مقاومت در برابر سیاست رفع حجاب دولت رضاشاه؛ مطالعه موردی: عدم همراهی قشر متوسط جدید آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر مقاومت های شکل گرفته در برابر سیاست منع حجاب را در دوره رضاشاه بررسی و به صورت موردی نارضایتی و عدم همراهی قشر متوسط جدید شاغل در ایالت آذربایجان دوره رضاشاه پهلوی را مطالعه می کند. ضرورت مطالعات این چنینی، ناظر بر اهمیت طراحی نوع سیاست های دولت و نظام سیاسی در عرصه های فرهنگی جامعه و به ویژه مناطق قومی کشور و اتخاذ استراتژی های پیشبرد آنهاست. رویکرد این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و از شواهد برگرفته از مطالعه اسناد تاریخی بر جای مانده از آن دوره، برای تحلیل دلایل مقاومت یکی از عاملان اجتماعی مؤثر در فرایند منع حجاب استفاده شده است. هدف از این مطالعه، یافتن پاسخ این پرسش است که چه عواملی زمینه را برای همراهی نکردن کارکنان و مأموران دولتی آذربایجان در اجرای سیاست منع حجاب در این منطقه قومی فراهم کرد؟ نتایج به دست آمده نشانگر آن است که عوامل و مؤلفه های مختلفی به شکل گیری مقاومت مردم و اقشار مختلف منطقه آذربایجان ازجمله قشر متوسط جدید آن در برابر تغییر یاد شده انجامید که ازجمله آنها به تلقی تضاد آن طرح با فرهنگ جاری، فقدان باور نیاز به اجرای آن، کوتاهی در ایجاد همخوانی بین رفع حجاب زنان آذربایجان با هنجارها، ارزش ها و عناصر فرهنگ بومی و محلی مردم، بی اعتنایی کارگزاران دولتی به هنجارها و عناصر فرهنگ بومی و محلی مردم، بهره گیری از شیوه های تبلیغی و ترویجی مختلف برای اشاعه منع حجاب در بین اقشار مردم آذربایجان بدون فراهم کردن زیرساخت های فرهنگی-اجتماعی لازم، اصرار دولت برای پیشبرد سیاست منع حجاب با توسل به الزام و اجبار و...، اشاره می شود.