۱.
با روز افزون شدن جمعیت شهرنشینی دیگر شهرها به تنهایی نتوانسته اند تمامی نیازهای خود را حل کنند بلکه نیاز به مدیریت درست و بخردانه لازمه توسعه شهرها می باشد. البته در این بین آگاهی مردم از حقوق و قوانین شهری و همچنین مشارکت شهروندان در حیطه اداره امور شهر خود به عنوان حقی که هر شهروند دارد، می تواند به توسعه مدیریت شهری تاثیر زیادی بگذارد. هدف از این مقاله بررسی مشارکت شهروندان از حیطه حقوق شهر و شهروندان می باشد که با استفاده از روش توصیفی- کتابخانه ای انجام شده است.
۲.
تاثیر سازه برشکل گیری اثر معماری غیر قابل انکار است . در جامعه صنعتی امروز که نیاز به خشک سازی ، سریع سازی و مقاوم سازی از جمله اصول کلی است ، نیاز به مدولی ثابت که طرح های معماری را با سازه مطبق سازد، ضروری به نظر میرسد. در ایین مقاله ضمن بررسی پیش ساختگی در فضاهای آموزشی و همچنین مدولار پیش ساختگی در فضاهای آموزشی ، به انطباق آن مدولار مبلمان و در واقع طراحی معماری فضا پرداخته میشود.در این پژوهش از راهبرد ترکیبی و موردی از طریق مطالعه اسنادی و استنتاج منطقی استفاده شده و جهت دقیق کردن بررسی ، مطالعه روی ساختمان های آموزشی متمرکز شده است. این انطباق که به عنوان نتیجه آورده شده است ، میتواند در بهینه سازی ، صرفه جویی در منابع و رسیدن به طراحی پایدار معماری تاثیر به سزایی داشته باشد.
۳.
انسان به دنبال یافتن پاسخ برای نیازهای خود در محیط می باشد و درصورت عدم تأمین این نیازها از مکان، احساس عاطفی مثبتی بین فرد و مکان بوجود نخواهد آمد. بالعکس، هر چقدر محیط در تأمین سطوح مختلف نیازهای انسانی تواناتر باشد، به همان نسبت فرد ارتباط خود با محیط را مؤثر دانسته و نهایتا معنای استنباطی مثبتی به همراه خواهد داشت. هرچقدر سطوح تأمین این نیازها، براساس هرم نیازهای انسانی مازلو در قسمت های فوقانی هرم اتفاق می افتد، به همان نسبت معنای محیطی عمیق تری شکل خواهد گرفت. در درجات بالاتر حسِ تعلق از محیط، به سمت عوامل احساسی-عاطفی که بیانگر عمق ارتباط فرد با محیط می باشد، پیش خواهدرفت. واژه-هایی نظیر تعلق به مکان، دلبستگی به مکان و تعهد به مکان که بیانگر نوعی از درهم تنیدگی احساسات و عواطف انسانی نسبت به محیط می باشد. رنگ و تأثیر آن بر هم افزایی حس تعلقی مکان دربردارنده مباحث گوناگونی پیرامون رنگ و روح مکان است. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر رنگ بر چگونگی حسِ تعلق به مکان معماری و نیز جایگاه رنگ از منظراندیشه اسلامی در محیط کالبدی است. روش تحقیق بر پایه روش تحلیلی- توصیفی استوار است. جمع آوری داده ها به روش اسنادی، استفاده از کتب، اسناد و مقالات در زمینه حسِ تعلق به مکان و رنگ در معماری اسلامی است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که فضا تبلور مکان و یکی از مشخصه های بسیار مهم آن است. مکان بخشی از فضاست و تعلق مکانی است که می تواند ساختمان را تبدیل به معماری کند و معماری است که می تواند جا را به مکان مبدل کند. در واقع حس کلی که پس از ادراک و قضاوت نسبت به محیطی خاص در فرد ایجاد می شود را حسِ مکان گویند و آن پیوند و احساس خوشایندی که بین افراد و مکانی خاص شکل می گیرد را حسِ تعلق به مکان گویند. عوامل تشکیل دهنده حسِ مکان عبارتند از: عوامل ادراکی و شناختی _ عوامل کالبدی. مهم ترین عوامل کالبدی مؤثر در ادراک و حسِ مکان عبارتند از: فاصله، بافت، رنگ، بو، صدا و تنوع بصری است. از عناصر مهمی که در بسیاری از تمدن ها معانی نمادین و رمزی دارند عنصر رنگ است. رنگ در هنر اسلام و به خصوص در نگارگری ایرانی عنصری بسیار مهم و تأثیرگذار محسوب می شود. رنگ زیبایی های هستی و شناخت ابعاد آن را از طریق تفاوت ها نمایان می کند. بدون رنگ و جهان رنگ ها، سردی و افسردگی و بی نشاطی در همه جا رخ می نمایاند
۴.
آینه کاری هنری کاملاً اسلامی است و حاوی اشکال هندسی اسلامی می باشد. چنانکه میتوان آن را هنری دینی و سنتی تلقی کرد. نور مطلق خداوند است و همین طور نور در اسلام سمبل هدایت مومنین از تاریکی و ظلالت معرفی شده است، پس بازخورد نور از آینه هایی با شکستگی های زیاد و طرح های متنوع علاوه بر ایجاد فضای زیبا، می تواند حس وحدت و یگانگی خداوند را نیز یادآور باشد. در مکان هایی هم که آینه کاری شده، اشکال هندسی آینه و حضور نور و تاثیر متقابل آن بر آینه، فضای عرفانی خاصی را ایجاد کرده است که تاثر گرقته از آیه های قرآن می باشد. علاوه بر این ها آینه کاری در شاخصه های معماری مدرن نیز قابل بررسی می باشد، آینه کاری می تواند روشی برای جلوگیری از پژواک های متوالی صوت باشد. تغییر شکل، پرهیز از سطوح موازی و یا ایجاد شکستگی در سطوح صاف از پژواک های متوالی جلوگیری می کند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به بررسی هنر آینه - کاری و حکمت آن در معماری اسلامی و همچنین نقش های کاربردی آن از قبیل کمک به تشخیص وضوح گفتار در معماری (آکوستیک) می پردازد. در نتیجه با بررسی آینه کاری توجه به این نکته که نور در معماری اسلامی ایران همیشه به منزله روشن کردن کامل فضای معماری بکار نمی رود و بلکه گاهی جنبه عرفان و تقدس به خود گرفته و جنبه های دیگر فضا چون رنگ و بافت را تحت تاثیر قرار داده و بر آنها تاکید می کند، بارزتر می گردد و استفاده از هنر آینه کاری مبین رسیدن کثرت به وحدت الهی می باشد.
۵.
معماری روستاهای به عنوان بخشی از میراث معماری ایران، از نیازهای مادی و معنوی روستاییان، مانند محیط طبیعی، نوع معیشت، شکل تولید و سیر تکوینی زندگی اجتماعی و قدرت فنی، ذوق هنری، معیارهای اجتماعی، بنیادهای خانوادگی و خویشاوندی، سنت ها، عقاید، پندارها و باورهای درونی انسان تأثیر می پذیرد. معماری روستاهای مناطق کوهستانی غرب ایران، دارای معماری مختص به خود و به دور از هرگونه تقلید از معماری سایر نقاط بوده که با تدبیر و تجربه ساکنینش توانسته اند زمینه های آسایش اهالی بدون صرف هزینه بالا فراهم نمایند. در مقاله حاضر نیز نگارندگان سعی کرده اند تا ضمن شناخت و بررسی و تحلیل عناصری از جمله بافت، جهت گیری بنا، وضعیت معابر، مصالح مصرفی در ایجاد بناها، قطر دیوارها، فضای اتاق ها، ایوان و حیاط، بام و فضای خدماتی طویله معماری بومی روستایی غرب ایران (استان های ایلام، کرمانشاه و کردستان) را معرفی و با استفاده از روش های میدانی و مطالعه اسنادی، نوشتار زیر را سامان دهند. بررسی ها نشان می هد ابنیه روستایی منطقه مورد پژوهش، ضمن بهره گیری از اصول معماری ایرانی، انطباق با محیط و عوامل اقلیم منطقه شکل گرفته اند. که براساس توپوگرافی منطقه به سه گونه؛ کوهستانی با شیب تند، کوهپایه ای با شیب متوسط و دشتی با شیب ملایم قابل تقسیم هستند و هر کدام دارای معماری و بافت خاص خود بوده و در عین حال دارای اشتراکی با دیگر گونه ها هستند.