کهن نامه ادب پارسی

کهن نامه ادب پارسی

کهن نامه ادب پارسی سال یازدهم پاییز و زمستان 1399 شماره 2 (پیاپی 31) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

پیشینه واژه ترجمان در زبان های ایرانی و کاربرد و معنای آن در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترجمان ترکمان شاهنامه زبان پارسی زبان آرامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 859 تعداد دانلود : 240
طبق روایت شاهنامه، از زمان پادشاهی فریدون به بعد ایرانیان در مقابل کشورهای بیگانه قرار می گیرند، از این دوره افسانه ایِ پادشاهان نخستین تا یزدگرد سومِ تاریخی، ایرانیان جز تورانیان با مردم دیگری نیز روبرو شده اند که ناگزیر از ارتباط زبانی با آنان بوده اند. در شاهنامه گاهی از فردی با عنوان «ترجمان» نام برده می شود که وظیفه داشته است سخنان طرفین را برای یکدیگر ترجمه کند. در برخی فرهنگ ها نوشته شده است که «ترجمان» معرّب «ترزبان» یا «ترزفان» فارسی است. در زبان های ایرانی دوره میانه این واژه به صورت «ترکمان» یا «ترگمان» در آثار فارسی میانه، پارتی و سغدی آمده است. وجود این واژه در متون ایرانی از آغاز دوره ساسانی تا زمان فردوسی که دوره ای هزارساله را در برمی گیرد، نشان از شغلی باسابقه و واژه ای دخیل با قدمت زیاد می دهد. با توجه به ریشه آرامی آن می توان گفت این واژه در دوره هخامنشی از طریق دبیران آرامی وارد زبان های کشورهای تحت سلطه هخامنشیان شده است و سپس از طریق زبان های فارسی میانه، پارتی و سغدی به آثار زرتشتیان و مانویان، و پس از اسلام به متون فارسی، ازجمله شاهنامه راه یافته است.
۲.

زنی که بهرام چوبین او را دید که بود؟(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: بهرام چوبین زن تاجدار بخت پری اناهیتا شاهنامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 61 تعداد دانلود : 919
در یک داستان عجیب و افسانه ای در بخشِ اصطلاحاً تاریخیِ شاهنامه (دوره پادشاهیِ هرمزدِ ساسانی) بهرام چوبین با زنی تاجدار در کاخی دیدار می کند و پس از این ملاقات هم خون می گرید، هم سر بر آسمان می فرازد و هم منش و گفتارش دگرگون می شود و ادّعای شاهی می کند. درباره کیستیِ این بانوی رازناک از متنِ خودِ روایت شاهنامه تا نوشته های معاصران، هشت تفسیر و دیدگاه مختلف عرضه شده است: 1. زن جادوگر 2. بخت بهرام 3. پری 4. سروش 5. نفس فریبکار 6. دئنا 7. دیو یا ماده دیو 8. فرّ. افزون بر تصریح شاهنامه به «بخت» بودنِ این زن و معرّفی او به عنوان «پری» در دو متن کهن و معتبر (تاریخ نامه طبری و نهایه الارب)، اسلوب و ویژگی های داستان نیز با روایاتِ بن مایه «پری و پهلوان» مطابقتِ بیشتری دارد و احتمالاً این زن، بختِ بهرام چوبینه بوده که در اصل در پیکرِ پری بر او پدید آمده و پهلوان را هم دلباخته و شیدای زیبایی خود کرده و هم با نشان دادن اقبالش، به عصیان علیه شاه ساسانی و نشستن بر جای او برانگیخته است. در دگردیسی های روایات ملّی ایران، این پری با فرو نهادنِ بخشی از وجهِ اساطیری خود در گزارش شاهنامه به بانویی خوب روی امّا مبهم تبدیل شده است.
۳.

لهراسپِ بیگانه، سگزیانِ ایرانی بررسیِ مفهومِ «ایرانیان» در مصراعِ «همه کشور ایرانیان را دِهَم»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لهراسپ صابئی بخت النصر ایرانیان سیستان اسفندیار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 252 تعداد دانلود : 659
نگارنده در جستارِ پیشِ رو می کوشد تا با استفاده از منابعِ دوره اسلامی و به روشِ توصیفی تحلیلی، مقصودِ اسفندیار از واژه «ایرانیان» را در این مصراع: «همه کشور ایرانیان را دِهَم» که در هَنگامِ گِله گزاری از گُشتاسپ نزدِ مادرش می گوید، روشن سازد. بسیاری از پِژوهندگانِ شاهنامه این پرسش را مطرح کرده اند که مگر ایران در زمانِ گُشتاسپ در دستِ ایرانیان نبوده است که اسفندیار می خواهد پس از گرفتنِ آن از پدر، آن را در اختیارِ ایرانیان گذارد؟ نتیجه پِژوهش نشان خواهد داد که پهلَوانانِ عهدِ کَیْخُسْرَو، گویا از آنجا که لهراسپ، پدربزرگِ اسفندیار، کیشِ صابئی دارد (در شاهنامه نشانه هایی از آن آمده و در منابعِ دیگر به صابئی بودنِ او به آشکار اشاره شده است) و با بیگانگانی چون بخت النصرِ بابِلی، پیوندهایی بسیار نزدیک داشته است، او را نانِژاده و بیگانه می پنداشتند. اسفندیار در مصراعِ یادشُده و در تقابل با پدرش، می خواهد همین موضوع را پیش کَشد؛ پس «ایرانیان» در سخنِ او یعنی پهلَوانانِ سیستان؛ زیرا پارت ها که خاندانِ زال و گودرز از آنان اند، سرزمینِ خود و پیرامونِ آن را ایران شهر می گفتند و سیستان را می توان با توجّه به شواهدی که خواهد آمد، در پیوند با ایران ویج (پهنه ایرانی) دانست.
۴.

تصحیح ابیاتی از داستان فرود سیاوخش در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه فردوسی داستان فرود تصحیح متن کلمات عربی در شاهنامه تلفظ های کهن فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 511 تعداد دانلود : 592
اقبال عام به شاهنامه فردوسی و کثرت استنساخ آن در طول بیش از هزار سال سبب شده که این متن در معرض انواع تصرّف ها قرار گیرد و با آنکه داشتن متنی قابل اعتماد از شاهنامه همواره دغدغه عدّه ای از خواهندگانش بوده، تا همین دو سه دهه پیش نسخ خطی و تصحیحات موجود آن اغلب با سخن شاعر فاصله ای چشمگیر داشت. تصحیح دکتر جلال خالقی مطلق از شاهنامه که در میانه دهه 1380 به طور کامل انتشار یافت این فاصله را به طرز قابل توجهی کم کرد و بالأخره شرایط مناسبی مهیّا نمود تا محقّقانی بتوانند در تدقیق متن بکوشند.موضوع مقاله حاضر تصحیح پنج بیت از داستان فرودِ سیاوخش در پادشاهی کیخسرو است که جز یک استثناء، تا کنون در تمام تصحیح های شاهنامه نادرست ضبط شده است. نگارندگان ضمن تصحیح این ابیات کوشیده اند تا توجه خوانندگان را به بعضی نکات دستوری و زبانی که در تصحیح متن دخیل واقع می شود جلب کنند. در این مقاله همچنین ملاحظاتی درباره حدود و ثغورِ به کارگیری تلفظ های دوگانه بعضی کلمات در شاهنامه مطرح شده و با تأمل در یک ترکیب کنایی نادر، که به واسطه دگرگونی در چاپ های معتبر شاهنامه از فرهنگ جامع زبان فارسی هم جا افتاده، بیتی از یک قصیده عثمان مختاری نیز تصحیح گردیده است.
۵.

تحلیل حاکمیت تقدیر در شاهنامه فردوسی بر اساس کردارهای فراطبیعی آینده خوانی و پیشگویی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شاهنامه تقدیر کردارهای فر طبیعی پیشگویی حاکمیت مصادیق پیشگویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 395 تعداد دانلود : 135
شاهنامه، از دو جهان واقعیت و فرا واقعیت نقش پذیرفته است؛ یعنی جهان تدبیر و جهان تقدیر؛ آنچه که حاکمیت خود را در تمامی داستان های شاهنامه تثبیت نموده جهان تقدیر است. هدف این پژوهش، ریشه یابی تقدیرگرایی در شاهنامه نیست. بلکه چیزی جز شناخت مهم ترین عامل و عناصر در شکل گیری تقدیر در شاهنامه نیست. محور این پژوهش، تحلیل تقدیر در شاهنامه بر اساس کردارهای فرا طبیعی پیشگویی است. با این کردار، حوادث از قبل مشخص می شود: اختر شناسان و فرشتگانی؛ مثل سروش و اسرافیل یافت می شوند که قضایا را از پیش می دانند؛ دانایان و بینادلانی آینده را می بینند؛ شاهان، شاهزادگان، پهلوانان و موبدان به جهت داشتن فرّه ایزدی و هنرمندی، پیشگویی می کنند؛ خارق العاده هایی؛ مثل سیمرغ، جام جهان بین و «درخت گویا» از آینده و اسرار عالم می گویند . آنچه در پی می آید حاصل مطالعاتی است که با روش کیفی، تحلیل داده های متنی و به صورت هدفمند شکل یافته است. گرد آوری مطالب نیز به شیوه مطالعات کتابخانه ای انجام یافته است. بر این اساس، تمام مصادیق کردارهای آینده خوانی که بالغ بر یکصد مورد می باشد توصیف و تحلیل شده است. در نهایت، اثبات می شود وقتی که تمام گزاره های آینده خوانی محقق می شوند این چیزی جز سیطره تقدیر نیست و این ویژگی در همه حماسه های مطرح جهان وجود دارد.
۶.

بیت های شاهنامه در کتاب خلق الانسانِ بیان الحقِ نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شاهنامه فردوسی خلق الانسان بیان الحق نیشابوری اختیارات شاهنامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 570 تعداد دانلود : 804
کهن ترین نسخه شاهنامه، مورخ 614ق از تاریخ اتمام سرایش آن (400ق) 214 سال فاصله دارد، ولی در این دوران، قطعات و بیت هایی از شاهنامه در برخی منابع کهن تاریخی و ادبی باقی مانده است. یکی از این منابع کهن، کتابِ عربیِ خلق الانسان از بیان الحق نیشابوری (درگذشت: 521ق) در تفسیر آیه ای از قرآن است که 54 بیت پندآمیز از شاهنامه را نقل کرده است. در این جستار، این بیت ها با شاهنامه تصحیح جلال خالقی مطلق و نسخه های مبنای تصحیح او و برخی نسخه های دیگر و نیز کتاب اختیارات شاهنامه (تألیف: 474ق)سنجیده و درباره برخی ضبط ها بحث شده است. یکی از نتایج این پژوهش این است که بیان الحق بیت های شاهنامه را نه از متن این منظومه که از اختیارات شاهنامه برگرفته است.
۷.

تاثیر ارواح مردگان بر کردار قهرمان در منظومه های حماسی (گیل گمش، ایلیاد، ادیسه، انه اید، شاهنامه، بهمن نامه، شهریارنامه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایلیاد ادیسه شاهنامه گیل گمش حماسه ارواح مردگان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 893 تعداد دانلود : 904
قهرمانان حماسی با برخورداری از سرشتی الوهی، به عنوان نمونه آرمانی جامعه که پاسخ گوی بسیاری از نیازها و آرزوهای دست نیافتنی انسان هاست، پرورده می شوند. آنان علاوه بر نیروی جسمانی و قوای طبیعی، از نیروهای فراطبیعی و ماورایی برای پسِ پشت گذاشتن موانع و مشکلات زندگی بهره می برند. یکی از این نیروهای فراطبیعی ارتباط آنان با ارواح مردگان است. پژوهش حاضر با تکیه بر روش تحلیلی_توصیفی انجام یافته است. یافته های این پژوهش به دو دسته قابل تقسیم بندی است؛ 1. چگونگی ارتباط قهرمانان حماسه با ارواح مردگان که عبارتند از: سفر قهرمان به جهان مردگان، گفتگو با ارواح نیاکان در خواب، تجلی ارواح و مشاهده آن ها در عالم مادی. 2. تاثیرات دو سویه ارواح مردگان و قهرمانان بر یکدیگر چنان که ارواح مردگان برای قهرمان از آینده پیش گویی می کنند یا زبان به پند و اندرز و گلایه می گشایند. گاه ناپایداری دنیا را فرا یاد می آورند و گاه در افشای رازی می کوشند. قهرمان نیز، خبر از خانواده و نزدیکان ارواح مردگان می دهد یا به درخواست ارواح برای آرامش آنان آیین سوگواری برپا می کند. بدین ترتیب، نگرشی این چنین در آثار حماسی، می تواند در شناخت زمینه های فکری و اجتماعی اقوام و ملل گذشته سودمند واقع شود.
۸.

مقایسه ویژگی های شاه در شاهنامه فردوسی با رئیس مدینه فاضله فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فارابی فردوسی رئیس مدینه فاضله شاه مطلوب جامعه آرمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 460 تعداد دانلود : 691
تصوّر ایجاد جامعه ای آرمانی و تبدیل موقعیت موجود به شرایط مطلوب در ادوار گوناگون، توجه اندیشمندان مختلف را به خود جلب کرده است. رویای ساخت اجتماعی فارغ از هر عیب و نقص، در آثار بزرگانی چون افلاطون و فارابی به چشم می خورد. هدایت چنین جامعه ای از منظر افلاطون بر عهده فیلسوفان و از دیدگاه فارابی بر عهده حکیمی است که بین شریعت و حکمت پیوند ایجاد کرده باشد. فارابی برای رئیس مدینه خود هفت ویژگی برمی شمرد که مهمترین آنها ارتباط با عالم معنا و دریافت وحی است. در میان شعرا نیز گاه کسانی چون فردوسی و نظامی به چشم می خورند که چنین دغدغه های آرمان گرایانه ای داشته و اندیشه های خود در این باره را در شعرشان بازتاب داده اند. فردوسی آنچنان که از شاهنامه برمی آید شاهان آرمانی ایران باستان را به عنوان الگویی شایان توجه برای حاکمان عصر خود مطرح نموده است. مقایسه این خصوصیات با رئیس مدینه فاضله فارابی، نشان می دهد که ویژگی های مشترک والبته وجوه افتراقی بین شاه و رئیس مدینه وجود دارد. نویسندگان در این مقاله، سعی در نمایاندن این وجوه اشتراک و افتراق دارند.
۹.

داستان پادشاهی جمشید در شاهنامه فردوسی از دیدگاه نقد منابع(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: جمشید شاهنامه فردوسی نقد منابع کتب تاریخی عربی متون پهلوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 850 تعداد دانلود : 769
جمشید یکی از شخصیّت های اساطیر هند و ایرانی، بر اساس یکی از قدیمی ترین اساطیر آریایی، نخستین انسان بوده و در هند و ایران، در دو مسیر جداگانه گسترش پیدا کرد. در صورت هندی، به شاه مردگان و در صورت ایرانی، به پادشاهی قدرتمند تبدیل شد که با ادّعای خدایی، فرّه از او فاصله گرفت و ضحّاک، پادشاهی اش را سرنگون و او را با ارّه به دو نیم کرد. داستان جمشید، علاوه بر اوستا، دینکرد و بندهش، در شاهنامه فردوسی و کتب تاریخی دوره اسلامی روایت شده است. در این مقاله، روایت فردوسی از داستان جمشید با رویکرد نقد منابع، با متون دیگر سنجیده خواهدشد. بررسی خاستگاه احتمالی روایت فردوسی از این داستان، هدف اصلی پژوهش حاضر است. بر اساس تجزیه داستان جمشید در شاهنامه و دیگر متون و تحلیل و تطبیق همسانی ها و ناهمسانی ها، این نتیجه حاصل شد که روایت کتب تاریخی عربی تحت تأثیر ادبیات دین اسلام قرار گرفته و با واسطه ای متنی به متون پهلوی پیش از اسلام متّصل هستند. روایت ثعالبی، ارتباط متنی با تاریخ طبری داشته و در کنار آن، از کتب دیگری بهره گرفته است. روایت فردوسی از داستان جمشید، ارتباطی خاستگاهی با متون پهلوی داشته و ارتباط احتمالی با شاهنامه ابومنصوری ندارد.
۱۰.

نگاهی به سرگذشت شبرنگ در متون پهلوانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شبرنگ شبرنگ نامه فرامرز فرامرزنامه کوچک آزادسرو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 162 تعداد دانلود : 650
شبرنگ نامه یکی از منظومه های پهلوانی است که تا چندی پیش شهرتی نداشت و کمتر مورد توجّه پژوهشگران بود. موضوع این منظومه، داستان نبرد شبرنگ پسر دیو سپید با ایرانیان در کین خواهی از خون پدر است که علی رغم کوشش هایی که در این راه از خود نشان می دهد ناکام می ماند و در نهایت به توران گریزان می شود و دیگر از سرنوشت او سخنی به میان نمی آید. اگرچه روایت این منظومه برگرفته از کتاب نامه خسروان آزاد سرو است امّا جای شگفتی است که در منابع متقدّم، اشاره ای به شبرنگ و یا منظومه شبرنگ نامه نمی شود و نخستین بار در متون دوره صفویه است که گزارش هایی درباره این دیو و پایان زندگی اش می آید که شماری از آن ها هم نوظهور و ساختگی است. نکته در خود توجّه دیگر آن که در شبرنگ نامه به مرگ شبرنگ اشاره نمی شود و این پرسش را در ذهن تداعی می کند که آیا پایان این منظومه در اصل افتادگی داشته است؟ در این مقاله پس از بررسی و نقد روایات فرجام زندگی شبرنگ، نشان می دهیم که به احتمال بسیار، داستان های فرامرزنامه کوچک دنباله شبرنگ نامه بوده است امّا با گذشت زمان، این دو روایت از یک دیگر جدا شده اند با این حال، نشان پیوستگی آن ها همچنان در برخی روایات آشکار است.
۱۱.

معمای یمن در بخش ساسانی شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شاهنامه فردوسی جغرافیای تاریخی ساسانیان یمن هاماوران حیره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 140 تعداد دانلود : 43
یمن امروز در روزگار باستان چنین نامی نداشت و اگر دولت «حِمیَر» از حبشه شکست نمی خورد چه بسا این کشور را با نامی می شناختیم که از نام این دولت سرچشمه گرفته بود، همچنان که هاماوران در شاهنامه برگرفته از حمیر است. از سوی دیگر در شاهنامه یمن بارها به جایی اطلاق شده که ربطی به یمن امروزی ندارد؛ بررسی پادشاهی یزدگرد یکم در شاهنامه فردوسی نشان می دهد که دست کم در مقطعی از دوره ساسانی قلمروی حیره را یمن می نامیدند. برای توضیح این تناقض باید گفت که برخلاف انتظار واژه یمن در اصل یک واژه عربی نیست بلکه ریشه عبری دارد و در کاربردش به عنوان جاینام به معنی جنوب است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که منشأ اطلاق این جاینام به حیره و یمن امروزی وجود جامعه پرشمار و بانفوذ یهودیان در دو منطقه میانرودان و شبه جزیره عربستان بوده است. ضمن اینکه در هر دو منطقه یهودیان موفق به کسب نفوذ سیاسی شده بودند و در ایران یزدگرد یکم دختر پیشوای یهودیان ایران را به همسری برگزید. در این دوره نفوذ یهودیان در دربار ایران به حداکثر خود رسید که یکی از پیامدهای آن اقتباس اطلاق یمن به حیره در دیوان ساسانی و ورود آن به خداینامه بود.
۱۲.

پیوند اسب و قهرمان در روایتهای اساطیری و حماسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اسطوره حماسه اسب قهرمان رستم رخش بهزاد شبدیز گلگون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 185 تعداد دانلود : 666
آشنایان و شیفتگان ادبیات حماسی اساطیری ایران، به قطع و یقین متوجه پیوستگی راز آمیز قهرمانان این نوع ادبی با اسب شان شده اند. در نگاه نخست چنان می نماید که اسب قهرمانان حماسی و اساطیری برای تناسب یابی با سواران و صاحبان خود توانایی های متفاوت با دیگر نمونه های نوع خویش دارند. این اسبها با شعور استثنایی خود موفق به برقراری ارتباط عاطفی و فکری با سوار خود شده اند و گاه چنان وانمود شده است که در پیش بینی شرایط مخاطره آمیز، از صاحبان انسانی خود پیش و بیش افتاده اند. نویسنده این مقاله با کنار هم نهادن تمام شواهد مربوط به نحوه پیوستگی قهرمانان حماسی و اساطیری با اسب شان، رابطه ژرفتری در این پیوستگی که بر بنیاد باورها و اعتقادات فرهنگی اقوام سازنده آن داستان و روایتها شکل گرفته، یافته است. به نظر می رسد در این پهنه از ادبیات، اسب هر قهرمان تجسد و تجسم نام آن قهرمان است
۱۳.

از حماسه به رمانس گونه شناسی داستان عشقی-قهرمانی بر پایه بهرام نامه ها(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: رمانس داستان عشقی - قهرمانی داستان پهلوانی داستان عاشقانه بهرام نامه گونه شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 780 تعداد دانلود : 297
داستان عشقی-قهرمانی یکی از انواع ادبی فارسی است که از جهاتی با داستان پهلوانی و از جهاتی با داستان عاشقانه مشابهت هایی دارد، اما تفاوت هایی که در این میان هست، باعث تمایز آن با این دو نوع مشابه می شود. در ادبیات غرب از دو نوع داستان عاشقانه و داستان عشقی-قهرمانی، با عنوان مشترک «رمانس» (داستان عشقی) یاد می شود. «بهرام نامه» ها را که روایت گر داستان زندگی بهرام گورند، از مصادیق نوع ادبی رمانس در ادبیات فارسی دانسته اند. در این میان، بعضی این منظومه ها را در زمره داستان های عاشقانه محسوب کرده اند. هدف این مقاله اثبات «عشقی-قهرمانی» بودن این داستان و نیز شناخت ساختار روایی نوع ادبی «داستان عشقی-قهرمانی» و یافتن وجوه تشابه و تمایز آن با دو نوع مشابه است. برای این منظور از ریخت شناسی، که یکی از ابزارهای دانش گونه شناسی در شناخت انواع ادبیِ روایی است، بهره گرفته شده است. در این مقاله ابتدا با ریخت شناسی پنج بهرام نامه مشهور و موجود ادبیات فارسی (هفت پیکر نظامی، هشت بهشت امیرخسرو، هفت اختر عبدی بیک شیرازی، بهرام نامه روح الامین شهرستانی و هفت منظر هاتفی) خویشکاری ها، شخصیت ها و الگوهای روایی این داستان، به عنوان یکی از مصادیق داستان عشقی-قهرمانی شناسایی شده اند و در پایان بر همین اساس، وجوه تشابه و تمایز داستان عشقی-قهرمانی با داستان پهلوانی و داستان عاشقانه بیان شده است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۶