مقالات
حوزه های تخصصی:
شهرها به عنوان بستر زیست بشر دارای نقش اساسی در ایجاد رضایت داشته و در واقع شکل دهنده سبک زندگی انسان و تعیین کننده کیفیت زندگی اوست. توجه به کیفیت محیط انسان ساخت علاوه بر تشویق مردم به حضور در آن بر القای حس رضایت در افراد موثر است. رشد شهرنشینی و گسترش سریع کالبد شهرها، موجب بروز بحرانهای مختلف در زندگی شهری نظیر مشکلات محیطی و نزول کیفیت محیط شهرها شده است. در کشور ما هم به دنبال افزایش شهرنشینی و سرعت بالای تغییرات در بافت های شهری به دلایل مختلف، کیفیت محیط در نواحی شهری به شدت تنزل یافته است. وقتی صحبت از کیفیت محیط می شود توجه و تاکید اصلی همچنان روی ساخت و شکل کالبدی است. این پژوهش سعی بر سنجش و پهنه بندی کیفیت محیط کالبدی در بافت میانی شهر تبریز براساس آمارها و اطلاعات موجود دارد. روش تحقیق در این مطالعه به لحاظ هدف کاربردی است و به لحاظ روش شناسی از نوع توصیفی- تحلیلی است. در مرحله اول گردآوری اطلاعات برای ارزیابی کیفیت محیط شهری به شیوه مطالعات میدانی و تهیه وتکمیل پرسشنامه بوده است. و در مرحله دوم از نرم افزارهایی مثل Expert Choice وEXCEL جهت تجزیه و تحلیل این اطلاعات، و ARC GIS برای نمایش یافته های تحقیق استفاده شده است. اما یافته های حاصل از پهنه بندی بافت میانی شهر تبریز نشان می دهد که ۷۷/۵ درصد از مساحت منطقه در وضعیت نامطلوب، ۳۸/۱۹ درصد در وضعیت مطلوب و ۸۳/۷۴ درصد از مساحت منطقه در وضعیت مطلوبیت متوسط قرار دارد.
ارزیابی مؤلفه های کیفیت فضا در پیاده راه های شهری (نمونه موردی: پیاده راه فرهنگی رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأکید بر مفهوم پیاده مداری و تشویق شهروندان به پیاده روی نمی تواند بدون توجه به مهم ترین عنصر این مجموعه یعنی پیاده راه های مطلوب صورت گیرد. علاوه بر تشویق شهروندان، ایجاد پیاده راه در بافت های مرکزی و تاریخی در حفظ و نگهداشت بافت مؤثر می باشد. این امر در شهر رشت با ایجاد پیاده راه فرهنگی در قلب شهر صورت گرفت. به همین منظور، هدف این پژوهش، ارزیابی مؤلفه های pps بر کیفیت پیاده راه فرهنگی رشت از دیدگاه استفاده کنندگان می باشد. روش این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش انجام توصیفی– پیمایشی است. ابعاد و شاخص های سنجش کیفیت فضا با استفاده از مطالعات کتابخانه و تحقیقات پیشین انتخاب گردید سپس با استفاده از پرسشنامه اقدام به گردآوری نظرات شهروندان شد. جامعه آماری در این تحقیق نامحدود بوده که با استفاده از روش بررسی جامعه نامحدود، حجم نمونه در این تحقیق 233 نفر انتخاب گردید. روش تحلیل، استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم در نرم افزار لیزرل می باشد که نتایج به دست آمده نشان می دهد که از نظر کاربران مولفه pps با ضریب کارکرد فعالیت97/0، اجتماعی پذیر بودن 95/0، دسترسی58/0، آسایش منظر51/0 به ترتیب بیشترین تا کمترین تأثیر را بر کیفیت فضای پیاده راه دارند. به منظور بهبود وضعیت پیاده راه های رشت پیشنهاد می گردد وسایل حمل ونقل عمومی افزایش یابد، مبلمان شهری مناسب ایجاد گردد و دست فروشان ساماندهی گردند.
حمایت اجتماعات محلی از توسعه گردشگری و ارتباط آن با معیشت پایدار روستاهای مرزی شهرستان چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حمایت اجتماعات محلی از توسعه گردشگری یک عامل مهم در مدیریت گردشگری جامعه محور است که می تواند نقش مهمی در توسعه آن و به تبع بر معیشت پایدار خانوارها بازی کند. هدف این مطالعه بررسی حمایت اجتماعات محلی از توسعه گردشگری و ارتباط آن با معیشت پایدار روستایی می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن، توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بوده است. جامعه آماری خانوارهای روستاهای شهرستان چابهار می باشد (3441 N= ). 345 سرپرست خانوار با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شد. برای تحلیل داده ها، ابتدا با استفاده از آزمون t تک نمونه ای به بررسی میزان حمایت مردم محلی از توسعه گردشگری پرداخته شد. برای بررسی اثرات شاخص های حمایت اجتماعات محلی در توسعه گردشگری از مدل تحلیل مسیر، و برای بررسی ارتباط بین توسعه گردشگری و معیشت پایدار از ضریب همبستگی V کرامر استفاده شد. یافته ها نشان داد که حمایت اجتماع محلی از توسعه گردشگری در حد مطلوبی بوده و درک منافع حاصل از گردشگری و تعلق مکانی بیشترین تاثیر را بر توسعه گردشگری داشته است. همچنین یافته ها در مورد ارتباط بین توسعه گردشگری و معیشت پایدار نشان داد که توسعه گردشگری بیشترین رابطه را با پایداری اقتصادی داشته است. لذا می توان گفت که دخالت دادن نظرات ساکنین محلی در بخش گردشگری منجر به توسعه آن و این امر بالتبع باعث پایداری معیشت خانوارهای روستایی می گردد.
ارزیابی تاثیر ساختار شبکه ای صنعتی بر ارتقاء ظرفیت های یادگیری در مناطق صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خوشه های صنعتی تمرکز پیوندیافته ی شرکتهای کوچک و متوسط در یک فضای جغرافیایی است که با ارتقاء ظرفیت های یادگیری به تقویت توسعه منطقه ای کمک می کنند. این نوع توسعه از طریق همجواری فضایی در مناطق صنعتی رخ می دهد. نتایج مطالعات مختلف نشان می دهد که شبکه ای شدن صنعتی در در چهارچوب همجواری شناختی، اجتماعی، نهادی و سازمانی، پیش نیاز اساسی ایجاد جریان یادگیری منطقه ای محسوب می شود. هدف اصلی مقاله حاضر، ارزیابی تاثیر ساختار شبکه ای شدن صنعتی بر ارتقاء یادگیری در منطقه صنعتی قزوین و استان مرکزی می باشد. روش تحقیق مقاله کمی و رویکرد مقاله توصیفی، تحلیلی-تطبیقی است، که در آن نمونه گیری بر اساس روش سیستماتیک طبقه ای و جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه و پرسش نامه محقق ساخته انجام گرفته است. نتایج حاکی از آن است که بین متغیرهای شبکه بندی و شدت روابط میان بنگاه ها ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین بررسی مولفه های شبکه بندی صنعتی تأثیرگذار بر یادگیری و نیز رابطه توپولوژی شبکه بر یادگیری نشان می دهد ارتباط معناداری میان ساختار شبکه و یادگیری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیونی چندگانه جهت استخراج تاثیر همزمان متغیرهای مستقل مرکزیت و شدت شبکه و نیز مولفه های شبکه بندی بر متغیر وابسته یادگیری نشان میدهد برای متغیرهای شبکه بندی و شدت ارتباط میان بنگاه ها ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین مقایسه یافته ها نشان می دهد که صنایع ماشین سازی استان مرکزی ساختار شبکه ای تری نسبت به صنایع ماشین سازی منطقه قزوین در محدوده مورد مطالعه دارند. نتایج بیانگر آن است که شدت یادگیری در صنایع ماشین سازی استان مرکزی نسبت به استان قزوین بیشتر می باشد و این امر موید مثبت بودن ارتباط شبکه ای شدن صنعتی و یادگیری می باشد.
توزیع مکانی شاخص تمرکز بارش روزانه در شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از پیامدهای تغییر اقلیم در مناطق خشکی نظیر ایران، تغییرات زمانی و مکانی توزیع و تمرکز بارش است که می تواند منابع آبی را تحت تأثیر قرار دهد. از سوی دیگر افزایش تمرکز بارش می تواند موجب وقوع مخاطراتی مانند سیل شود. اهمیت موضوع توزیع و تمرکز بارش پژوهشگران را علاقمند به مطالعه در این زمینه کرده است. شاخص تمرکز (CI) روشی است که به منظور مطالعه توزیع و تمرکز بارش استفاده می شود. مطالعه حاضر نیز با هدف محاسبه و تحلیل شاخص تمرکز بارش روزانه 23 ایستگاه شمال غرب ایران طی دوره 1951 تا 2015 انجام گردید. در این پژوهش دامنه مقادیر CI برای محدوده مورد نظر بین 57/0 برای ایستگاه خوی تا 67/0 ایستگاه ماکو و میانگین 61/0 برای تمام ایستگاه ها محاسبه شد. از درونیابی مقادیر محاسبه شده، نقشه CI به دست آمد و نشان داد که قسمت شمال غرب محدوده مورد مطالعه به نمایندگی ایستگاه ماکو از نظر توزیع بارش روزانه در طول سال نسبت به سایر مناطق، بویژه مناطق مرکزی مانند تبریز توزیع یکنواختی ندارد. در مقایسه با میانگین CI کل ایران (64/0) محدوده شمال غرب با میانگین 61/0 از توزیع بارش یکنواخت تری در طول سال برخوردار است.
عوامل و مؤلفه های تأثیرگذار بر افزایش تعلق مکانی و ماندگاری جوانان در محیط های روستایی (مطالعه موردی: دهستان فضل شهرستان نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهاجرت جوانان روستایی می تواند زمینه ساز بحران های اقتصادی، اجتماعی، اکولوژیکی و فرهنگی متعددی در مقصد و مبدأهای مهاجرت باشد. یکی از راه های کاهش مهاجرت جوانان، افزایش رضایت مندی آنان از زندگی می باشد. بر این اساس پژوهش حاضر، با هدف بررسی عوامل تأثیرگذار بر ماندگاری و تعلق مکانی جوانان در روستا انجام شد. برای رسیدن به هدف پژوهش از روش شناسی تحلیلی- تبیینی از طریق شیوه مطالعه اسنادی و پیمایشی(پرسشنامه محقق ساخته) استفاده شد. جامعه نمونه پژوهش را 127 نفر از خانوارهای روستایی(با محوریت جوانان هر خانواده) دهستان فضل شهرستان نیشابور تشکیل داده اند که از طریق روش کوکران(با خطای 1/0) به دست آمده است. برای جمع آوری داده ها از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با ابزار پرسشنامه بر اساس شاخص ها و مؤلفه های ابعاد 4 گانه استفاده شد. پایایی ابزار اندازه گیری با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (944/0)، تأیید شد. یافته های این پژوهش با استفاده از آزمون Tحاکی از آن است که تمامی مؤلفه ها و شاخص های مورد بررسی در سطح آلفا 05/0 معنادار بودند. بیش ترین میانگین نیز مربوط به مؤلفه اقتصادی با شاخص های اشتغال روستایی و هزینه های زندگی می باشد. از طرفی دیگر نتایج رگرسیون نیز مؤید این مطلب است که مؤلفه اقتصادی بیش ترین اثر را در ایجاد حس تعلق مکانی و ماندگاری جوانان روستایی داشته و روستای ادگ با توجه به مدل کوپراس بالاترین سطح را جهت ایجاد حس تعلق مکانی و ماندگاری جوانان داراست.
ارزیابی مدل موجک جهت برآورد تبخیر تعرق با استفاده از اطلاعات تصاویر ماهواره ای (ایستگاه های انار، کرمان، رفسنجان و شهربابک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبخیر تعرق مرجع یکی از پارامترهای لازم جهت تعیین نیاز آبی گیاه و برنامه ریزی آبیاری است. داشتن برآورد دقیق از این پارامتر برای برنامه ریزی و مدیریت منابع آبی امری ضروری است. مدل های تجربی مختلفی بمنظور برآورد تبخیر تعرق ارائه شده است. با توجه به تغییرات مکانی پارامترهای هواشناسی، استفاده از روش های مبتنی بر سنجش از دور که این تغییرات را در نظر می گیرد بسیار مطلوب است. از مدل هایی که می تواند دقت بالایی در برآورد تبخیر تعرق با استفاده از اطلاعات تصاویر ماهواره ای داشته باشد، می توان به مدل موجک اشاره کرد. در این راستا هدف طرح حاضر، ارزیابی دقت مدل موجک جهت برآورد تبخیر تعرق مرجع با استفاده از تصاویر ماهواره ای (سنجنده مودیس) شامل دمای سطح زمین و مقدار بخار آب موجود در جو در ایستگاه های مطالعاتی می باشد. در این تحقیق، داده های سینوپتیک و تصاویر ماهواره ای ایستگاه های انار، کرمان، رفسنجان و شهربابک جهت توسعه و ارزیابی مدل موجک مورد استفاده قرار گرفت. در سناریوی اول میانگین دمای سطح زمین، در سناریوی دوم مقدار بخار آب موجود در جو و در سناریوی سوم از هر دو پارامتر بطور همزمان بعنوان ورودی مدل استفاده گردید. نتایج این تحقیق نشان داد علیرغم دقت بالای مدل در سناریوهای مختلف، مدل موجک با استفاده همزمان از هر دو پارامتر بخار و دما (سناریوی سوم) با ضریب تبیین 90 درصد نسبت به سایر مدل ها دارای دقت بالاتری بود.
شناسایی و ارایه راهکارهایی در جهت مدیریت بهینه مصرف آب شرب (مطالعه موردی؛ روستاهای شهرستان تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت آب شرب در نواحی روستایی، توجه هر چه بیشتر به عوامل تأثیرگذار بر مصرف بی رویه آب و شناسایی این عوامل، رویکردی مناسب جهت شناسایی تهدیدات این حوزه خواهد بود. این مقاله به بررسی وضعیت مصرف آب شرب در سطح روستاهای شهرستان تبریز و شناسایی عوامل تأثیرگذار و همچنین به تعیین وزن تأثیرگذاری هر یک از آنها و نهایتاً به اولویت بندی عوامل و ارایه راهکارهایی جهت مدیریت بهینه مصرف آب شرب پرداخته است. نتایج حاصل از اطلاعات میدانی از طریق پرسشنامه هایی به تعداد 1320 نفر از مصرف کنندگان، 28 نفر از کارشناسان و از سطح 44 روستای شهرستان و تجزیه و تحلیل عاملی و تحلیل کلاستر نشان می دهد که عوامل مدیریتی، فرهنگی، بهداشتی و رفاهی، فنی، حقوقی- قانونی، اقتصادی، روانی، اجتماعی و ... از جمله مهم ترین عوامل تأثیرگذار در مصرف بی رویه آب شرب به شمار می آیند. با توجه به مدل تحلیلی تحقیق (مدل برایسون) و پس از شناسایی نقاط ضعف و تهدیدات و نقاط قوت و فرصت ها، اقدام به ارایه راهبردهای چهارگانه: 15 راهبرد تدافعی، 8 راهبرد رقابتی، 23 راهبرد بازنگری و 14 راهبرد تنوعی گردید، همچنین در این تحقیق روایی صوری و محتوایی ابزار تحقیق براساس نظر کارشناسان بررسی و تایید شده و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آلفای کرونباخ در مطالعه مقدماتی با حجم نمونه 82 نفر، با مقدار 71/0 مورد تایید قرار گرفته است و نکته بسیار مهم اینکه، فراوانی نقاط ضعف و تهدیدات در زمینه مصرف آب و موارد و علل مصرف بی رویه آن، بسیار بیشتر از نقاط قوت و فرصت ها آن بوده و این مسأله بیان کننده پایین بودن آستانه آسیب پذیری از نظر توسعه ی منطقه ای در حوزه ی آب شرب می باشد. لازم است تا با بهره گیری از راهبردهای تدافعی و بازنگری به کاهش و رفع نقاط ضعف و تهدیدات با استفاده از نقاط قوت و فرصت ها پرداخته شود.
شناسایی و واکاوی شرایط همزمان با رخداد توفان های رعد و برقی شدید ایستگاه سینوپتیک کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مخرب ترین پدیده های هواشناسی که گستره فضایی و بازه زمانی آن کاملا متغییر است و در مقیاس های مختلف خودنمایی می کند توفان های تندری است. پدید ه ای که مقیاس مکانی آن زمانی که در دل چرخندهای حاره ای و مناطق همرفتی کمربند همگرایی بین حاره ای قرار می گیرد بسیار گسترده بوده و از سویی بسیار حیرت آور، زیبا و در عین زیبایی طی شرایطی خاص فوق العاده مخرب می گردد. هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل چنین توفان های مخرب در یک دوره زمانی 25 ساله (1986-2010) در ایستگاه سینوپتیک کرمانشاه می باشد. داده های مورد استفاده در این تحقیق شامل داده های بارش روزانه و کدهای مربوط به پدیده های هواشناسی، پارامترهای دمای خشک، نقطه شبنم، رطوبت نسبی، جهت و سرعت باد جهت محاسبه شاخص های ناپایداری و پارامترهای ارتفاع ژئوپتانسیل، نم ویژه، سرعت قائم، مولفه های باد مداری و نصف النهاری می باشد. نتایج نشان داد که طی دوره آماری مورد بررسی سه توفان تندری بسیار شدید در منطقه مورد مطالعه رخ داده است. بررسی شاخص های ناپایداری حاکی از قرار گرفتن این شاخص ها در طبقه شدید و مناسب جهت رخداد پدیده توفان تندری می باشد؛ همینطور وضعیت دینامیک جو همزمان با رخداد این پدیده نشان از حضور یک ناوه بسیار عمیق در غرب منطقه مورد مطالعه و قرارگیری خروجی هسته رودباد ترازهای 500 و 850 میلی بار بر روی منطقه مورد مطالعه را دارد که در پی این اتفاق پدیده توفان تندری با شدت زیاد همراه با شکل گیری ابرهای کومولوس و رعد و برق و نهایتا بارش های سنگین منطقه مورد مطالعه را تحت تاثیر اثرات مخرب خود قرار داده است؛ این درحالیست که این وضعیت برای دو مورد شناسایی شده یعنی پدیده روز 04 فوریه 2007 و 12 دسامبر 1991 نسبت به دیگر موارد شناسایی شده یعنی پدیده روز 17 آوریل 1991 شرایط جوی ناپایدارتری را از نظر الگوهای گردشی متوسط مقیاس تجربه نموده است.
تحلیل تغییرات سالانه پشته پرفشار جنب حاره بر روی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور بررسی تغییرات زمانی- مکانی پشته پرفشار جنب حاره بر روی ایران، از داده های دوباره تحلیل شده میانگین ماهانه NCEP/NCAR با تفکیک افقی 5/2 درجه قوسی استفاده شد. بدین منظور از داده های ارتفاع ژئوپتانسیل، مؤلفه مداری - نصف النهاری باد در یک دوره 52 ساله، برای تعیین جایگاه مرز شمالی پشته، در محدوده 80 درجه غربی تا 120 درجه شرقی بهره گرفته شده است. بازه زمانی مورد استفاده شامل اردیبهشت )زمان احراز پشته) 1341 تا مهر 1391 بوده است. در این مقاله تلاش شد، تا رفتار طولانی مدت (تغییرات) پشته بر روی پهنه اقلیمی آن ارزیابی گردد. بنابراین تحلیل روند ارتفاع ژئوپتانسیل جو در مقیاس سالانه، به منظور مطالعه تغییرات ارتفاعی پشته بر روی ایران با استفاده از روش رگرسیون خطی ساده انجام گرفت. همچنین دوره های بازگشت پشته پرفشار جنب حاره، نیز براساس تحلیل طیفی و از روش تحلیل همسازها (هارمونیک) تخمین زده شد. نتایج نشان داد، سه تراز در دسترس که حاکمیت پشته در آن قابل تشخیص و نیز داده های آن در دسترس است، ترازهای 700 ، 600 و500 هکتوپاسکال است. یافته ها نشان داد ارتفاع پشته پرفشار جنب حاره طی دوره، روندی افزایشی داشته است. این روند تغییرات در بخش های غرب و شمال غرب کشور از نمود بیشتری برخوردار بوده است. در یافته های حاصل وجود چرخه های 4-3 ساله، 6-4 ساله و 11-8 ساله در سری زمانی داده های سالانه احراز پشته قابل مشاهده است. وجود چرخه های 4-3 ساله در بسیاری از مطالعات مختلف مشاهده شده و گویای ارتباط قوی و همبسته تغییرات رفتار سلول پرفشار جنب حاره با فعالیت های نوسان های جنوبی – ال نینو (ENSO) می باشد
طبقه بندی مکانی گستره ی برگ در ایران با استفاده از داده های دورسنجی مودیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصاویر ماهواره ای به عنوان ابزارهای جدید، افق و ابعاد نوینی را برای پایش اراضی در اختیار قرار می دهند. در این بررسی به منظور تعیین نواحی جغرافیایی همگن از نظر گستره ی برگ از تصاویر دورسنجی مودیس ترا-آکوا در بازه ی زمانی 1395-1381 با تفکیک مکانی یک کیلومتر و تفکیک زمانی 8 روزه استفاده شده است. پهنه بندی و واکاوی گستره ی برگ با استفاده از نرم افزار مت لب و پایگاه اطلاعاتی گوگل ارث انجام شد. برای این منظور، ابتدا به موزائیک بندی و تعیین قلمرو ایران در مجموعه داده های ماهواره ای مودیس پرداخته و سپس با ایجاد پایگاه داده در مت لب و انجام واکاوی خوشه ای، پهنه بندی انجام شد. به منظور واکاوی بهتر گستره ی برگ از داده های میانگین بلندمدت دما و بارش در بازه ی زمانی مورد نظر نیز استفاده گردید. طبق این تحلیل12/46 درصد از گستره ی ایران تحت حاکمیت پوشش گیاهی است. پهنه ی بسیارانبوه، انبوه، متوسط و تنک چهار پهنه ای هستند که در کشور شناسایی شده اند. این چهار پهنه به ترتیب بر 67/2، 9/6، 26/9، 29/27 درصد از سرزمین حاکم هستند. نتایج نشان داد که در تمام پهنه های مورد بررسی، گستره ی برگ در دوره ی گرم سال به دلیل دمای بالا در این دوره و وجود بارش ها در دوره ی سرد پیشین دارای درصد بیشتری می باشد. دامنه های شمالی البرز، جنگل های هیرکانی، جنگل های گلستان، جنگل های ارسباران از جمله مناطقی هستند که مناطق مختلف آن ها در تمامی پهنه ها وجود دارد. علاوه بر جنگل ها، مناطقی که برای هر یک از پهنه ها شناسایی شده اند عموماً شامل کشتزارها می شود.
الگوهای گردشی پر ارتفاع جنب حاره ای عربستان در تراز میانی و ارتباط آن با بارش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوهای گردشی بزرگ مقیاس، شرایط اقلیمی به ویژه بارش یک ناحیه را کنترل می کنند. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین الگوهای گردشی پر ارتفاع جنب حاره ای عربستان در تراز میانی با بارش های ایران است. به این منظور با استفاده از داده های دوباره تحلیل ارتفاع ژئوپتانسیل مرکز پیش بینی های میان مدت اروپا (ECMWF) در ترازهای 700 و 500 هکتوپاسکال با تفکیک مکانی 1*1 درجه قوسی و تحلیل خوشه ای مبتنی بر فاصله همبستگی، الگوهای گردشی در محدوده 30 تا 80 درجه طول شرقی و 5 تا 30 درجه عرض شمالی و در دوره زمانی 11 سال (2010-2000) استخراج گردید. بر اساس نتایج حاصله می توان الگوها را از نظر زمان وقوع به الگوهای دوره سرد، دوره گرم و دوره گذار تقسیم بندی نمود. در دوره سرد، پر ارتفاع عربستان در عرض های پایین و بر روی دریای عرب و خلیج عدن قرار گرفته و بیشتر نواحی ایران بارش داشته که مقادیر بیشینه بارش مربوط به الگوی دوم است. در الگوهای دوره گذار، پر ارتفاع عربستان با جریان ساعتگرد جنوب غربی درجلوی ناوه شرق مدیترانه در وقوع بارش در شمال غرب کشور موثر بوده است. در الگوهای دوره گرم پرارتفاع عربستان باعث ایجاد شرایط واچرخندی بر روی کشور شده و به عنوان یک مانع برای ورود سامانه های بارشی بوده است.
بررسی اثر رشد تولیدات و مصرف انرژی بر انتشار دی اکسید کربن با تاکید بر بخش های مختلف اقتصادی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آلودگی هوا یکی از معضلات اصلیکلان شهرهای ایران می باشد؛ به طوری که مشکلات ناشی از آن به یکی از مهم ترین دغدغه های دانشمندان تبدیل شده است. این پدیده موجب تغییر شرایط اقلیمی در مقیاس محلی، منطقه ای و جهانی می شود. مصرف انواع حامل های انرژی و رشد تولید در بخش های مختلف اقتصادی، می توانند از متغیرهای اثرگذار بر انتشار آلاینده ها در یک منطقه باشند. لذا هدف تحقیق حاضر، بررسی و ارزیابی تأثیر رشد تولیدات و مصرف انرژی بر انتشار دی اکسید کربن در بخش های مختلف اقتصادی ایران از قبیل: بخش های صنعت، کشاورزی، نفت، حمل و نقل و خدمات است. برای این منظور داده های دوره زمانی 1393-1375 و یک مدل رگرسیون "به ظاهر نامرتبط" بکارگرفته شد. نتایج برآورد رگرسیون حاکی از آن است که مصرف انرژی رابطه مثبت و معناداری با انتشار دی اکسیدکربن دارد اما مصرف انرژی در بخش های مختلف اثر یکسانی بر آلودگی ندارد. همچنین رابطه بین آلودگی و رشد اقتصادی در بخش های کشاورزی، نفت، حمل و نقل به صورت N معکوس است. منحنی N شکل معکوس به این مفهوم می باشد که آلودگی در ابتدا همراه با افزایش تولید در بخش های اقتصادی کاهش یافته، سپس افزایش و سرانجام دوباره با بهبود تولید، کاهش می یابد. علاوه بر این رابطه بین آلودگی و رشد اقتصادی در بخش صنعت U شکل و در بخش خدمات یکنواخت کاهشی است.
ارزیابی مدل موجک جهت برآورد تبخیر تعرق با استفاده از اطلاعات تصاویر ماهواره ای (ایستگاه های انار، کرمان، رفسنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبخیر تعرق مرجع یکی از پارامترهای لازم جهت تعیین نیاز آبی گیاه و برنامه ریزی آبیاری است. داشتن برآورد دقیق از این پارامتر برای برنامه ریزی و مدیریت منابع آبی امری ضروری است. مدل های تجربی مختلفی بمنظور برآورد تبخیر تعرق ارائه شده است. با توجه به تغییرات مکانی پارامترهای هواشناسی، استفاده از روش های مبتنی بر سنجش از دور که این تغییرات را در نظر می گیرد بسیار مطلوب است. از مدل هایی که می تواند دقت بالایی در برآورد تبخیر تعرق با استفاده از اطلاعات تصاویر ماهواره ای داشته باشد، می توان به مدل موجک اشاره کرد. در این راستا هدف طرح حاضر، ارزیابی دقت مدل موجک جهت برآورد تبخیر تعرق مرجع با استفاده از تصاویر ماهواره ای (سنجنده مودیس) شامل دمای سطح زمین و مقدار بخار آب موجود در جو در ایستگاه های مطالعاتی می باشد. در این تحقیق، داده های سینوپتیک و تصاویر ماهواره ای ایستگاه های انار، کرمان، رفسنجان و شهربابک جهت توسعه و ارزیابی مدل موجک مورد استفاده قرار گرفت. در سناریوی اول میانگین دمای سطح زمین، در سناریوی دوم مقدار بخار آب موجود در جو و در سناریوی سوم از هر دو پارامتر بطور همزمان بعنوان ورودی مدل استفاده گردید. نتایج این تحقیق نشان داد علیرغم دقت بالای مدل در سناریوهای مختلف، مدل موجک با استفاده همزمان از هر دو پارامتر بخار و دما (سناریوی سوم) با ضریب تبیین 90 درصد نسبت به سایر مدل ها دارای دقت بالاتری بود.