فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱٬۸۳۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
زمینه: هدف پژوهش حاضر این بود تا با روش مرور سیستماتیکِ منابع علمی، جدیدترین ویژگی ها، سبب شناسی و راهکارهای درمانی اختلال اضطراب جدایی در کودکان را شناسایی و معرفی کند. نتیجه گیری: نتایج بررسی نشان داد که پس از گذشت چندین دهه از شناسایی و معرفی اختلال اضطراب جدایی، همچنان این اختلال به عنوان یکی از اختلال های اضطرابی شایع در آسیب شناسی روانی کودکان مطرح است. نتایج همچنین بیانگر این بود که بروز حالت ترس و نگرانی مفرط در موقعیت های جدایی کودک از والد یا خانه به عنوان مهمترین ویژگی این اختلال شناخته می شود و ترکیبی از عوامل ژنتیکی، محیطی و خانوادگی در کنار یادگیری اضطراب و دخالت عوامل شناختی در سبب شناسی آن تاثیر گذارند. افزون بر این، نتایج نشان داد که اثربخش ترین درمان های شناخته شده برای این اختلال شامل درمان شناختی رفتاری، درمان های خانوادگی، بازی درمانی و درمان دارویی است. در این راستا آموزش والدین و مربیان و معلمان در فرایند درمان اهمیت بسیاری دارد.
بررسی اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر عزت نفس دانش آموزان نابینا
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر بخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر عزت نفس دانش آموزان پسر نابینا طراحی شده است. به همین منظور 380 دانش آموز پسر نابینای دوره راهنمایی به صورت نمونه گیری هدف دار انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار پژوهش شامل فهرست بررسی ارزیابی مهارت های اجتماعی کودکان متسون و همکاران (1983) و پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت (1967) بود. طرح پژوهش حاضر از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه است. برنامه آموزش مهارت های اجتماعی در طول هشت جلسه 90 دقیقه ای، هفته ای دو جلسه به مدت یک ماه بر روی گروه آزمایشی اجرا گردید. در حالی که در طی این مدت، گروه گواه برنامه عادی روزانه خود را دنبال می کرد. پس از اجرای برنامه آموزشی، مجددا هر دو آزمون بر روی هر دو گروه اجرا گردید.
فرضیه های این پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس، مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل، نشان داد که آموزش مهارت های اجتماعی بر بهبود عزت نفس دانش آموزان پسر نابینا، در گروه آزمایشی به طور معنا داری موثر بوده است. این یافته ها، بیانگر این است که اجرای برنامه آموزش مهارت های اجتماعی به دانش آموزان نابینای گروه آزمایشی، کمک کرده است تا در تعامل با همسالان خود، با عزت نفس بالایی رفتار کنند.
تاثیر آموزش مهارتهای مدیریت خشم بر کنترل خشم مادران دانش آموزان کم توان ذهنی و دیرآموز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف ارزشیابی آموزش مهارتهای مدیریت خشم به مادران کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر و دیرآموز انجام شده است. روش: در این تحقیق شبه تجربی، 46 مادر به روش نمونه گیری در دسترس از دو مدرسه ویژه دانش آموزان کم توان ذهنی و دیرآموز در تهران انتخاب و از لحاظ ویژگیهای جمعیت شناختی همگن شدند و در دو گروه آزمایشی و گواه جای گرفتند. مهارت های مدیریت خشم به صورت گروهی و به مدت هفت جلسه دو ساعته به گروه آزمایش آموزش داده شد. کارآیی برنامه با استفاده از اجرای پرسشنامه محقق ساخته ارزیابی خشم و مقیاس خشم چندبعدی، قبل و بعد از مداخله ارزشیابی شد. یافته ها: داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد و بیان کنندهاین است که آموزش مدیریت خشم بر کاهش خشم و افزایش استفاده از راهبردهای کنترل خشم تاثیر مثبت دارد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش مبین کارآیی کاربرد روشهای مدیریت خشم در مادران دانش آموزان کم توان ذهنی و دیرآموزاست .
رابطه جرات ورزی و عزت نفس با پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان تیزهوش و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور مقایسه میزان جرات ورزی، عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تیزهوش و عادی و همچنین بررسی روابط موجود بین این متغیرها صورت گرفت. روش: این پژوهش از نوع همبستگی است. بدین منظور 60 دانش آموز تیزهوش (30 پسر و 30 دختر) و 60 دانش آموز عادی (30 پسر و 30 دختر) به صورت تصادفی انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه جرات ورزی گمبریل و ریچی و پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت و همین طور معدل درسی مورد بررسی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روشهای آماری تحلیل واریانس چند متغیره، ضریب همبستگی دو متغیره و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که دانش آموزان تیزهوش در هر سه متغیر جرات ورزی، عزت نفس و پیشرفت تحصیلی بر دانش آموزان عادی برتری داشتند، اما تفاوتی بین متغیرهای فوق در دو جنس ملاحظه نشد. از سوی دیگر هر سه متغیر جرات ورزی، عزت نفس و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان عادی دارای رابطه معنادار بودند، اما در دانش آموزان تیزهوش تنها بین دو متغیر جرات ورزی و عزت نفس رابطه وجود داشت. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که جرات ورزی و عزت نفس، توانایی پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان عادی را داشتند. نتیجه گیری: برتری دانش آموزان تیزهوش بر دانش آموزان عادی در سه متغیر: جرات ورزی، عزت نفس و پیشرفت تحصیلی مورد تایید قرار گرفت. بعلاوه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از روی داده های جرات ورزی و عزت نفس قابل پیش بینی است.
تاثیر ورزش در دانش آموزان با کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: دانش آموزان با کم توانی ذهنی از جمله افرادی هستند که به علت شرایط ذهنی و روانی ویژه در مقایسه با افراد سالم تحرک کمتری داشته و به همین علت دچار ضعف های جسمی- حرکتی می شوند. تربیت بدنی یکی از حوزه های مهم تعلیم و تربیت است که نقش مهمی در تحقق اهداف تعلیم و تربیت ایفا می کند. در این مقاله به ارایه نتایج پژوهش های مختلف که تاثیر روش های تمرینی و ورزشی گوناگون را بر عوامل مختلف آمادگی جسمی، کنترل قامت و شاخص های جسمی، سلامت روانی و یادگیری مهارت ها نشان داده اند، پرداخته شده است.
نتیجه گیری: نتیجه بررسی پژوهش های گوناگون نشان داد که ورزش در ابعاد گوناگونی برای دانش آموزان با کم توانی ذهنی سودمند است. این شاخص ها شامل بهبود آمادگی جسمی به ویژه قلبی- عروقی و آمادگی عضلانی، تعادل، وضعیت بدنی از جمله زوایای ستون فقرات و ناهنجاری های اندام تحتانی، رفتار سازشی، سازگاری اجتماعی، رشد شناختی، یادگیری حرکتی وکاهش پرخاشگری هستند. تمرین ها نیز می تواند برنامه های تمرینی منظم یا رشته های مختلف ورزشی، روش های مستقیم و غیرمستقیم ورزشی از جمله کلاس های تربیت بدنی مدرسه یا تمرین های منظم مقاومتی با وزنه، تمرینات اصلاحی و بازی درمانی باشد. در نتیجه به نظر می رسد با برنامه مناسب فعالیت بدنی، این افراد فرصت خواهند داشت از لحاظ بدنی، روانی و مهارتی تربیت شده و یک زندگی فعال و سالم را هنگام ورود به بزرگسالی داشته باشند و این نشان از ضرورت فعالیت بدنی و تربیت بدنی در میان این افراد دارد.
کودکان استثنایی کیستند؟ آموزش و پرورش استثنایی چیست؟
منبع:
پیوند ۱۳۸۰ شماره ۲۶۸
حوزه های تخصصی:
شیوع اختلالات خواندن در دانش آموزان پایه سوم و چهارم ابتدایی شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : مطالعه حاضر، با هدف بررسی میزان شیوع اختلال خواندن در دانش آموزان پایه سوم و چهارم ابتدایی شهرکرد انجام شد. روش : این پژوهش از نوع توصیفی- همه گیرشناسی است.400 نفر دانش آموز دختر و پسر پایه سوم و چهارم ابتدایی با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و آزمون تشخیصی سطح خواندن برای آنها اجرا شد. داده های این پژوهش از طریق روشهای آمار توصیفی و آزمون خی دو تحلیل شدند. یافته ها : این پژوهش نشان داد که به طور کلی 5/10 درصد از دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی و 3/7 درصد دانش آموزان دختر پایه چهارم ابتدایی دچار اختلال خواندن هستند. در ضمن 4/8 درصد از دانش آموزان پسر پایه سوم ابتدایی و 3/4 درصد دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی دبستانهای شهرکرد از اختلال در خواندن رنج می برند. همچنین مشخص شد که هرچند بین فراوانی اختلال خواندن در دانش آموزان پسر و دختر تفاوت معنادار وجود دارد، ولی تفاوت دانش آموزان پایه سوم و چهارم معنادار نیست. نتیجه گیری : شیوع اختلال خواندن در میان دانش آموزان پایه سوم و چهارم دبستانهای شهرکرد نسبتاً بالاست و اختلال خواندن در دانش آموزان پسر بیش از دانش آموزان دختر است ولی تفاوت معناداری بین فراوانی اختلال خواندن در میان دانش آموزان پایه سوم و چهارم وجود ندارد.
تجربیات مادران از داشتن کودک عقب مانده ذهنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" هدف: عقب ماندگی ذهنی علاوه بر شیوع قابل توجه، با نقصان رشد در ابعاد مختلف جسمانی، روانی، تکاملی، اجتماعی و تربیتی همراه بوده و می تواند تاثیرات نامطلوبی بر ساختار و عملکرد خانواده داشته و باعث تجربه این تنش ها به صور مختلف توسط پدر و مادر شود. از آنجا که بررسی ها و نتایج حاصل از آنها می تواند در شناخت این مشکلات و حتی نحوه چگونگی اداره آنها کمک موثری باشد، لذا، این تحقیق کیفی به توصیف ساختار تجربیات مادران این کودکان، و به معانی که آنها از داشتن یک کودک عقب مانده ذهنی دارند پرداخته است.
روش بررسی: برای توصیف تجربه مادران از تحقیق کیفی به روش پدیده شناسی برای جمع آوری داده ها و آنالیز آن استفاده شد. در این مطالعه با نمونه گیری هدفمند 12 مصاحبه باز با مادران دارای یک کودک عقب مانده ذهنی آموزش پذیر شاغل به تحصیل در مدرسه استثنایی آموزش و پرورش به عمل آمد. مصاحبه ها ضبط شد و عینا بصورت دست نوشته هایی درآمد و با روش کولازی آنالیز شد.
یافته ها: از میان 336 جمله با معنی (مضمونی) 6 مضمون اصلی بدست آمد که عبارتند از: برخورد با ناتوانی تکاملی کودک، احساسات منفی، کودک محور سلامتی و ناسلامتی مادر، عدم توانایی در مدیریت خود و کودک (مستاصل شدن مادر)، حمایت همسر، خانواده و دیگران، مبهم بودن آینده (قدم در تاریکی برداشتن).
نتیجه گیری: تجربیات مادران از داشتن کودک عقب مانده ذهنی نشان می دهد که آنان کودکشان را نعمت و امانت الهی می دانند و برای پذیرش و سازگاری با وجود او تنها به خدا توکل دارند و از منابع حمایتی مناسب و اثربخشی برخوردار نیستند. بعلت تقبل مسوولیت بیش از اندازه در طول زندگی از جان مایه می گذارند که نتیجه آن تحمل استرس زیاد، احساس ناامیدی، غم و اندوه و درک ابهام آمیز از آینده کودک و خود است. ایفای نقش اول در حمایت همه جانبه کودک موجب غفلت آنان از خود در همه ابعاد جسمی، روحی، روانی و اجتماعی شده است.
"
اثربخشی بازی درمانی بر بهبود مهارت های زندگی کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی بازی درمانی بر بهبود مهارت های زندگی کودکان کم توان ذهنی بود.
روش: روش پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با گروه گواه بود که روی 30دانش آموز کم توان ذهنی (زیر 14سال) مدرسه توحید2 شهرستان سرپل ذهاب در سال1394 انجام شد. آزمودنی ها از طریق نمونه گیری دردسترس انتخاب و به طور تصادفی در 2گروه 15نفری آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 16جلسه 90دقیقه ای، تحت بازی درمانی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس رفتار سازشی واینلند به عنوان پیش آزمون و پس آزمون در 2گروه و برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد.
یافته ها: نتیجه نشان داد که آموزش مبتنی بر بازی درمانی موجب بهبود مهارت های زندگی روزمره در کودکان کم توان ذهنی می شود.
نتیجه گیری: بنابراین پیشنهاد می شود از آموزش مبتنی بر بازی درمانی برای بهبود مهارت های زندگی روزمره کودکان کم توان ذهنی استفاده شود.
بررسی سلامت روانی و استرس والد گری در میان والدین کودکان کم توان ذهنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
یافته های پژوهشی نشان می دهند که انطباق خانواده تحت تاثیر کودککم توان ذهنی قرار می گیرد. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین عملکرد خانوادگی، ویژگی های کودکو متغیر های جمعیت شناختی والدین با استرس و سلامت روانی در میان والدین کودکان کم توان ذهنی انجام شد.
روش: 200 نفراز والدین (70 پدر و 130 مادر) مطالعه شدند، و به پرسش نامه های شاخص استرس والدین، سلامت روانی، مقیاس سنجش خانواده و پرسشنامه خصوصیات جمعیت شناختی والد و کودکپاسخ دادند. داده ها با روش تحلیل واریانس چندمتغیری، همبستگی و رگرسیون بررسی شدند.
یافته ها: از میان ویژگی های کودک، بین سن کودک، استرس والدگری و سلامت روانی رابطه منفی وجود داشت. بین شدت کم توانی ذهنی کودکو سلامت روانی رابطه منفی و معنادار بود. بین درآمد خانواده با تنیدگی والدین و سلامت روانی نیز رابطه منفی بود. همبستگی بین متغیر های نقش،حل مشکل و ابراز عواطف با سلامت روانی واسترس والدگری منفی بود. تحلیل رگرسیون نیز نشان داد، متغیرهای ویژگیهای کودک، عملکرد خانواده و عوامل جمعیت شناختی قادر به پیش بینی واریانس استرس والدگری و سلامت روانی هستند.
نتیجه گیری: متغیر های عملکرد خانواده، ویژگی های کودکو متغیر های جمعیت شناختی با سلامت روانی و استرس والدگری رابطه دارند و قادر به پیش بینی آن ها هستند.
افسردگی در کودکان: علائم، ویژگی ها و راهبردهای درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: افسردگی حالت دائمی غم و اندوه و یکی از شایع ترین اختلالات روان شناختی در سراسر دنیاست. تا چند دهه پیش باور بر آن بود که افسردگی یک اختلال ویژه بزرگسالان است و کودکان به آن مبتلا نمی شوند؛ اما پژوهش ها و نظریه ها طی دهه های اخیر نشان از وجود این اختلال از ابتدای زندگی دارند. نتیجه گیری: افسردگی در کودکان بسیار جدی تر از بزرگسالان است؛ زیرا نشان از احتمال وراثتی بودن اختلال یا وقوع یک ضربه دارد و همچنین احتمال تداوم آن تا سال های بزرگسالی بسیار است. همچنین به دلیل اینکه کودکان در دوران حساس رشد مغزی قرار دارند، وجود اختلال در این سنین می تواند منجر به بدعملکردی بسیاری از ساختارهای مغزی کودک طی سال های آتی عمرش شود. افسردگی می تواند تبعات بسیاری در پی داشته باشد که از بدعملکردی در زندگی روزمره آغاز و ممکن است به خودکشی بینجامد. به همین منظور برای آشنایی مخاطبان با ماهیت این اختلال و آشنایی با راهبردهای کلی به منظور کمک به این کودکان و از میان برداشتن تفکرات قالبی، در این مقاله ویژگی های تشخیصی، سبب شناسی و درمان های افسردگی کودکان با تاکید بر نقش والدین و معلمان معرفی و تشریح شده است.
بررسی رابطه راهبردهای شناختی تنظیم هیجان با افسردگی و اضطراب در دانش آموزان مراکز راهنمایی استعدادهای درخشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در مطالعه حاضر هدف، بررسی رابطه راهبردهای شناختی تنظیم هیجان (CERQ) و رابطه آن با افسردگی و اضطراب در دانش آموزان مراکز راهنمایی استعدادهای درخشان شیراز بود . روش: برای دستیابی به این هدف همه دانش آموزان کلاس های اول تا سوم مراکز راهنمایی استعدادهای درخشان شهر شیراز (500) نفر به تکمیل CERQ و شاخص های افسردگی و اضطراب مقیاس SCL-90-R پرداختند. از ضریب آلفای کرونباخ برای بررسی پایانی، و از روش های تحلیل عوامل و همبستگی نمره کل با نمرات خرده مقیاس ها برای بررسی روایی CERQ استفاده شد. یافته ها: نتایج ضمن تایید پایانی و روایی CERQ نشان دادند که بدون توجه به جنسیت پاسخ دهنده، راهبردهای شناختی مقصر دانستن خود، تمرکز بر تفکر، باز ارزیابی مثبت، مصیبت بار تلقی کردن، و مقصر دانستن دیگران پیش بینی کننده های مهم افسردگی و اضطراب بودند. نتیجه گیری: نتیجه کلی این تحقق نشان می دهد که راهبردهای شناختی تنظیم هیجان از جمله مقصر دانستن دیگران پیش بینی کننده افسردگی و اضطراب هستند.
آموزش مهارت های اجتماعی به دانش آموزان با نیازهای ویژه در نظام آموزش فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهارت های اجتماعی رفتارهایی هستند که به افراد برای کنش متقابل با دیگران کمک می کنند. در مدرسه، کنش متقابل ممکن است با هم کلاسی ها، معلمان و سایر کارکنان مدرسه باشد. در مراحل بعدی زندگی، این کنش متقابل با همکاران، سرپرستان، دوستان و افراد دیگر برقرار می شود که شخص ملاقات می کند. در آموزش فراگیر که دانش آموزان با نیازهای ویژه در کلاس های درس عادی در کنار سایر دانش آموزان با استفاده از خدمات معلم مرجع (رابط) به عنوان تسهیل گر مشغول به تحصیل می شوند، از نظر پذیرش در گروه همسالان خود با مشکل رو به رو می شوند. یک برنامه عادی سازی باید شامل تمهیداتی برای افزایش پذیرش اجتماعی نسبت به دانش آموزان دارای نیازهای ویژه باشد تا بتواند مؤثر واقع شود. در مقاله حاضر ضمن تعریف خصوصیات افراد توانا به لحاظ اجتماعی و مشکلات دانش آموزان با نیازهای ویژه در مهارت های اجتماعی پایه، شیوه های شناسایی دانش آموزان دچار مشکل در برقراری ارتباط و روابط اجتماعی توضیح داده می شود. علاوه بر آن ضرورت، اهداف و نحوه آموزش مهارت های اجتماعی به دانش آموزان با نیازهای ویژه شرح داده می شود.
بررسی سازگاری اجتماعی کودکان و نوجوانان مصروع ( 18-12 سال ) شهر اصفهان در سال 1384(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صرع از جمله بیماریهای مزمنی است که جنبه های مختلف سازگاری اجتماعی افراد مصروع را تحت تاثیر قرار می دهد. هدف از این پژوهش سنجش سازگاری اجتماعی کودکان و نوجوانان مبتلا به صرع 18-12 ساله در شهر اصفهان بود.
روش پژوهش توصیفی و جامعه آماری کلیه کودکان و نوجوانان مصروع مراجعه کننده به کلینک نور شهر اصفهان در سال 1384 را شامل بود. حجم نمونه 61 نفر بود که برابر با جامعه آماری است. ابزار گرد آوری داده ها در این پژوهش دو پرسشنامه جمعیت شناختی و پرسشنامه شخصیتی کالیفرنیا (زیر مقیاس سازگاری اجتماعی) بود. داده های پژوهش از طریق روش آماریt تک متغیره تجزیه و تحلیل شد.
یافته های پژوهش نشان داد که میانگین نمره سازگاری اجتماعی کودکان و نوجوانان مصروع شرکت کننده در پژوهش در مؤلفه نقشهای اجتماعی (87/3) بزرگتر از سطح متوسط (3) بود، اما میانگین نمره آنها در دیگر مؤلفه های سازگاری اجتماعی [مهارتهای اجتماعی (55/2)، علائق ضداجتماعی (22/2)، روابط خانوادگی (89/2)، روابط اجتماعی (93/2)، روابط مدرسه ای (76/2)] کمتر از سطح متوسط (3) بود.
بر اساس یافته های به دست آمده می توان اذعان داشت که کودکان و نوجوانان مصروع در رفتارهای مربوط به نقشهای اجتماعی و دوری از رفتارهای ضداجتماعی سازگاری اجتماعی مناسبی دارند، ولی در رفتارهای مرتبط با مهارتهای اجتماعی، روابط خانوادگی و برقراری رابطه مناسب با دیگر اعضاء خانواده، روابط مدرسه ای و روابط اجتماعی با مشکل مواجه شده و سازگاری خوبی ندارند.
بررسی رضایت زناشویی والدین کودکان کم توان ذهنی و کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" در این پژوهش با هدف آسیب شناسی زندگی زناشویی والدین به بررسی رضایت زناشویی والدین کودکان کم توان ذهنی و کودکان عادی پرداخته شده است. روش پژوش، توصیفی (پس رویدادی) و ابزار پژوهش، پرسشنامه ای رضایت زناشویی انریچ (السون و همکاران، 1989) بوده است. نمونه ای مورد مطالعه را والدین 30 دانش آموز کم توان ذهنی آموزش پذیر و والدین 30 دانش آموز عادی مقطع دبستان در شهر بیرجند در سال تحصیلی 1381-82 تشکیل دهد که به صورت تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای تحلیل داده ها از آزمون تی و تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که والدین کودکان عادی از رضایت زناشویی بالاتری نسبت به والدین کودکان کم توان ذهنی برخوردار هستند. همچنین سایر نتایج نشان می دهند که در ابعاد پاسخ های قراردادی، رضایت زناشویی، ارتباط، حل تعارض، امور مالی، روابط جنسی، فرزند پروری، نقش های مساوات طلبی و جهت گیری مذهبی، تفاوت ها معنادار نیستند. در ضمن در گروه والدین کودکان کم توان ذهنی بین رضایت زناشویی مادران و پدران با توجه به ترتیب تولد و جنس فرزندان تفاوت معنادار نبوده است.
"
تعریف و مفهوم سازی نیازهای ویژه، شناسایی و اولویت بندی پژوهشی گروه های با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش
با هدف شناسایی مشکلات گروه های
دارای نیازهای ویژه در ابعاد روانی، اجتماعی، معنوی و جسمی در ایران انجام
شد. این پژوهش کیفی با روش نظریه زمینه ای اجرا شد. در این پژوهش نخست پس از بررسی و مطالعة متون و مرور منابع موجود در
سراسر دنیا 10 گروه به عنوان افراد
دارای نیازهای ویژه منظور شده و 100 نفر از این افراد یا نزدیکان شان، براساس نمونه گیری
هدفمند تا زمان اشباع نظری داده ها مورد پژوهش قرار گرفتند. این گروه ها شامل کودکان؛ سالمندان؛ افراد با ناتوانی های حسی-
حرکتی؛ بیماران شدید روان پزشکی و کم توانی ذهنی؛ افراد دارای نیازهای ویژه پزشکی؛
مصرف کنندگان مواد؛ زندانیان؛ افرادی که تحت شرایط اجتماعی به حاشیه رانده شده اند
(اقلیت ها)؛ افرادی که در طبقات پایین اقتصادی- اجتماعی قرار دارند و زنان باردار می باشند. به منظور جمع آوری داده ها از روش مصاحبة نیمه ساختار
یافته استفاده شد و سپس با روش کدگذاری استراس و کوربین یا مقایسه مداوم تحلیل شد.
مهمترین حوزه های استخراج شده از مشکلات و نیازهای ویژه گروه های مورد بررسی عبارت
بودند از خانواده، آموزش (فضا و امکانات)، تفریحات و سرگرمی، جابجایی و حمل و نقل،
بناها و فضاها (منازل و اماکن عمومی)، مشارکت اجتماعی و اشتغال، خدمات درمانی و
توانبخشی، و نگرش سایر افراد به مشکلات آن ها. بنابراین می توان نتیجه گرفت که عبارت ""نیازهای ویژه"" در ارتباط با
ناتوانی معنا می یابد، که محصول ویژگی های فرد و موانعی است که توسط اجتماع ایجاد
شده است. در راه برطرف کردن آن نیازها موانع متعددی به چشم می خورد که به طور
عمده توسط بشر ایجاد شده اند. برخی از این موانع عبارتند از خدمات و سیستم های
ناکارآمد، سیاست گذاری های تبعیض آمیز، نگرش های اجتماعی، برچسب ها و غیره.
پیامدهای داشتن خواهر یا برادر آسیب دیده شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه:با وجود انبوه مقاله های موجود پیرامون کودکان آسیب دیده شنوایی، مقالات معدودی به طور ویژه به خواهران و برادران کودکان آسیب دیده شنوایی پرداخته اند. هدف مقاله حاضر، بررسی پیامدهای داشتن خواهر یا برادر با آسیب شنوایی است.
روش: در این مقاله، به پژوهش های مرتبط انجام یافته و منتشرشده در بانک های اطلاعاتی و نیز کتاب های معتبر، پرداخته شده است.
یافته ها: منابع یافت شده، در دامنه زمانی سال 1976 تا 2015 قرار دارند. بررسی پژوهش ها حاکی از یافته های متناقض درمورد خواهران و برادران کودکان آسیب دیده شنوایی بوده است.
نتیجه گیری: پژوهشگران پیامدهای داشتن خواهر یا برادر آسیب دیده شنوایی را به صورت طیفی که از یک سو مثبت و از سوی دیگر منفی بود، نشان داده اند.