فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۶۳۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
کنکاشی در وضعیت معیشتی مناطق شهری استان مازندران «سیاهی فقر در لابلای برگهای سبز»
حوزه های تخصصی:
نابرابریهای صنعتی در استانهای مختلف ایران
حوزه های تخصصی:
تبیین سطوح امنیت در محلات شهری بر مبنای شاخص های روشنایی شبانه با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی معکوس (نمونه موردی شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش آمار بی رویه جرم وجنایت در سطح جهان،جامعه بشری را از لحاظ اقتصادی،اجتماعی ،فرهنگی ،امنیتی به شدت تهدید می کند.از این رو در این پژوهش تاثیر عوامل و شاخصهای روشنایی و نورپردازی فضاهای شهری ، بر امنیت محلات مورد مطالعه قرار گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش ، تحلیلی - توصیفی است و عمده داده های پژوهش از طریق مشاهده و برداشت میدانی در محدوده محلات شهری بدست آمده اند.برای رتبه بندی سطوح امنیت شش شاخص ،روشنایی معابر اصلی،میزان مصرف انرژی برای روشنایی معابر،روشنایی کوچه ها و پیاده راهها،روشنایی ناشی از نشانه های شهری، روشنایی پارکها و نورپردازی جلوخانها مورد بررسی قرار گرفت . سپس با استفاده از مدل وزن دهی آنتروپی ضریب تاثیر هر یک ازپارامترها در کیفیت امنیت محله محاسبه و با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی معکوس سطوح کیفی هر محله و سطح ایده ال مشخص شد.بر اساس این مطالعات از شاخصهای بررسی شده شاخصهای، روشنایی معابر فرعی و پیاده راهها و همچنین شاخص روشنایی ناشی از نشانه های شهری بالاترین و شاخص میزان مصرف انرژی برای روشنایی معابرپایین ترین ضریب تاثیر را به خود اختصاص دادند.
بررسی وضعیت اشتغال در بخشهای مختلف اقتصادی استان کرمان تحلیل بخش اقتصاد زیرزمینی (عوامل مؤثر ، آثار و نتایج آن و ارائه پیشنهاد)
حوزه های تخصصی:
راهکارهای علمی درآمد زایی پایدار برای صندوق های سرمایه گذاری شهرداری؛ بخش اول: مشارکت در کشاورزی و صنعت
حوزه های تخصصی:
مقایسه شاخص های تأثیرگذار در طبقه بندی پروژه های شهری شهرداری تهران با سایر شهرهای منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدون شک، نحوه و چگونگی تأمین منابع مالی برای پروژه های مورد نظر در هر سطح از نهادهای موجود، به ویژگی های آن پروژه بستگی دارد؛ از این رو شاخص ها و استانداردهای تعریف شده و به کار گرفته شده باید با خصوصیات و ویژگی های هر پروژه، تناسب و همپوشانی داشته باشند. در واقع هر پروژه با توجه به ویژگی های آن، طبقه بندی و براساس این معیار، ابزارهای مالی متناسب با آن تعیین می شود. در این مقاله، پروژه های شهری، طبقه بندی شده و نیز عوامل مؤثر بر این طبقه بندی در پروژه های شهری، شناسایی شده اند و از این نظر، شهرداری تهران با چند شهر بزرگ، مقایسه می شود. برای بررسی این موضوع با توجه به تفکیک انواع پروژه های شهرداری به مأموریت های مختلف، با استفاده از تحلیل ANOVA، به بررسی برابری تأمین مالی خارجی پروژه های شهری با مأموریت های حمل ونقل، خدمات شهری و سایر مأموریت ها پرداخته شده است.
با شناسایی بهتر و تأکید بر ویژگی های پروژه های شهری شهرداری تهران و مقایسه آن با سایر شهرهای منتخب جهان؛ از جمله سئول، شانگهای، کوالالامپور، نیویورک، لندن، استانبول می توان به تأمین مالی بهتر برای پروژه های شهری شهرداری تهران دست یافت. با توجه به نتایج به دست آمده، در تهران فرض برابر بودن میزان تأمین مالی خارجی پروژه های شهرداری ها با مأموریت خدمات شهری در شهر تهران با سایر شهرهای مورد نظر رد نمی شود.
تعیین عوامل مؤثر بر انتخاب مکان واحدهای مسکونی با استفاده از مدل انتخاب گسسته (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصمیم گیری مناسب برای انتخاب مکان واحدهای مسکونی توسط مدیران شهرها، شرکت های ساخت و ساز مسکن، مراکز تفریحی و آموزشی، مستلزم شناخت ترجیحات خانوارها در این حوزه است. هدف این مقاله، بررسی عوامل مؤثر بر انتخاب مکان مسکونی و اندازه گیری میزان اثرگذاری این عوامل بر احتمال انتخاب می باشد. برای این منظور، از مدل انتخاب گسسته لاجیت چندجمله ای، استفاده شد و مناطق شهر، براساس ارزش معاملاتی املاک محلات، دسته بندی و از طبقه ها به صورت تصادفی، براساس تراکم مسکونی و در کل از 383 خانوار، نمونه گیری شد. نتایج نشان دادند ویژگی های اقتصادی خانوار، از جمله درآمد، قیمت و اجاره بهای واحد مسکونی، بعد خانوار، ویلایی یا آپارتمانی بودن، دسترسی مراکز تفریحی و آموزشی، زمان و هزینه های رفت وآمد، از عوامل تعیین کننده هستند. براساس یافته های این تحقیق اثبات شد که رفتار و ترجیحات خانوارهای محلات مختلف، یکسان نمی باشد؛ برای مثال افزایش قیمت و اجاره بها در محلات با ارزش معاملاتی پایین، اثر منفی بر انتخاب داشته، ولی در محلات با ارزش بالاتر، به عنوان بهبود کیفیت واحد مسکونی، تلقی شده و احتمال انتخاب، افزایش یافته است، همچنین گرایش به واحدهای آپارتمانی در محلات با ارزش بالا، بیشتر از محلات ارزان قیمت می باشد. توجه به تفاوت های رفتاری خانوارها در انتخاب واحدهای مسکونی در محلات مختلف توسط ذی نفعان، ذی نفوذان و ذی ربطان، بسیار مهم است.
تحلیلی از وضعیت توزیع درآمد (هزینه) در استان اصفهان (1368-1372)
حوزه های تخصصی:
سیاستهای تعدیل اقتصادی در ایران از سال 1368 به مورد اجرا درآمد که عمدتاً شامل حذف یارانهها، کاهش کسر بودجه دولت، و خصوصیسازی اقتصاد بود. این برنامهها، گذشته از اثرگذاری بر متغیرهای اقتصادی کلان در چهارچوب هدفهای کلی، رفع عدم تعادلهای داخلی و خارجی و ایجاد زمینههای لازم برای رشد اقتصادی مستمر، توزیع درآمد در کوتاهمدت و میانمدت را به طور اجتنابناپذیر تحت تأثیر قرار میدهند. به استناد متون موجود، آثار برنامههای تعدیل بر توزیع درآمد به ویژه قشرهای فقیر، نزاع برانگیزترین جنبه آثار گوناگون این برنامهها را تشکیل میدهد. به همین دلیل، قابلیت پذیرش سیاسی و امکان موفقیت تداوم این برنامهها در آینده بستگی به ماهیت این اثرها دارد. بررسی آثار توزیعی ناشی از این سیاستها نقش محوری را در این پژوهش به عهده دارد. ارزیابی وضعیت هزینههای مصرفی مناطق شهری و روستایی استان اصفهان طی دوره 1368 – 1372 (سالهای برنامه اول جمهوری اسلامی ایران) ما را به نتایج احتمالی زیر رهنمون میگردد. از این که انواع هزینههای مصرفی طی این دوره افزایش یافته میتوان نتیجه گرفت که احتمالاً وجود شرایط تورمی ناشی از سیاستهای اجرایی یکی از عوامل اصلی این افزایش بوده و این شرایط تورمی موجب افزایش شکاف طبقاتی شده است. در مناطق شهری، افزایش هزینه با بدتر شدن وضعیت تغذیهای همراه بوده است. به این مفهوم که میزان و میدان اثر شرایط تورمی در مناطق شهری استان اصفهان گستردهتر میباشد. شاید دلیل آن، وابستگی بیشتر این مناطق به نظامهای حمایتی دولت است که طی این دوره کم رنگتر شده است. اطلاعات مربوط به سطح کلان نیز مؤید آثار نامساعد اعمال سیاستهای تعدیل بر شرایط اقتصادی و به ویژه وضعیت تغذیهای ساکنان اصفهان میباشد. زیرا رفتار شهروندان اصفهانی نیز از کارکرد متغیرهای کلان متأثر بوده است، به این ترتیب که روند افزایش هزینههای مصرفی در الگوی مصرفی آنان با روند افزایش هزینههای مصرفی در سطح کلان هماهنگ میباشد. نتایج پژوهش تحقیق نشان میدهد که به دلیل وجود نظام حمایتی حاکم، در حالی که هزینههای خوراکی به شکل نسبتاً متوازنی توزیع شده است، توزیعی هزینههای غیرخوراکی بادوام کاملاً نامتوازن است.
بررسی شهرک های صنعتی در استان اصفهان
حوزه های تخصصی:
تدوین الگوی اثربخش انتقال یادگیری در راستای بازگشت سرمایه در توسعه منابع انسانی با تأکید بر مدیریت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان ها، سالانه مبالغ سنگینی را به منظور بهبود عملکرد کارکنان خود در زمینه آموزش و یادگیری، سرمایه گذاری می کنند. با وجود توجه بسیار زیاد، به آموزش و برنامه های آموزشی، مطالعات انجام شده، حاکی از آن هستند که بسیاری از این برنامه ها، اثربخشی لازم را از حیث انتقال یادگیری ندارند و انتقال مهارت های آموخته شده به محیط کار به عنوان یکی از مهم ترین شاخص های اثربخشی برنامه های آموزشی، به میزان بسیار اندکی صورت گرفته و نرخ بازگشت سرمایه حاصل شده برای آنها بسیار کم می باشد. لذا آگاهی از عوامل زمینه ساز یا مانع انتقال آموخته ها به محیط کاری و به تبع آن، بازگشت سرمایه در منابع انسانی، برای سازمان ها به ویژه بانک ها و شهرداری ها بسیار حائز اهمیت است. از این رو، در این پژوهش، به بررسی مدل ها و پژوهش های موجود در خصوص انتقال یادگیری، پرداخته شد و یک الگوی اثربخش انتقال یادگیری در راستای بازگشت سرمایه در توسعه منابع انسانی با تأکید بر مدیریت شهری، ارائه گردید. نتایج پژوهش نشان داد که عمده ترین عوامل انتقال آموخته ها از محیط آموزشی به محیط کار شامل عوامل فردی و سازمانی می باشد. عوامل فردی، عواملی هستند که بر کاربرد دانش و مهارت کسب شده از محیط آموزشی در محیط کار، تأثیر می گذارند و شامل: انگیزش، نگرش، خودکارآمدی و ویژگی های شخصیتی می باشد. همچنین عوامل سازمانی، عواملی هستند که مربوط به محیط کاری هستند و انتقال یادگیری و کاربرد آنچه در دوره های آموزشی آموخته می شوند را تحت تأثیر قرار می دهند و شامل: فرصت کاربرد، حمایت، پاسخگویی، کارراهه، جو سازمانی و پیامدهای فردی می باشد.
بازار مرزی و مناطق روستایی: بررسی نقش و جایگاه روستاییان در بازار مرزی شهرستان بانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در پی بررسی نقش روستاییان در شکل گیری بازار مرزی شهر بانه و جایگاه آنان در شبکة روابط بازار مرزی است. شناخت زمینه ها و بسترهای شکوفایی دادوستد مرزی به منظور شناخت موقعیت روستانشینی در این شهر از اهداف این مطالعه است. برای بررسی این موضوع از روش کیفی و تکنیک های مصاحبه، مشاهده و بررسی اسناد استفاده شد. موضوع در دو بخش بررسی نحوة تعامل و ارتباطات کنشگران روستایی با آن سوی مرز و جایگاه آنان در بازار بانه؛ و ترسیم تغییرات ایجادشده در مناطق روستایی درنتیجة حضور روستاییان در بازار بررسی شد. براساس نتایج به دست آمده، شکل گیری و رونق فعالیت های بازار، فرایندی تاریخمند است و ریشه در کنش ها و پیوندهای اجتماعی، فرهنگی و خویشاوندی ساکنان دو سوی مرز دارد. روستاییان به عنوان خط مقدم ارتباطات بین مرزی در شکل گیری این بازار اهمیت بسیاری دارند و توانسته اند در بخش های مختلف بازار نظیر واردات کالا، مغازه داری، ضمانتچی گری، کول بری و باربری جایگاهی پیدا کنند هرچند که بسیاری از آنان بخش های فرودست بازار را اشغال کرده اند. چنین وضعیتی موجب شده است که بازار بانه نوعی ترکیب شهری- روستایی بیابد. به دلیل این حضور چشمگیر در فعالیت های بازار، تغییراتی در شیوة معیشت روستاییان و میزان روستانشینی به ویژه از دهة 1380 به بعد ایجاد شده است. در سال 1390 صرفاً 16 درصد از شاغلان در بخش کشاورزی اشتغال داشتند و حجم بالایی از مهاجرت روستاییان به شهر در این دوره صورت گرفته است.
مشکلات و مسائل نظام مالی شهرداری ها
حوزه های تخصصی:
تحلیل فضایی سطوح برخورداری مناطق کلانشهر تهران از منظر اقتصاد شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر، توزیع فضایی متعادل خدمات و شاخص های اقتصادی و اجتماعی، یکی از مشکلات مدیریت شهری در پاسخ گویی به شهروندان است. رشد و گسترش کالبدی کلان شهر تهران و عدم توزیع امکانات و خدمات شهری متناسب و هماهنگ با آن، یکی از عوامل شکل گیری نابرابری در میان مناطق این شهر می باشد. لذا هدف این پژوهش، ارزیابی و تحلیل سطوح برخورداری مناطق کلان شهر تهران، از لحاظ برخورداری از شاخص های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، فرهنگی، خدماتی و تفریحی است. برای تحلیل فضایی وضعیت عدالت در کلان شهر تهران، ابتدا با مدل تحلیل عاملی نوع R، شاخص های پژوهش به چهار عامل اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و فرهنگی- تفریحی، بارگذاری شد و سپس با توجه به امتیاز عاملی هر یک از شاخص ها، مناطق 22 گانه کلان شهر تهران با بهره گیری از مدل ترکیبی توسعه انسانی و تحلیل خوشه ای، سطح بندی شدند. نتایج پژوهش، حاکی از این هستند که از مجموع 22 منطقه کلان شهر تهران، منطقه 6 بالاترین درجه توسعه را به میزان 95/0 دارا می باشد و مناطق 3، 1، 2 و 7 مناطق نیمه برخوردار هستند. به طور کلی 55/4 درصد مناطق کلان شهر تهران، از لحاظ برخورداری از شاخص های تلفیقی، برخوردار، 18/18درصد، منطقه نیمه برخوردار و 27/77 درصد دیگر، محروم هستند.
تدوین راهبردهای مدیریتی برای توسعه ساختمان های سبز (مطالعه موردی: منطقه 1 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی برای بالا بردن استانداردهای محیط زیست در کلان شهرها، اصلی ترین معضل پژوهشگران در سال های اخیر و یکی از ارکان توسعه پایدار می باشد. یکی از راهکارهای ارائه شده به منظور ارتقای کیفیت محیط زیست در محدوده های شهری، معماری و ساختمان سازی همگام با محیط زیست است. این ایده، علاوه بر کارکرد اقتصادی در صرفه جویی منابع انرژی، دارای تأثیرات محیط زیستی مطلوبی نیز می باشد. در این مطالعه سعی شده با استفاده از تحلیل SWOT، موقعیت استراتژیک توسعه ساختمان سازی همگام با محیط زیست (ساختمان های سبز) در شهرداری تهران مشخص شود. براساس نتایج به دست آمده از این تحقیق، موقعیت استراتژیک در رابطه با توسعه ساختمان سازی همگام با محیط زیست در سطح منطقه یک شهرداری تهران، محافظه کارانه می باشد؛ بنابراین با استفاده از فرصت های پیش رو، هفت استراتژی به منظور از بین بردن ضعف های موجود، پیشنهاد شدند. مهم ترین استراتژی های مدیریتی برای توسعه ساختمان سازی همگام با محیط زیست، جذب سرمایه گذاری های بین المللی از نهادهای فعال محیط زیست به منظور کاهش هزینه های اولیه، تشویق افراد سرمایه دار به منظور بالا بردن تمایل عموم افراد جامعه به سرمایه گذاری و همچنین الزام به احداث ساختمان های سبز از سوی نهادهای سرمایه دار دولتی (بانک ها) به منظور تحریک جامعه می باشند.
سطح بندی مشارکت های شهروندی محله مدار در نظام مدیریت شهری (مطالعه موردی: شهربوکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به افزایش جمعیت شهرنشین در چند دهه گذشته، چنانچه بخواهیم در توسعه شهرها، پاسخگوی احتیاجات امروزی و سهم نسل های آینده از منابع باشیم، باید اداره شهرها را بر پایه مشارکت آگاهانه شهروندان برنامه ریزی کنیم. یکی از این زمینه ها، مشارکت های شهروندی محله مدار در نظام مدیریت شهری می باشد که هدف اصلی تدوین این مقاله است. روش پژوهش، توصیفی، تحلیلی و پیمایشی می باشد و برای جمع آوری داده ها از ابزار مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است که ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده برای پایایی آن 86/0 و روایی آن از طریق پرسش از اساتید، مثبت ارزیابی شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک ویکور استفاده شده است. این مدل برای ارزیابی گزینه هایی به کار می رود که هم زمان به یک اولویتبندی در معیارها دست می زنند و در نهایت مبنایی برای نتیجه گیری های آتی قرار می گیرند. جامعه آماری، جمعیت شهر بوکان در سرشماری 1390 (171773 نفر) می باشد. نمونه آماری با توجه به فرمول کوکران 383 نفر محاسبه گردید که جهت کاهش خطا 400 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. نتایج حاصل نشان می دهد که شهروندان از میزان مشارکت در سطح محلات سکونت خود راضی نیستند که این نشان دهنده عدم مشارکت مردم در کارهای صورت گرفته در محدوده محله خود است. همچنین نقش نهادها (سازمان های غیردولتی، شوراها و انجمن ها) در سطح دوم نارضایتی شهروندان قرار دارد. سطح نهایی نارضایتی ها در گروه مدیریت شهری می باشد که با توجه به امتیازات اخذ شده در مدل، رضایت نسبی شهروندان از عملکرد مدیران شهری را نشان می دهند. به دلیل اینکه در این مقاله، بیشتر به میزان مشارکت شهروندان در اداره محله خود پرداخته شده است، عملکرد یا عدم عملکرد مدیران شهری نمی تواند نشان دهنده شهری بهینه باشد؛ بنابراین، با ایجاد نهادهای مختلف در سطح محله می توان ارتباط پایداری بین ساکنان محلات و مدیران شهری (شورا و شهرداری) برقرار کرد.