آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

مضمون تقابل خِرد و آز، از بنیادی ترین مفاهیم ایران، اقتباسی از اسطوره آفرینش است و انسان، محوری ترین عنصر آن، به عنوان شهریار در بستر سیاسی متجلی می شود. این تقابل در ضمیرِ ناخودآگاه انسان ها نسل به نسل تداوم یافته و در ادبیات حماسی -اسطوره ای به این تفکرات عینیت داده شده و آن را تبدیل به خودآگاهی کرده است. داستان سمکِ عیار نمونه ای از ادبیات حماسی است که نویسنده آن اسطوره ها را براساس نمادهای کهن الگویی، که در تفکّر اسطوره ای ایرانی وجود دارد، در قالب شخصیت های برجسته ای چون سمکِ عیار و خورشیدشاه و موجوداتِ ماورایی همچون دیو و پری آورده است. در این نوشتار به طور اخص، بسترِ سیاسی جامعه داستان سمکِ عیار بر پایه تقابل خِرد و آز بررسی می شود. سؤال اصلی این است که تقابل مفهوم خِرد و آز چه تأثیری در بستر سیاسیِ روایتِ سمکِ عیار داشته است؟ پژوهش حاضر، با تکیه بر روایت های ملّی ایرانیان، با روش تاریخی و به شیوه تحلیلی، می کوشد تا جایگاه این مضمون را در داستان سمکِ عیار نشان دهد و با مراجعه به متون اوستایی و پهلوی، استمرار این تقابل را بررسی کند. نتایج این پژوهش نشان می دهد تقابل خِرد و آز مبنا و محورِ اندیشه سیاسی ایرانیان بوده است و درون مایه اصلی داستان به صورت تقابل داد و بی داد در بستر سیاسی آن متجلی شده است.

تبلیغات