مقالات
حوزه های تخصصی:
دین و فناوری دو واقعیت تأثیرگذار در جهان امروز به شمار می آیند که رابطه این دو در معرض تحولات نوینی قرار گرفته که می توان آن را معرفت جدیدی نسبت به ماهیت هر یک از آن ها دانست. در وضعیت پدیدآمده و پیش رونده، قالب های نظری پیشین شکسته شده و زمینه های اصلاح چارچوب های اندیشه ورزی در این خصوص فراهم آمده است. این بررسی در دایره وسیع تری که همان رابطه علم و دین باشد، قرار دارد و با توجه به ماهیت فناورانه علم جدید، رابطه دین و فناوری متأثر از رابطه مذکور بوده و فهم آن در گرو درک تاریخی و پیگیری زمینه های فراز و فرود روابط آن ها می باشد. از این رو تأمل در برآمدن علم و عقلانیت مدرن و روند همزیستی دین با علم و فناوری و چالش های آن، ما را در مسیری راهبردی قرار می دهد که تحولات نوین و پیامدهای آن به صورتی واضح و بدون ابهام در آینده محل اثر خواهد شد. تحولاتی که روشن گردانیده که نه دین آن چنان که پنداشته می شد، محدود، منزوی، بی فایده و ایستا است و نه آن طور که تصور می رفت، علم مطلق است. بلکه لازم است در ساحت اندیشه ورزی و خرد اندوزی این رابطه تبیین منطقی شود و از همسوئی این دو، فصلی منطقی و اصولی بین هر یک ایجاد کرد.
تحلیل روند دولت سازی در ایران پس از انقلاب اسلامی از منظر نهادگرایی تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساخت دولت در همه جا روندی طولانی، پیچیده و پرچالش بوده است. انقلاب اسلامی ایران به عنوان توده ای ترین انقلاب قرن بیستم، دگرگونی عمیقی در بنیادهای نظم سیاسی جامعه ایران به همراه آورد و به پایه ریزی نهادهای تازه ای در ساخت قدرت و دولت پس از انقلاب یاری رساند. این نهادها در مهار بحران های شدید داخلی و خارجی- که دولت تازه تأسیس به فاصله اندکی پس از پیروزی انقلاب با آن ها روبرو شد- نقش بسیار مهمی ایفا کردند. مهم ترین ادعای مقاله که در قالب فرضیه مطرح شده این است که جنبش انقلابی مردم ایران در روند دولت سازی پس از انقلاب، توانایی بالایی در زمینه نهادسازی از پایین از خود نشان داد که به واسطه آن خلاء ناشی از فروپاشی ساختارهای قبلی قدرت و نبود سازمان حزبی موثر در جریان انقلاب پر شد و روند ساخت دولت جدید و مدیریت بحران های پیش رو، به شدت از این شیوه نهادسازی متأثر گردید. در این راستا، مقاله روند ساخته شدن شماری از نهادهای رسمی حکومتی، نهادهای انقلابی و نهادهای رویه ای و رفتاری در سال های نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامی را بررسی و علل توفیق کارکردی آن ها را در مقابله با بحران ها و استمرار بخشیدن به نظم سیاسی دولت جدید، تحلیل می کند. مقاله در تشریح رویدادهای مرتبط با ساخت نهادهای دولت در سال های اولیه انقلاب اسلامی که از آن با عنوان لحظه سازنده نهادها یاد شده از رویکرد نهادگرایی تاریخی و روش تحلیلی و توصیفی، بهره گرفته است.
مؤلفه های اعتماد سیاسی در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو به بررسی اعتماد سیاسی و مؤلفه های آن در جمهوری اسلامی در طول دهه اول انقلاب (1368-1357) پرداخته است. در این پژوهش، اعتماد سیاسی با توجه به مؤلفه های مشارکت مردم در انتخابات دهه اول انقلاب، نوع نگرش و پایگاه اجتماعی نخبگان سیاسی دهه اول، وضعیت اقتصادی و نحوه تعامل دولت و مردم به لحاظ اقتصادی و برآیند اعتمادی این حوزه و همچنین نوع و میزان مشارکت مردم سنجیده شد. بر اساس روش های «توصیفی – تحلیلی» و همچنین تحلیل ثانویه اطلاعات دهه اول کشور، یافته های پژوهش بیانگر آن است که بر اساس میزان بالای مشارکت مردم در انتخابات مختلف و نوع داوطلبانه بودن مشارکت آن ها، همچنین تلاش دولت در جهت تحقق عدالت اجتماعی در حوزه اقتصاد، وجود نخبگان و شخصیت های سیاسی و مذهبی از طبقات پائین و مورد اعتماد مردم مانند امام خمینی (ره) و دیگران، جنگ تحمیلی و شرایط برخاسته از جنگ، تحمل شرایط نامطلوب اقتصادی و تداوم حمایت های مردم از نظام و نخبگان و...، در دهه اول اعتماد سیاسی بالای مردم به نظام جمهوری اسلامی مشاهده می شود.
نظام انتخاباتی و تأثیر آن بر نظام حزبی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احزاب سیاسی از جمله مهم ترین نهادهای سیاسی در نظام های دموکراتیک محسوب می شوند. در واقع، به اعتقاد بسیاری از صاحب نظران دموکراسی بدون وجود احزاب سیاسی کارآمد و قوی بی معناست. علیرغم اهمیت احزاب سیاسی برای نظام های دموکراتیک متاسفانه در کشور ما احزاب سیاسی قدرتمند شکل نگرفته اند. ضعف احزاب سیاسی در کشور ما می تواند دلایل متعددی داشته باشد که در تحقیقات و پژوهش های مختلف به برخی از این دلایل پرداخته شده است. اما یکی از فاکتورهایی که می تواند تأثیرات عمیقی بر احزاب سیاسی و نظام حزبی در هر کشور بگذارد ولی در تحقیقات صورت گرفته در کشورمان به آن پرداخته نشده است فاکتور نظام انتخاباتی است. این در حالی است که به اعتقاد صاحب نظران مسایل احزاب و دموکراسی، نظام انتخاباتی مورد استفاده در هر کشور از جمله مهمترین عوامل شکل دهنده به نظام حزبی در هر کشور می باشد. در این مقاله تلاش شده تا ضمن معرفی انواع مختلف نظام های انتخاباتی، نوع نظام انتخاباتی به کار رفته در انتخابات مجلس شورای اسلامی مشخص شده و تأثیر این نظام انتخاباتی بر وضعیت احزاب سیاسی در جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی قرار گیرد.
فرهنگ سیاسی و تأثیر آن بر رفتار نخبگان و توسعه سیاسی در دوره پهلوی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر تلاشی است تحلیلی- تبیینی جهت بررسی فرهنگ سیاسی در دوره حکومت محمد رضا شاه پهلوی بعد از کودتای 28 مرداد 1332 و چگونگی تأثیر گذاری این فرهنگ سیاسی بر توسعه سیاسی و کنش نخبگان سیاسی که درون حاکمیت سیاسی با این نوع فرهنگ خود را وفق داده بودند. در همین راستا این نوشتار بر محور این پرسش اساسی شکل یافت که «فرهنگ سیاسی دوره پهلوی دوم از بعد از کودتای 28 مرداد سال 32، چه تأثیری بر رفتار نخبگان سیاسی و همچنین توسعه سیاسی این دوره داشته است؟» فرض های مقاله مطرح می سازد که 1- جامعه ایرانی در دوره پهلوی دوم، ساختارهای سیاسی پاتریمونیال و اقتصاد رانتی آن مقطع همراه با عدم وجود سازوکارهای مشارکتی، عامل اصلی تولید فرهنگ سیاسی تبعی بوده است.2- فرهنگ سیاسی تبعی نیز عامل اصلی کنش سیاسی تملق محور، فساد اداری و در نهایت عدم توسعه سیاسی می باشد. نتایج حاصل از تحقیق نیز ضمن تأیید فرضیات بالا، نشان می دهد که نظام سیاسی این دوره نظامی پاتریمونیال بود و به تبع آن نخبگان سیاسی درون حاکمیت، این فرهنگ سیاسی را در وجود خود نهادینه کرده و باعث گسترش و تعمیق آن در شیوه مدیریت سیاسی جامعه می شدند.
بازنماییِ هست مایه هایِ فرهنگ سیاسیِ ناهماهنگ در نخستین مجلس شورای ملی مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف بنیادینِ نوشتارِ پیش رو، بررسی مؤلفه های فرهنگ سیاسی نمایندگان مجلس اول در چارچوب نظری «فرهنگ سیاسی روزنبام» است. برآیند پژوهش نشان می دهد که فرهنگ سیاسی چیره، عبارت از فرهنگ سیاسی «ناهمبسته» بود که در قالب چهار شاخصِ «چربشِ وفاداری سیاسی محلی بر وفاداری ملی، فقدان گسترده روندهای مدنی اجرایی و پذیرفته شده برای مدیریت نزاع ها، رواج بی اعتمادی سیاسی بین گروه های اجتماعی، و حکومت ملیِ بی ثبات در شکل و دوام»، قابلیّت بازنمایی دارد. در این مقاله با بهره گیری همزمان از دو روش تحلیل اسنادی (متن مذاکرات مجلس اولِ مشروطه)و تحلیلِ تطبیقی، چهار شاخص فرهنگ سیاسیِ موجود در نظریه روزنبام، بازنمایی می شود.