دین و فناوری دو واقعیت تأثیرگذار در جهان امروز به شمار می آیند که رابطه این دو در معرض تحولات نوینی قرار گرفته که می توان آن را معرفت جدیدی نسبت به ماهیت هر یک از آن ها دانست. در وضعیت پدیدآمده و پیش رونده، قالب های نظری پیشین شکسته شده و زمینه های اصلاح چارچوب های اندیشه ورزی در این خصوص فراهم آمده است. این بررسی در دایره وسیع تری که همان رابطه علم و دین باشد، قرار دارد و با توجه به ماهیت فناورانه علم جدید، رابطه دین و فناوری متأثر از رابطه مذکور بوده و فهم آن در گرو درک تاریخی و پیگیری زمینه های فراز و فرود روابط آن ها می باشد. از این رو تأمل در برآمدن علم و عقلانیت مدرن و روند همزیستی دین با علم و فناوری و چالش های آن، ما را در مسیری راهبردی قرار می دهد که تحولات نوین و پیامدهای آن به صورتی واضح و بدون ابهام در آینده محل اثر خواهد شد. تحولاتی که روشن گردانیده که نه دین آن چنان که پنداشته می شد، محدود، منزوی، بی فایده و ایستا است و نه آن طور که تصور می رفت، علم مطلق است. بلکه لازم است در ساحت اندیشه ورزی و خرد اندوزی این رابطه تبیین منطقی شود و از همسوئی این دو، فصلی منطقی و اصولی بین هر یک ایجاد کرد.