تاریخ نامه ایران بعد از اسلام
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال دوازدهم زمستان 1400 شماره 29 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگاری محلی سومین گونه مشهور تاریخ نویسی پس از تاریخ های سلسله ای و عمومی است که به ثبت و ضبط وقایع تاریخی در محدوده یک مکان اطلاق می شود. در این مقاله به بررسی برخی مؤلفه های تاریخ نگاری محلی در آثار باستانی پاریزی پرداخته می شود. وی که دلبستگی ویژه ای به کرمان و زادگاهش پاریز داشت، در همه آثار خود به تاریخ این منطقه و همه زیروبم حوادث و رویدادهایش پرداخته است. در این مقاله به دو سؤال اصلی ریخت شناسی محلی نگاری باستانی پاریزی چیست؟ و مؤلفه های تاریخ نگاری محلی باستانی پاریزی چیست؟ پاسخ داده می شود. روش پژوهش کتابخانه ای به همراه تحلیل و توصیف تاریخی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که توجه به مسائل اجتماعی و اقتصادی با محوریت توده مردم، استفاده از ضرب المثل ها، اشعار، گفتارهای عامیانه، توجه دقیق به نام شهرها، روستاها و آبادی ها و نقل خاطرات شفاهی در نگارش تاریخ ازجمله مهم ترین مشخصه های تاریخ نگاری محلی این نویسنده است. همچنین وی جز معدود نویسندگان محلی نگار است که هم زمان در تاریخ نگاری محلی خود از روش ترکیبی محلی نگاری در طول و عرض استفاده نموده است.
بررسی نقش جشن های برگزارشده در آذربایجان دوره رضاشاه پهلوی از منظر اشاعه سبک زندگی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین سازوکارهای نهادها و محافل فرهنگی وابسته به قدرت پهلوی اول برای بسترسازی گفتمانی سبک زندگی مدنظر حاکمیت، بهره گیری از برگزاری جشن بود تا هم منجر به آشنایی، انس و آمادگی مردم نسبت به مؤلفه های سبک زندگی، نمادهای فرهنگی و الگوهای رفتاری تبلیغی دولت پهلوی اول شود و هم زمینه ساز و تسهیل گر اتخاذ سبک زندگی اشاعه شده از سوی اقشار مختلف مردم باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش جشن های برپاشده در ایالت آذربایجان در محدوده زمانی 1304 تا 1320ش در اشاعه مؤلفه های سبک زندگی مدنظر دولت رضاشاه انجام شده است. برای این منظور جشن های گوناگون برگزارشده در این منطقه از کشور با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و بررسی اسناد و منابع تاریخی مرتبط با آن دوره موردبررسی قرار گرفته است تا بدین سؤال پاسخ دهد که جشن های برگزارشده در مناطق مختلف آذربایجان در دوره رضاشاه چه نقشی در بازنمایی وجوه مختلف سبک زندگی تبلیغ شده داشتند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که برپایی جشن های مختلف در مناطق مختلف آذربایجان به نظام سیاسی حاکم این فرصت را داد تا بتواند برخی از مهم ترین عناصر سبک زندگی مدنظر خود همچون الگوهای رفتاری شامل پوشش لباس متحدالشکل جدید برای اقشار مختلف و زنان جامعه آذری، عناصر هویت ملی از قبیل اشاعه زبان و ادبیات فارسی و...، نمادهای ملی و فرهنگی مثل «شاه نماد ایران»، «باستان گرایی نماد ملیت ایرانی» و... را ترویج، اشاعه و بازنمایی کند تا از قِبَل آن ها برای دستیابی به اهدافی همچون ایجاد گسست در علقه های هویت قومی و محلی مردم آذربایجان و ادغام فرهنگ بومی و محلی این منطقه در هویت و فرهنگ ملی و مرکزی، همسو کردن آن ها با برنامه های اصلاحی پیاده شده در جامعه، تهییج احساسات توده مردم و کاستن از مخالفت ها، اشاعه مؤلفه ها و عناصر ایدئولوژیکی نظام، شکل دهی به نوع جدیدی از جامعه پذیری همگانی و درنهایت نیل به فرایند ملت سازی خود بهره ببرد.
سیمای پادشاه و شاهزادگان قاجاری در رمان تاریخی آقا محمدخان قاجار نوشته حسینقلی میرزا سالور (عمادالسلطنه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان تاریخی شخصیت ها، رویدادها، زمان و مکان خود را از تاریخ به وام می گیرد. از این رو می توان از آن به مثابه وسیله و ابزاری جهت شناخت ذهنیت تاریخی نویسنده و گفتمان حاکم بر زمانه او استفاده کرد. این مقاله با بررسی رمان تاریخی آقا محمدخان اثر حسینقلی میرزا سالور (عمادالسلطنه) در پی پاسخ به این پرسش است که تاریخ دوره قاجاریه و حکمرانان و شاهزادگان این سلسله در این اثر داستانی چگونه تصویر شده اند و این تصویرسازی چه پیامی برای پژوهشگر کنونی دارد؟ فرضیه تحقیق حاضر آن است که برخلاف آنچه به مثابه کلیشه ای عمومی پذیرفته شده است که سیاه نمایی درباره قاجارها در دوره پهلوی صورت گرفته است، منابعی چون کتاب عمادالسلطنه نشان می دهد که این دیدگاه سابقه ای قدیم تر داشته و حتی از طرف نویسندگانی با تبار قاجاری نیز پذیرفته شده بوده است. این میراثی بود که به دوره بعد منتقل شد. واژگان کلیدی: «رمان تاریخی»، «قاجاریه»، «عمادالسلطنه»، «پهلوی»، «آقامحمدخان قاجار»
دترمینیسم اقلیم شناختی ابن خلدون و پیدایش علوم و تمدن بشری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان تاریخی شخصیت ها، رویدادها، زمان و مکان خود را از تاریخ به وام می گیرد. از این رو می توان از آن به مثابه وسیله و ابزاری جهت شناخت ذهنیت تاریخی نویسنده و گفتمان حاکم بر زمانه او استفاده کرد. این مقاله با بررسی رمان تاریخی آقا محمدخان اثر حسینقلی میرزا سالور (عمادالسلطنه) در پی پاسخ به این پرسش است که تاریخ دوره قاجاریه و حکمرانان و شاهزادگان این سلسله در این اثر داستانی چگونه تصویر شده اند و این تصویرسازی چه پیامی برای پژوهشگر کنونی دارد؟ فرضیه تحقیق حاضر آن است که برخلاف آنچه به مثابه کلیشه ای عمومی پذیرفته شده است که سیاه نمایی درباره قاجارها در دوره پهلوی صورت گرفته است، منابعی چون کتاب عمادالسلطنه نشان می دهد که این دیدگاه سابقه ای قدیم تر داشته و حتی از طرف نویسندگانی با تبار قاجاری نیز پذیرفته شده بوده است. این میراثی بود که به دوره بعد منتقل شد.
زمینه های ایجاد، عملکرد و دگرگونی های منصب سرداریِ خراسان در دوره متأخّر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه صفویه ساختار اداری حکومت های پیشین را اخذ کردند؛ لیکن با توجّه به دگرگونی ها و تحوّلات کوچک و بزرگی که خود در پی آن بودند، در این ساختار نیز دگرگونی ها و تحوّلاتی پدید آوردند؛ ازجمله این تغییرات، ایجاد منصبی نوین در امور نظامی ایالت خراسان و سرزمین های پیرامون آن به نام منصب «سرداری خراسان» بود. این منصب در دوره شاه صفی به دیگر مناصب نظامی افزوده شد و تا پایان حکومت صفوی، بخش بزرگی از امور نظامیِ جغرافیایِ وسیعی از طریق آن سامان یافت. این جغرافیا شامل نواحی مختلف خراسان (هرات، مرو و مشهد) و همچنین کم وبیش سرزمین های پیرامون آن مانند استرآباد، قندهار و سیستان بود. در جستار حاضر نگارندگان کوشیده اند به این پرسش پاسخ دهند که زمینه های ایجاد منصب سرداری خراسان و همچنین عملکرد و دگرگونی ها و تحوّلات آن چه بوده است؟ جستار به روش توصیفی تحلیلی و از طریق گردآوری داده های موجود در منابع صورت گرفته است. یافته ها بیانگر آن است که سرداری خراسان، نتیجه احساس ضرورت به نشان دادنِ واکنشی یکپارچه و هماهنگ در آغاز در برابر یورش ها و حملات ازبکان و سپس اقوام دیگری چون گورکانیان، بلوچ ها و افغان ها و همچنین در راستای سیاست نفوذِ هرچه بیشترِ حکومت مرکزی در امور ایالات بوده است. این امر با گماشتن یکی از بزرگانی که عموماً وابسته به دربار بوده اند به سرداری و اعزام به خراسان صورت پذیرفته است و بسته به عواملی مانند میزان قدرت و اقتدار شاهان و اهتمام به امور خراسان در دوره هایی مانند دوره شاه سلیمان و مقطعی از پادشاهی شاه سلطان حسین به شدّت تضعیف شده است. همچنین این منصب در تاریخچه خود دچار دگرگونی هایی ازجمله جمع بین سرداری و ایالت شده و تا واپسین سال های حکومت صفوی (سقوط اصفهان) و حتّی پس از آن ادامه یافته است.
تبیین و تحلیل نقش سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی در اقتصاد ایران اواخر دوره صفوی با تکیه بر نظریه اعتماد زتومکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوره صفویه (1135-907ق/ 1722-1502م) یکی از مهم ترین دوره های تاریخ ایران است. ایران در این دوره به ویژه در عهد شاه عباس اول (1038-978ق/ 1629-1571م) در عرصه های گوناگون سیاسی، علمی، فرهنگی و اقتصادی به رونق و شکوه قابل توجهی دست یافت. اکنون سؤال اصلی آن است که با توجه به نقش مؤثر مؤلفه های فرهنگی اجتماعی در نظام اقتصادی آیا وضعیت سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی، در اواخر دوره صفویه جهت رشد و استمرار رونق اقتصادی مهیا و مناسب بوده است؟ بر همین اساس در این جستار که به روش توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع تاریخی دوره صفوی انجام شده است با تکیه بر شاخصه های اعتماد شکننده در جوامع سنتی مبتنی بر نظام های سیاسی استبدادی که در نظریه جامعه شناختی پیوتر زتومکا صورت بندی شده است شاخصه های مذکور در اواخر دوره صفوی بررسی شده است. نتیجه این تحقیق نشان می دهد ایران در واپسین دهه های دوره صفوی با توجه به وضعیت شاخصه های مذکور و نیز وجود کارکردهای مستعدی که در فقدان اعتماد عمومی و ضعف سرمایه اجتماعی در جامعه ظهور می کنند از سرمایه اجتماعی پایین و اعتماد عمومی شکننده ای برخوردار بوده و به همین دلیل ظرفیت توسعه اقتصادی و امکان استمرار رونق اقتصادی درازمدت را نداشته است.
شکل گیری مدارس فرانسوی در سنندج در اواخر عهد قاجار (1331-1310ق.)؛ کارکردها و واکنش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوره قاجار، نهادهای مذهبی و غیرمذهبی فرانسه، با تمرکز بر آموزش اقلیت ها و ایجاد تأسیسات فرهنگی در مناطق مسیحی و یهودی نشین ایران، به تدریج وارد عرصه فرهنگی ایران شدند. در این روند، شهر سنندج مرکز اداری - سیاسی کردستان اردلان، به عنوان یکی از مراکز حضور اقلیت های مذهبی اعم از آشوری و کلدانی، در آن زمان مورد توجه این مبلغان و نهاد های فرهنگی قرار گرفت و از اواخر عهد ناصری، مدارسی در این شهر تأسیس شد که به لحاظ شیوه آموزش و مواد آموزشی با نظام آموزش رایج دوره قاجاری کاملاً متفاوت بودند. در این پژوهش تاریخی به شیوه توصیفی- تبیینی، این پرسش مورد بررسی قرار خواهد گرفت که مدارس فرانسوی در عهد قاجار در سنندج چرا و چگونه شکل گرفتند؟ این مقاله نشان می دهد که سنندج در دوره قاجار به سبب حضور اقلیت ها، مورد توجه نهادهای فرهنگی فرانسوی واقع شد و از رهگذر این توجه، مدارس لازاریست ها، آلیانس فرانسه و آلیانس اسرائیلی در آنجا شکل گرفت. این امر، نظام آموزشی اقلیت های دینی سنندج را وارد مرحله نوین نمود و در میان اقشار مختلف اجتماعی آن شهر، واکنش های متفاوت از اقبال به این مدارس تا انزجار و بدبینی در پی داشت.
مشروطه ایران و عثمانی و روشنفکران کُرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنبش مشروطه کمابیش هم زمان در کشور ایران و عثمانی رخ داد. در کنار روشنفکران و ادیبان این دو کشور، روشنفکران و ادیبان کُرد، مانند احمد شَوقی، جمیل صدقی زهاوی، حاجی قادر کویی، شیخ رضا طالبانی در مشروطه عثمانی و میرزاده عشقی، ابوالقاسم لاهوتی، آیت الله مردوخ کُردستانی و قاضی کوثر سقزی در مشروطه ایرانی فعالیت های چشمگیری در جهت شکل گیری جنبش مشروطه و ترویج اندیشه های مشروطه خواهی داشته اند. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی به بررسی آرای تعدادی از روشنفکران و ادیبان کُرد در دوران مشروطه عثمانی و ایرانی می پردازد و به این پرسش پاسخ می دهد که نقش روشنفکران و ادیبان کرد در مشروطه ایران و عثمانی چه و چگونه بوده است و آنان چگونه توانسته اند اندیشه های مشروطه خواهی را در کُردستان گسترش دهند. ازآنجاکه شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در کُردستان ایران و عثمانی یکسان نبود، بیشتر روشنفکران کرد این دو کشور نیز هدف های یکسانی را دنبال نمی کردند و محتوای اندیشه های آن ها لزوماً در مسیری یکسان تحول نمی یافت. بیشتر روشنفکران و ادیبان کُرد در کُردستان عثمانی، کشور عثمانی را وطن خود نمی دانستند و به دنبال ترویج اندیشه های ناسیونالیستی قومی و استقلال و جدا شدن از دولت عثمانی بودند، اما برخلاف آنان روشنفکران و ادیبان کُرد ایرانی، ایران را وطن خود می دانستند و به ایرانی آزاد و برخوردار از حکومت قانون بر مردم می اندیشیدند.