فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۴۱ تا ۱٬۵۶۰ مورد از کل ۷٬۷۲۴ مورد.
جایگاه مجلس شورای ملی در ساختار سیاسی حکومت پهلوی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله ای که تحقیق حاضر را به پیش می برد، تبیین این سؤال است که چرا تحوّلات سیاسی درونی و بیرونی پس از شهریور1320 که همزمان با آغاز به کار مجلس سیزدهم اتّفاق افتاد، به تحوّل بنیادینی که نقش آفرینی نهاد مجلس شورای ملّی در عرصه های مختلف را در پی داشته باشد، منجر نگردید؟ در تحلیل این مسئله، بر این باوریم که تکوین ساختار دولت مطلقه مدرن همراهبا گسترش چندپارگی اجتماعی و تداوم فرهنگ سیاسی سنّتی و پدرسالارانه به عنوان موانع اصلی توسعه سیاسی باعث شده بود که جایگاه بی ثبات و وابسته ای برای نهاد مجلس در اعصار پس از آن نیز رقم بخورد؛ به گونه ای که در دوره تاریخی دهه 1330 نیز به رغم شرایط بحرانی داخلی از جمله تضعیف نقش شاه در رأس هرم قدرت، به دلیل قدرت گیری دیوان سالاری سیاسی و نظامی و سلطه خارجی نیروهای متّفقین، مجلس شورای ملّی امکان اعمال نظارت بر امور و قانون گذاری مطلوب خود را از دست داد. در نتیجه، با وجود تضعیف سلطنت و عدم تسلّط شاه جوان بر امور مملکتی امّا به دلیل منازعات گروه های قدرت داخلی و تضعیف استقلال سرزمینی، شاهد فترت دیگری در عرصه قانون گذاری هستیم و مسائل داخلی و خارجی در این مقطع بر ماهیت و عملکرد نهاد دموکراتیک مجلس سایه سنگینی افکنده اند. بدین ترتیب، نیل به آرمان های مشروطیت در درجه دوم قرار گرفت و باعث شد تا همچنان توجّه و تلاش برای حفظ وجه دموکراتیک و سیاسی مشروطه،متمرکز گردد و سایر ارکان مشروطه، مغفول واقع شده و در نتیجه یکی از مهم ترین ابعاد تبلور مشروطه که تربیت و توسعه فرهنگ سیاسی جامعه جدید بر اساس فرهنگ مشارکتی بود، به تعویق افتاد. همچنین سیر وقایع پس از مشروطه به گونه ای پیش رفت که تلاش برای «حفظ مشروطه و نهاد مجلس قانون گذاری»، جایگزین هرگونه اقدام جهت «توسعه مشروطه» و نهادینه کردن اهداف آن شد و این مسئله، کلید تفسیر تمام وقایع و حوادث پرفراز و نشیب از مشروطه به بعد بوده است. بر اساس تداوم چنین وضعی است که می توان با استناد به منابع و مستندات تاریخی و بررسی ساختار و کارکرد مجالس دهه 1330 که شامل حیات سیاسی و اجتماعی مجالس سیزدهم تا شانزدهم می شود، تحلیل کردکه علی رغم خروج رضاشاه از صحنه سیاسی کشور و ایجاد فضای باز سیاسی در شهریور1320، گرچه تمرکز قدرت از بین رفت و دور تازه تمرکز زدایی در ساختار سیاسی و اجتماعی قدرت آغاز شد امّا این دگرگونی مقطعی به معنای حرکت در مسیر توسعه و غلبه نهادهای سیاسی- اجتماعی جدید همچون مجلس، احزاب و ارگان های اجتماعی بر منظومه قدرت سیاسی نبود زیرا تداوم ساختار و ماهیت نظام سیاسی سنّتی و خیزش نخبگان سیاسی از میان منابع سنّتی قدرت که مهم ترین منبع آن فرهنگ سیاسی سنّتی بود، باعث گردید تا سلطه مطلقه در عصر مشروطه بازتولید گردد که این امر به شکل تقابل ساختار و کنش مجالس دهه 1330 و مراکز موازی قدرت، قابل مشاهده است.
بررسی و نقد راویان اندلسی در منابع روایی امامیه
حوزه های تخصصی:
باوجود جریان ضدشیعی اموی، در منطقه اندلس شیعیان حضور نِسبی، به ویژه در بین بربرهای ساکن این منطقه داشته اند. در منابع تاریخی نام برخی از محدثان، به عنوان فردی شیعی ذکر شده است؛ ازجمله آن ها می توان به حنش بن صنعانی و محمدبن حیون اشاره کرد. در بین منابع روایی امامیه نیز، معاویه بن صالح و محمدبن وضاح به عنوان راویانی اندلسی ذکر شده اند؛ اما، روایتی از آن ها در کتب روایی امامیه نیامده است. بررسی منابع موجود تاریخی و روایی حاکی از آن است که باوجود ذکر نام برخی از راویان شیعی در منطقه اندلس، مستند تاریخی و روایی بر شیعه بودن این افراد وجود ندارد. مقاله حاضر با بررسی شواهد تاریخی و روایی، درصدد نقد گزارش هایی است که حاکی از حضور راویان اندلسی در بین امامیه است. بررسی این مسئله، علاوه بر تبیین امکان یا عدم امکان حضور امامیه در اندلس، وضعیت رجالی افراد مذکور را نیز مشخص می سازد.
میرزا تقی خان کاردار کیانی (معتصم الملک)
حوزه های تخصصی:
باستان شناسی دوران اسلامی، تاریخچه ومفاهیم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱۹
121 - 132
حوزه های تخصصی:
باستان شناسی دوران اسلامی، موضوع مناسب و مورد علاقه در بسیاری از دانشگاه ها و خصوصاً کشورهای اسلامی است که تعلقات عالی آن ها را به تاریخ و فرهنگ برجسته شان نشان می دهد و زمینه فرهنگی مشترکی برای بسیاری از کشورهای اسلامی را بهوجود آورده است. اما در این میان شاید یکی از اصلی ترین مباحث نبود تعریف و رسالتی مشخص برای آن باشد؛ این مقاله سعی دارد ضمن ارائه تاریخچه مطالعات باستان شناسی دوران اسلامی و فراز و نشیب های آن، به بررسی محتوایی و تعاریف پرداخته و رسالت های پیش رو برای این شاخه از باستان شناسی را مورد توجه قرار دهد. باستان شناسی دوران اسلامی علمی است که در آنانواع مختلف فعالیت های پژوهشی موجود در گرایش های دیگر باستان شناسی را در بر می گیرد. در کنار آن نیز باستان شناس دوران اسلامی باید شناخت و توجه کاملی به جهان اسلام و دین و فقه اسلامی داشته باشد و از دستاوردهای علما و فقهای اسلامی و هم چنین مورخان تاریخ اسلام استفاده نماید تا بتواند با نگاهی جامع و کامل به یک اثر فرهنگی بنگرد و آن اثر را در قالب درست خود ببیند؛ تا از این رهگذر بتواند به درک بهتر تمدن اسلامی همیشه جاویدان نایل آید و هدف نهایی از این علم را باید کسب آگاهی و شناختی از انسان دانست که خود قرآن نیز بر آن تأکید دارد.
چالش های فراموش شده و دلالت های آن برای آموزش عالی هنر در نقاشی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنر ایرانی از متن تحولات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی برآمده است. این مطلب خود رابطه ای مستقیم را با فرضیه ای کلی تر که به مسئله ی هویت فرهنگی و چگونگی اقتباس یا انطباق ایده های نو می پردازد، مطرح می کند. ایران به عنوان کشوری با فرهنگی کهن و سنت های غنی، همواره شاهد مواجهه های فرهنگی متفاوت بوده و از آن ها متاثر شده است؛ اما هم زمان نیز قادر به تبادل فرهنگی و حتی ایجاد تأثیر متقابل بر فرهنگ های مهاجم و محصولات آن بوده است. امروزه، اندیشمندان و مصلحان اجتماعی به تکثر فرهنگی برپایه ی حفظ فرهنگ های بومی تمایل دارند. پست مدرنیسم سرنوشت محتوم بشریت است و ما نیز اکنون در سرنوشت خود با دنیای غرب شریک هستیم و ناچاریم در پرتو آن به آینده ی خود بیندیشیم. هم اکنون نیز، در رویارویی با معضلات گسترده ی فرهنگ غرب و تمایل سیطره جویانه ی آن، با وضعیت پیچیده ای روبه روییم و با سهل انگاری، فرصت های بسیاری را برای بررسی تمام جنبه های آن از دست داده ایم.
نقاشی ایرانی به مثابه ی میراث فرهنگی، سرمایه ی نمادین و معنوی ماست که باید آن را در جایگاه خاصش به عنوان میراث معنوی و تجربه ای تاریخی پاس داری کنیم و با بررسی امکانات و ایجاد شرایط انتقال آن به آیندگان بکوشیم.
در این مقاله، با هدف بررسی موقعیت نقاشی ایرانی، به طرح آخرین نظریه ها درباره ی سنت، مدرنیسم و پست مدرنیسم می پردازیم و با توجه به تحولات سریع هنری در غرب، به نظر می رسد برای درک آن ها، بررسی تحولات اندیشه به عنوان متن تاریخی این تحولات، راه گشا باشد.
روش و رویکرد این مطالعه، تحلیلی و شیوه ی گردآوری داده ها اسنادی است. یافته های کیفی نشان می دهند همچنان که مدرنیته به مفهوم گسست از سنت نیست، اقتباس از سنت و فهم نوزایش های آن ممکن و ضروری است. باید درصدد پاسخ های ممکن برای این پرسش اساسی بود که چگونه می توان اندیشه و فرهنگ هنر سنتی را در تلاقی با اندیشه و فرهنگ هنر جهانی، از نو آفرید و گفتمان تازه ای خلق کرد و درنهایت، آموزش عالی هنر برای نیل به آگاهی فرهنگی جامع از مبانی فکری هنر سنتی و مدرن برنامه ریزی کند.
خاندان معزی و گسترش اسلام در شبه قاره هند
حوزه های تخصصی:
اسلام در هند ابتدا به صورت روش های غیرنظامی و به وسیله ی تاجران و بازرگانانی که ما بین شبه قاره هند و شبه جزیره عربستان در رفت وآمد بودند، به صورت مسالمت آمیز اما محدود گسترش یافت. اما گسترش و نشر فرقه های اسلامی به خصوص فقه حنفی که با یورش سلطان محمود به هندوستان آغاز گشته بود، در دوران جانشینان این سلسله یعنی غوریان نیز در این منطقه ادامه یافت و در زمان قدرت گیری سلاطین دهلی من جمله شاهان معزی، سلاطین خلجی، تغلغیه، سلسله ی سادات، لودی و سوری تثبیت گردید. این سلسله های مسلمان که بعد از سلطان معزالدین غوری در شمال هندوستان قدرت را در دست گرفتند، همیشه روابط خود را با خلفای عباسی حفظ کرده و حتی پس از کشته شدن معتصم آخرین خلیفه ی عباسی تا مدت ها نام وی را بر سکه هایشان ضرب می نمودند، و این گونه تمایل خود را برای منطبق شدن با دنیای اسلام نشان می دادند.
اوضاع سیاسی و اقتصادی ولایت گروس در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر خاندانهای حکومتگر ولایت گروس یا بیجار کنونی را در دوره قاجار مورد بررسی قرار میدهد و نقش این خاندانها را در تحولات سیاسی و اقتصادی منطقه ارزیابی میکند. فرضیه مقاله این است که با وصف اینکه گروس ولایتی کوچک در کردستان بوده، اما در فضای سیاسی و اقتصادی ایران دوره قاجار جایگاهی مهم داشته است. این جایگاه بعد از دوره مشروطه و، به ویژه، دوره جنگ اول جهانی، به شدت افول کرد. علت امر در کشاکشهای محلی و اشغال کشور به طور کلی؛ و مناطق غربی از جمله کردستان به طور خاص خلاصه میشود، امری که باعث قتل عامهای فراوان ناشی از هجوم بیگانگان و قحطی بزرگ جنگ اول جهانی در ایران گردید. هدف مقاله این است تا عوامل شکوفایی سیاسی و اقتصادی منطقه در دوره قاجار تا قبل از جنگ اول جهانی و فروپاشی جایگاه آن را در دوره بعد از جنگ ارزیابی نماید.
بررسی جایگاه فرهنگی، اقتصادی و مذهبی بندر لیان (بوشهر) در عصر عیلامی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشینه تاریخی تمدن بوشهر به چندین هزار سال قبل از میلاد میرسد. هنوز دقیقاً نمیتوان گفت که در چه زمانی بوشهردر عرصه تاریخ ظاهر شده وچه قوم ویا تمدنی سنگ بنای نخستین آن را گذاردهاند؛ اما در زمان عیلامیها، در حدودی که امروز به بوشهر معروف است، شهری بزرگ و با عظمت بنا شده که «لیان» نام گرفت؛ لیان در زمان عیلامیها جزء استان «شیریهوم» بوده که به عنوان بندری اقتصادی مورد توجه عیلامیها قرار میگیرد. یافتههای باستانشناسی مبین آن است که این بندر علاوه بر اهمیت اقتصادی به لحاظ سیاسی، مذهبی و فرهنگی نیز از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است.کشف کتیبههای الهه مقدس «کی.ری.ری.شا» و همچنین، ساخت و تعمیر معابدی در لیان توسط برخی از پادشاهان عیلام در دوره میانه (1450-1120ق.م) شواهدی بر این موضوع میباشد. شکوفایی این بندر سرانجام، با حمله آشوریها و سقوط عیلام نو، به پایان رسید.در این مقاله ضمن بررسی اوضاع اقتصادی و فرهنگی و مذهبی بندر لیان در عصر عیلامیها، به شکوفایی فرهنگ و تمدن لیان در این دوره پرداخته خواهد شد.
اسناد پارلمانی انگلستان (8) (تبریز (1887-1885)) (Diplomatic And Consular Reports) (Tabriz (1885 -1887))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وزارت امور خارجه
گزارش سالانه (1886م.)، شماره 69
گزارش های دیپلماتیکو کنسولی از وضعیّت تجاری و امور مالی ایران
گزارش های مربوط به سال 1885م.
راجع به تجارت تبریز
پیوست به گزارش تجاری پیشین به شماره 36 سال 1882م.
و گزارش متفرقه وزارت امورخارجه، مجموعه شماره 15 سال 1886م.
تبریز
گزارش ژنرال کنسول ابوتدرباره تجارت تبریز در سال 1885م.
این گزارش ها که مستند به اطّلاعات اتاق بازرگانی تبریز بوده و توسّط بازرگانان اروپایی محل، مورد تجدیدنظر قرار گرفته، نشان می دهد که در سال 1885،میزان واردات، 721730 لیره و میزان صادرات، 306687 لیره بوده است.
حافظ سعد تبریزی
حوزه های تخصصی:
بررسی پروانچه ها در اسناد تشکیلات اداری آستان قدس در دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : تبیین و شناساندن نوعی از انواع سند به نام پروانچه و استنتاج و تحلیلی از آن در میان مجموعه اسناد تشکیلات اداری آستان قدس در دوره صفویه است.
روش /رویکرد پژوهش : این پژوهش به روش توصیفی – تحلیلی بر پایه منابع کتابخانه ای و بر اساس بررسی پروانچه های موجود در اسناد تشکیلات اداری آستان قدس ، سعی در پاسخ به سؤالات پژوهشی می نماید.
یافته ها و نتایج : یافته ها نشان می دهد ،پروانچه توسط بالاترین مقام سیاسی یعنی شاه صفوی صادر می شد و مضمون آن بیشتر مربوط به امور جاری و تصمیمات مربوط به امور مالی است .جهت انتصاب افراد به مشاغل در مجموعه آستان قدس و تعیین حقوق آنان و پرداخت مواجب به نظامیان حکومتی و نیز پرداخت وظیفه به وظیفه بگیران و بازماندگان آنان، پروانچه صادر می شدکه متصدیان آستان قدس ملزم به رعایت مفاد آن بودند.تمامی پروانچه های موجود نسخه اصلی نیست بلکه سواد یا صورتی از اسناد است . علت آن این است که پروانچه های یاد شده در دستگاه سلطنتی صادر می شد ،سواد یا رونوشت آن در حالی که برابر اصل می شد به آستان قدس ارسال می گشت همین رونوشت ،اساس گماردن افراد به شغلی وپرداخت حقوق به آنان درمجموعه آستان قدس بود . از سال 1120- ه.ق پروانچه ای موجود نیست به نظر می رسد از این زمان به بعد پروانچه جای خود را به رقم می دهد. این روند در دوره افشاریه نیز ادامه می یابد و پروانچه به عنوان یک شیوه دستوری منسوخ می شود.
روش های سازمان دهی متداول سکه ها و اسکناس ها در موزه های ایران ...(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، شناسایی و بررسی روش های سازمان دهی متداول سکه ها و اسکناس ها در موزه های ایران، و مقایسه آن با روش های برتر سازمان دهی این اشیاء، با تأکید بر موزه های حاوی سکه و اسکناس مطرح جهان است. این پژوهش، پیمایشی و توصیفی است. پژوهشگران با مطالعه منابع مرتبط و به ویژه استفاده از ابزار مصاحبه به جمع آوری اطلاعات پرداخته است. در پژوهش، مصاحبه باز به کار برده شده است. (مصاحبه حضوری، تلفنی و از طریق پست الکترونیک). جامعه پژوهش موزه های حاوی سکه و اسکناس ایران و مطرح خارج از ایران است. 65 موزه دار (13 موزه دار ایرانی و 52 موزه دار خارج از ایران) در مصاحبه شرکت کردند.
نقد تاریخ نگاری ابن کثیر در کتاب «البدایه و النهایه» در زمینة تاریخ تشیع(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«البدایه و النهایه» کتابی مشهور در زمینه تاریخ اسلام است که توسط ابن کثیر دمشقی (701 774ق) تألیف شده است. او به سبب تأثیرپذیری از شرایط زمانی، مکانی و به ویژه استادانی مانند ابن تیمیه، مواضعی ضدشیعی دارد. این پژوهش درصدد نقد تاریخ نگاری ابن کثیر در زمینة تشیع در کتاب مذکور، از طریق بررسی کلی روش ها و رویکردهای نگارنده است. متن پیش رو در قالب نقد سندی، محتوایی، و روشی تاریخ نگاری مؤلف، سامان یافته است. مهم ترین نقدها عبارتند از: تناقض های درونی؛ مخالفت با قرآن، سنت، و تاریخ؛ «گزینش و حذف»، «پذیرش و رد» متعصبانه. در تحلیل کلی، این نتیجه به دست می آید که مؤلف، از یک سو، با هدف توجیه اعتقادات مذهبی خاص خود، و از سوی دیگر، به سبب گرایش های ضدشیعی خود، هرگاه گزارشی تاریخی را با بینش ها و گرایش هایش ناهمخوان یافته حذف، رد، تحریف، و یا توجیه کرده است.
تیمورتاش و بحرین 1306 تا 1312ش/1927 تا 1934م
حوزه های تخصصی:
بررسی تلاش های سیاسی دولتمردان ایران، در اثبات حاکمیت ایران بر بحرین از نمونه های بارز اثبات وجود شخصیت هایی است که از جان و مال خود، در راه اعتلای این سرزمین گذشتند. تیمورتاش از رجال سیاسی ایران عصر پهلوی اول و وزیر دربار وقت و شخص شماره دو دولت پهلوی اول بود. وی در این مدت، از سال 130۶ تا 1312ش/1927 تا 1934م، به عنوان نماینده ویژه رضاشاه در نقش دیپلماتی کارکشته ماموریت یافت به هر طریق ممکن، حاکمیت ایران را بر جزایر و بنادر خلیج فارس به اثبات برساند. تیمورتاش در این راه، منازعه سیاسی با انگلستان را در پیش گرفت. به مذاکرات او با کلایو (Kliue)، نماینده انگلستان، در منابع کمتر توجه شده است؛ اما این امکان وجود دارد که براساس برخی اسناد و منابع موجود، گوشه هایی از این جریان را بازبینی کرد. طرح مسئله بحرین، در مقطع حضور تیمورتاش در دربار رضاشاه، به نتیجه ای نرسید؛ اما اقدامات او در زمینه معامله بر سر بحرین با انگلیس، نقش تعیین کننده ای در سیاست منطقه ای و بین المللی دوره پهلوی دوم داشت. در این تحقیق با رویکردی توصیفی و تحلیلی و با بهره گیری از اسناد تاریخی، به دنبال پاسخ به این سوال هستیم که اقدامات تیمورتاش در مناقشه ایران و انگلیس، دایر بر ادعای مالکیت ایران بر بحرین، متکی بر چه مستنداتی بود و چرا این ادعا به ناکامی کشید؟ فرض بر این است که تیمورتاش، به عنوان دیپلماتی فعال و به واسطه پیوند نزدیک با شخص رضاشاه، زبان گویای حکومت پهلوی در موضوع بحرین بود؛ هرچند این گستردگی اختیارات نهایتاً از عوامل حذف او شد.