۱.
کلید واژه ها:
خِرد و آز سمک عیار کهن الگویی اندیشه ایرانشهری بستر سیاسی شاه عادل
مضمون تقابل خِرد و آز، از بنیادی ترین مفاهیم ایران، اقتباسی از اسطوره آفرینش است و انسان، محوری ترین عنصر آن، به عنوان شهریار در بستر سیاسی متجلی می شود. این تقابل در ضمیرِ ناخودآگاه انسان ها نسل به نسل تداوم یافته و در ادبیات حماسی -اسطوره ای به این تفکرات عینیت داده شده و آن را تبدیل به خودآگاهی کرده است. داستان سمکِ عیار نمونه ای از ادبیات حماسی است که نویسنده آن اسطوره ها را براساس نمادهای کهن الگویی، که در تفکّر اسطوره ای ایرانی وجود دارد، در قالب شخصیت های برجسته ای چون سمکِ عیار و خورشیدشاه و موجوداتِ ماورایی همچون دیو و پری آورده است. در این نوشتار به طور اخص، بسترِ سیاسی جامعه داستان سمکِ عیار بر پایه تقابل خِرد و آز بررسی می شود. سؤال اصلی این است که تقابل مفهوم خِرد و آز چه تأثیری در بستر سیاسیِ روایتِ سمکِ عیار داشته است؟ پژوهش حاضر، با تکیه بر روایت های ملّی ایرانیان، با روش تاریخی و به شیوه تحلیلی، می کوشد تا جایگاه این مضمون را در داستان سمکِ عیار نشان دهد و با مراجعه به متون اوستایی و پهلوی، استمرار این تقابل را بررسی کند. نتایج این پژوهش نشان می دهد تقابل خِرد و آز مبنا و محورِ اندیشه سیاسی ایرانیان بوده است و درون مایه اصلی داستان به صورت تقابل داد و بی داد در بستر سیاسی آن متجلی شده است.
۲.
بایگانی خاندانِ اِگیبی از بابل، با حدود 2000 گِل نوشته، بزرگ ترین مجموعه از میان بایگانی های خصوصی از هزاره اولِ قبل از میلاد در بابل است. آنها (گِل نوشته ها) بین سال های 606-486ق.م. نوشته شده اند. امروزه این الواح در موزه های سراسرِ جهان پراکنده اند و بیش از همه در موزه بریتانیا در لندن و موزه شرقِ نزدیک در برلین نگهداری می شوند. موزه اورشلیم [نیز] یک لوح از اِگیبی در میان مجموعه های خود دارد. در مقاله پیشِ رو، این گِل نوشته برای اولین بار منتشر شده و همچنین درباره جایگاه آن در بایگانیِ بزرگ اِگیبی به طورِ کامل بحث شده است.
۳.
It is well recognised by scholars that in the ancient Greek mind the theme of the revengeful woman was as pervasive as it was persuasive. Fiona McHardy, for instance, has noted that the idea of the foreign or barbarian woman enacting gross acts of vengeance is pretty much routinely presented in Greek literature, and that barbarian women are depicted using specific ‘womanly’ tactics of persuasion, deception and patience in order to ensure that their revenge is both effective and devastating. Robert Rollinger’s recent investigation into human violence in Herodotus has noted that throughout the Histories, in which no fewer than ninety-two acts of violence are to be found, forty-two are perpetrated by Greece’s natural enemies, the Medes and Persians. Of these forty-two incidents, five are enacted by women of the royal house of Persia and of those five, four can be assigned as being specifically vendetta-motivated. The connection between the barbarian milieu and violence seems to be essential to the Herodotean view of history, but of all barbarian peoples, it is the Persians who stand out as the perpetrators of the acts of particularly violent despotism. And of all the Persian brutalities, those instigated by women tend to be the most violent, motivated as they are by purely the desire for revenge.
۴.
This very brief summary of Fakhr al-Din’s life includes the gist of the patronage he received: he had lived under the Khwarazmshahs and under the Ghurids and managed to gain patronage from both these parties, who were at war with one another. Yet in Herat, under the Ghurids and the Khwarazmshah, he was hated by the populace and could not go about openly in the street without bodyguards He studied there with his father and later in Nishapur. After he finished his education in Maragha we find him teaching at madrasas in Azerbaijan and western Iran. He teaches for some time in Rayy before he travels to Khwarazm and Transoxania in search of patronage. For a while unsuccessful, he eventually earns the favours of the Khwarazmshah Tekish and his family. Next, we hear that for reasons unknown to us he is expelled first from the lands of the Khwarazmshah and later from Transoxania, which is governed by the latter’s ally, the Qara Khitai.
۵.
این مقاله به بررسی واکنش های فقرای روستایی، هم روستاییان و هم عشایرِ کوچ نشین، به تحولات ایجاد شده در اطراف و اکناف ایران توسط رضا شاه با اتخاذ یک برنامه حکومتی استبدادی و نوسازی سریع می پردازد. این مقاله نشان می دهد که چگونه برخلاف فرضیات متعارف انفعال روستایی که هم از سوی غرب و هم از سوی ناسیونالیسم ایرانی مطرح شده است، جوامع رعیت نشین و عشایر چادرنشین در واقع پاسخ های فعال گوناگونی به ابتکار عمل رژیم، هم به حساب خودشان و هم در ترکیب با سایر نیروهای اجتماعی، با هدف دفاع از خود و مقاومت در برابر تغییراتِ نامطلوب در روابط خود با مالکان و مقامات دولتی ایجاد کرده اند.
۶.
کلید واژه ها:
تاریخ نگاری روش شناسی جمهوری اسلامی تحولات سیاسی
لزوم تدوین یک تاریخ عمومیِ جامع از روندِ تحولات ایران در عصر جمهوری اسلامی، پس از گذشت چهار دهه از انقلاب اسلامی، از نیازی جدی نه فقط در سطح تاریخ پژوهان که در تمام سطوح جامعه ایران حکایت دارد؛ نیازی که مرکز اسناد انقلاب اسلامی، با تشخیص آن، به تدوین چنین طرحی همت گمارده است.
این تاریخ عمومیِ جامع با تفکیک های زمانی خُرد، و سرفصل های ریز و دقیق خود می کوشد تا حتی المقدور تمام رخدادهای ریز و درشت ایرانِ پس از انقلاب و روند تحولات کشور در این دوران را بررسی و تصویری تمام نما و جامع -و نه لزوماً مانع - را به خصوص به نسل امروزین جامعه ایران، که خود مستقیماً درگیر و شاهد بسیاری از این حوادث نبوده اند، ارائه نماید.
از این مجموعه تا زمان تدوین این یادداشت، پنج جلد منتشر شده و تحولات ایران را از 22 بهمن 1357 تا 31 خرداد 1361 به بحث کشیده است. این یادداشت به نقد و بررسی جلدِ پنجم این مجموعه اختصاص دارد. نویسنده این یادداشت کوشیده است، نقد خود بر این مجلّد را با تأکید بر روش پژوهش در دانشِ تاریخ و میزان رعایت آن در این اثر، متمرکز کند و از این زاویه ارزیابی خود را ارائه نماید.