مقالات
حوزه های تخصصی:
مسئله نحوه تحقق معانی فلسفی در حکمت متعالیه از فروع مسئله اصالت وجود و اعتباریت معناست. صدرالمتألهین با طرح مسئله اصالت وجود و اعتباریت معنا ثابت کرد که هویت های خارجی از سنخ حقیقت وجودند و محال است که معنا در خارج یافت شود. ازاین رو وی بر این باور است که موجودیت معانی از جمله معانی فلسفی در خارج، عبارت است از صدق آنها بر هویات خارجی. با توجه به اینکه صدرالمتألهین هویت های خارجی را از سنخ معنا نمی داند، بر این باور است که تباین مفاهیم و معانی لزوماً منجر به تعدد در مصداق نمی شود و ممکن است که مفاهیم و معانی متعدد بر هویت واحدی صدق کنند. لازم است یادآوری کنیم هرچند صدرالمتألهین صدق مفاهیم و معانی متعدد را بر هویتی واحد ممکن می داند، لکن وی با طرح نظریه انفکاک پذیری عرض از معروض توانست منحاز بودن و زیادت خارجی اعراض متحد با معروض را نیز ثابت کند.
معناشناسی جوهر در نظام فلسفی ارسطو و فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله کوشیده ایم به بررسی مفهوم جوهر در اندیشه فارابی بپردازیم و نشان دهیم که در کدام نقطه تصور فارابی از جوهر با فهم ارسطو از آن متمایز می گردد. بدین منظور ابتدا تعریف و معیارهایی را که فارابی در باب جوهر در کتاب الحروف مطرح کرده بیان نموده و تشریح می کنیم. سپس با معیار قرار دادن این تعریف و معیارها، مراتب مختلف جوهر را در دیگر آثار فلسفی او پی می گیریم. در ادامه برای بررسی تمایز نگاه او از ارسطو درباب جوهر مختصراً چیستی جوهر در کتاب متافیزیک را بیان می کنیم و در انتها به بررسی تفاوت های این دو نگاه می پردازیم. این تفاوت ها ناشی از نگاه ذات انگار ارسطو و وجودانگاری فارابی است. ارسطو در پی جویی حقیقتِ وجود، یا چرایی وجود موجودات، به جوهر متشخص جزئی می رسد؛ ازآنجاکه او جوهر و وجود را یکی می داند؛ اما برای فارابی تشخص شیء ناشی از وجود آن است و نه جوهرش. لذا شیء با وجود تقرر می یابد و این وجود سوای جوهر یا ذات آن شیء است.
مفهوم «فصل» در فلسفه ابن سینا و سهروردی و تکامل آن در فلسفه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«فصل» تنها مفهومی از کلیات خمس است که ذاتاً ماهوی نیست؛ نه جوهر است و نه عرض، بلکه به قول ابن سینا اعم المفاهیم است. اعم المفاهیم بودن «فصل» و خروج آن از مقولات، می تواند نمایانگر وجودی بودن این مفهوم باشد که البته ابن سینا به آن تصریح نمی کند. نزد سهروری مفهوم «فصل» اساساً به دلیل بساطتِ هویت نوری، جایگاهی در فلسفه او ندارد و در منطق نیز با نقد تعریف مشایی، اجزای حدی، یعنی جنس و فصل را قبول ندارد. صدرالمتألهین با در نظر داشتن انتقادات سهروردی به اجزای ماهیت و با الهام از ابن سینا، براساس اصالت وجود بر وجودی بودن مفهوم فصل تصریح می کند. نزد صدرالمتألهین صورت نحوه وجود شیء در خارج است که اعتبار بشرط لایی از آن که همان فصل است از سنخ مفاهیم فلسفی است، نه ماهوی. در این مقاله نشان داده می شود که فصل چگونه از جایگاه منطقی به جایگاه اصیل خود در فلسفه راه می یابد و از عوارض ذاتی وجود بما هو وجود می شود.
بررسی انتقادی نظریه وحدت انگاری دوساحتی صدرایی با تکیه بر مفاد آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث وحدت انگاری یا دوانگاری نفس و بدن مورد توجه اندیشمندان بوده و هست. صدرالمتألهین با اینکه برای نفس به دو ساحت قائل است، ولی بر وحدت نفس و بدن تأکید می ورزد؛ البته نه به این معنا که دو جوهر مستقل با یکدیگر متحد شوند، بلکه نفس انسانی، موجود دارای مراتبی است که به لحاظ مرتبه نازله اش، بدن و به لحاظ مراتب عالیه اش نفس است. براین اساس نظریه ایشان را می توان نظریه وحدت انگاری دوساحتی نامید. این در حالی است که مفاد آیات و روایات را نمی توان آن گونه که موردنظر صدرا است با دیدگاه وی سازگار دانست؛ زیرا آیات دال بر آفرینش انسان از مبدئی مادی و به صورت تدریجی هرچند در نظر ابتدایی با نظریه وی سازگار است، ولی اثبات دلالت آن بر این معنا مشکل است. در مقابل آیات و روایات فراوانی وجود دارد که بر دوگانگی نفس و بدن صراحت دارند.
ارزیابی و نقد برهان اجماع عام بر اثبات وجود خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برهان اجماع عام استدلالی عامه پسند است که بر پایه اعتقاد عموم انسان ها به وجود خداوند بنا شده است. گرچه به نظر می رسد این استدلال قوت و استحکام سایر براهین را ندارد، اما تا حد بسیاری موجه و پذیرفتنی است. شواهد فراوانی نشان می دهد که اکثریت انسان ها به وجود موجودی فراطبیعی اعتقاد دارند؛ تا جایی که بسیاری از فلاسفه و متکلمان از توافق همگانی و مشترک انسان ها به عنوان تأیید و پشتوانه برخی از نظرات و باورها استفاده کرده اند و متداول ترین اموری که، با این شیوه اثبات شده اند، «وجود خداوند» و «جاودانگی روح انسان» هستند. این پژوهش در پی پاسخ گویی به این پرسش هاست: تقریرهای این برهان علاوه بر توافق عام در اعتقاد به وجود خدا، چگونه بر خداشناسی و خداگرایی فطری تأکید دارند؟ چه شبهه هایی بر خود برهان و تقریرهای آن وارد شده است؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که این برهان دو تقریر مشخص با روایت های متعدد دارد که هر کدام به نوعی به همگانی بودن اعتقاد به خداوند و خداگرایی فطری بشر تکیه زده اند. اگرچه اشکال هایی چون انکار عمومیت، رد فطری بودن برهان، اتکا به تمثیل و شبهه شرک و بت پرستی به این برهان وارد شده، ولی هر کدام به نوعی پاسخ داده شده و مورد بررسی قرار گرفته اند.
جسمانیت سراى جاویدان از منظر قرآن و فیلسوفان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس نص صریح قرآن، سرای آخرت از ویژگی های جسمانی نیز برخوردار است؛ ولی در میان متفکران و فیلسوفان مسلمان، در این باره دیدگاه هایی با گونه های گوناگون ارائه شده است؛ دیدگاهی آخرت را صرفاً روحانی می داند، برخی آن را جسمانی محض می پندارند. در این میان کسانی سرای جاویدان را هم جسمانى و هم روحانى می دانند، به باور برخى بدن آن سرا بدن مثالى است و برخى دیگر از بدن مادى عنصرى سخن رانده اند و بعضی دیگر به وجود بدن جسمانى غیرمادى رأى داده اند. در راستاى این بحث، از تفاوت هاى بدن دنیوى و اخروى سخن به میان آمده است. صاحبان این دیدگاه ها چه بسا به آیات قرآنى نیز استناد جسته اند. در این نوشتار پس از گزارش این دیدگاه های متنوع، و نقد و بررسی آنها، دیدگاه صواب تبیین شده است .
تحلیل فلسفی آزادی در دانش های ارزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آزادی در دانش های ارزشی به امری اشاره دارد که خود فعل انسانی است و قابلیت ارزش گذاری دارد. آزادی از مفاهیم مهم و عموماَ از ارزش های پرمنازعه در دانش های ارزشی است که تحلیل آن تأثیر فراوانی در استدلال های ارزشی خواهد داشت. مفهوم آزادی از سنخ معقولات ثانیه فلسفی و مفاهیم انتزاعی است که در نسبت سنجی و مقایسه به دست می آید. در فهم آزادی توجه به شش مؤلفه ضروری است: 1. فعلِ فاعل، 2. نبود مانع بیرونی یا اکراه، 3. فراهم بودن شرایط لازم در جامعه یا نبود اضطرار، 4. نبود مداخله در عوامل درونی یا اغوا، 5. فراهم بودن عوامل درونی لازم از طریق آموزش و تربیت، 6. پذیرش و توجه به غایات و خیرات انسانی در استدلال های اخلاقی.
تعریف عام و خاص زیبایی، ناظر بر حقیقت هستی شناختی آن مبتنی بر آرای صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله پیش رو این مسئله به بحث گذاشته شده که چگونه می توان تعریف واحدی از زیبایی ارائه کرد که اتصاف وجودات امکانی و وجود واجب تعالی بدان منعی نداشته باشد؟ نویسندگان تلاش کرده اند با ایده گرفتن از روش «تحلیل مفهومی» شیخ اشراق و با استناد بر آرای هستی شناختی صدرالمتألهین، تعریفی عام از زیبایی ارائه کند؛ به نحوی که هم وجود واجب و هم موجودات امکانی را دربر گیرد. زیبایی مبتنی بر تشکیک خاصی وجود عبارت است از: «تحقق نحوه وجودِ کمالی در صورت»، و بر پایه وحدت شخصی وجود عبارت است از «نحوه تجلی یا ظهور کمالات وجود مطلق در صورت». با اضافه کردن قیوداتی به تعریف یادشده، می توان تعاریف اختصاصی از زیبایی نیز ارائه کرد. نویسندگان جهت دستیابی به تعاریف عام و خاص یادشده با انکار مستدل حیثیت ماهوی برای زیبایی، حیثیت وجودی را برای آن ثابت دانسته است و در ادامه به تحلیل و استخراج مفاهیم فلسفی پرداخته اند که بیانگر نسبت وجود و زیبایی هستند.