تاریخ نامه ایران بعد از اسلام
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال دوازدهم پاییز 1400 شماره 28 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
کلیسای اچمیادزین به عنوان نخستین و مهم ترین کلیسای ارامنه، نقش مهمی در تحولات مذهبی، سیاسی و اجتماعی ارمنستان داشت. نقش کلیسای اچمیادزین به ویژه در جنگ های ایران و روس و جدایی ایروان از حاکمیت ایران قابل ملاحظه است. عباس میرزا نایب السلطنه برای جلوگیری از نزدیکی ایروان و به ویژه کلیسای اچمیادزین به روس ها، درصدد تحکیم مناسبات با آن برآمد تا شاید از طریق جلب و استمالت رهبران آن و برقراری پیوند نزدیک با آن ها، از تمایلات گریز از مرکز آنان جلوگیری کند. این نوشتار قصد آن دارد تا با روش تحقیق اسنادی- تحلیلی اسناد آرشیوی فارسی، ارمنی و روسی، روابط عباس میرزا با ارامنه و به ویژه کلیسای اچمیادزین را مورد بررسی قرار دهد تا از آن طریق به تلاش ایران برای حفظ پیوندهای میان خود و ارمنستان برای حفظ حاکمیت تاریخی خود بر آن سرزمین و از سوی دیگر به فعالیت های واگرایانه رهبران اچمیادزین که باعث جدایی ایروان از ایران و الحاق آن به روسیه شد، پی بَرَد.
بررسی بسامد و انواع کارکردهای شعر فارسی و عربی در متون تاریخی فارسی قرن هفتم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متونِ کهنِ تاریخیِ فارسی به ویژه از قرن ششم هجری به بعد، از سویی به سبب موضوع خود، و از سوی دیگر به دلیل کاربرد عناصر و شیوه های ادبی سازی در این متون، در ملتقا و پیوندگاه دو گونۀ «تاریخ نگاری» و «ادبیات» قرار می گیرند. در این میان، شعر اعم از فارسی و عربی، با دو نوع کارکردِ عمدۀ «خبری» و «آرایه ای» حضوری چشمگیر در این متون، و نزدیکی دو گونۀ مزبور به هم دارد؛ در پژوهش حاضر با استناد به طبقه بندی های ریزتر و دقیق تر از انواع کاربردهای شعر، بسامد این انواع و دلایل آن، در هفت اثر تاریخی قرن هفتم، شاملِ تاریخ طبرستان، بدایع الازمان فى وقایع کرمان (تاریخ افضل) ، عقدالعلى للموقف الاعلى ، تاریخ جهانگشا ، مختصر سلجوقنامه (تاریخ ابن بی بی) ، طبقات ناصرى ، و نظام التواریخ که متعلق به سه گونه تاریخ نگاریِ «عمومی»، «محلی» و «دودمانی» اند به روش توصیفی تحلیلی، و اسنادی کتابخانه ای بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که کارکرد شعر در مجموع این آثار، بیشتر جنبۀ ادبی و آرایه ای دارد تا کارکرد روایی و خبری. یعنی نویسندگان بیشتر کوشیده اند از قدرت تأثیر شعر در تأکید بر مفهوم «عبرت» بهره ببرند تا این که گزارشی منظوم از «خبر و روایت تاریخی» ارائه کنند. تعلق نویسندگان این آثار به طبقۀ دیوانیان و کوشش هرچه بیشتر آنان در تبدیل آثار خود به اثری هنری و منطبق با معیارهای زیباشناختی عصر را می توان از دلایل این امر تلقی کرد. از میان انواع سه گانۀ تاریخ نگاری نیز، حجم و بسامد به کارگیری شعر، فارغ از انواع کارکردهای آن، در دو نوع «محلی» و «دودمانی» در مقایسه با تواریخ عمومی بسیار چشمگیرتر است. در پایان مقاله نیز جدولی تنظیم و ارائه شده است که خواننده می تواند معرفی و نوع تاریخ نگاری هر اثر، بسامد موارد استشهاد، تعداد ابیات به کاررفته، تفکیک تعداد ابیات فارسی و عربی و نهایتاً انواع کارکردهای شعر را در متون تاریخی مذکور در موجزترین شکل ممکن ملاحظه کند.
روابط شاه اسماعیل صفوی با سلطان قانصو غوری مملوکی به روایت ابن ایاس، مورخ ممالیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوره صفویه از جهت روابط خارجی بدون شک از مهم ترین ادوار تاریخ ایران است. شاه اسماعیل بنیان گذار سلسله صفوی، به دنبال سرکوب ملوک الطوایف و بقایای آق قویونلوها درغرب ایران با دولت ممالیک هم مرز گردید. ممالیک دولتی بزرگ ولی رو به اضمحلال مستقر در سرزمین های مصر، شام و حجاز بود که حاکمیتش ابتدا از طرف پرتغالیان و سپس عثمانی ها و صفویه مورد تهدید بود. روابط صفوی با ممالیک به دلیل توسعه طلبی ارضی شاه اسماعیل در شام، ابتدا خصمانه و با درگیری های مرزی همراه بود، سپس به دلیل دشمنی دولت عثمانی با آن دو، روابط آن ها بهبود یافته و متحول گردیده است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای، درصدد پاسخ به این سؤال است که روابط شاه اسماعیل صفوی با ممالیک چگونه، و به چه علت بوده است؟ در نتیجه مشخص شد که روابط شاه اسماعیل با ممالیک به مدت چهارده سال و در دو مرحله بوده است. روابط آنان ابتدا خصمانه آغاز شد ولی با به قدرت رسیدن سلطان سلیم در عثمانی و رویکرد تهاجمی او نسبت به آنان، روابطشان دوستانه و منجر به اتحاد نظامی بین طرفین گردیده است.
واکاوی عوامل اقتصادی در تداوم و تحول مراسم آیینی و سوگواری خراسان با تأکید بر شهر مشهد عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تاریخ ایران اسلامی، عصر قاجار یکی از دوره هایی است که تأثیرات عمیقی بر ارزش های دینی و فرهنگی ایران از خود به جای گذاشته است. مراسم آیینی که در دوره قاجار به طورکلی بر اساس عقاید و افکار مذهبی سیاسی شکل گرفته بود چنان تداوم و تحول یافت که در کمتر دوره ای از تاریخ ایران، در زمانی چنان کوتاه بدان پایه رسیده است. بررسی و شناخت روند تداوم و تغییر مراسم آیینی و سوگواری در ایالت خراسان عصر قاجار به عنوان یک مسئله بنیادی، از اهمیت زیادی برخوردار است. مسئله تحقیق، بررسی برخی عوامل اقتصادی تأثیرگذار بر روند مانایی و تحول مراسم های آیینی و چگونگی و نحوه تحول آن است. این مقاله به بررسی وضعیت مراسمات در یکی از برجسته ترین ادوار تاریخ شیعیان یعنی قاجاریان در منطقه خراسان با تأکید بر شهر مشهد و علل اقتصادی تحولات آن با روش توصیفی و تبیینی می پردازد. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که در تداوم و تغییر مراسمات اگرچه عوامل اقتصادی دخالت داشته است اما عوامل وقف و بازیگران اقتصادی تأثیر بیشتری داشته اند.
تأثیر فقه شیعه بر جایگاه زنان در نظام خانوادۀ عصر قاجار (از آغاز تا مشروطیت 1324-1210 ﻫ./1906-1796 م.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به مشخص کردن چگونگی تأثیر فقه امامیه بر وضعیت زنان در نظام خانواده از آغاز دورۀ قاجار تا دوران مشروطه می پردازد، و نتایج حاصل از آن می تواند به فهم جنبه هایی از واقعیت های زندگی جامعۀ زنان در ایران عهد قاجار کمک نماید. این پژوهش با رویکرد تاریخی و به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای، روند استقرار اندیشۀ فقهی امامیه در ایران، وضعیت زنان دورۀ قاجار در نظام خانواده، جایگاه خانوادگی زنان در گفتمان فقهی شیعه، و رابطۀ میان فقه امامیه و وضعیت خانوادگی زنان در عصر قاجاریه را مورد بررسی قرار می دهد. جامعۀ اسلامی ایران در حوزۀ نظام خانواده از احکام فقهی امامیه به عنوان اندیشۀ مسلط اجتماعی پیروی می کردند، و عرف وعادات قادر نبودند که در تقابل با اصول مذهبی قرار گیرند؛ چنان که احکام اجتهادی-اختصاصی زنان با ارجاع به آیات وروایات مورد استناد فقها قرار می گرفتند. زنان در نظام خانوادۀ قاجاری از جایگاه فرودست تری نسبت به مردان برخوردار بودند. فقه امامیه که در جامعه تنها نقش همسری و مادری را به زنان اختصاص می داد، مرجع ترسیم احکام خود را خداوند و هدف آن را تأمین سعادت خانواده و اجتماع و اجرای عدالت می دانست و جامعه و حکومت را در عدم پذیرش این قوانین، نامشروع قلمداد می کرد. پیروی از احکام فقهی از برخی جهات از نتایج سودمندی در روابط اعضای خانواده برخوردار بود، اما از سوی دیگر در بسیاری موارد اندیشۀ فقهی در دستیابی به برخی اهداف منسوب به احکام خود ناموفق عمل می کرد. با توجه به عدم موفقیت فقه امامیه به عنوان اندیشۀ مسلط اجتماعی در دستیابی به اهدافش از یک سو و موقعیت پست تر زنان در نظام خانوادۀ قاجاری ازسوی دیگر، این اندیشه در فرودستی جایگاه خانوادگی زنان در دورۀ قاجاریه تأثیرگذار بود.
بررسی ساختار نظام اداری و سیاسی در آذربایجان عصر ناصری و مظفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آذربایجان به مرکزیت تبریز به دلیل مجاورت با روسیه و عثمانی و استقرار ولیعهد در آن از جایگاه خاصی برخوردار بود و لذا اداره آن سازوکار متفاوتی را می طلبید. در رأس این مجموعه دیوانیان اعزامی از مرکز بودند ولی زیرمجموعه این نظام محلی به دلیل سابقه سیاسی و اداری تبریز از ظرفیت های بومی و گاه غیربومی تأمین می شد. نقش اشکالات و نواقص ساختاری اداری و سیاسی تبریز در بروز نابسامانی های اداریِ این شهر ولیعهدنشین به عنوان مسئله در تحقیق حاضر مورد بررسی قرار می گیرد و با روش توصیفی و تبینی به این سؤال های اساسی پاسخ داده می شود که ساختار اداری و سیاسی تبریز در ایران عصر ناصری و مظفری از کدام نواقص و مشکلات رنج می برد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که در نظام اداری تبریز این دوره ولیعهد و پیشکار ستون های اصلی نظام اداری و سیاسی تبریز بودند، ازاین روی مناسبات این دو در روند امور این شهر تأثیر مهمی داشت. عدم شفافیت نظام اداری و سیاسی در تعیین حدود وظایف ولیعهد و پیشکار همواره زمینه ساز بروز تعارضاتی میان آنان بود. همچنین تداخل کارکردهای مناصب فوقانی امری بغرنج در ساختار اداری و سیاسی تبریز در این دوره بود. ضعف نظام اداری و سیاسی مداخلات نمایندگان سیاسی دول انگلیس و روسیه را در امور تبریز به همراه داشت. افزون بر این جایگزینی تجمیع قدرت به جای اصل تفکیک قدرت این ساختار را متزلزل تر نمود نتیجه این تزلزل شورش های اجتماعی پیش از مشروطه است.
بررسی پدیدۀ غزا (جهاد) در مرزهای شمالی قفقاز از خلافت اموی تا جنگ ملازگرد (40ق-463ق/660- 1071م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غزا مفهومی مرکزی در گفتمان دولت اسلامی از دوره پیامبر اسلام (ص) بود. اصطلاح غزا ریشه در غزوه یا جنگ های مسلمانان با کفار داشت که پیامبر اسلام خود عهده دار فرماندهی آن ها بود. پس از درگذشت پیامبر اسلام مورخانی مانند واقدی، مغازی (جمع غزا/ غزوه) را برای جنگ های پیامبر اسلام و فتوح (جمع فتح) را برای جنگ های پس از پیامبر و تصرف سرزمین های دو امپراتوری روم و ایران به کار می بردند. کتاب هایی مانند فتوح البلدان بلاذری و فتوح ابن اعثم و مجموعه فتوح جزیره و... از واقدی نمونه های چنین برداشتی از فتوح هستند؛ اما از دوران اموی و به ویژه در دوران عباسی به تدریج واژه غزا به جای اصطلاح غزوه، جهاد و فتوح نشست و به کلیدی ترین واژه و مفهوم مسلط ادبیات دینی در جنگ با غیرمسلمانان تبدیل شد. در این دوران، غزا به هرگونه جنگی میان مسلمانان در دارالکفر (سرزمین های غیراسلامی) با کفار (غیرمسلمانان) اطلاق گردید. گاه آنان را مطوعه هم می نامیدند که منظور همان غازیان داوطلب است. حوزه های جغرافیایی غزا در شرق با ترکان و چینی ها، در غرب با رومیان و در شمال با روس ها، گرجیان، ارامنه و خزرها (ترکان) بود. غزا در ظاهر برای گسترش اسلام بود، اما وسیله ای برای کسب غنایم و توسعه ارضی و گرفتن کنیز و برده نیز بود و سبب تقویت مشروعیت حاکمان نزد مردم می شد. در این مقاله به بررسی غزای فرمانروایان مسلمان با غیرمسلمانان در مرزهای شمالی قفقاز از دوران خلفای اموی تا جنگ ملازگرد (40-463ق/660- 1071م) پرداخته می شود. مسئله اصلی پژوهش نشان دادن این موضوع مهم است که غزای قفقاز تنها در جغرافیای دو دولت ساسانی و روم شرقی به پیروزی منجر شد و در جاهایی مانند روسیه هیچ موفقیتی به همراه نداشت. در این دوره چهارقرنه فرمانروایان مسلمان با گروه های قومی مختلفی مانند ارمنی، گرجی، خزر، آلان، لزگی، روس و... در قفقاز جنگیدند؛ اما نکتۀ مهم آن است که تنها در مناطقی پیروز شدند که جزو قلمرو ساسانیان و بیزانس یا وابسته به آنان بود. مسلمانان اعم از اعراب، سغدیان، دیلمیان، کردها و ترکان که در چارچوب سه نظام خلافت عربی، دولت های محلی و سلطنت سلجوقی در طول 4 قرن به ترتیب در قفقاز صاحب دولت و قدرت شدتد، هیچ وقت نتوانستند خارج از مرزهای ایران ساسانی و روم شرقی در ماوراء قفقاز موفقیت پایداری به دست بیاورند. آنان با وجود آن که تا قرن پنجم توانسته بودند در دیگر ثغور دارالاسلام مانند چین، هند، آناتولی، اندلس، افریقا و... از محدودۀ فتوحات دورۀ خلفای راشدین فراتر بروند، در جبهه قفقاز شمالی (ماوراء قفقاز) و در مواجهه با روس ها و دیگر قبایل شمال قفقاز متوقف شدند و در همان محدودۀ اولیه باقی ماندند و پیشرفت چندانی به دست نیاوردند.. هرچند پژوهش های زیادی درباره فتوحات اسلامی در قفقاز صورت گرفته است، اما تاکنون هیچ کدام از آن ها به این موضوع توجهی نکرده و برایشان مسئله هم نبوده است. تقسیم کردن غزا در قفقاز به سه دورۀ زمانی مشخص با ویژگی های متفاوت و نشان دادن محدود ماندن جهاد و پیروزی مسلمانان در چارچوب مرزهای دولت ساسانی و روم در قفقاز و عدم تصرف سرزمین های ماوراء قفقاز از جمله قلمرو روس ها و حتی قرار گرفتن در موقعیت تدافعی موضوعی است که این مقاله در صدد بررسی و علت یابی آن است. ازآنجاکه هدف اصلی این مقاله، نشان دادن انطباق جغرافیای فتوحات اسلامی در قفقاز بر مرزهای شمالی ساسانیان در این منطقه است، طبیعتاً ماهیت بحث، توصیفی است؛ اما با وجود این تلاش شده است در حد امکان تفاوت های غزا در هر دوره تاریخی مشخص و علت اصلی عدم پیشروی مسلمانان به ماوراء قفقاز روشن شود.
تأثیر بحران نقره بر اقتصاد غزنویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین منابع مالی اقتصاد غزنویان در دوره متقدم، یعنی از بدو استقرار غلامان به رهبری آلبتکین و سبکتکین در شهر غزنه (351ق) تا پایان حکومت سلطان محمود (421ق) اتکا بر نظام غنایم بود که پشتوانه اصلی ضرب سکه های مرغوب بود؛ اما از دوره سلطان مسعود (432 421ق) با پیشامد بحران نقره مواجه شدند که طی آن ارزش پول رایج کاهش یافته و همچنین از تعداد ضرب مسکوکات با عیار بالا نیز کاسته شد. ازاین رو سلاطین متأخر غزنوی برای تأمین هزینه های جاری و لشکری خویش به درآمدهای سهل الوصول دیگری روی آوردند. سؤال اصلی این است که بحران نقره چه تأثیری بر تطور منابع درآمدی غزنویان داشته است؟ فرض این است که بحران نقره به واسطه کاهش عیار مسکوکات و کمبود آن در تجهیز سپاهیان سبب تطور منابع درآمدی غزنویان از نظام غنایم در جهت وابستگی بیشتر به عواید نظام مالیاتی گردید. روش مورداستفاده در این تحقیق، توصیفی تحلیلی است که بر پایه شواهد کیفی و کمّی و مطالعه سکه شناسی استوار است. نتایج نشان می دهد که کاهش فتوحات در هند، هزینه های ناشی از اختلافات جانشینی و هزینه های هنگفت در امور غیرمولد، دولت غزنویان را با بحران نقره مواجه نمود و به تبع آن سلاطین غزنوی برای جبران منابع مالی ازدست رفته، به ویژه تأمین مواجب نقدی سپاهیان به شکل حواله و تحمیل های مضاعف به عواید نظام مالیاتی روی آوردند که این مسئله نیز بر دشواری حکمرانی آنان افزوده بود.
مؤلفه های هویت ملی ایرانی در دیوان ابوالقاسم لاهوتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی اندیشه های اقوام و نخبگان ایرانی دربارۀ هویت ملی شان امروز بیش از هر زمان دیگری ضرورت یافته است تا راه همگرائی و اتحاد ملی ایرانیان هموارتر شود. مسئله این مقاله تأمل دربارۀ آراء و ایده های ابوالقاسم لاهوتی دربارۀ هویت ملی ایرانی است. پژوهش حاضر، به منظور بررسی مؤلفه های هویت ملی ایرانی در دیوان اشعار لاهوتی صورت گرفته است و نویسنده، با استفاده از روش تحلیل محتوا، به بررسی و ارزیابی یک سری متغیرهای ازپیش تعیین شده در دیوان اشعار لاهوتی پرداخته است. بدین معنی که برای بررسی مؤلفه های چهارگانه هویت ملی ایرانی شامل ارزش های ملی و باستانی، ارزش های فرهنگی دورۀ پس از اسلام، ارزش های دینی، ارزش های مدرن و غربی، سنجه های مشخصی درنظر گرفته شده و نویسنده به شمارش و احتساب نمادهای مربوط به آن متغیر ها در محتوای اثر نام برده پرداخته است. نتایج این پژوهش بیانگر این است که لاهوتی به عنوان شاعر و مبارزی وطن پرست، همواره به ارزش های ملی و فرهنگی هویت ایرانی وفادار بوده و تلاش برای نگارش آثاری به سبک شاهنامه همچون ایران نامه توسط ایشان و ترجمه شاهنامه فردوسی به زبان روسی توسط لاهوتی و همسرش تأییدی است بر تعهد شاعر نسبت به وطنش و حفظ و گسترش ارزش های ایرانی در جهان. به عبارت دیگر، لاهوتی، به رغم تحولات فکری و ایدئولوژیکی که در دوران تبعید و دوری از ایران، تجربه کرده، اما ایران گرایی و عشق به میهن و آرزوی دیدار وطن، جزء لاینفک اندیشه های شاعر بوده است. ضرورت و اهمیت موضوع، بیان سهمی است که نخبگان ملی گرای کرمانشاهی درتاریخ معاصر در وحدت و همگرایی بین اقوام ایرانی داشته اند.
بررسی نقش رویکرد حدیث محوری در گسترش تیغ زنی و قمه زنی در دوران صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکردهای مختلف علمی در مطالعات اسلامی مؤثر است؛ یکی از این رویکردها حدیث محوری است. حدیث محوری هنگام تعارض ادله، محوریت و اولویت را به حدیث می دهد. علمای اخباری به صورت آگاهانه این رویکرد را داشتند، اما برخی علمای دیگر نیز در مواردی تحت تأثیر برخی روایات قرار گرفته و به صورت ناآگاهانه آن ها را بر ادله قرآنی و عقلی مقدم کرده اند. این تحقیق حول محور این پرسش بود که رویکرد حدیث محوری در گسترش تیغ زنی و قمه زنی در دوران صفویه (907-1135ق) چه نقشی را ایفا کرده است؟ به نظر می رسید رویکرد حدیث محوری برخی علمای شیعه از مهم ترین عوامل و زمینه های گسترش تیغ زنی و قمه زنی در عزاداری عاشورا در دوران صفویه بوده است. این تحقیق در پی آن بود که پشتوانه مذهبی گسترش تیغ زنی و قمه زنی در دوران صفویه را که عبارت از رویکرد حدیث محوری است، به دست آورده، توجه جوامع علمی را به آن جلب کند و ریشه فکری گسترش بدعت های عزاداری را ارائه نماید. این کار، پژوهش بنیادی، توصیفی تحلیلى بود و با توجه به میان رشته ای (تاریخی حدیثی) بودن آن، در برخی موارد از روش های نقلی، تحلیل رجالی و تحلیل متن نیز استفاده شد. درنتیجه تحقیق به دست آمد که برخی علمای عصر صفوی تحت تأثیر برخی روایات قرار گرفته، در مقابل تیغ زنی و قمه زنی در عزاداری عاشورا سکوت اختیار کردند، برخی نیز آن را تأیید نمودند و درنتیجه، هر دو گروه موجب گسترش آن در میان شیعیان شدند. با توجه به وجود ادله عقلی و قرآنی درباره حرمت این کار، موضع علمای یادشده چیزی جز حدیث محوری نیست.