تاریخ نامه ایران بعد از اسلام
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال هشتم پاییز و زمستان 1396 شماره 15 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
ایران سرزمینی بزرگ با شهرها و راه های ارتباطی زیاد و متنوعی است. در طول تاریخ، تمام تلاش حاکمان ایرانی، کنترل و تسلط بر راه ها و جاده های این کشور بوده است. لازمه این امر، داشتن ارتش منظم و گسترده ای بوده تا همه چیز را تحت کنترل حکومت قرار دهد. تأمین امنیت جاده ها و راه های ایران در مقابل دزدان و راهزنان از زمان صفویان عمدتاً در دست سربازان محلی به نام قراسواران بود. در دوره قاجار نیز قراسواران با همان کارکرد قبلی فعالیت داشتند، این عده که معمولاً از میان عشایر و افراد محلی انتخاب می شدند، به حفظ امنیت جاده ها و راه های پرخطر همت می گماشتند. این سربازان که مواجب و جیره کافی دریافت نمی کردند و لباس رسمی سربازان را نیز نداشتند، از جایگاه و ارزش پایین تری نسبت به دیگر سربازان ارتش برخوردار بودند. این موضوع با عوامل دیگر، همواره موجب ناکارآمدی عملکرد این نیروهای مؤثر در تأمین امنیت داخلی می شد، مسئله ای که در نهایت در توسعه نیافتگی اقتصادی ایران دوره قاجاری مؤثر بود. بر این اساس، این پژوهش ضمن بررسی عملکرد قراسواران، به بررسی علل ناکارآمدی آنها در تأمین امنیت راه ها و جاده ها در دوره قاجاریه پرداخته است.
جشن های دوران رضاشاه؛ اهداف و دستاوردهای آن در کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برپایی جشن های گوناگون به مناسبت های مختلف و اجرای برنامه های گزینشی و ایراد نطق ها و خطابه های هدفدار یکی از کم هزینه ترین، عملی ترین و در عین حال، زودبازده ترین اقدامات برای تبلیغ و تأکید بر تحوّلات جامعه ایران و بزرگ نمایی خدمات شخص رضاشاه و تهییج احساسات توده مردم بوده است؛ بنابراین دولت پهلوی اول اهتمام ویژه ای به برگزاری جشن های مختلف در راستای همسو ساختن مردم با برنامه مدرن سازی و کاستن از موج مخالفت و مقاومت ها داشته است؛ در این پژوهش تلاش شده است با روش تحلیلی- اسنادی از طریق بررسی اسناد و مدارک آرشیوی و روزنامه ها به این پرسش پاسخ داده شود که در دوران پهلوی اول چه جشن هایی و با چه اهدافی توسط کارگزاران دولتی در مناطقی چون کردستان اجرا شده و برگزاری این جشن ها تا چه حد توانسته است به تثبیت سیاست های فرهنگی دولت در منطقه یاری رساند؛ یافته های پژوهش نشانگر آنست که برگزاری جشن های دولتی دستاوردهای مقطعی داشته و در ایجاد تغییرات پایدار در افکار و رفتار اهالی مناطقی چون کردستان ناتوان بوده است.
تأثیر نوسازی حکومت پهلوی اول بر پایگاه زنان در خانواده و اجتماع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع بحث حاضر مطالعه پایگاه خانوادگی و اجتماعی زنان در دوره پهلوی اول با توجه به نوسازی است. این نوشته در پاسخ به این ابهام است که در پایگاه و نقش زنان در زندگی خانوادگی و اجتماعی، متأثر از نوسازی های این دوره چه تغییری ایجاد شد. چارچوب نظری از مفاهیم پایگاه و نقش در دو شاخص کیفیت زندگی یعنی زندگی خانوادگی و اجتماعی استخراج شده است. پایگاه، نقشی است در الگویی ویژه که موقعیت شخص را در رابطه با کل جامعه نشان می دهد و مجموعه ای از حقوق و تکالیف مشخص است. فرضیه اولیه آنست که پایگاه زنان در خانواده و اجتماع با توجه به نقش آنها ارتقا یافت. با اقدامات نوسازی حکومت پهلوی، پایگاه، حقوق و تکالیف زنان در خانواده و اجتماع مورد بازبینی قرار گرفت. در ساخت ایران مدرن زنان عهده دار پرورش نسلی وطن پرست و مترقی شدند. مادر و مام وطن مفاهیمی مقدس شدند. بر خانواده تک همسری تأکید شد. قانون ازدواج 1310 گامی مهم در تنظیم قانونی روابط زن و مرد در ازدواج بود. آموزش و پرورش و مشارکت اجتماعی- اقتصادی زنان مورد توجه قرار گرفت. زنان در ابتدا با تقسیم کار جنسیتی در نقش مادر، معلم و تایپیست ظاهر شدند. به تدریج از اواسط دوره در لباس نظامی پیشاهنگی و خلبانی وارد عرصه مردانه شده و برای ورود به حوزه سیاست در دوره بعد تا حدودی زمینه را هموار ساختند. بازساخت پایگاه زنان به عنوان مادر گرچه موجب نگرش جنسیتی برای مشارکت زنان شد اما زمینه های ارتقای پایگاه زنان در خانواده و جامعه را از طریق اقدامات قانونی و فرهنگ سازی فراهم نمود. گردآوری اطلاعات به شیوه اسنادی- کتابخانه ای و روش تالیف مقاله، توصیفی- تحلیلی است
تاریخ نگاری و تاریخ پژوهشی در تعامل با متون مکتوب ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی آثار ادبی جهان گویای این مطلب است که بخشی از این آثار، افزون بر ثبت وقایع گذشته، توصیه ها و اعتراضات به حاکمان وقت را در قالب شعر، حکایت و طنز بیان کرده اند، بگونه ای که از آن ها می توان به عنوان معیار و محکی برای مکتوبات تاریخی که در همان زمان توسط مورخان حرفه ای برای ما باقی مانده است، بهره برد. بدین سان، شاید بتوان ادبیات را زبان دوم تاریخ نامید که با بلاغت و شیوایی هنری خویش، جذابیت خاصی به این سبک از تاریخ نگاری می دهد. از آن جا که ادبیات به واسطه خصلت ذاتی نهفته در خویش، آمیخته با احساس و تخیل است، گاهی تخیلات شاعر با واقعیت در هم می آمیزد و خطاهایی نیز به دنبال خود می آورد. با وجود این، نقش این عنصر هنری آن قدر پررنگ است که تخیلات نیز بیانگر آن چیزی است که باید در زمان شاعر باشد، ولی به علل گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی ممکن است واقعیت رنگ باخته و بدین سان، شاعر یا داستان نویس آن را به صورت امری تخیلی آرزو می کند. ظهور و تکوین تاریخ نگاری فارسی پس از اسلام به میزان زیادی مدیون ادیبان یا دبیران بود که در این نوشتار از آن ها با عنوان دبیر -مورخ یا ادیب- مورخ یاد شده است. این پژوهش با بهره گیری از شیوه پژوهش تاریخی با رویکرد تحلیلی-توصیفی و با استناد به منابع ادبی و تاریخی در پی آن است تا نقش دبیران را در شکل گیری تاریخ نگاری فارسی و پیامدهای پیوند تاریخ و ادبیات در دوران پیشامدرن در ایران مورد بررسی قراردهد.
فقیه دیوان سالاران و اصلاحات یعقوب آق قویونلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی و واکاوی اصلاحات یعقوب پادشاه، از زاویه اقدامات فقیه- دیوان سالارانِ حاضر در ساختار حکومتی و تشکیلاتی آق قویونلوها، روشنی زیادی بر ابهامات موجود در مبانی فکری این اصلاحات، می افکند، درواقع، زمینه سازی و پی ریزی مقدمات این اصلاحات را باید در تفکرات و آراء فقهایی دانست، که وظایف دیوانی و دیوان سالاری را نیز بر عهده گرفته بودند، از این روی، ایشان فقه اسلامی، که تفکراتشان از آن سرچشمه گرفته و در عرصه آن بالنده شده بودند را، در ارتباط با جنبه های مختلف اصلاحات، به کار گرفته، به این برنامه رنگ و صبغه شریعتمدارانه دادند، و این ویژگی، یعنی فقاهتی بودن مبانی اصلاحات، جزء لاینفک آن گردید، به طوری که چه در بخش اصلاحات اقتصادی و چه در بخش اصلاحات اجتماعی، این رویکرد، به وضوح خودنمایی می کند، در این میان حضور مستقیم و غیر مستقیم اندیشه های فقیه - دیوان سالارانی نظیر قاضی عیسی ساوجی، شیخ علی صدر، علّامه جلال الدین دوانی و فضل الله روزبهان خنجی، در نظریه پردازی، تدوین و اجرای برنامه اصلاحات، شایان توجه است و عنایت به این رویکرد از جانب این گروه، سبب گردید که ایشان در قوالب مختلف، آراء و اندیشه های خود را عرضه نمایند. در این نوشتار، نگارنده در پی درک این موضوع است که اصلاحات یعقوب پادشاه، از نظرگاه آراء و اندیشه های فقیه دیوان سالاران، چگونه مورد بررسی قرار گرفته است؟ فرضیه این نوشتار بدین ترتیب است که اندیشه های فقهای دیوان سالار عصر یعقوب پادشاه، در اصلاحات وی غلبه داشته است. روش تحقیق این نوشتار، با توجه به ماهیت موضوع، توصیفی تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات نیز کتابخانه ای است، درارتباط با پیشینه تحقیق نیز باید اشاره شود که، تحقیقات متعددی در قالب مقاله و کتاب دراین ارتباط انجام گرفته، که وجه غالب آنها، بررسی این اصلاحات از منظر نظم ایرانی و تمرکزگرایی دیوانی است، ازجمله این تحقیقات می توان به مقاله ابوالحسن فیاض انوش باعنوان «اصلاحات قاضی صفی الدین عیسی ساوجی در دوران سلطان یعقوب آق قویونلو»مقاله ولادیمیرمینورسکی تحت عنوان « The Aq-qoyunlu and Reforms »، مدخل «آق قویونلو»در دایره المعارف بزرگ اسلامی، نوشته رضا رضازاده لنگرودی و کتاب «تاریخ فراموش شده ایران در دوره سلطان یعقوب آق قویونلو»، نوشته هدی سیدحسین زاده، اشاره نمود.
نادرشاه، مشروعیت و شورش های اجتماعی 1139ﻫ.ق – 1152ﻫ.ق/1726م- 1740م(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصاحب قدرت در طول تاریخ ایران اگرچه با زور و غلبه توأم بود و حکومت ها ماهیتی دیکتاتوری و یا استبدادی داشتند، ولی برای تحکیم و ادامه حاکمیت خود ناگزیر از کسب مشروعیت سیاسی بودند. نادر با در پیش گرفتن سیاست تساهل مذهبی و با طرح نظریه خامس مذاهب، سعی کرد در آشتی و جلب حمایت پیروان هر دو مذهب شیعه و سنی و کسب مشروعیت دینی و سیاسی در داخل و خارج از کشور برآید، ولی شورش های داخلی در پوشش صفوی خواهی و حملات و دشمنی های بی وقفه ی عثمانی، به شکست تلاش های او منجر گردید و از طرفی، تلاش نادر برای نسب سازی با ایجاد پیوندهای خونی خود و اطرافیانش با خاندانهای پادشاهی، با تفکرات فر ایزدی رسوب کرده در اذهان عامه مغایر افتاد. در اوایل، بر خلاف نظر عموم، این حس تکبر و تشخص دیوانیان، خوانین و سران ارتش بود که قدرت گیری دون پایه ای چون نادر را بر نمی تابید، ولی با بحث پادشاهی و اصلاحات مذهبی نادر، این حس درهم تنیدگی قدسیت- سیادت و مرشدیت خاندان صفوی با مذهب تشیع در وجدان عمومی بود که با غلیان و جوشش و سرریزی، پذیرش نادر را بعنوان سردمدار پس می زد.
بینش و روش محمد کاظم مروی در تاریخ نگاری عالم آرای نادری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قلمرو تاریخ نگاری و نقد تاریخی توجه به بینش و روش مورخ امری ضروری است. بینش و روش در تاریخ نگاری دو مقوله تفکیک ناپذیر و مرتبط با یکدیگرند. شناخت مورخ و اثر تاریخ نگارانه ی او مبنای شناخت زمانه اوست و فهم متون تاریخ نگارانه در هر عصری مستلزم شناخت عناصر روشی و بینش حاکم بر متن تاریخی است. نوشتار حاضر بر مبنای روش توصیفی- تحلیلی به بررسی بینش و روش مروی، نویسنده عالم آرای نادری، اختصاص دارد. این اثر یکی از منابع تاریخ نگاری سلسله ای عصر افشاریه است. در واکاوی بینش مروی در تاریخ عالم آرای نادریبه گرایش ها و باورهای مورخ در چند محور مشیت گرایی، اعتقادات، نخبه گرایی و بینش انتقادی پرداخته شده است. در بررسی روش مروی نیز، مؤلفه هایی که در مباحث روش شناختی مدنظر قرار می گیرد، نظیر تحلیل ویژگی های سبکی، منابع مورد استفاده و عواملی از این دست مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. دستاوردهای این پژوهش نشان می دهد که در نگارش عالم آرای نادری، عواملی چون موقعیت اجتماعی و گرایش های فردی مؤلف در کنار ویژگی های زبانی و بافت موقعیتی زمانه بر بینش و روش تاریخ نگارانه ی متون این عصر تأثیر گذارده است.