ مورد بررسی در این تحقیق، به دلیل دست خوردگی کمتر، در حدود چهار کیلومتری باختر تفت انتخاب شده است. نمونه های ماسه بادی از عمق 0.4 و 4.2 متری از سطح تپه انتخاب گردید. نمونه ها پس از شستشو و انجام مراحل تمیز کردن کانی کوارتز، به روش پرتو افشانی رخشان نوری سن یابی شدند. سن های به دست آمده نشان می دهند که شکل گیری حداقل نیمه بالایی این کوهریگ بین عمق های گفته شده، حد فاصل بازه زمانی معادل یا نزدیک به آخرین حداکثر یخچالی وورم (بین 18 تا 24 هزار سال پیش) روی داده است. میزان رسوب گذاری میانگین سالانه ماسه بادی از یک میلیمتر تا بیش از 1.33 میلیمتر در سال به دست آمد که در صورتی که این نرخ به واقعیت نزدیک باشد، این کوهریگ در یک بازه زمانی حدود پنج تا حداکثر هشت هزار سال در اواخر پلیئستوسن نهشته شده است. این تعیین سن نشان می دهد که برخلاف نظر رایج در مورد تسلط شرایط مرطوب و پرباران تر کواترنر ایران همزمان با دوره های سرد یخچالی، حداقل در بخشی از این دوره و در مرکز ایران، اقلیم سرد و خشک با عملکرد فرِآیندهای بادی برتری داشته است.
تحلیل اکولوژی شهر تهران با تأکید بر شاخص های اکولوژی امنیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه گسترش شهرها باعث تغییر قابل توجه ای در استفاده از زمین و عوامل محیطی، به ویژه در بیشتر شهرهای بزرگ شده است. در مراحل توسعه، پایداری سامانه های اکولوژیکی شهرها از اهمیت زیادی برخوردار است. ایجاد شهر اکولوژیکی راه حل مناسبی در مدیریت و برنامه ریزی برای شهروندان و محیط شهری تلقی می شود. بنابراین هدف این پژوهش بررسی و تحلیل اکولوژی شهری در سطح مناطق 22 گانه شهرداری تهران است. روش پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است. به منظور تحلیل اکولوژی امنیتی شهر تهران و با توجه به سؤال پژوهش، مراحل پژوهش به دو بخش تقسیم می شود. در بخش اول برای بررسی وضعیت امنیت اکولوژی امنیتی شهر تهران، 4 شاخص اقتصادی، مسکن، توزیع امکانات و شاخص های معکوس شهری را انتخاب شد. سپس با استفاده از مدل آنتروپی به صورت جداگانه هر چهار شاخص وزن دهی شد و از طریق مدل ویکور تحلیل گردید. در نهایت برای رسیدن به اجماع کلی در یافته های مدل، به تلفیق نتایج اقدام شد. سپس به منظور سنجش همین معیارها، پرسشنامه ای تنظیم کرده و برای هر چهار بعد موجود به صورت جداگانه سؤالات را مطرح نموده و با استفاده از میانگین و انحراف معیار پاسخنامه در نرم افزار SPSS به بررسی اکولوژی امنیتی شهر تهران شد. نتایج بخش مدل تحقیقی ویکور که بر پایه داده های آماری سازمان آمار و آمارنامه شهرداری تهران است نشان داد که مناطق شمالی شهر از وضعیت اکولوژیکی بهتری نسبت به مناطق جنوبی شهر برخوردارند. مناطق 1، 3، 4 دارای بهترین وضعیت و مناطق 15، 17 و.. دارای وضعیت ناامن اکولوژیک در اکثر شاخص ها هستند. یافته های حاصل از پرسشنامه وضعیت اکولوژیک نیز بر همین منوال است. مناطق 15، 17 و 21 در بدترین شرایط اکولوژیک قرار دارند و عامل اجتماعی نیز به عنوان مهم ترین و اثرگذارترین شاخص در بحث اکولوژی امنیتی مناطق شهر تهران مطرح است.
بررسی تکتونیک فعال در حوضه سمنان (جنوب سمنان) با استفاده از شاخص های ژئومورفیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاخص های ژئومورفولوژیکی از روش های بسیار مفید در ارزیابی و شناسایی آثار فعالیت های تکتونیکی (کند و سریع) به شمار می آیند و می توان با استفاده از این شاخص ها به طور معقول و واقعی لندفرم های مختلف را با هم مقایسه کرد. این تحقیق به شناخت نحوه عملکرد و میزان اثرگذاری حرکات تکتونیکی در حوضه سمنان با استفاده از شاخص های ژئومورفیک مانند گرادیان طولی رودخانه، انتگرال هیپسومتریک، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع دره، تقارن توپوگرافی معکوس، عدم تقارن حوضه زهکشی ، پیچ وخم رودخانه اصلی، پیچ وخم پیشانی کوهستان، تراکم سطحی آبراهه ها، انشعاب پذیری و شاخص شکل حوضه به عنوان تکنیک های مدلی و مفهومی می پردازد. ابزارهای فیزیکی مورد استفاده در تحقیق حاضر شامل تصاویر ماهواره ای IRS، نقشه های توپوگرافی و همچنین نقشه زمین شناسی و سیستم اطلاعات جغرافیایی است. به این منظور یک مدل رقومی ارتفاع از داده های توپوگرافی SRTM10M برای محدوده مورد مطالعه تهیه شد. سپس در محیط نرم افزار ARCMAP ترسیم آبراهه ها، اندازه گیری شاخص ها و تجزیه و تحلیل های آماری مربوط به شاخص های ذکر شده صورت گرفته و نتایج در قالب نقشه استخراج شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها با استناد به شاخص های ژئومورفولوژیکی و با استفاده از ابزارهای فیزیکی ذکر شده نشان می دهد که فعالیت های تکتونیکی در حوضه سمنان فعالیت متوسطی داشته، محاسبه 10 شاخص ژئومورفیک درحوضه مورد مطالعه بیانگر وجود حرکات نئوتکتونیکی نسبتاً فعال در حوضه سمنان است. بر اساس طبقه بندی شاخص IAT، حوضه سمنان از نظر فعالیت های تکتونیکی در کلاس 3 قرار می گیرد. وجود دره های v شکل و عمیق در قسمت های شمالی منطقه می تواند دال بر وجود همین فعالیت های تکتونیکی درحوضه باشد.
تحلیل مورفولوژی برخان های غرب لوت با استفاده از خصیصه های مورفومتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از خصیصه های مهم برخان ها، پویایی و امکان جابجایی آن ها تحت شرایط مختلف است که این ویژگی دارای تبعات و تهدیدهایی برای مراکز انسانی می باشد. در این پژوهش به تحلیل مورفولوژی برخان های غرب لوت با استفاده از خصیصه های مورفومتری اقدام گردید و در این راستا به بررسی مؤلفه های مورفومتری 7 برخان در منطقه پشوئیه در غرب بیابان لوت و میزان استعداد آن ها برای جابجایی پرداخته شد. روش کار بدین گونه بود که طی بازدید میدانی، از نقاط مختلف هر برخان، شامل بازوی راست و چپ، رأس برخان، دامنه ی رو به باد و پشت به باد آن، نمونه های مورد نظر برداشت و با استفاده از ظروف مخصوص به آزمایشگاه منتقل شد. از این رو، ارتفاع، عرض پهلوی راست، عرض پهلوی چپ، طول بازوی راست، طول بازوی چپ، طول دامنه ی رو به باد، طول دامنه ی باد پناه، پهنای برخان، شیب دامنه رو به باد، شیب دامنه پشت به باد و مساحت برخان، اندازه گیری و مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفت و همبستگی آنها محاسبه شد، سپس مولفه های موفومتری که از قسمت های مختلف برخان انجام گرفته بود، در نرم افزار spss مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفت. در نهایت همبستگی آن ها محاسبه شد. به منظور تکمیل مطالعات از نقشه های 1:250000 و 1:50000 توپوگرافی و عکس های هوایی مربوط به منطقه و همچنین تصاویر Google Earth استفاده شد. از مورفومتری برخان ها این نتایج حاصل شد که با کاهش میزان درصد شیب، کاهش ارتفاع پیشانی برخان را خواهیم داشت. مطالعات نشانگر این است که بزرگترین برخان، برخان پنجم است که دلیل آن، قدمت و موقعیت قرارگیری آن بوده و کوچکترین آنها به دلیل انشعاب آن از برخان نامتقارن مجاور و جوان بودنش، برخان ششم می باشد. در بخش اعظم برخان ها، به دلیل وجود ارتفاعات در سمت راست برخان ها و جهت وزش باد از سمت شمال و شمال غرب، موجب رشد کم بازوهای راست و افزایش طول بازوهای چپ شده است. با توجه به محاسبه همبستگی اجزای مختلف برخان ها، اجزای برخان ها دارای همبستگی بالای 95 درصد هستند که خود نشان از رشد هماهنگ اجزای برخان در راستای باد منطقه و همچنین هماهنگی بین بزرگی و کوچکی آن ها و رشد اجزای آن دارد.
واکاوی نقش توانمندی روان شناختی دهیاران در روند مدیریت و توسعه روستایی (مطالعه موردی: دهستان رشتخوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات سریع محیطی، سازمان ها را وادار می سازد تا برای سازگاری با محیط به سازوکار های مدیریتی مختلفی روی آورند. توانمندی یکی از این سازوکارهاست و نقش کلیدی در حیات سازمان های نوین در عصر دانش دارد. در این میان، امروزه یکی از سازمان های نوپا و تازه تاسیس شده در محیط روستایی، سازمان دهیاری هاست. هدف تحقیق حاضر، واکاوی نقش سطح توانمندی روان شناختی دهیاران در روند مدیریت توسعه روستایی در دهستان رشتخوار می باشد. در این پژوهش به روش میدانی با نمونه گیری از 26 روستا و به تبع آن 26 دهیاری به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند و با استفاده از فرمول کوکران،350 خانوار به عنوان حجم جامعه نمونه مشخص شد که به نسبت جمعیت و بعد خانوار در هر روستا پرسشنامه ها به صورت تصادفی توزیع شدند. روایی پرسشنامه توسط استادان گروه جغرافیا و برنامه ریزی روستایی و جمعی از کارشناسان ارشد فرمانداری شهرستان رشتخوار مورد بررسی قرار گرفت. ضریب اعتبار پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای ابعاد مختلف(اقتصادی، اجتماعی، محیطی، عمرانی) برابر با 85/0 و برای ابعاد سطح توانمندی روان شناختی برابر با 89/0 است. برای پردازش داده ها از آزمون های آماری t-test در نرم افزار spss و ازنرم افزار AmosGraphics استفاده گردیده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که توانمندی روان شناختی نقش مثبتی در بهبود روند مدیریت و توسعه روستایی داشته است و از دید جامعه نمونه توانمندی روان شناختی دهیاران در بعد عمرانی با مقدارt ( 05/34-) از حد متوسط کمتر بوده است. از سویی دیگر مشخص شدکه بیشترین اثرات سطح توانمندی روان شناختی دهیاران بر توسعه روستایی دهستان رشتخوار مربوط به احساس اعتماد با 662/0 است. در مجموع با توجه به یافته های تحقیق چنین می توان نتیجه گیری نمود، دهیارانی که از سطح توانمندی روان شناختی بالاتری برخوردار بودند در روند مدیریتی و توسعه روستایی عملکرد بهتری داشته اند.
ارزیابی راهبردهای مقابله با بیابان زایی با کاربرد رویکردهای تصمیم گیری چندگانه و تحلیل عاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیابان زایی از مهم ترین مسائل بیوم های خشک و نیمه خشک در جهان است. رشد سریع جمعیت سبب تشدید اثرات منفی این پدیده شده است، به منظور کنترل و کاهش بیابان زایی ارائه راهبردهای مهم با توجه به کلّیه معیارهای موثر، امری ضروری است. این پژوهش با هدف ارائه راهبردهای بهینه به صورت نظامند در قالب یک مدل تصمیم گیری چند متغییره ارائه شده است. به این منظور در ابتدا در چارچوب روش تصمیم گیری چند شاخصه و با استفاده از مدل دلفی، ماتریس تصمیم گیری به دست آمد، سپس اولویت راهبردها از روش تحلیل عاملی مورد ارزیابی قرار گرفت. بر مبنای نتایج حاصل شده، از میان 40 راهبرد و 16 معیار بررسی شده راهبردهای توسعه و احیاء پوشش گیاهی ( 23 A) با ضریب اولویت 6122/.، تغییرالگوی آبیاری و اجرای روش های کم آب خواه ( 33 A) با ضریب اولویت 5102/0 و جلوگیری از تبدیل و تغییر نامناسب کاربری اراضی ( 18 A) با ضریب اولویت 4391/0، به ترتیب به عنوان مهم ترین راهبردهای مهم مقابله با بیابان زایی در منطقه تشخیص داده شدند.بنابراین پیشنهاد شد که در طرح های کنترل و کاهش اثرات بیابان زایی و احیاء اراضی تخریب یافته، نتایج و رتبه بندی به دست آمده، مورد توجه قرار گیرد.