مقالات
حوزه های تخصصی:
خنجی از مورخان رسمی بود که علاوه بر گزارش احوال سلاطین، پرداختن به مسائل اجتماعی نیز در آثارش مشهود است؛ اما طرح این مسائل در آثار او ذیل تاریخ حکومت و آمیخته با نگرش های فقهی-حقوقی بود که وجه تمایز او نسبت به دیگر مورخان هم عصرش است. هدف این مقاله آن است که با روش توصیفی-تحلیلی برجسته ترین موضوعات اجتماعی مدنظر خنجی را تا حد امکان در سه اثر تاریخی اش – عالم آرای امینی، مهمان نامه بخارا و سلوک الملوک وا کاود.
مناسبات سیاسی و تجاری ایران و آلمان در جنگ جهانی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی میزان و سطح روابط سیاسی و تجاری ایران و آلمان در سالهای جنگ جهانی دوم و عواملی که تحت تاثیر این روابط منجر به ایجاد تنش میان دولت ایران و متفقین گردید، مساله پژوهش حاضر می باشد. این پژوهش در راستای پاسخ به این سوال که روابط سیاسی و اقتصادی ایران و آلمان در این دوران تحت تأثیر چه عواملی صورت گرفت، انجام شده است. دست آوردهای پژوهش حاکی از آن است که نتیجه ی رقابت استعمارگران روس و انگلیس در ایران و تمایل رضاشاه به دیکتاتوری به ویژه بعد از روی کار آمدن هیتلر در آلمان موجبات نزدیکی رضاشاه با دولت آلمان را فراهم آورد. اما به کار نگرفتن سیاست درست در مقابل همسایه های شمالی و جنوبی کشور(شوروی و انگلستان) بهانه ی لازم را به این دولتها برای اشغال ایران را داد. این پژوهش سعی دارد با روش توصیفی–تحلیلی وکتابخانه ای، مناسبات سیاسی و تجاری ایران و آلمان در جنگ جهانی دوم را بررسی نماید.
نقش بانوان جوانشیری قراباغ در دربار فتحعلی شاه قاجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاندان ترک جوانشیر با قدرت گیری در منطقه روابط دوگانه در گرایش به ایران و روس را در پیش گرفتند. فتحعلیشاه برای تحکیم روابط، با دختر خان جوانشیر ازدواج کرد. این وصلت مانع از آن نشد تا رفتار سیاسی جوانشیریان نسبت به حکومت ایران تحکیم شود. آغابیگم آغا شاعر و آگاه به تمدن جدید همسر فتحعلیشاه شد.این ازدواج در بعد خصوصی و عاطفی ناموفق اما موجب نفوذ جوانشیریان و قراباغیان در ساختار قدرت ایران شد. این مقاله براساس روش تحلیل تاریخی به تشریح وتفسیر نقش بانوان جوانشیری در حرمسرای قاجاری و بعد در قدرت ایران پرداخته است. این ازدواج به ایجاد شبکه قراباغیان در دربار قاجار انجامید که از نقش های دیوانی و دیپلماتیک، قضایی تا رفتارهای توطئه آمیز برعهده گرفتند.ازدواج های دیگر بانوان جوانشیری با دیگر شاهزادگان نیز این شبکه را تقویت کرد. شبکه قراباغیان واسطه محلی و منطقه ای مهمی برای ارتباط سیاسی و تجاری با روس ها و قفقاز شدند. این شبکه که ریشه در حرمسرا داشت با شبکه نظامی و امنیتی، شبکه تجاری و دیوانی تکمیل شد.
مورخان و روایت آنان از نخستین مواجهه های شاه- قزلباش در تاریخنگاری صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روایت مورخان دوره ی صفویه از نخستین مواجهه ی شاه- قزلباش در دوره ی شاه طهماسب، روایتی ست نسبتا واقع گرایانه و البته نه چندان صریح از افول زودهنگام یک ساختار مقدس در یک صورت بندی غیر تقدس گرایانه. بنابراین هر چه از مرحله ی جنبش اولیه ی صفویان فاصله میگیریم روایت مورخان از محتوایی تقدس گرایانه، به جانب نوعی واقع گرایی معطوف می شود. بر اساس این، روایت مورخان از نخستین مواجهه شاه- قزلباش از دو منظر روش شناختی و محتوایی، قابل تامل است. از نظر روش شناختی، اگر چه روایت این مورخان ماهیتی نسبتا توصیفی دارد اما کمتر به جانب تقدس گرایی معطوف می شود. از نظر محتوایی این بازخوانی، تاکیدی ست بر افول جایگاه مریدی امرای قزلباش تحت تاثیر مطالبه گری فزاینده ی اقتصادی و عطش سیاسی روزافزون آنان، تاکید بر نقش آن ها در به چالش کشیدن زود هنگام الوهیت نهاد شاهی و در نهایت نیز برساختن چهره ای قهرمانانه از شاه به عنوان پیروز نهایی این جدال. این پژوهش در صدد است به روشی توصیفی- تحلیلی، عناصر شکل دهنده روایت مورخان از نخستین مواجهه ی شاه- قزلباش در ابتدای عصر شاه طهماسب را مورد واکاوی قرار دهد.
نسبت دو گفتمان تفسیری شیعی در اواسط سده دوم هجری؛ طیف مفضل و غالیان تندرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش های مربوط به اندیشه های تفسیری و تاریخ تفسیر یکی از حوزه های شناخته شده در مطالعات قرآنی و تفسیری است. با این حال، توجه به تاریخ شکل گیری انگاره تفسیر باطن و رابطه آن با گرایش های تفسیری غالیانه و باطنی در حوزه تشیع کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در دوره امام صادق (ع) و در ادامه آن اواسط سده دوم هجری، گفتمان تفسیری جریان غالیان رادیکال(تندرو) شکل می گیرد. با این حال، بررسی ها نشان می دهد که از لحاظ تاریخی تمایز جدی میان طیف مفضّل و غلات رادیکالی همچون ابوالخطالب و به تبع آن گفتمان تفسیری آنها وجود داشت. این پژوهش با کاربست رویکرد تاریخ انگاره و اندیشه در مطالعات اسلامی، در پی آن است تا بررسی کند با گذار به عصر امام صادق (ع) و نزدیک شدن به اواسط سده دوم هجری، چه نسبتی میان گرایش تفسیری طیف مفضل و غالیان رادیکال وجود داشت. این بررسی براساس واکاوی دقیق و تفصیلی تطور گرایش تفسیری طیف مفضل در عصر امام صادق (ع) صورت خواهد گرفت.
آداب جانقی در آینه متون دستورنامه های درباری دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصویری که از ساختار حکومتی نظام های سلطنتی ایران در بخش عمده ایی از رسالات و بررسی های تاریخی وجود دارد، سیمای یک «نظام سلطنتی سلسله مراتبی مطلقه» است که همه چیز در آن در نهایت از تصمیمات شخصی فرد حاکم سرچشمه می گیرد. با این وجود در میان اسناد و متون تاریخی با شواهد متعددی دال بر وجود نهادهای مشورتی و یا آداب و سنن مشورت روبه رو می شویم که تصویر دیگری از نظام تصمیم گیری در دربارهای ایرانی ارائه می دهد. یکی از این نهادهای مشورتی که با توجه به دستورنامه های آداب درباری موجود در دربار صفوی وجود داشته و حتی تشکیل جلسات آن با آداب و تشریفات به خصوصی بوده، «مجمع امرای جانقی» است. در این مقاله نخست به پیشینه تاریخی سنت «جانقی» در دوره صفوی و نحوه شکل گیری آن پرداخته و پس از توصیف ساختار، ارکان و حوزه اختیارات «مجمع امرای جانقی» به آداب برگزاری جلسات این مجمع با توجه گزارشات موجود در دستورنامه های آداب درباری به جای مانده از دوره صفوی می پردازیم.
فردوسی و بسترسازی نظری برای قدرت یابی نهاد وزارت در قرون میانه تاریخ ایران (قرون پنجم تا نهم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اوج گیری قدرت نهاد وزارت در تاریخ میانه ی ایران، به ویژه از اوایل دوره ی سلجوقی،بدون نوعی بسترسازی پیشینی، به دشواری ممکن و قابل دوام بود. فردوسی را باید در شمار یکی از نخستین کسانی دانست که در این زمینه تاثیر بسزایی داشت. پرسش این است که شاهنامه چه تاثیری بر فراهم آمدن یک بستر نظری برای اوج گیری و تثبیت قدرت نهاد وزارت در قرون میانه ی تاریخ ایران داشت؟. فردوسی که در پی حفظ هویت ایرانی و نیز تجدید حیات ساختار سیاسی ایران باستان بعنوان بدیل مناسبِ سامان سیاسیِ مستقرِ زمانه ی خود بود، در شاهنامه و به ویژه در بخش تاریخی آن-با توجه به عدم وجود شاهانِ خردمندِ عصر اسطوره ای-، وزیر را شخصیت اصلی این بخش نمایانده،با برکشیدن بزرگمهر بعنوان یک حکیم/وزیر و قائل شدن خصائص ویژه برای او، ارجی ویژه برای این نهاد قائل شد که این امر،پس از فردوسی و با توجه به نفوذ عام شاهنامه، با تبدیل شدن بزرگمهر به نماد نهاد وزارت، توانست همچون یک بستر نظری مناسب در جهت ترقی و تثبیت قدرت این نهاد به کار رود.