هدف این پژوهش، مقایسه ی میزان هم خوانی طرح ارزشیابی توصیفی قصد شده با اجرا شده بوده و برای انجام آن از روش تحقیق توصیفی- پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، شامل تمام معلمان پایه های اول تا سوم دوره ی ابتدایی ناحیه یک شیراز بوده که نمونه ای به حجم 244 نفر از آنان به وسیله ی روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات تحقیق، چک لیست محقق ساخته، جهت مشاهده ی عمل کرد معلمان و پرسش نامه ی محقق ساخته، جهت سنجش نگرش، امکانات و آگاهی معلمان بوده، به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که تفاوت معناداری بین طرح ارزشیابی توصیفی قصد شده و آنچه هم اکنون در مدارس در حال اجرا است و نیز تفاوت معناداری بین نگرش، امکانات و آگاهی موجود معلمان با آنچه که برای اجرای طرح مورد نیاز است، وجود دارد. علاوه بر آن، نتایج حاکی از وجود رابطه ی معنادار بین نگرش، امکانات و آگاهی معلمان و عمل کرد آن هاست؛ که از این میان مؤلفه های نگرش و آگاهی توان بیشتری برای پیش بینی عمل کرد معلمان دارد و نگرش بیشترین توان را در این زمینه داشته است.
زمینه و اهداف: هدف کلی پژوهش حاضر، بررسی میزان اثربخشی آموزش با تأکید بر راه حل های چندگانه، در بهبود نگرش دانش آموزان متوسطه نسبت به درس ریاضی است. روش بررسی: روش پژوهش، کنش پژوهی است که هرچند با رویکرد کیفی قرابت بیشتری دارد، اما در بطن انجام آن، از روش شبه آزمایشی و به تبع آن آزمون های آماری نیز استفاده شده است. در این مطالعه 47 دانش آموز در گروه مداخله و 54 دانش آموز در گروه کنترل شرکت داشتند که همگی در سال تحصیلی 1395 -1394، در مدارس دولتی دخترانه شهر تهران در دو رشته ریاضی و تجربی، مشغول به تحصیل بودند. ابزار این مطالعه، پرسشنامه پالاسیوس، اریاس و اریاس (2014) است که در مقیاسی لیکرتی، نگرش دانش آموزان را نسبت به ریاضی در قالب چهار مؤلفه سودمندی ریاضیات، لذت ریاضی، احساس ناتوانی و خود پنداره ریاضی، موردسنجش قرار می دهد.
هدف نظری پژوهش حاضر مقایسه تاثیر آموزش به روش بازی و روش حل مساله و روش سنتی بر پیشرفت تحصیلی مفهوم تقسیم می باشد.روش انجام پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و جامعه مورد پژوهش کلیه دانش آموزان پسر پایه سوم ابتدایی شهرستان زرین شهر در سال تحصیلی 91-90می باشد که از بین جامعه مذکور به صورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 60نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که 20 نفر به روش بازی، 20 نفر به روش حل مساله و 20 نفر به روش سنتی آموزش دیدند.در ابتدا از هر سه گروه پیش آزمون به عمل آورد و به آموزش مفهوم تقسیم در گروههای نامبرده با روش بازی و روش حل مساله و روش سنتی پرداخته شد و در آخر پس آزمون به عمل آمد.و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تجزیه و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد.نتایج نشان داد که:پیشرفت تحصیلی مفهوم تقسیم در ریاضی دانش آموزان پایه سوم که به روش بازی و حل مساله آموزش دیده بودند به صورت معناداری بالاتر است.