فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۱٬۶۴۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
گفت وگوی صمیمی و خصوصی حجتالاسلام میرباقری رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم و دکتر داوری اردکانی رئیس فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران
مدلی مفهومی برای ساخت نظریه های کاربردی در علوم اجتماعی: چگونه دنیای معنابخشی کارورزان و اندیشمندان را به هم پیوند دهیم؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دنیای هزارتوی ذهن آدمی با معجون نظریه و نظریه پردازی عجین شده است. این ویژگی، قدرت خلاقیت و آفرینندگی را ‐ به مدد کلمات، نشانه ها و سمبل ها ‐ به آدمی ارزانی داشته است. این توانایی گاهی انسان را در یافتن راه حل مشکلات یاری رسانده و گاهی هم فارغ از دغدغه های زندگی بوده و بیشتر به شکل هنر نمایان شده است. مظهر و جلوه این توانایی که گاه مفید و گاه غیر مفید بوده، واژة نظریة خوب را در ادیبات علم، پیشِ روی اندیشمندان و سیاستگذاران و مدیران قرار داده است.
در این نوشتار تلاش شده تا بر چیستی یک نظریة خوب توضیحی فراهم آید و فرآیند نظریه پردازی به عنوان یکی از جدی ترین فعالیت های ذهن، بررسی شود. این مقاله در دو بخش به نگارش درآمده است: بخش نخست مقاله بر چیستی نظریة خوب متمرکز شده و مدل هایی که به تبیین این موضوع پرداخته اند بررسی می شود. در این بخش شاخص های خوب بودن نظریه به سه دسته فلسفی، روش شناختی و کاربردی تقسیم شده است. در بخش دوم مقاله، با نقد مدل های موجود در زمینة پیوند نظریه و عمل (شکل دهی نظریة خوب)، مدلی برای پیوند دادن معنابخشی کارورزان و اندیشمندان ارائه شده است. این مدل برای ساخت یک نظریة خوب بر همکاری کارورزانِ عمل گرا و اندیشمندانِ علم گرا تأکید ویژه داشته و بر این باور است که نظریه های تجویزی کارورزان باید با نظریه های توصیفی و هنجاری اندیشمندان درهم آمیزد، تا نوعی نظریة خوب شکل گیرد.
ذکر و فکر: تفکر حقیقی چیست؟
آن چه در ذیل میآید ادامهی گفت وگویی است که بخش اول آن در شمارهی قبل با عنوان «راکب و مرکوب» از نظر خوانندگان گذشت. در آنجا به بحث از مراتب تفکر و توضیح تفصیلی مبنای تمامی گونه های تفکر که در قرآن آمده است و نیز چگونگی تقدم ذکر بر فکر، پرداخته شد. در این قسمت ضمن ارائهی توضیحات بیشتر پیرامون تقدم ذکر بر فکر، به مخرب های مسیر «وصول به ذکرالرحمن» می پردازیم. در ضمن، بحث مربوط به دعای تحویل سال که به نوعی عصارهی بحث ارائه شده راجع به فکر و ذکر بود در شمارهی قبل آمد که مرور مجدد آن را به خوانندگان توصیه میکنیم.
تقابل روش های کل گرایی و فردگرایی در تحلیل مقایسه ای مطالعات بین رشته ای در مقابل نئوکلاسیک سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه نشان می دهد دیدگاه های اساسی و برداشت های تحقیقی در مطالعات اجتماعی به نحو برجسته ای قابل تمییز از یک دیگر بوده و عبارتند از: روش های تحلیل فردگرایی سنتی و نئوکلاسیک از یک طرف و روش های تحلیل کل گرایی مشتمل برشیوه های کلیت نگر ،تجمع گرا یی و سیستم گرایی به عنوان روش های تحلیل بین رشته ای از طرف دیگر.این بررسی ضمن تبیین هر یک از این روش ها به این مساله می پردازد که عوامل و نهادهای اقتصادی واجتمایی دارای پیوندهای علّی و سببی متقابل با یک دیگربوده و یا دارای ارتباطات ساختاری می باشند.مطالعه مستقل وایزوله شده این نهادها و اجزاء هرگز نمی تواند درک درست وکاملی ازاین مسایل به دست دهد واین هدف دردسترس نخواهد بود مگر ازطریق اعمال برداشت های ترکیبی وبین رشته ای که متدهای کل گرا مصادیقی ازاین دست می باشند.
روش شناسی فلسفی ولفسون(روش فرضی ‐ استنتاجی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دورة جدید، به تبع علوم تجربی، بحث روش در فلسفه جایگاه ویژه ای دارد. برخی اندیشمندان، روش ریاضی، جمعی روش هندسی و برخی روش های متداول در علوم تجربی را در فلسفه به کار بسته اند. ولفسون، مورخ تاریخ فلسفه، روش فرضی ‐ استنتاجی را که در علوم تجربی کاربرد دارد، برای مطالعة متن های فلسفی و کلامی برگزیده است. او بر پایة این روش کوشیده است میان مکتب ها و نظرهای به ظاهر غیر مرتبط ارتباط برقرار و گونه ها یا دوره ها و نظام های جدید فلسفی را شناسایی کند. در این مقاله تلاش شده ضمن توضیح روش پیش گفته، از طریق مقایسة آن با دیگر روش ها، مشکلات و کاستی های آن بیان شود.
کاربرد رویکرد سیستم داینامیک در فرآیند ره نگاری و سیاست گذاری آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ابتدا مروری بر مبانی ره نگاری و سیاستگذاری در حوزه آموزش عالی صورت گرفته است. سپس با بررسی تحقیقاتی که از رویکرد سیستم داینامیک در امر سیاست گذاری و ره نگاری بهره برده اند، این رویکرد به عنوان رویکردی مناسب در ره نگاری نظام آموزش عالی معرفی شده است.در ادامه برای مدل سازی یک زیر سیستم از نظام آموزش عالی که عبارت از سیستم نقل و انتقالات بین رشته ای می باشد، از شبیه سازی سیستم داینامیک بهره گیری و اعتبار مدل با استفاده از روشهای شناخته شده آزمون شده است. نتیجه تستهای آماری نشان داد که مدل توانایی شبیه سازی رفتار سیستم را داراست، لذا با استفاده از مدل، رفتار رشته های مورد مطالعه استخراج و تحلیل شده و همچنین توانایی مدل در ارائه و ارزیابی سیاستهای مختلف برای آینده نشان داده شده است. در پایان مقاله نیز به معرفی سیستمی که به همین منظور طراحی و پیاده سازی شده، پرداخته شده است.
ملاحظات اخلاقی در مدلسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: ساخت، کاربرد، پیچیدگی و اهمیت روزافزون مدلهای تحقیق در عملیات، سوالات متعددی در خصوص معیارهای اخلاقی، رابطه مناسب میان سازندگان مدل و کاربران و مسوولیت حرفه ای مدلسازان ایجاد نموده است. تحقیق در عملیات تخصصی است که فعالان آن نقش بسزایی در جامعه ایفا می کنند. بنابراین بنیان گذاردن مبنایی اخلاقی و تسهیم فرهنگی مشترک میان فعالان این حوزه الزامی به نظر می رسد.روش کار: در این مطالعه ضمن پرداختن به جایگاه نظامنامه های اخلاقی در مدلسازی، تلاش شده تا با توجه به روابط مختلف میان تصمیم گیرندگان، فعالان حوزه تحقیق در عملیات، مساله تصمیم گیری، ابزارهای پشتیبان تصمیم، مدل و جامعه راهکارهایی به منظور غلبه بر دامهای اخلاقی که محققان تحقیق در عملیات ممکن است در مسیر انجام ماموریت در آنها گرفتار شوند، ارایه شود.یافته ها: مطالعه حاضر با در نظر داشتن اصول مدلسازی و تحقیق در عملیات پاسخی شایسته به سوالات اخلاقی که بر اساس روابط موجود در مدل اولیه روابط اخلاقی میان عناصر دخیل در فرایند مدلسازی شکل می گیرند، ارایه می نماید.نتیجه گیری: تدوین نظامنامه های اخلاقی، تسهیم فرهنگی مشترک میان فعالان حوزه مدلسازی و پیروی از اصول انجام کار، گام نخست در عملکرد اخلاقیست. علاوه بر آن، مقابله با مشکلهای اخلاقی نیازمند کسب آموزش های لازم در زمینه اخلاقیات است. چنین آموزشهایی می توانند فعالان این حوزه را در بنیانگذاری ارزشهای اخلاقی خاص خود راهنمایی و زمینه را برای حرکت در مسیر تعهداتشان فراهم نمایند.
وحدت با وجهی معرفتی
ارزیابی فلسفی و دلالت های سیاستگذارانه تأثیرات چهارمین موج توسعه علمی و فناورانه بر فرهنگ و جامعه: ملاحظاتی از دیدگاه عقلانیت نقاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی نقادانه تحولات اجتماعی و تأثیرات متقابل عواملی که در صحنه حیات آدمی، احوال و شیوه زیست افراد و جوامع را شکل می دهند از دغدغه های اصلی آن دسته از متفکران معاصر است که می کوشند از ابزارهای نظری برای راهگشایی در حوزه های عملی بهره بگیرند. در مقاله حاضر کوشش شده است به شیوه ای انتقادی و از دیدگاه ملاحظات فلسفی- نظری متکی به رویکرد عقلانیت نقاد و با تکیه به داده ها و اطلاعات تجربی، برخی آثار و عوارض فرهنگی- اجتماعی تغییرات گسترده ای که به علت پیشرفت بیسابقه علوم و فناوری های مدرن در حال پدیدار شدن است، مورد ارزیابی قرار گیرد. در بخش نخست مقاله توضیحاتی در باره چهارمین موج توسعه علمی و فناورانه ارائه می گردد. در بخش دوم برخی تبعات پیشرفت هایی که در زمینه این علوم و فناوری حاصل شده و یا در حال حصول است بر فرهنگ و جامعه بررسی خواهد شد. توجه اصلی این پژوهش فلسفی ناظر به گزینه هایی است که در برابر انسان مدرن و در ارتباط با تحولات بی وقفه علوم و فناوری-های جدید قرار دارد. در سومین بخش مقاله شماری از آموزه های سیاستگذارانه برای دست اندرکاران سیاست ها و سیاستگذاری ها در ارتباط با تأثیرات موج چهارم توسعه علمی و فناورانه بر اجتماع و فرهنگ در ایران ارائه شده است
تاثیر مسایل و چالش های محیط علمی بر جامعه پذیری دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر ضمن بررسی و استخراج مسایل و چالشهای دانشگاهها در کشور ایران -در قالب 26 مفهوم- به رتبه بندی آنها از دیدگاه 260 نفر از دانشجویان دوره دکتری دانشگاه تهران بر اساس بالاترین میزان عینیت در محیط علمی آنان و بررسی تاثیر این مسایل بر جامعه پذیری دانشگاهی پرداخته شده است. در این مطالعه جامعه پذیری دانشگاهی از طریق چهار مقیاس شامل میزان تبعیت دانشجو از هنجارهای دانشگاهی، ارزیابی دانشجویان از میزان تبعیت محیط آموزشی از هنجارهای دانشگاهی، میزان تبعیت دانشجو از ضد هنجارها و ارزیابی دانشجویان از میزان تبعیت محیط علمی از ضد هنجارها سنجش و اندازه گیری شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که چالشهای اساسی محیطهای علمی که می تواند به عنوان موانع جامعه پذیری دانشگاهی به حساب آید و از منظر دانشجویان دکتری بالاترین رتبه را دارد، عمدتا دارای ماهیت نهادی و ساختاری اند و عوامل فردی در سطح بعدی قرار می گیرند. همچنین، نتایج تحلیل روابط همبستگی نیز نشان می دهد که این مسایل به طور مستقیم بر پیروی دانشجویان از هنجارها و ضد هنجارهای دانشگاهی تاثیر ندارند، بلکه از طریق تاثیر بر تبعیت محیط علمی از هنجارها و ضدهنجارهای دانشگاهی، جامعه پذیری دانشگاهی و درونی شدن هنجارها در بین دانشجویان را تحت تاثیر قرار می دهد.
موانع فرهنگی فرا روی تولید علوم انسانی اسلامی
حوزه های تخصصی:
نقش ارتباطات در تحول و توسعه علوم میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان تنها موجودی است که تغییر را درمی یابد، خود را مشمول آن می داند و برای حفظ وضع موجود و ثبات خود دگرگونی را می پذیرد. عمده ترین ابزار تغییر ارتباط است. انسان ارتباط و تغییر را می پذیرد تا به یاری آنها تمامیت خود را حفظ کند. ارتباطات و فناوری های ارتباطات و اطلاعات، با شکل دهی به علوم، به تحول و توسعه در آفرینش حوزه ها، میان رشته ها و رشته های جدید، در نتیجه به تداوم حیات بشر در سازگاری با محیط زیست یاری می دهند. ارتباطات نیز همزمان و به موازی و به تناسب این دگرگونی ها متحول می شود.
علوم میان رشته ای، ارتباطات، اطلاعات، فناوری، تغییر
مطالعه میان رشته ای بحران جامعه مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم میان رشته ای سابقه چندانی در حیطه علوم بشری ندارد. با این حال، این بدان معنا نیست که پژوهش میان رشته ای نیز کاری نوظهور است. سابقه پژوهش میان رشته ای به قرن ها پیش باز می گردد و در واقع، به خاستگاه های اندیشه و تفکر قاعده مند انسان درباره هستی و رابطه ای که با آن دارد. بررسیو تحلیل این سابقه فکری میان رشته ای می تواند ما را به فهم جامع و مناسب تری از این پارادایم معرفتی جدید رهنمون شود. اریک فروم از جمله متفکرانی است که در قرن بیستم، با مشاهده بحران جامعه مدرن، تحلیل و درک این بحران را مستلزم مطالعه میان رشته ای یافت و بر این اساس، با درنوردیدن مرزهای مالوف رشته ای، «عشق» و «کار خلاقانه» را چونان امر روان – سیاسی، به عنوان راه حل بحران و حرکت به سوی جامعه سالم معرفی کرد. مطالعه آثار وی نشان می دهد که پرداختن به مسایل جامعه جز با رهیافتی میان رشته ای و فراگیر ممکن نیست.
تحلیل انتقادی منابع دروس آموزش عالی (رویکردها و چالشها)
حوزه های تخصصی:
تحولات قرن بیست ویکم، به ویژه تحول در علوم و فناوری و پیدایش نظریه های جدید در آموزش و یادگیری، تحول در ساختار و محتوای آموزشی را در تمام سطوح، به ویژه در سطح آموزش عالی، امری ضروری و اجتناب ناپذیر ساخته است؛ زیرا به رغم ظهور عصر اطلاعات و انفجار دانش، نه تنها بسیاری از نظامهای آموزشی پا را فراتر از عصر صنعتی نگذاشته اند، بلکه در فرایند عبور از عصر صنعتی به عصر اطلاعات دچار نوعی آشفتگی شده اند.
بسیاری از صاحب نظران برای رهایی از بحران آشفتگی، بر این باورند که کارگزاران برنامه های درسی باید با الزام عمیق تری مشخص کنند که به کجا میروند و در آینده به چه انسانهای تربیت شده ای نیازمندند. آنان باید نهضت اصلاح برنامه درسی را در مرکز فعالیتهای خود قرار دهند. اما تحول و اصلاح در برنامه درسی نیازمند نگرشی سیستمی است؛ نگرشی که تمام عواملی را که به طریقی در ایجاد موقعیت و فرصتهای یادگیری مؤثرند، بازنگری کند. یکی از عوامل بسیار مهم در نظام آموزش عالی، منابع آموزشی یا کتابهای درسی است. کتابهای درسی معمولاً زمینه فعالیتهای آموزشی را در جهت کسب معرفت علمی هدایت میکنند.
با توجه به ظهور عصر اطلاعات و انفجار دانش و توسعه نظریه های آموزش، تحول در ساختار محتوای آموزش و منابع آموزشی امری ضروری است. متاسفانه بررسی و تحلیلها نشان میدهند که بیشتر منابع آموزشی موجود از نظر ساختار و کارکرد انطباق چندانی با عصر اطلاعات ندارند؛ زیرا محتوای عصر اطلاعات بایدبه جای «آموختن»، «چگونه آموختن» و به جای «انتقال اندیشه»، «چگونه اندیشیدن» را به دانشجویان بیاموزد.
در این مقاله سعی شده است، ابتدا مفهوم تحول در نظامهای آموزشی از منظر نظریه های مختلف تحلیل شود، و سپس منابع آموزشی با توجه به عصر اطلاعات و ظهور فناوری جدید مورد نقد و بررسی قرار گیرد؛ سرانجام، براساس نتایج تحلیلهای مختلف، اصول و قواعدی در تهیه و تنظیم منابع درسی دانشگاهی ارائه شود.