۱.
در این مقاله سعی شده نسبت و ارتباط دو تن از بزرگ ترین حکیمان و عارفان حوزه اسلامی را مورد بحث و تأمل قرار دهد. از یک سو فریدالدین عطار نیشابوری که به حق یکی از سرآمدان مطلق اظهار و اکمال حضور عرفان در شعر فارسی است و دیگر شیخ محیی الدین ابن عربی که او را بزرگ ترین عارف نظری جهان اسلام می شناسند. از نظر تاریخی امکان دیدار این دو و نیز تأثیر عطار بر ابن عربی یا بالعکس مردود است؛ اما به ویژه در بحث وحدت وجود، همانندی آشکاری در متن آرای این دو بزرگ وجود دارد که در متن مقاله به آن پرداخته شده است.
۲.
حکمت ذوقی شیخ فریدالدین عطار هم از جهت مبانی و ویژگی ها و هم از نظر زبان با حکمت بحثی متفاوت است. عطار در آثار پرشمارش در عمل کوشیده است، شاخص ها و عناصر حکمت خود را تبیین کند. این که سابقه و ریشه های حکمت ذوقی عطار چیست؟ و عطار از چه سرچشمه هایی برای تبیین حکمت مورد نظرش بهره برده است؟ و چه شاخص هایی حکمت ذوقی او را از حکمت بحثی جدا می کند؟ پرسش هایی است که، می کوشیم با توجه به زمینه های تاریخی، ذوقی، فکری و زبانی او به آنها پاسخ دهیم، برخی ویژگی های حکمت ذوقی عطار ریشه در اندیشه های ملامتیه دارد و برخی از آنها به شیوکه بیان او مربوط است که با توجه به شواهد شعری و زبان عرفانی خاص او مورد نقد و تحلیل قرار می گیرد.
۳.
یکی از رویکردهای مهم نقد کهن الگویی، تحلیل روایات کهن از رهگذر کهن الگوی سفر قهرمان جوزف کمبل است. نظریکه «سفر قهرمان» کمبل، ساختاری کلّی برای سفر ظاهری و باطنی متحوّل کنندکه قهرمانان در همکه ادوار و اقوام مختلف که به زعم کمبل دارای وجوه یک سانی هستند فراهم می آورد. کمبل سیر تحوّل و سفر قهرمان را به سه مرحلکه اصلی تقسیم می کند که عبارتند از: عزیمت، تشرّف و بازگشت. آرای کمبل دربارکه این کهن الگو، قابلیت های فراوانی برای تجزیه و تحلیل تطبیقی و زیبایی شناسی آثار داستانی دارد. سفر مرغان در منطق الطیر، با مدد جستن از اجزای کهن الگوی سفر قهرمان کمبل قابل تحلیل است. در منطق الطیر، مرغان با اجابت ندای فراخوان هدهد برای دیدار با سیمرغ، پای در سفری به غایت دشوار می نهند و با گذر از هفت وادی، به نوعی خودشناسی و کمال معنوی نائل می شوند که این امر رهاورد اصلی قهرمان مطابق با آراء کمبل در کهن الگوی سفر قهرمان است. شایان ذکر است با توجّه به اصلاحاتی که کریستوفر وگلر نسبت به مراحل سفر قهرمان کمبل انجام داده، در این گفتار با شیوکه سندکاوی و کتابخانه ای و رویکرد تطبیق و مقایسه به تحلیل سفر مرغان در منطق الطیر پرداخته شده است. نتایج به دست آمده حاکی از این است که سفر مرغان بیشترین تطابق ممکن را با اصول سه گانکه کمبل دارد.
۴.
سیرالعباد سنایی غزنوی و منطق الطیر عطار نیشابوری از مهم ترین و ارزشمندترین سفرنامه های روحانی و عرفانی در ادبیات پارسی هستند که توسط دو عارف بزرگ و نامدار زبان و ادبیات پارسی دری سروده شده اند. این دو اثر گرانبها، اشتراکات و اختلافاتی با همدیگر دارند. اختلافات این دو از طرفی برآمده از ابعاد مختلف زندگی و اندیشه های سنایی غزنوی و تأثیرپذیری او از شعر غیرعرفانی است؛ چه سنایی شاعر تحقیق است و شعرش نیز کاملاً جنبکه عرفانی ندارد و آمیخته با عقل گرایی و فلسفه است، از سوی دیگر سنایی در آغاز راه است؛ بنابراین واضح است که گذشت زمان گنجینکه ادب و اندیشه های عرفانی را بارور ساخته و در منطق الطیر عطار به اوج می رساند و منطق الطیر عطار را شاهکاری عرفانی آمیخته با عشق و توحید می گرداند. هر دوی این آثار با زبان رمز سروده شده اند و بیانگر سفر روحانی سالک از عالم ناسوت به جهان لاهوت و گذشتن از منِ زمینی است که به منِ آسمانی خویش تبدیل می شود. در این مقاله به بررسی وجوه اختلاف و اشتراک این دو اثر پرداخته و نمایی کلی از این دو سفر روحانی به تصویر کشیده می شود. وجوه اختلاف و تمایز عبارت اند از: 1. آغاز متفاوت؛ 2. عقل و عشق؛ 3. نمادگرایی های متفاوت؛ 4. داستان پردازی متفاوت؛ 5. پایان متفاوت.
۵.
در آثار عطار به ویژه درکتاب ستُرگِ الهی نامه، شخصیت های مختلف اجتماعی به عنوان نمادهایی برای طالبان و سالکان راهِ حقیقت و حتی گاهی در قالب «انسان کامل» دیده می شوند که با توجه به فضای قصه و حکایت، وظیفه ای خاص در پیشبُرد اهدافِ فراداستانِ عطار بر عُهده دارند. نگارنده در چندین سالی که به ترجمکه کامل الهی نامه دست یازیده است، بر این نکته نیک واقف گردیده که شاعر نسبت به افراد زیردست یا ضعیف و حتی در مواردی منفی در جامعکه عصر خود مانند پیرزنان، کنیزان، مُخنثان، گدایان، خلاف کاران و متهمان، اقلیت های مذهبی، حیوانات و حتی اشیای فاقدِ ارزشِ مادی مانند کلوخ و سوخته نیز نگاه مهرآمیزی دارد و از آنان جهتِ تبیین مقاصد انسانی و عرفانی خویش استفاده می کند. عطار این شخصیت ها و حیواناتِ نسبتاً ضعیف و یا اشیای ناچیز را در مقابل شخصیت های مهم جامعه یا حیوانات قوی یا اشیای دارایِ ارزش قرار داده تا بر خلافِ جامعکه بیرونی، ارزش آنها را بالاتر به ما ارائه دهد. در این مقاله، سعی بر آن است تا این نگاهِ معطوف به مصالحت و مدارایِ عطار به طور روشن و با ذکر شواهدی از الهی نامه، علی الخصوص با توجه به طبقه بندی جامعکه عصر عطار تبیین گردد تا گامی هر چند کوچک در راهِ شناخت این شاعر بلندآوازه برداشته شود.
۶.
عرفان نام علمی است از علوم الهی که موضوع آن شناخت حق و اسماء و صفات او است و راه و روشی که اهل الله برای شناسایی حق انتخاب کرده اند. عرفاء عقیده دارند که برای رسیدن به حقیقت بایستی مراحلی را پشت سر گذاشت تا نفس بتواند از حق بر طبق استعداد شخصی آگاهی یابد. عطار یکی از صوفیان ایرانی است که به شبه قاره پاکستان و هند نیامد؛ اما افکار ایشان مسلمانان پاکستان و هند را تحت تأثیر گذاشت. سلطان باهو شاعر قرن یازدهم هجری است. وی از افکار عطار تأثیرپذیرفته و تمایلات این شاعر به صوفی گری مشهود است. شعر وی افزون بر محتوای ادبی، اخلاقی و اجتماعی، مضامین بلند عرفانی نیز دارد. هر دو شاعر به علت تألیفات زیاد خود معروف هستند. هدف از تحقیق حاضر ارائکه مضامین و مفاهیم مشترک عرفانی در شعر عطار و سلطان باهو است و به دلیل کمبود تحقیق در این زمینه، هنوز سزاوار بررسی است.
۷.
عرفان و تصوف در ادبیات فارسى واژه های خاصى دارد که عارف از کلماتی مانند: بت، زنار، مغ، معشوق، خال، زلف، صنم، می، میخانه و... حرف مى زند و مرادش از این واژه ها، همان معنی ظاهرى نیست؛ بلکه قصد معانى دیگری دارد و همانا تمثیل و حکایات در عرفان مورد توجه عارف بوده است، تا به معبود او مى رسد. سیر و سلوک متصوف در میان مردم جنبه هاى مثبتی دارد که او با فضائل و اخلاق پسندیده و محبت، دیگران را جلب مى کند.عرفان واژه، بیان ادبی و اصطلاحات خودش را داراست که همین ویژگی ها سبب تفاوت ادبیات عرفانی در یک کشور می شود و حتى در یک مکتب عرفانی تصرف ادبی و زبانی متفاوت در شعر و غزل عرفانی شکل های گوناگون دارد و هر عارف از زبان و ادبیات خاصی در بیان عقاید و خصوصیات خود برخوردار است.
۸.
نویسندگان عارف، هنگام سخن گفتن دربارکه احوال مشایخ یا نقل سخنان یا بیان حکایاتی دربارکه آنها معمولاً گزارشگری هستند که خود مریدانه به تحسین و تأیید و گاه حتی بزرگ نمایی این احوال و اقوال پرداخته اند. یکی از این نویسندگان، عطار نیشابوری است که در تذکرکه الاولیاء با رجوع به منابع پیش از خود، شرح احوال مشایخ صوفیه را گرد آورده است. دو سده بعد از عطار عارف دیگری مشهور به گیسو دراز در شرحی که بر الرسالکه قشیری نوشت، این شیوکه مرسوم را رعایت نکرد و در اثنای شرح خود، سخنان قشیری و دیگر عارفان را نقد کرد. نگاه وی به الرساله بیشتر نگاه یک منتقد است تا یک مرید یا شارح صرف. بدان دلیل که یکی از منابع اصلی عطار نیز کتاب الرساله بوده است. بر آن شدیم اقوال و حکایاتی که عطار از الرساله گرفته است را با شرح گیسودراز مقایسه کنیم تا تفاوت نگرش این دو عارف برجسته دربارکه مشایخ تصوف آشکار شود.
۹.
ابواسحاق اسماعیل بن القاسم معروف به ابوالعتاهیه، از شاعران مهم دوره عباسی است که پیرامون بی اعتباری دنیا، مرگ و پیری سخن می راند. او دنیا را به سراب، سایه و مِه مانند نموده، آن را موجی می خواند که غریق را به بازی گرفته است:
اُفٍّ لِدنیا تَلاعَبَت بِی/تَلاعُبَ الموجِ بِالغَریقِ
او مرگ را به جام تلخ و حوض آب با مزکه تلخ مانند کرده، در تصویری مرکب حمله مرگ به پیری را چون حمله پیری به جوانی می داند:
کَاَنَّکَ قَد هَجمتَ عَلَی مَشیبِی/کَما هَجَمَ المَشیبُ عَلَی شَبابِی
عطار از شعرای بزرگ متصوفه قرن هفتم هجری قمری ایران است. او برای بیان مقاصد زاهدانه خود کلام ساده و بی پیرایه و البته سمبلیک را انتخاب کرده است. دیوان اشعار شیخ شامل غزلیات و قصاید و رباعیات است.نگارنده با این باور که آثار عطار متمایل به زهد و ترک دنیا است، در این مقاله سعی دارد به نقد و تحلیل مضامین زاهدانه قصاید عطار با اشعار ابوالعتاهیه بپردازد.
۱۰.
هدف عطار در تذکرکه الاولیاء نشان دادن یک نوع زیست عرفانی و روحانی است که دیگر انواع ادبی از بیان آن به نحو مقتضی ناقص هستند. عطار در گزاره های عرفانی با زبانی نو، چهرکه نویی از انسان را در تذکرکه الاولیاء رقم زده است. او با حوزکه محدودی که در عناصر روایتش داشته است، عناصری عمیق و اصیلی را برگزیده تا درجات و سلسلکه مراتب آن در چشم خوانندگان معقول نماید. تجارب عرفانی با ابعاد وسیع معرفتی، معنویت حاکم بر متن، تأویل ها و برداشت های عرفانی عطار از رفتار و حالات اولیاء از مؤلفه هایی هستند که سرگذشت اولیاء را به شکلی نو در تذکرکه الاولیاء بازسازی می کنند. مطالعکه روش شناسانکه این اثر از یک سو عمق جهان بینی عرفانی را در تاریخ عرفان اسلامی نمایان می سازد و از سوی دیگر، زوایای زندگی روحانی و قدرت و توان عطار را در احیاء و بازآفرینی تجارب عرفانی به تصویر می کشد. تحقیق در این نوشته مبتنی بر رهیافت های فلسفی کلامی و روان شناختی است.