خوابنامه ها، یکی از انواع متون ادبی هستند که گاه در قالب تعبیر خواب و زمانی به صورت شرح یک خواب نگاشته شده اند. یکی از دوره های تاریخی در خور توجه از بعد خوابنامه نویسی، عصر قاجاریه است. خوابنامه های عصر قاجار، مضامین انتقادی، سیاسی و اجتماعی را در خود جای داده اند. در میان این خوابنامه ها می توان به آثاری چون خلسه ی اعتماد السطنه، رؤیای صادقه ی سید جمال الدین واعظ اصفهانی، رؤیای صادقه محمد حسن تاجر کاشانی و خواب شگفت از ملافتحعلی اصفهانی اشاره کرد. مقاله ی حاضر که بر مبنای تحقیقات تاریخی ساماندهی شده و به شیوه ی توصیفی-تحلیلی به پرسش های پژوهش که دلایل رویکرد نویسندگان به قالب خوابنامه نویسی و وجوه اشتراک و تمایز خوابنامه ها است پاسخ دهد. دستاورد های این بررسی نشان می دهد که به رغم وجود برخی تفاوت ها و اختلاف نظر های جزئی نویسندگان خوابنامه ها، صبغه ی انتقادی داشته و ضمن به چالش کشیدن نظم سیاسی- اجتماعی عصر خویش، مروج افکار نوگرایانه بوده اند. این نویسندگان برای مصونیت از فضای استبدادی نظرات انتقادی خویش را در قالب خواب مطرح نموده اند.
تأسیس رشتة تاریخ در نظام دانشگاهی ایران اگرچه هم چون الگوی اروپایی اش، از حیث دست یابی به اطلاعات و داده های تاریخی مشکل نداشت، برخلاف آن از همان ابتدا با مسائل متعددی در عرصة نظری و اصول و قواعد عملی مبتنی بر آن، در تاریخ پژوهی و تولید دانش تاریخ، روبه رو شد. عبدالحسین زرین کوب با درک این مسئله و طرح سؤال از فایده و کارکرد تاریخ، بر آن شد تا با دادن پاسخ های نظری مناسب و تحکیم اساس نظری و فکری آن و مطرح کردن روش مناسب در پژوهش تاریخی، جایگاهی رفیع برای تاریخ و تاریخ پژوهی فراهم سازد. یافته های این تحقیق بر اساس روش تحلیل گفتار نشان می دهد که پرسش های فلسفی زرین کوب دربارة تاریخ، نه تنها پاسخ های درخور و مناسب نیافتند، بلکه اصول و قواعد عملی منتج از آن ها نیز در تاریخ پژوهی وی حضور اصیل و شایسته ای نداشتند و درنتیجه در تاریخ پژوهی وی شکافی عمیق میان نظر و عمل پدیدار شد.