مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف اساسی این پژوهش تبیین معنای زندگی بر اساس تصور از خدا و اضطراب مرگ در دانشجویان است. به این منظور، 400 نفر (220 مرد و 180 زن) از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن که در سال تحصیلی93-1392مشغول به تحصیل بودند با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. شرکت کننده ها در این پژوهش به پرسش نامه های هدفمندی زندگی، وضعیت مذهبیو مقیاس اضطراب مرگ تمپلرپاسخ دادند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که معنای زندگی بر اساس تصور از خدا و اضطراب مرگ در زنان و مردان پیش بینی پذیر است و این امر در زنان پیش بینی پذیرتر از مردان است.
تحلیل محتوای قرآن کریم بر اساس مفهوم تفکر انتقادی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی مصادیق تفکر انتقادی در قرآن کریم است که برای دستیابی به آن از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. بدین ترتیب، ابتدا، با مطالعه نظری به تحلیل تفکر انتقادی و تبیین مؤلفه های آن پرداخته و سپس محتوای قرآن کریم برای بررسی مصادیق تفکر انتقادی در آن تحلیل شده است. بدین منظور کل آیات قرآن کریم بررسی و مواردی که مضامین مرتبط با مؤلفه های تفکر انتقادی داشتند شناسایی شده است. سپس موارد مذکور با دو موقعیت از جمله شماره آیه و زمینه مصداقی در فرم تحلیل محتوا قرار گرفته است. یافته های پژوهش به تبیین مؤلفه های نه گانه ای برای تفکر انتقادی انجامید که عبارت است از: پرسش گری، قضاوت با معیار، استدلال، تجزیه و تحلیل، بی طرفی، روشمندی، عینیت گرایی، حقیقت جویی و انعطاف پذیری. در نهایت، برای هریک از مؤلفه ها، مصادیقی از قرآن کریم استخراج شد. نتایج پژوهش حاکی از تأکید قرآن کریم بر همه مؤلفه های تفکر انتقادی به ویژه مؤلفه پرسش گری است.
مفهوم شناسی و کارکردهای هنجار
حوزه های تخصصی:
هنجارها در حیات انسان، نقشی بیش از تصویری ایفا می کنند که در چارچوب دروس تخصصی روانشناسی بالینی، علوم تربیتی و در نظریه های جامعه شناختی ترسیم می شود. دامنه تأثیر هنجارها به گستردگی تمامی ابعاد زندگی فردی و اجتماعی افراد است. شناسایی هنجارهای موجود در جامعه و زندگی افراد، بررسی نحوه تأثیر آن ها در هدایت افعال فردی و اجتماعی، و آسیب شناسی هنجارها، به ویژه با توجه به تسلط روزافزون رسانه ها و وابستگی علمی جامعه ایران به غرب، به ضرورتی جدی تبدیل شده است. برآوردن این ضرورت، در ابتدا، نیازمند بررسی و فهم اصطلاح هنجار و کارکردهای آن برای زندگی انسان است. ازاین رو، در این مقاله ابتدا اصطلاح هنجار به لحاظ مفهوم شناسی بررسی شده است. سپس، با تکیه بر اصول حاکم بر فرایند ادراک، مدل نظری کارکردهای سه گانه هنجار برای افعال انسان ارائه شده است. در پایان، براساس این مدل، چگونگی شکل گیری مفاهیم نابهنجاری و بهنجاری، اعتبار هنجارها و اَشکال مختلف آسیب هنجارها شرح داده شده است. تأمل در مدل چگونگی شکل گیری مفاهیم نابهنجاری و بهنجاری نشان می دهد که آسیبِ هنجارها به سه طریق اساسی سقوط اعتبار هنجارها، ایجاد تردید درباره اعتبار هنجارها به عنوان ابزار قدرت به منظور هدایت و مهار انسان ها و گروه های اجتماعی، و همچنین حضور هم زمان هنجارهای متناقض در اذهان و افعال افراد صورت می گیرد.
علیت جهان شناختی، عاملیت انسانی و اصول تعلیم و تربیت در دیدگاه غزالی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی شده است دیدگاه تربیتی غزالی در بستر رویکردهای جهان شناختی و انسان شناختی وی بررسی شود. در حوزه جهان شناسی، با این که غزالی روابط علت و معلولی را به نقد می کشد، رابطه علت و معلولی مقتدرانه و یگانه میان خدا و جهان را می پذیرد و حتی از آن جانبداری می کند. عاملیت انسان در دیدگاه وی زمانی مطرود است که استقلالی در عرض اراده خدا داشته باشد. متناسب با اقتدار یگانه خداوند بر جهان، غزالی هدف غایی تعلیم و تربیت را نزدیک شدن به خداوند می داند. اصول تعلیم و تربیت از نظر او آمیزه ای از تأثیر خداوند و تلاش انسآن هاست. اصل تفاوت های فردی نشان دهنده وضعیت های اولیه ای است که خداوند نهاده است. اصل تربیت منش به تلاش مربیان برای هموارکردن راه تربیت مربوط می شود و اصل عمل نگریِ خدامحورانه نشان از تلاش متربیان دارد. در نهایت، اصل مراقبت نفس هم بر تلاش متربیان و هم بر انتظار رحمت خداوند نظر دارد.
تبیین و نقد عاملیت اخلاقی در نظریه یادگیری شناختی اجتماعی
حوزه های تخصصی:
در میان قلمروهای مختلف تربیتی، اخلاق یکی ازبرجسته ترین حوزه هایی است که دال بر عاملیت انسان است؛ زیرا مسؤولیت و پاسخگویی انسان را در برابر انجام یا ترک عمل می طلبد. بر این اساس، چگونگی تربیت کارآمد در حوزه اخلاق در گرو داشتن تعریفی روشن از چیستی ظرفیت های عاملی انسان است. یکی از نظریه هایی که به عاملیت اخلاقی توجه کرده، نظریه یادگیری شناختی اجتماعی آلبرت بندورا است. وی ظرفیت انسانی لازم برای عاملیت اخلاقی را مبتنی بر حس هویت شخصی، خود تنظیمی رفتار و معیارهای فرد برای خود تجویزی می داند. در نظریه وی، انسان مقهور محیط نیست و با توانایی های شناختی خود، حلقه واسطی میان موجبیت های پیرامونی و رفتار اخلاقی اش می سازد. در این مقاله، چالش های مفهومی عاملیت اخلاقی از منظر تعارضات درونی ِنظریه و ابهامات آن، با روش پژوهش توصیفی تحلیلی بررسی شده است. موارد مطرح شده در این زمینه عبارت است از: ابتنای معیارهای درونی اخلاقی فرد بر منبع بیرونی، غایت جامعه پذیری اخلاق در تعارض با عاملیت فردی، تعارض ادعای نگاه جامع نگر به اخلاق با کم رنگ بودن عناصر عاطفی در مدل عاملیت اخلاقی و تعارض مفاهیم علیّت و عاملیت اخلاقی.
پدیدارشناسی تجارب دانشجویان از برنامه درسی پنهان در دروس معارف اسلامی
حوزه های تخصصی:
با توجه به تأثیر برنامه درسی پنهان و اهمیت دروس معارف اسلامی در آموزش عالی، پژوهش حاضر در صدد کشف و شناسایی تجربه زیسته دانشجویان و اثرات تلویحی و ضمنی ناخواسته برنامه درسی پنهان برای دروس معارف می باشد این پژوهش با رویکرد تحقیق کیفی با روش پدیدارشناسی هرمنوتیک (تفسیری) به روش اسمیت انجام شده، جامعه آماری تحقیق شامل دانشجویانی است که در ترم های پنج، شش، هفت مقطع کارشناسی دانشگاه تبریز مشغول به تحصیل هستند و بخش قابل توجهی از دروس معارف اسلامی را گذرانده اند. مشارکت کننده ها با روش نمونه گیری هدفمند و با اشباع داده ها از گروه های فنی مهندسی، علوم پایه و علوم انسانی انتخاب شدند. داده های بدست آمده از این مصاحبه ها با استفاده از روش پیشنهادی اسمیت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. شش مقوله اصلی شامل 1 عدم توجه به اصول انتخاب محتوا؛ 2 اثر اساتید؛ 3 روابط دانشجویان در کلاس؛ 4 طرح ضیافت؛ 5 زمان؛ 6 ارزش یابی و تعدادی مضامین فرعی استخراج شد. اکثر شرکت کنندگان بیان داشتند که برنامه درسی پنهان بر باورها و نگرش های آنان تأثیر گذاشته است. آشنایی برنامه ریزان با تجربه زیسته دانشجویان، و شناسایی عوامل پنهان در دروس معارف و تأکید بر این که آنان اهداف دروس معارف را چگونه درک کرده و برای خود معنادار ساخته اند، نقش مهمی در رفع نواقص این دروس و بالابردن اثر بخشی آن دارد.
ارائه الگوی مفهومی مفروضات بنیادین فرهنگ سازمانی اسلامی
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر شناسایی مفروضات بنیادین فرهنگ سازمانی با تأکید بر آموزه های اسلامی است. فرهنگ، مبنای تحول سازمانی است. جوهره اصلی فرهنگ سازمانی، الگوی مفروضات اساسی مربوط به فرهنگ آن سازمان است. روش تحقیق این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است. برای رسیدن به هدف پژوهش، به بررسی اسناد و مدارک پرداخته شده است. بر این اساس، آیات و روایات مرتبط به صورت هدفمند از قرآن کریم و کتب معتبر روایی انتخاب شده است. سپس از طریق تحلیل کیفی، با استفاده از تحلیل محتوای استقرایی قیاسی به شیوه کدگذاری باز، داده های جمع آوری شده تجزیه و تحلیل شده است. مفروضات بنیادین فرهنگ سازمانی در اسلام، برخاسته از جهان بینی توحیدی است که در پنج مقوله مبدأ فاعلی و غایی، انسان، جهان، زمان و مکان تجلی پیدا می کند. در تحلیل توصیفی و کمی داده ها، مفاهیم الوهیت از مقوله مبدأ فاعلی و غایی، اختیار از مقوله انسان، حال سازنده آینده از مقوله زمان، شناخت از مقوله جهان و اصل هجرت از مقوله مکان (فضا) حائز بیشترین اهمیت است، و در بین مقولات، مقوله مبدأ فاعلی بالاترین رتبه را کسب کرده است.