فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۶۱ تا ۳٬۴۸۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی بسته آموزشی رضایت تحصیلی بر خودتنظیمی و ابراز وجود دانش آموزان مقطع متوسطه انجام گرفت. طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1400 -1399 بودند که از بین آن ها با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 60 نفر انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفری آزمایش و گواه گمارده شدند. برنامه آموزش رضایت تحصیلی در طی 8 هفته در مورد گروه آزمایش اجرا شد. برای گردآوری داده از پرسشنامه خودتنظیمی بوفارد (BSF) (1995) و ابراز وجود گمبریج و ریچی (AI) (1975) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری تجزه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که بین گروه آزمایشی و گروه گواه از نظر متغیرهای وابسته در مرحله پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0P<). نتایج نشان داد که برنامه آموزش رضایت تحصیلی منجر به افزایش ابراز وجود و خودتنظیمی دانش آموزان گردید.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودمهارگری و بازداری هیجانی دانش آموزان پسر دارای رفتارهای پرخطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم مهر ۱۴۰۱ شماره ۷ (پیاپی ۷۶)
۱۶۶-۱۵۵
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودمهارگری و بازداری هیجانی دانش آموزان پسر دارای رفتارهای پرخطر بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر اردبیل در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 29 نفر از بین آنها انتخاب و در دو گروه آزمایش (14 نفر) و گواه (15 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش هشت جلسه 75 دقیقه ای به صورت هفته ای یک جلسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (هیز و استروساهی، 2010) دریافت کردند. ابزار جمع آوری داده ها مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی (IARS، سلیمانی نسب و همکاران، 1397)، مقیاس خودمهارگری (SCS، تاجنی و همکاران، 2004) و پرسشنامه استاندارد مهار هیجانی (ECQ، راجرز و نجاریان، 1989) بود. داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره و نرم افزار SPSS 22 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد با کنترل پیش آزمون بین نمرات پس آزمون در دو گروه آزمایشی و گواه تفاوت معناداری در خودمهارگری و بازداری هیجانی وجود داشت(001/0P<). در نتیجه می توان گفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود خودمهارگری و بازداری هیجانی در دانش آموزان دارای رفتارهای پرخطر مؤثر است.
تجربه زیسته والدین کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه / فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آذر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۷
۱۷۶۰-۱۷۴۳
حوزه های تخصصی:
زمینه: اختلال کمبود توجه / فزون کنشی از اختلالات عصبی تحولی کودکی است که در طول زندگی باقی می ماند. نشانگان بالینی اصلی کمبود توجه و فعالیت بیش از حد می باشد. این کودکان نسبت به همسالان خود از نظر توانش های اجتماعی ضعیف تر هستند و مشکلات رفتاری و اجتماعی بیشتری نشان می دهند. تحقیقات نشان می دهد تفاوت های فرهنگی در تشخیص و درمان اختلال در سال های اولیه اهمیت دارد. برای تعدیل اثرات اختلال لازم است از مداخلات اثربخش در زمینه های خانواده، مدرسه و جامعه بهره گرفته شود این درحالی است که در زمینه تجربه زیسته والدین دارای کودک مبتلا به اختلال کمبود توجه / فزون کنشی در جامعه مورد تحقیق شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: هدف از پژوهش حاضر فهم مشکلات والدین ایرانی در تحول و پرورش کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه / فزون کنشی از طریق تجربه زیسته آن ها بود. روش: در این پژوهش از روی آورد کیفی و روش پدیدارشناسی استفاده شد. با 12 والد دارای کودک مبتلا به اختلال کمبود توجه / فزون کنشی که از روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس انتخاب شدند به صورت تلفنی و حضوری مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام، و داده ها از روش هفت مرحله ای کلایزی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها به استخراج 4 مضمون اصلی و 19 زیرمضمون منجر شد، مضمون های اصلی عبارتند از: کشاکش های والدین، راه کارهای والدین در برابر مشکلات، رفتارهای تشدیدکننده نشانه مرضی اختلال و تأثیر اختلال بر والدین. نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش که متناسب با بافت اجتماعی، فرهنگی و تجارب زیسته والدین دارای کودک مبتلا به اختلال کمبود توجه / فزون کنشی است به نظر می رسد بخشی از مشکلات والدین در خانواده هسته ای به دلیل عدم پذیرش تأثیرات اختلال بر ویژگی های کودک است که موجب می شود رفتار نامطلوب کودک در بسیاری از شرایط از سوی والد، عمدی ادراک شود که تأثیر منفی بر رابطه والد - فرزندی دارد. در سطح اجتماعی به دلیل عدم آگاهی تفاوت رفتاری کودک مبتلا به اختلال، والدین با سرزنش روش والدگری و برچسب اشتباه به کودک مواجه هستند که به طور معمول برای مقابله، از پنهان کردن اختلال از کودک و اطرافیان و محدود کردن روابط اجتماعی خود استفاده می کنند، این راهکار به سردرگمی، از دست دادن همراهی کودک و محدود شدن حمایت اجتماعی منجر می شود.
An Investigation on the Effect of Rational Emotive Behavior Therapy on Reduction of Anxiety, Depression, and Distress in People with Anxiety Disorder In the age of Corona(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۱ - Serial Number ۱۱, Winter ۲۰۲۲
31 - 38
حوزه های تخصصی:
This study aimed to investigate the effect of rational emotive behavior therapy (REBT) on the reduction of anxiety, depression, and distress in people with an anxiety disorder. The present study was applied and quasi-experimental in terms of the method (consisting of pre-test, post-test, and control group). The population of this study consisted of people with anxiety disorder referred to Loghman Hospital in Tehran. 20 people who were selected as participants based on the inclusion criteria, were randomly divided into two groups (i.e. REBT and control groups) equally (10 people in each group). Experimental pretest and posttest were performed using the Depression Anxiety Stress Scale (DASS) and the participants in the experimental group underwent the experiment for three months (a two-hour session per week). The results were analyzed using analysis of covariance. The results showed that REBT intervention was significantly effective in reducing patients' distress, depression, and anxiety. Thus, REBT can be effective in reducing patients’ psychological problems by helping them recognize their irrational beliefs better and reduce their anxiety (self-blame) and hostility (blaming others and the universe).
پیش بینی رضایت جنسی بر اساس کمرویی و بلوغ عاطفی در زنان متأهل
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش پیش بینی رضایت جنسی بر اساس کمرویی و بلوغ عاطفی در زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر یزد است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت و روش از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه زنان متأهل که به مراکز بهداشت شهر یزد مراجعه می کنند، بوده است. نمونه آماری شامل 120 نفر از زنان متأهل بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و از طریق توزیع پرسشنامه رضایت جنسی لارسون، پرسشنامه بلوغ عاطفی سینک و بهارگاوا و پرسشنامه کمرویی استنفورد موردسنجش قرار گرفتند. داده های گردآوری شده در دو سطح آمار توصیفی از (میانگین و انحراف معیار) و در سطح آمار استنباطی از (ضریب همبستگی و رگرسیون) چندمتغیره به روش همزمان استفاده شد. رضایت جنسی در زنان متأهل بر اساس کم رویی و بلوغ عاطفی آن ها قابل پیش بینی است.
پیش بینی میزان تاب آوری براساس هوش هیجانی، انعطاف پذیری شناختی و شفقت خود در کادر درمان بیمارستان دکتر علی شریعتی در دوران شیوع ویروس کووید 19
حوزه های تخصصی:
در اواخر دسامبر سال 2019، کرونا ویروس جدیدی، با نام کرونا ویروس نوین-2019، باعث آغاز شیوع پنومونی از ووهان (بازار غذاهای دریایی هانان)، به سراسر کشور چین شد که در حال حاضر تهدیدات بهداشتی بزرگی را برای سلامتی عمومی جهان ایجاد کرده است. این ویروس ها می توانند عامل ایجاد برخی از انواع سرماخوردگی معمولی تا عامل بیماری های شدیدتری همچون سارس، مرس و کووید ۱۹ باشند. هدف این پژوهش پیش بینی میزان تاب آوری بر اساس هوش هیجانی، انعطاف پذیری شناختی و شفقت خود در کادر درمان بیمارستان دکتر علی شریعتی در دوران شیوع ویروس کووید 19 بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کادر درمان (پزشکان و پرستاران) شاغل در بیمارستان دکتر علی شریعتی شهر اصفهان در سال 1400-1399 بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد 265 نفر انتخاب شدند؛ و به پرسشنامه های تاب آوری کونور و دیویدسون (2003)، هوش هیجانی کارسون و وست (2000)، انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010)، شفقت خود (نف،2003) پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از آزمون رگرسیون چندگانه و از طریق نرم افزار آماری SPSS-25 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تاب آوری بر اساس هوش هیجانی و شفقت خود در کادر درمان بیمارستان در دوران شیوع کووید 19 قابل پیش بینی بود (0/05>p)؛ بنابراین می توان با آموزش مهارت های فوق، میزان تاب آوری را در کادر درمان در این شرایط حساس افزایش داد.
مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و مهارت های ذهن آگاهی بر آگاهی فراشناختی دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و آموزش مهارت های ذهن آگاهی بر آگاهی فراشناختی دانش آموزان انجام شد. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان متوسطه دوره دوم شهر کرج را تشکیل دادند؛ و نمونه پژوهش شامل 45 دانش آموز که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده بودند و به طور تصادفی در سه گروه آزمایشی1 (15 نفر) و آزمایشی 2 (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. پرسشنامه هایی که جهت جمع آوری اطلاعات از گروه نمونه در نظر گرفته شدند عبارت است از: پرسشنامه آگاهی فراشناختی شراو و دنیسون (1994). برای تجزیه وتحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر به کمک نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش تنظیم هیجان و آموزش مهارت های ذهن آگاهی در مقایسه با گروه کنترل موجب بهبود نمرات آگاهی فراشناختی دانش آموزان شده است. بین میزان اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و آموزش مهارت های ذهن آگاهی در آگاهی فراشناختی دانش آموزان در مرحله پس آزمون و پیگیری از نظر آماری تفاوت معنادار نمی باشد؛ بنابراین، آموزش تنظیم هیجان و آموزش مهارت های ذهن آگاهی یک روش مؤثر در آگاهی فراشناختی دانش آموزان است.
اثربخشی روان درمانی حمایتی بر کاهش پرخاشگری بدنی نوجوانان پسر (مطالعه مورد منفرد)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: دوره نوجوانی دوره انتقال از کودکی به بزرگسالی است که نوجوانان در آن تغییرات زیادی را تجربه می کنند و واکنش آنها نسبت به این تغییرات متفاوت است یکی از رفتارهای ناسازگارانه در این خصوص پرخاشگری است که از دیرباز توجه مداخلات زیادی را به خود جلب کرده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر روان درمانی حمایتی بر کاهش پرخاشگری بدنی نوجوانان پسر می باشد. مواد و روش ها: در این پژوهش از روش پژوهش مورد منفرد با طرح A-B استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانان پسر ۱۲- ۱۸ سال می باشدکه در طول ۶ ماه آغازین سال ۹۹ با علائم پرخاشگری مزمن به مرکز اورژانس اجتماعی مراجعه کرده بودند که از میان آن ها سه نوجوان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پس از سه جلسه خط پایه، جلسات مداخله آغاز و به مدت ۸ جلسه ۴۵ دقیقه ای هر هفته یک جلسه بسته درمانی روان درمانی حمایتی اجرا شد. دو جلسه پیگیری بافاصله دو هفته و یک ماه از اجرای اقدامات درمانی نیز برگزار و نتیجه ارزیابی شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه پرخاشگری باس و پری، زیر مقیاس پرخاشگری بدنی استفاده شد (۱). یافته ها: برای بررسی فرضیه پژوهش از شاخص تغییر پایا و درصد بهبودی استفاده شد که بر اساس درصد بهبودی کلی سه نمونه پس از درمان (۷۷/۴۲) و پیگیری (۰۲/۴۸) می توان گفت روان درمانی حمایتی بر کاهش پرخاشگری بدنی نوجوانان مؤثر می باشد. نتیجه گیری: روان درمانی حمایتی بر کاهش پرخاشگری نوجوانان پسر مؤثر می باشد. این درمان با افزایش اعتمادبه نفس و آگاهی نسبت به نقاط قوت و ضعف در کنترل رفتارهای پرخاشگرانه مؤثر می باشد.
مقایسه ی افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی (OCD) و اختلال پانیک (PD) با جمعیت غیربالینی در باورهای وسواسی و استرس کرونا دو سال پس از آغاز همه گیری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: به دلیل شباهت برخی از علایم اختلال پانیک (PD) و بیماری کرونا، مبتلایان به این اختلال نیز همانند مبتلایان به اختلال وسواس فکری عملی (OCD) نسبت به پیامدهای منفی همه گیری آسیب پذیر هستند. با وجود این، مطالعات قبلی چندان به اثرات کرونا روی این اختلال نپرداخته اند. با توجه به اهمیت مکانیسم های شناختی در هر دو اختلال، به خصوص بررسی اثرات شناختی کرونا کلیدی است. هدف از مطالعه ی حاضر، مقایسه ی مبتلایان به اختلال وسواس فکری عملی (OCD) و اختلال پانیک (PD) برحسب باورهای وسواسی و استرس کرونا دو سال پس از آغاز همه گیری است. مواد و روش ها: در یک طرح علّی مقایسه ای، 127 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و بعد از مصاحبه ی بالینی، به گروه های اختلال وسواس فکری عملی (OCD؛ 42 نفر)، اختلال پانیک (PD؛40 نفر) و گروه غیربالینی (45 نفر) تقسیم شدند و به پرسش نامه ی باورهای وسواسی (OBQ-44) مقیاس استرس کرونا و پرسش نامه ی سلامت بیمار (PHQ-9) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس یک راهه (ANOVA)، تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) و آزمون تعقیبی شفه تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: بین نمرات دو گروه بالینی در هیچ یک از باورهای وسواسی تفاوت معناداری وجود نداشت. در مولفه ی پیامدهای اجتماعی/ اقتصادی و استرس تروماتیک از مولفه های استرس کرونا، بین گروه های بالینی و غیربالینی تفاوتی وجود نداشت. با وجود این، مبتلایان به اختلال وسواس فکری عملی (OCD) در بیگانه هراسی و مبتلایان به اختلال پانیک (PD) در چک کردن های وسواسی و اطمینان خواهی، نمرات به طور معنادار بیش تری نسبت به دو گروه دیگر دریافت کردند. حتی دو سال پس از آغاز همه گیری، گروه های بالینی بیش تر از جمعیت غیربالینی، نگران خطر و آلودگی مرتبط با کرونا بودند. نتیجه گیری: باورهای وسواسی در مبتلایان به اختلال پانیک (PD) طی دوره ی همه گیری قابل مقایسه با مبتلایان به اختلال وسواس فکری عملی (OCD) است. همچنین، مبتلایان به اختلال پانیک (PD) بیش تر از مبتلایان به اختلال وسواس فکری عملی (OCD) و گروه غیربالینی درگیر چک کردن های وسواسی و اطمینان خواهی می شوند که می تواند هزینه های زیادی را بر نظام درمانی طی دوره ی همه گیری تحمیل کند.
اثربخشی آموزش کنترل قلدری بر رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت نوجوانان قلدر: نقش واسطه ای حمایت اجتماعی ادراک شده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش کنترل قلدری بر رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت نوجوانان قلدر با نقش واسطه ای حمایت اجتماعی ادراک شده انجام شد. مواد و روش ها: طرح پژوهش نیمه آزمایشی به شیوه پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل نوجوانان ۱۴ تا ۱۷ ساله منطقه ۱۷ مدارس دولتی شهر تهران بود. تعداد ۴۰ نفر از نوجوانانی که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند و نمره بالایی در پرسشنامه قلدری هارتر کسب کردند به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه حمایت اجتماعی زیمت و همکاران (۱۹۸۸) و رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت والکر و همکاران (۱۹۸۷) بود که در سه مرحله پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری یک ماهه توسط هر دو گروه تکمیل شد. برنامه آموزش کنترل قلدری در ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد. برای تحلیل داده ها از مدل یابی ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی در قالب الگوی چند نشانگر چند پاسخ به کمک نرم افزارهای SPSSV۲۲ و SmartPLSV۳.۳ استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد آموزش کنترل قلدری اثر مستقیم و معنی داری بر حمایت اجتماعی و رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری داشت. همچنین نتایج نشان داد آموزش کنترل قلدری به واسطه حمایت اجتماعی اثر غیر مستقیم و معنی داری بر رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت دارد. در مجموع مدل پژوهش در مرحله پس آزمون ۵۱ درصد و در مرحله پیگیری ۵۴ درصد از واریانس رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت را تبیین نموده است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت مدل اثربخشی آموزش کنترل قلدری بر رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت با نقش واسطه ای حمایت اجتماعی ادراک شده از برازش مطلوبی برخوردار است و لذا آگاهی معلمان، والدین، روان شناسان، مشاوران و سایر متخصصان تعلیم و تربیت از این متغیرها می تواند کمک کننده باشد.
طراحی الگوی یادگیری همیارانه در محیط های یادگیری برخط(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اغلب محیط های یادگیری برخط کنونی در طراحی فعالیتهای یادگیری همیارانه برای دستیابی به مهارتهای یادگیری سطح بالا با چالش مواجه هستند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتباریابی الگویی برای یادگیری همیارانه در محیطهای یادگیری برخط بود. روش کار: روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش از نوع روش آمیخته و شامل تحلیل محتوای کیفی و تحقیق پیمایشی بود. جامعه آماری از منظر تحلیل محتوای کیفی کلیه منابع و مقالات معتبر نمایه شده در پایگاه های اطلاعاتی بود. روش نمونه گیری در این بخش، روش انتخاب هدفمند بود. جامعه آماری از منظر تحقیق پیمایشی نیز کلیه ی متخصصان تکنولوژی آموزشی بودند. از جامعه ی آماری مورد نظر 18 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در بخش پیمایش یک پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن به تایید 7 نفر از متخصصان حوزه ی تکنولوژی آموزشی رسید. برای تعیین پایایی نیز از روش بازآزمایی استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که مولفه های الگوی طراحی مطلوب برای یادگیری همیارانه در محیط یادگیری برخط شامل مسایل واقعی، تکیه گاه سازی، الگوسازی و مربی گری، منابع چندگانه، مباحثه، و همیاری است. همچنین، یافته ها نشان داد که برای هر یک از مولفه های طراحی الگوی پیشنهادی، راهبردهای طراحی مختلفی وجود دارد. مولفه های و راهبردهای طراحی الگوی پیشنهادی از نظر متخصصان دارای اعتبار مناسبی بودند. نتیجه گیری: الگوی طراحی پیشنهادی برای یادگیری همیارانه در محیط یادگیری برخط، چارچوبی را برای طراحان و مربیان یادگیری برخط فراهم می کند که بتوانند از ظرفیت ها و قابلیت های محیط های یادگیری برخط به صورت هدفمند و مناسب در راستای تقویت مهارتهای یادگیری سطح بالا بهره گیرند.
بررسی رابطه بین میزان استفاده از تلفن همراه با ابعاد اهمال کاری تحصیلی بر حسب رشته تحصیلی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اهمال کاری تحصیلی یکی از مهمترین چالش هایی است که استادان و دانشجویان دانشگاه ها با آن روبرو هستند. با توسعه روزافزون فناوریهای سیار، اهمیت این مسئله برای یافتن راه حل های ممکن بیشتر می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین میزان استفاده از تلفن همراه بر ابعاد اهمال کاری تحصیلی در بین دانشجویان دانشگاه های دولتی اصفهان برحسب رشته تحصیلی دانشجویان بوده است. روش کار: این پژوهش یک مطالعه توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش تمامی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه اصفهان و علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 98- 1397 بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 375 نفر از آنها به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اهمال کاری سواری(1391) و پرسشنامه محقق ساخته کاربرد تلفن همراه استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که بین استفاده مفرط از تلفن همراه و اهمال کاری تحصیلی به طورکلی و ابعاد آن رابطه مثبت وجود دارد. این رابطه بر اساس رشته تحصیلی دانشجویان متفاوت است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان دهنده وجود رابطه مثبت بین میزان استفاده از تلفن همراه و ابعاد اهمال کاری تحصیلی در بین دانشجویان می باشد و لازم است برای پیشگیری و کاهش اهمال کاری ناشی از استفاده مفرط از تلفن همراه راهکارهای مناسب اتخاذ شود.
راهبردهای سواد سلامت نیروی انسانی (مطالعه کیفی در یکی از بانکهای کشور)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف و زمینه : امروزه ارتقای سلامت نیروی انسانی چیزی فراتر از الزامات قانونی برای سلامتی و ایمنی است و شامل هر اقدامی در جهت افزایش سلامت آنان است. هدف پژوهش حاضر طراحی راهبردهای آموزش سلامت به نیروی انسانی در یکی از بانکهای کشور بوده است . روش پژوهش : این پژوهش تحلیل محتوا با رویکرد کیفی و با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام یافته است تعداد مشارکت کنندگان این پژوهش 14 نفر از خبرگان بوده اند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند . برای تحلیل متون مصاحبه از تحلیل محتوی بر اساس روش مقایسه مداوم استراوس و کوربین استفاده شده است در اعتبار سنجی داده ها به متخصصان و مشارکت کنندگان در پژوهش مراجعه شده است . یافته ها : نتایج حاصل از کدگذاری باز،محوری و انتخابی نشان داد : راهبردهای آموزش سلامت نیروی انسانی در بانک مورد مطالعه عبارتند از : راهبردهای برنامه ریزی (پیش نگری، به کارگیری نیروهای تخصصی ، نیازسنجی آموزشی، تدوین استراتژیها و چشم اندازو ...)، راهبردهای اجرایی (جایگزینی نیروی موقت، برون سپاری، فراگیر نمودن آموزش سلامت و ...)، راهبردهای ارزیابی (پایش مستمر اثربخشی و بازنگری و ...) و راهبردهای جهانی (توجه به روندها و تغییرات بین المللی و ...). نتایج : با توجه به راهبردهای مستخرج از پژوهش، توجه به چشم انداز حوزه بانکی و حوزه سلامت، منابع و محدودیتهای اجرایی، ارزیابی مناسب اثرات آموزش و روندهای بین المللی در حوزه آموزش سلامت به نیروی انسانی می تواند نتایج مثبتی را در این راستا به دنبال داشته باشد.
واکاوی ضرورت طراحی برنامه درسی مهارتهای مطالعه و یادگیری در نظام آموزش عالی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: عدم آگاهی از مهارتهای مطالعه، موجب می شود دانشجویان از تلاش خود نتیجه مطلوبی بدست نمی آورند. طراحی برنامه درسی مهارتهای مطالعه و یادگیری در ارتقاء وکیفیت بخشی نظام آموزشی و توانمند سازی فردی دانشجویان بسیار حائز اهمیت است. هدف پژوهش حاضر، واکاوی ضرورت طراحی برنامه درسی مهارتهای مطالعه و یادگیری در نظام آموزش عالی ایران بود روش ها: تحقیق حاضر از نظر ماهیت پژوهش کیفی و از حیث نوع مطالعه، تحلیل محتوا بود. برای دست یابی به اجماع نظر متخصصان از مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شدکه اشباع نظری در مصاحبه 15محرز گردید. سپس با استفاده از روش تحلیل محتوای قراردادی داده های حاصل از مصاحبه ها کدگذاری شد و در نهایت تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار MAXQDA10 انجام شد. یافته ها : نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل یافته ها شامل 119 کد اولیه بود که در نهایت با ادغام کدهای مشابه ،54 کد نهایی در6 زیر طبقه و 2طبقه اصلی استخراج گردید. طبقه اصلی« ارتقاءکیفیت آموزشی» شامل زیر طبقات:«کیفیت بخشی به یادگیری»،«پیشرفت تحصیلی» و«ایجاد علاقه و انگیزه»و طبقه اصلی«توانمند سازی فردی» شامل زیر طبقات:«ارتقاء خودباوری واعتماد بنفس»، «کمک به استعدادهای فطری» و« شناسایی تکنیک های مطالعه» بود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از آن است که؛ طراحی برنامه درسی مهارتهای مطالعه و یادگیری در نظام آموزش عالی می تواند در جهت اعتلای ،توانمندسازی و پیشرفت دانشجویان کشور کمک سازنده ای باشد.
ارائه مدل آموزش دندان پزشکی بیمار محور با رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از اهداف آموزش دندانپزشکی تربیت دندانپزشکانی توانمند است لذا برای ارتقا بهره وری نظام آموزشی به سمت این هدف، تغییرات نظام آموزشی ضروری است. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل آموزش دندان پزشکی بیمار محور انجام شده است. روش ها: در این مطالعه که به روش کیفی با رویکرد نظریه داده بنیاد انجام شده، مصاحبه های نیمه ساختار یافته با نمونه گیری هدفمند و از نوع گلوله برفی با مشارکت 21 نفر از خبرگان آموزش دندانپزشکی انجام پذیرفت. مراحل کدگذاری به روش تجزیه و تحلیل به روایت اشتراوس و کوربین بوده است. روایی پژوهش مورد اعتبارپذیری، انتقال پذیری و تایید پذیری قرار گرفت. یافته ها: داده های حاصل از تحلیل مصاحبه ها به صورت کدگذاری به صورت 50 طبقه فرعی، 17 طبقه اصلی و 8 مقوله به عنوان کد محوری قرار گرفتند. مقوله های استخراج شده تحت عناوین "تحلیل وضعیت موجود"، "کارآمدن نمودن دانشجو" ، "ارزشیابی" ، "راهبردهای آموزشی"، "قدرت مشارکت"، "خدمت گیرنده (بیمار)"، "برنامه ریزی و مدیریت" و "آماده سازی بستر" شکل گرفت. نتیجه گیری: برای تربیت فارغ التحصیلانی توانمند، نیاز است با آماده سازی بستر و برنامه ریزی صحیح و بهره گیری از تجارب صاحب نظران و مشارکت های برون بخشی و درون بخشی، در راهبردهای آموزشی و شیوه های ارزشیابی تغییراتی ایجاد کنیم و نهایتا شیوه ای از آموزش را پیدا سازی کنیم که زمینه های کارآمدی هر چه بیشتر فارغ التحصیل برای ارائه خدمات مناسب به بیمار فراهم گردد.
تحلیل رابطه بین رهبری اصیل و سایش اجتماعی با تاکید بر نقش میانجی وفاداری سازمانی (مورد مطالعه: معلمان دوره متوسطه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
83 - 100
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه بین رهبری اصیل و سایش اجتماعی با نقش میانجی وفاداری سازمانی در بین معلمان دوره دوم متوسطه (دختران و پسران) شهر بیرجند انجام شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی -همبستگی و مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی معلمان دوره دوم متوسطه آموزش وپرورش شهر بیرجند در سال تحصیلی 1399-1400 به تعداد 530 نفر بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان، تعداد 223 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای (برحسب جنسیت معلمان) انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پژوهش شامل پرسش نامه های رهبری اصیل والومبوا و همکاران (۲۰۰۸)، سایش اجتماعی دافی و همکاران (۲۰۰۲) و وفاداری سازمانی ولز و همکاران (2011) بود. تحلیل داده ها با نرم افزار spss و Smart PLS انجام گرفت. برای آزمودن فرضیه ها از آماره ضریب همبستگی پیرسون و از معادلات ساختاری برای آزمون مدل استفاده شد. یافته ها نشان داد اثر رهبری اصیل بر وفاداری سازمانی مثبت ومعنادار(562/0r=)، اثر رهبری اصیل بر سایش اجتماعی منفی و معنادار(329/0r=-)، اثر وفاداری سازمانی بر سایش اجتماعی منفی ومعنادار(370/0r=-) بود، همچنین یافته ها نشان داد که رهبری اصیل بر سایش اجتماعی معلمان دوره دوم متوسطه آموزش وپرورش شهر بیرجند از طریق وفاداری سازمانی اثر معناداری دارد (01/0>p) و همچنین مدل پژوهش از برازش برخوردار بود. از یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که از آنجا که رهبری اصیل در کاهش رفتارهای سایشی اجتماعی و بهبود وفاداری سازمانی موثر است، لازم است از طریق برگزاری دوره های آموزشی تخصصی، زمینه و بستر مناسب برای افزایش و ارتقای مهارتهای رهبری اصیل فراهم شود.
اثربخشی طرحواره درمانی بر سازگاری و اهمال کاری تحصیلی دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
21 - 33
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر سازگاری و اهمال کاری تحصیلی دانشجویان انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل دانشجویان دانشگاه های سراسری شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 بود. در این پژوهش تعداد 30 دانشجو با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (در هر گروه 15 نفر). گروه آزمایش مداخله طرحواره درمانی را در طی 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. در این پژوهش پرسشنامه سازگاری تحصیلی (بیکر و سایریک، 1984) و پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی (سولومون و راثبلوم، 1984) استفاده شد. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که طرحواره درمانی بر سازگاری و اهمال کاری تحصیلی دانشجویان تأثیر معناداری داشته است (p<0/001). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که طرحواره درمانی با بهره گیری از تکنیک هایی همچون آموزش سبک های مقابله ای، برقراری ارتباط بین مشکلات فعلی و طرحواره ها، اولویت بندی و مشخص کردن مشکل سازترین رفتارهای تحصیلی و ارائه شیوه های رفتاری مناسب می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود سازگاری تحصیلی و کاهش اهمال کاری تحصیلی دانشجویان مورد استفاده گیرد.
مقایسه اثربخشی روش تنظیم هیجانی مبتنی بر مدل گراس و تکنیک آرام بخشی عضلانی بنسون بر تاب آوری و خشم در بیماران عروق کرونر قلب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
85 - 95
حوزه های تخصصی:
هدف: مقایسه اثربخشی روش تنظیم هیجانی مبتنی بر مدل گراس و تکنیک آرام بخشی عضلانی بنسون بر تاب آوری و خشم در بیماران عروق کرونر قلب می باشد. روش : از نوع نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه بیماران عروق کرونر قلب بین 30 تا 50 سال مراجعه کننده به مراکز درمانی و مطب های خصوصی پزشکان متخصص قلب و عروق در شهر ایلام در سال 1400 که تعداد 60 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و توزیع تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. ابزار گردآوری داده ها، مقیاس های استاندارد تاب آوری و خشم می باشد. یافته ها : نتایج تحلیل واریانس با اندازه های مکرر نشان دهنده اثربخشی آموزش تنظیم هیجانی مبتنی بر مدل گراس در تاب آوری بیماران بوده است، به طوریکه، تمرینات آرام بخش عضلانی بنسون نسبت به آموزش تنظیم هیجانی، میزان تاب آوری بیماران را افزایش و تاثیر بهتری داشته است. همچنین، تمرینات آرام بخش عضلانی بنسون در کاهش خشم بیماران اثر بخش بود.. نتیجه گیری : با به کار گیری آموزش تنظیم هیجانی و تمرینات آرام بخش عضلانی می توان در جهت ارائه خدمات به بیماران دچار یا دارای سابقه بیماری قلبی وکاهش شدت بیماری گام برداشت.
اثربخشی بسته بومی مبتنی بر ادبیات کهن فارسی بخشش بر ناگویی هیجانی و ایمنی هیجانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
97 - 108
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی بسته بومی مبتنی بر ادبیات کهن فارسی بخشش بر ناگویی هیجانی و ایمنی هیجانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی پرداخته است. روش : روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان گروه سنی 16 تا 18 سال اقدام کننده به خودکشی شهر اصفهان و حجم نمونه شامل 30 نفر که بطور تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل جایگیری و به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. بسته بومی مبتنی بر ادبیات کهن فارسی بخشش(مبتنی بر اشعار فردوسی، نظامی، خیام، مولوی، سعدی و رودکی) برای نوجوانان اقدام کننده به خودکشی گروه آزمایش(در 8 جلسه) اجراء شد. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه 13 سوالی ایمنی هیجانی مرکز خدمات خانواده کیسی(2007) و پرسشنامه 20 سوالی ناگویی هیجانی بگبی، پارکر و تیلور (1994) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس با اندازه گیریهای مکرر استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین نمرات پس آزمون ناگویی هیجانی و ایمنی هیجانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی گروه آزمایش و کنترل وجود داشت. نتیجه گیری : با توجه به کاهش ناگویی هیجانی و بهبود ایمنی هیجانی، برای بهبود وضعیت روانی و شخصیتی افراد اقدام کننده به خودکشی، از بسته بومی مبتنی بر ادبیات کهن فارسی بخشش استفاده کنند.
مقایسه اثربخشی درمان ذهن آگاهی مثبت محور و درمان شناختی رفتاری برتنظیم هیجانی دانشجویان افسرده دانشکده توانبخشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۶
273 - 285
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی تأثیر درمان گروهی ذهن آگاهی مثبت محور و درمان گروهی شناختی رفتاری بر افزایش تنظیم شناختی هیجانی دانشجویان افسرده دانشکده توانبخشی دانشگاه جندی شاپور اهواز تدوین گردیده است. این پژوهش در یک طرح نیمه-آزمایشی، و طی یک کارآزمایی کنترل شده تصادفی سه گروهی (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) پژوهشی سه مرحله ای با طرح پیش پس آزمون و پیگیری اجرا گردید. از میان جامعه آماری کلیه ی دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده توانبخشی دانشگاه جندی شاپور شهر اهواز (1400-1399)، تعداد 30 نفر از دانشجویان افسرده بر اساس معیارهای ورود به پژوهش به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی و مساوی در دو گروه آزمایش(تحت برنامه درمان گروهی ذهن آگاهی مثبت محور10=n و تحت برنامه درمان گروهی شناختی رفتاری 10=n طی 12 جلسه گروهی) و گروه کنترل(10=n: در این بازه زمانی مداخله ای دریافت نکرد) گمارده شدند. کلیه شرکت کنندگان پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران(۲۰۰۱) را درهر سه گروه قبل وبعدازمداخله و یک ماه بعد از مداخله تکمیل کردند. نتایج روش آماری تحلیل واریانس مکرر نشان داد که در مقایسه دو گروه درمانی ذهن آگاهی مثبت محور و شناختی رفتاری درمانی در نمرات تنظیم هیجان در پس آزمون و پیگیری در مقایسه با پیش آزمون تفاوت معناداری وجود نداشت و هیچ کدام از درمان ها تاثیر معناداری بر این مؤلفه نداشته اند(05/0<p). همچنین یافته ها نشان داد که دو گروه آزمایش درمان گروهی ذهن آگاهی مثبت محور و شناختی رفتاری درمانی نسبت به گروه کنترل بر افزایش تنظیم شناختی مثبت وکاهش تنظیم شناختی منفی دانشجویان تأثیر معناداری وجود داشت (01/0>p). طبق نتایج این پژوهش، درمان گروهی ذهن آگاهی مثبت محور و شناختی رفتاری درمانی روش موثری برای افزایش تنظیم شناختی مثبت و کاهش تنظیم شناختی منفی در درمان افراد مبتلا به افسردگی است.