آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹

چکیده

نورمن کالدر با تبیین ساختارهای اصلی سنت تفسیر، در بازه ی زمانی طبری تا ابن کثیر، به تحلیل این سنت پرداخته است. وی با استفاده از آن دست رویکردهای هرمونوتیکی که معتقدند متن به خودی خود بی مسأله و بی معناست، متن قرآن را زمانی معنادار می-داند که در کنار ساختارهای بیرون از متن که مستقلا وجود دارند، قرار گیرد. کالدر سه ویژگی ساختاری برای گونه ی ادبی تفسیر در این بازه ی زمانی مطرح می کند و در نهایت به این نتیجه می رسد که تفسیر قرطبی بهترین معیاری است که سنت تفسیر می توانست به آن دست یابد. پژوهش حاضر با نقدِ تحلیلِ کالدر و نتیجه ای که به آن رسیده، نشان می دهد نکاتی از دید او مغفول مانده و در مواردی برداشت های نادرست داشته است و جایگاه هر مفسر را متناسب با منهج تفسیری و بارزه ی شخصیت علمی او مد نظر قرار نداده است. این پژوهش با شیوه تحلیلی– انتقادی نشان می دهد که قرطبی هم همانند سایر مفسران زیر چتر اجماع قرار دارد و باید هر مفسر را در رشته ی مدرسی خود سنجید و با توجه به مقدماتی که مفسر به عنوان منهج خود معرفی نموده است آن را ارزیابی نمود.

تبلیغات