۱.
سرودن منظومه های داستانی و روایت داستان به ویژه داستان های عاشقانه همیشه مورد توجه مردم بوده است. شیخ فقیرالله لاهوری متخلص به آفرین، از شاعران قرن دوازدهم هجری شبه قاره هند و پاکستان است. وی علاوه بر سرودن اشعار در قالب های مختلف با سرودن مثنوی های داستانی و داستان های عاشقانه در گسترش زبان فارسی در شبه قاره هند و پاکستان نقش مهمی ایفا کرد. آفرین منظومه داستانی هیر و رانجها را که از قصه های محلی منطقه پنجاب بود، در قالب مثنوی به نظم کشید. این منظومه در شرح عشق هیر و رانجها و شرح تلاش های آن دو برای رسیدن به وصال است. رنگ بومی و محلّی این داستان سبب شده است که مردم در مجالس رسمی، مذهبی، جشن ازدواج و ... این منظومه را به لحن های زیبایی بخوانند و آن را برای دیگران نقل کنند. نگارنده در این مقاله تلاش کرده است تا با استفاده از شیوکه تحلیل محتوا به بررسی زندگی آفرین لاهوری و معرفی منظومه هیر و رانجها و تحلیل این مثنوی داستانی بپردازد.
۲.
منظومکه مهر و مشتری (که در بحر خسرو و شیرین نظامی سروده شده)، اثر برجستکه مولانا شیخ شمس الدّین حاجی محمّد عصّار تبریزی از سخنوران، عرفا و دانشمندان نامی قرن هشتم هجری است. موضوع این منظومه، عشقی پاک و دور از هواجس نفسانی است، میان «مهر» پسر شاپور پادشاه استخر و «مشتری» پسر وزیرش. با وجود این که هدف شاعر از سرایش این مثنوی، روایت پردازی و داستان سرایی است؛ امّا عصّار تبریزی از به کارگیری گستردکه صناعات ادبی هیچ ابایی ندارد. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی می کوشد به بررسی یکی از انواع شگردهای ترکیبی در منظومکه مورد بحث بپردازد و مقیاس تأثیرگذاری این صناعت بر هندسکه تصویرهای عصّار را به نمایش بگذارد. نتیجکه این مطالعه نشان می دهد که بهره گیری شاعر از شگرد ترکیبی مورد بررسی این پژوهش، نه تنها به ساخت سخن و ساختمان تصویرهای هنرور تبریزی آسیبی نرسانده؛ بلکه به روایت پردازی او نیز صبغه ای هنری بخشیده است.
۳.
داستان پردازی کهن و قصه های عامیانه ایرانی، یک نوع مستقل ادبی هستند که از یک سنت قدیم داستان پردازی مایه می گیرند. قصه های عامیانه، جلوه گاه فرهنگ هر ملت است و از آرزوها و تخیلات توده مردم شکل می گیرد که سرچشمه این قصه ها، باورها و آیین های آغازین انسان هاست. این قصه ها و منظومه های برگرفته از آنها و حتی رمانس ها همگی سرشار از باورهای اسطوره ای هستند. آثار این روایت های شفاهی در داستان پردازی و سرودن منظومه های عاشقانه کهن بر جای مانده است. اغراق و کارهای محیرالعقول و سرگذشت جن، پری و اژدها از ارکان این داستان ها است. زمان و مکان بر اساس هیچ اصولی به کار برده نمی شود و اکثر مکان های تاریخی، سندیت تاریخی ندارند. منظومه های عاشقانه جمشید و خورشید سلمان ساوجی و همای و همایون خواجوی کرمانی که از قرن هشتم باقی مانده است، ریشه در قصه های عامیانه دارد. بن مایکه این داستان ها عشق است و در هر دو منظومه، عناصر روایی مشترک در قصه های عامیانه و رمانس به چشم می خورد. پژوهش حاضر کوششی است در تشریح و تبیین عناصر روایی در این دو منظومه.
۴.
منشی سید احمد دهلوی (1262- 1336ق/ 1846- 1919) پس از سی سال کار بر روی فرهنگِ اردو اردو در چهار جلد، فرهنگِ آصفیه را در سالِ 1892 به پایان بُرد. این فرهنگ در دورکه حیاتِ وی در هندوستان منتشر شد. مؤلف در فرهنگِ آصفیه در شرح برخی از مدخل ها، حکایت هایی را آورده است که با توجّه به مدخل، به فرهنگِ هندوستان، ایران، اسلام یا یونان مربوط می شود. امری که در فرهنگ هایِ اردوی پیش از آن و همزمان با آن رایج نبود. در این مقاله برخی از این حکایت ها آورده شده است.
۵.
معرفت شناسی یا (Epistemology) مبحثی تاریخی است و قدیمی که امروزه در شکل تازه تری رواج یافته و غیر از عرصه های دینی، زمینه های اجتماعی و اقتصادی را نیز دربرگرفته است. مقصود از این اندیشه، آشتی بخشی بین کثرت ها و اختلافات و در عین حال ایجاد وحدت است. در این اندیشه اولاً این که حقایق را متکثر معرفی می کنند و ثانیاً آنکه حقیقت را واحد و راه های رسیدن به آن را متعدد و متکثر می دانند. آن چه که چندی است در جامعکه ایران به نام پلورالیزم یا تکثرگرایی رواج یافته. در این مقاله، با توسل به تحلیل داستانی معروف به «داستان فیل» در مثنوی مولانا، با نکات مهم این اندیشه نیز آشنا می شویم. نکتکه مهمی که در داستان وجود دارد این است که: هیچ کس تصویر کلان فیل را ندیده است. ضمناً هیچ کدام از آن افراد، دروغ بافی نمی کند و حرف نادرستی نمی زند؛ بلکه تنها بخشی از فیل را لمس و درک کرده است. مولانا در این داستان از فضل و فضیلت سخن می گوید و با تمثیلی زیبا مقام دانش معنوی را می ستاید و هم چنین از آرمان ها و آرزوهای انسانی گفت و گو می کند. عمق دیدگاه جلال الدین در نشان دادن حقایق درون آدمی، به حدی است که گویی اقیانوس های متلاطمی از حقایق و مسایل است که در پیش چشم مخاطبانش خودنمایی می کند! مولانا ژرف ترین و والاترین دقایق عرفانی را مانند شراب کهن در جام داستان می ریزد و ساقی وار آن را به جرعه نوشان عرفان تقدیم می نماید. داستان برای مولوی به منزلکه ظرف و پیمانه است و محتوای داستان هدف او در عرصه های اخلاق و معرفت شناسی است. مولانا در خلال داستان ها، نظریات خویش را بیان می نماید و خواننده را می برد: «آنجا که خاطر خواه اوست».خلاصه در داستان فیل مهم ترین اندیشکه مولانا در دو بیت مثنوی گنجانده شده که عبارتند از: 1. «از نظرگاه است ای مغز وجود/ اختلاف مؤمن و گبر و جهود؛ 2. «بل حقیقت در حقیقت غرقه شد/ زین سبب هفتاد بل صد فرقه شد».
۶.
هانری کربن برای بررسی متون، خاصه متون شرقی و اسلامی، شیوکه خاصی را ابداع کرد که ترکیب دو دیدگاه مادی و فیزیکی و دیدگاه ذهنی و خیالی است. او برای این منظور پدیدارشناسی هوسرل (و دیگر فیلسوفان این نحله) را با نگره های شرقی، خاصه با اندیشه های شیخ اشراق پیوند می زند. عالم خیال منفصل ماحصل این پیوند و ترکیب است؛ این عالم، جهانی است. برزخی که رویدادها و عناصر آن مابین دو دنیای مادی و خیالی قرار می گیرند. داستان دقوقی، روایتی است عرفانی و اخلاقی از دفتر سوم مثنوی که ساحت وقایع و رویدادهای آن فراواقعی است و از مختصات عالم خیال منفصل برخوردار. این مقاله که به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای نوشته شده است، می کوشد تا با بهره گیری از روش پدیدارشناسی هانری کربن به بررسی اجزای عالم خیال منفصل در روایت دقوقی بپردازد. بر اساس یافته های این مطالعه، برخی از مؤلفه های عالم خیال منفصل که در روایت دقوقی دیده می شوند، عبارتند از: انفسی بودن زمان، عدم تبعیت از جغرافیای مادی، تناقض و عدم تطابق با ویژگی های ماده، شیوکه خیالی (مثالی) در ادراک و آگاهی، تجسّم و تجسّد معانی انتزاعی، عدم تبعیت از روابط علّی و معلولی و ... .
۷.
روایت گری زنجیره ای از رخدادهای داستانی است که در زمان رخ می دهد و کنش های گوناگونی را دربر می گیرد. روایت در داستان تمثیلی «پادشاه و کنیزک» با ظرفیت شگفت انگیز، در مثنوی معنوی مولانا، به نقل حوادث گوناگونی می پردازد. در این داستان روایت ها در برهه ای، به صورت متوالی و پیوسته اتفاق می افتند و دارای ماهیت کلامیند. متن داستان مذکور، رسانه ای است که مفهوم و پیام را به مخاطب می رساند. مولانا درصدد گفتن داستان با شرایط و عناصر داستانی نیست. هدف او فقط اطلاع رسانی خبری انتزاعی است و در فکر پرداخت رمزگان و نشانه هایی تلاش می کند تا از رهگذر افرادی که رخداد را در زمان و مکان تجربه می کنند، پیامی بیافریند و هر کس بنابر میزان ادراک و تجربیات عرفانی خویش، یا به عبارتی: «هرکسی از ظن خود شد یار من»، از دالی که با درهای گسترده در این روایت گشوده است، به معارفی دست یابد. زمان دولایه ای، داستان را دربرمی گیرد؛ چنان که ژرار ژنت بین زمان روایت و زمان داستان تفاوتی قائل است. اهمیت موضوع در حکایت «عاشق شدن پادشاه بر کنیزک» دارای مفاهیم متعدد با پیچیدگی های خاصی است که می تواند با شیوه های مدرن از نظر رمزگان و روایت انطباق پذیر باشدکه با شیوکه توصیفی تحلیلی با بهره گیری از منابع کتابخانه ای به بررسی و تحلیل پرداخته شده است.
۸.
از مهم ترین نیازهای انسانی که به نوعی در اسطوره ها نمود یافته، «تسلط برخویشتن و ستم گریزی» است. محور اصلی این پژوهش واکاوی مفاهیم، مضامین و انگاره های اسطوره های ایرانی و سامی است. علی رغم وجود تفاوت های ظاهری در روایتِ اسطورکه سیاوش با پیامبران سامی مانند ابراهیم (ع) و یوسف (ع)، این روایت ها دارای ریخت شناسی داستانی، خویشکاری ها و بن مایه های مشترکی هستند. «پاکدامنی» سیاوش؛ «حقانیت» ابراهیم (ع) در«آزمون گذر ازآتش» و «پاکدامنی» یوسف (ع) در آزمون تحمل سال های زندان اثبات گردید. در این تحقیق کلیت روایت این سه شخصیت به صورت تحلیلی مقایسه و بررسی شد و ضمن مشخص شدن شباهت ها و تفاوت ها، آشکارگردید که خویشکاری های : «رنجش درکودکی»، «خویشتن داری»، «اصلاح گری»، «الگو بودن»، «وسوسه گریزی»، «اصالت داشتن خواب» و «پذیرش نظر منجمان» در هر سه روایت تکرار می شوند.