فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
وابستگی به موادمخدر، تهدیدی جدی برای سلامت افراد است. این اختلال نه تنها زندگی فرد را تحت شعاع قرار می دهد، بلکه نواقص و ناراحتی های زیادی را برای خانواده و جامعه ایجاد می کند. در واقع اعتیاد یکی از آسیب های مهم اجتماعی است که باعث دگرگونی های ساختاری در نظام اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی یک اجتماع می شود. با توجه به مشکلات زیاد و گسترده حاصل از اعتیاد، پیشگیری از این معضل الزامی است. پیشگیری از این مشکل، مستلزم شناسایی عوامل خطر و عوامل محافظت کننده در برابر وابستگی به مواد است. تحقیقات مختلف نشان داده اند که فقدان مهارت های رفتاری و همچنین اختلال در تنظیم هیجانات در کنار عوامل اجتماعی اثرگذار، از حیطه های مؤثر در پیش بینی اعتیاد می باشند. اعتیاد در کشور ما مانند کشورهای شرقی دیگر، الگوی خاصی دارد که با الگوی موجود در کشورهای توسعه یافته غربی متفاوت است. در چنین شرایطی تولید اطلاعات و دانش داخلی می تواند نقش اساسی در بهبود سیاست گزاری ها، برنامه ریزی ها و انجام مداخلات ایفا نماید. در این مقاله مروری، سعی شده است تا سازه های رفتاری، هیجانی و اجتماعی مرتبط با اعتیاد که در پژوهش های ایران به دست آمده است، جمع آوری شود. نتایج این مطالعه نشان داد که در سطح فردی، عواملی مثل راهبردهای مقابله ای، عوامل مربوط به تحصیل و مدرسه، مکانیسم های دفاعی فرد معتاد و خانواده ی او و ویژگی های جمعیت شناختی؛ در سطح هیجانی عواملی مثل هوش هیجانی، هیجان طلبی و سبک تنظیم هیجان و در سطح اجتماعی عواملی مثل وضعیت آنومیک، سرمایه اجتماعی، شبکه ی روابط، حمایت اجتماعی، شکاف بین نسلی و معنویت نقش عمده در گرایش، شروع و ادامه ی مصرف مواد ایفا می کنند.
مقایسه توانمندی خانواده در افراد دارای عود مجدد و افراد تداوم دهنده درمان نگهدارنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
75-90
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش مقایسه توانمندی خانواده در افراد تداوم دهنده درمان نگهدارنده و افراد دارای عود مجدد در بین معتادان به مواد مخدر شهر تبریز بود. روش: روش پژوهش از نوع علی–مقایسه ای بود. بدین منظور، نمونه ای150 نفری (شامل 75 نفر بدون بازگشت و 75 نفر دارای عود مجدد) از بین مراجعان کمپ های ترک اعتیاد به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و از خانواده شان خواسته شد پرسش نامه توانمندسازی خانواده کورن و همکاران را تکمیل کنند. یافته ها : نتایج نشان داد که دو گروه از نظر نمره کل توانمندی خانواده و سطوح توانمندی (خانواده در ارتباط با فرد معتاد، ارتباط با سیستم های خدماتی و سطح اجتماعی) متفاوت هستند (05/0 > p ) و خانواده های افراد تداوم دهنده درمان نگهدارنده از توانمندی بالاتری برخوردار بودند. نتیجه گیری : یافته ها می توانند به طور تلویحی نقش توانمندی خانواده درمدیریت درمان پیشگیری از عود مجدد اعتیاد را تائید کنند.
مهارت های زندگی و پیشگیری از اعتیاد
حوزه های تخصصی:
افرادی که از لحاظ اجتماعی دچار آسیب هستند از جمله معتادان به موادمخدر، عموماً دارای مهارت های سطح پایینی برای مقابله با مسائل زندگی و چالش های موجود اجتماعی هستند. این افراد به دلیل عدم دانش و مهارت لازم و همچنین کثرت مسائل و دشواری های زندگی، نتوانسته اند در موقعیت های مختلف و دشوار زندگی تصمیمات مناسب و مؤثر اتخاذ و یا راهکار سازشی مطلوبی را انتخاب کنند. به همین دلیل به عنوان یکی از عوامل اساسی پیشگیری از اعتیاد و آسیب های اجتماعی، آگاه سازی و آموزش مهارت های زندگی کمک می کند که در جهت پیشگیری و سلامت اولیه و بازتوانی بیماران گامی مهم برداشته شود. در این مقاله انواع مهارت های زندگی و نقش مؤثر آن ها در پیشگیری از آسیب های اجتماعی به خصوص اعتیاد و همچنین پژوهش های انجام شده مرور شد. در مجموع می توان گفت که آموزش مهارت های زندگی در دوره های مختلف زندگی می تواند راهکار مناسبی برای پیشگیری از اعتیاد باشد. لازم است موضوع آموزش مهارت های زندگی به صورت کاربردی در سنین مختلف بیش از پیش مورد توجه مسئولین قرار گیرد و از این طریق گامی مهم در پیشگیری از اعتیاد برداشته شود.
مقایسه هیجان خواهی، جایگاه مهار و کمال گرایی در افراد وابسته به مواد و افراد غیروابسته به مواد
حوزه های تخصصی:
سوءمصرف مواد، از جمله مشکلات جامعه بشری است که روز به روز بر میزان آن افزوده می شود و کمتر کشوری را می توان یافت که از شیوع و خطرات ناشی از آن مصون مانده باشد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه هیجان خواهی، جایگاه مهار و کمال گرایی افراد وابسته به مواد و افراد غیروابسته به مواد بود. این مطالعه یک طرح علی-مقایسه ای بود.50 نفر از افراد مبتلا به سوءمصرف مواد و 50 نفر از اعضای خانواده و وابستگان درجه اول افراد مبتلا به سوءمصرف مواد ترک کرده به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. هر دو گروه پس از همتاسازی بر اساس سن و تحصیلات، پرسش نامه های هیجان خواهی زاکرمن (1987)، مقیاس جایگاه مهار راتر (1975) و مقیاس کمال گرایی چندبعدی فراست و همکاران (1990) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین افراد وابسته به مواد و افراد غیروابسته به مواد در هیجان خواهی، جایگاه مه ار و کمال گرایی تفاوت معناداری وجود داشت. افراد وابسته به مواد در هیجان خواهی، جایگاه مهار بیرونی نمرات بالاتری داشتند. مدیریت موثر هیجان و کنترل درونی می تواند افراد را به سمت رفتارهای سازگارانه سوق دهد که این رفتارهای سازگارانه منجر به تقویت ترک رفتارهای مرتبط به اعتیاد می شود.
تأثیر درمان شناختی-رفتاری بر تعارض زناشویی و سازگاری زناشویی افراد معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: ه دف از پژوهش حاضر تاثیر درمان شناختی – رفتاری بر تعارض زناشویی و سازگاری زناشویی افراد معتاد بود. روش: جامعه مورد مطالعه افراد معتاد مرکز متادون درمانی ترک اعتیاد شهرستان قروه (نیکو سلامت) در سال 1394 (100 نفر) بود. این پ ژوه ش نیمه آزمای شی از نوع پی ش آزمون- پس آزمون بود. حج م نم ون ه 30 ن ف ر از افراد معتاد متاهل با استف اده از روش نمونه گیری در دسترس انتخ اب ش د و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش 13 جلسه روان درمانی رفتاری شناختی گروهی بر اساس دستور العمل مایکل فری (2005) را دریافت کردند، اما گروه گواه تحت هیچگونه آموزشی قرار نگرفتند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه 32 سوالی سازگاری زناشویی اسپاینر و پرسش نامه42 سوالی تعارض های زناشویی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات سازگاری زناشویی در پس آزمون گروه آزمایش به طور معناداری از میانگین نمرات گروه گواه بالاتر است و همچنین میانگین نمرات تعارض زناشویی در گروه آزمایش از میانگین نمرات در گروه گواه پایین تر بود. نتیجه گیری: درمان شناختی-رفتاری بر بهبود و افزایش سازگاری زناشویی و کاهش تعارض زناشویی افراد معتاد موثر می باشد.
مقایسه ولع مصرف و بهزیستی روانی در بیماران تحت درمان با نگهدارنده متادون و مصرف کنندگان هروئین
حوزه های تخصصی:
ولع مصرف شاخصی روان شناختی می باشد که نقشی حائز اهمیت در پیامد درمانی ایفا می نماید و تعاملی پویا با مولفه های سلامت روان دارد. هدف پژوهش حاضر، مقایسه شاخص های ولع مصرف و بهزیستی روانی در بیماران تحت درمان با نگهدارنده متادون و مصرف کنندگان هروئین بود. روش پژوهش علی مقایسه ای بود. 30 مرد مصرف کننده فعال هروئین و 50 بیمار تحت درمان نگهدارنده با متادون به دو روش گلوله برفی و هدفمند انتخاب شدند. داده ها از طریق دو پرسشنامه بهزیستی روانی و ولع مصرف جمع آوری و به کمک آزمون های تی و تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که شاخص بهزیستی روانی در دو گروه تحت درمان متادون و مصرف کنندگان فعال، در هر سه مولفه هیجانی، روان شناختی و اجتماعی تفاوت معناداری را نشان می دهد. نتایج حاکی از اهمیت فرایند بهبودی و پرهیز از مواد در ارتقاء بهزیستی روانی و کاهش تنش ناشی از ولع مصرف بود.
تعیین مقدار متامفتامین، کوکائین، مرفین،کدئین در فاضلاب شهری با استفاده از کروماتوگرافی گازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
9-22
حوزه های تخصصی:
هدف: سوءمصرف مواد مخدر علاوه بر آسیب به سلامت فردی و اجتماعی می تواند از طریق ورود به اکوسیستم های آبی مخاطراتی جدی را متوجه محیط زیست آبی نماید. در این تحقیق با استفاده از تکنیک میکرو استخراج با استفاده از فاز جامد مواد مخدر (متامفتامین، کوکائین، مرفین، و کدئین) در فاضلاب ورودی و خروجی و لجن حاصل از تصفیه فاضلاب در تصفیه خانه فاضلاب شهید محلاتی تهران، و نیز پساب خروجی یکی از بیمارستان های تهران (بیمارستان تهرانپارس) با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی گازی GC در کنار روش میکرو استخراج فاز جامد مورد بررسی قرار گرفته است. روش: روش میکرو استخراج با استفاده از فاز جامد یک روش استخراج تعادلی است که در آن با کالیبراسیون مناسب می توان آلاینده ها را در غلظت های پایین و با حساسیت بسیار بالا و بدون استفاده از حلال انجام داد. دستگاه تجزیه ای که در ابتدا با SPME به کار گرفته شد کروماتوگرافی گازی بوده و تا به امروز نیز بسیاری از کاربردهای آن بر پایه جداسازی و آنالیز با این دستگاه می باشد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که مخدر های کدئین و مورفین با غلظت بالا در فاضلاب شهری وجود داشته و کارائی تصفیه خانه در حذف این آلاینده ها قابل ملاحظه نمی باشد (درصد حذف به ترتیب 23 و 43 درصد). همچنین مشاهده شده که در تمام نمونه های مورد بررسی مخدر کوکائین وجود ندارد. نتیجه گیری: یافته های تحقیق دارای نکات بهداشتی-پزشکی می باشد.
مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری، دارو درمانی و دارونما در کاهش اضطراب بیماران سوءمصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
59-74
حوزه های تخصصی:
هدف: اعتیاد به مواد یکی از مهم ترین مشکلات عصر حاضر می باشد که گستره جهانی پیدا کرده است. این پژوهش با هدف بررسی و مقایسه سه روش درمانی (گروه درمانی شناختی-رفتاری، دارو درمانی و دارونما) در کاهش اضطراب بیماران سوءمصرف مواد انجام شد. روش : پژوهش حاضر از تحقیقات شبه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 40 مرد معتاد که نمره بالایی در پرسش نامه اضطراب بک کسب کرده بودند و مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر تشخیص داده شده بودند؛ انتخاب و به صورت تصادفی به چهار گروه (درمان شناختی رفتاری، دارو درمانی، دارونما) و گروه گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش شناختی رفتاری طی 6 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان قرار گرفتند، گروه دارو درمانی تحت درمان دارویی سرترالین، گروه دارونما نیز تحت درمان کپسول دارونما و گروه گواه تحت هیچ برنامه آموزشی قرار نگرفت. یافته ها : نتایج به دست آمده از تحلیل کوواریانس حاکی از اثربخشی گروه درمانی شناختی - رفتاری در کاهش اضطراب در مقایسه با گرو ه های دارو درمانی و دارونما بود. نتیجه گیری : با توجه به نتایج فوق که نشان دهنده اثربخشی درمان گروهی شناختی - رفتاری برکاهش اضطراب است، می توان از این شیوه درمانی به عنوان یک درمان اثربخش استفاده نمود .
پیش بینی نگرش دانشجویان به اعتیاد بر اساس پنج عامل بزرگ شخصیت
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی پیش بینی نگرش به اعتیاد و موادمخدر بر اساس پنج عامل بزرگ شخصیتی در دانشجویان استان مرکزی صورت گرفت. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. نمونه آماری شامل 238 نفر از دانشجویان مراکز پیام نور دلیجان، ساوه و محلات در سال 1394 بودند که از طریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. به منظور سنجش متغیرهای تحقیق از پرسش نامه های نگرش نسبت به اعتیاد و فرم کوتاه پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت استفاده شد. داده ها با استفاده ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین نگرش به اعتیاد و ویژگی های گشودگی به تجربه، توافق پذیری و وظیفه گرایی همبستگی منفی معناداری وجود دارد. بین برون گرایی و روان رنجورخویی با گرایش به اعتیاد در دانشجویان رابطه معناداری وجود نداشت. براساس نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام ویژگی های شخصیتی توافق پذیری وگشودگی به تجربه، پیش بینی کننده های معنادار نگرش به اعتیاد در دانشجویان بودند. این دو ویژگی شخصیتی در مجموع 9 درصد از واریانس نگرش به اعتیاد را تبیین کردند. در مداخلات درمانی و پیشگیرانه اعتیاد، توجه به ویژگی های شخصیتی خصوصاً توافق پذیری وگشودگی به تجربه از اهمیت زیادی برخوردار است.
الگوی پارادایمی نقش ارزش های دینی خانواده در پیشگیری از گرایش به استفاده از مواد نیروزا
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه ی حاضر، شناخت مؤلفه های مؤثر ارزش های دینی خانواده و نقش آن ها در پیشگیری از گرایش به مواد نیروزا بود. این پژوهش از نوع تحقیقات اکتشافی و به تناسب رویکرد پژوهش از نوع کیفی بود که جهت انجام آن، با استفاده از روش گلوله برفی به صاحب نظران حوزه ی مورد پژوهش (15 نفر) رجوع و از طریق مصاحبه ی عمیق به جمع آوری داده ها پرداخته شد. سپس به واسطه ی سه مرحله کدگذاری بر مبنای رویکرد پارادایمی، طبقه های اصلی، فرعی و همچنین ارتباط بین طبقات شناسایی شد و منجر به شکل گیری و استخراج الگوی نهایی گردید. مطابق الگوی پارادایمی حاصل، به شرایط علّی پدیده گرایش به استفاده از مواد نیروزا، شرایط زمینه ای آن و نیز شرایط میانجی و راهبردهای بازدارنده و تقابلی با آن پرداخته شد. همچنین، راهبردهای مورد استفاده از سوی افراد دچار انحطاط مصرف داروها و ترکیبات مختلف استخراج شد و در نهایت در قالب پیامد نهایی الگو یعنی بیماری و زندگی بیمارگونه فرد مفهوم سازی گردید. به نظر می رسد که توسعه نظری حاصل از این پژوهش، می تواند درک کاربرد نظام ارزشی اصیل اسلامی در تربیت نیروی انسانی را تسهیل کرده و ضمن شناساندن الزامات و اقدامات بنیادی، مسیر رویارویی با این چالش را هموارتر کند.
مرور سیستماتیک اثربخشی مداخلات درمان اجباری معتادان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثربخشی مداخلات درمان اجباری معتادان بوده است. روش: این مطالعه از نوع مطالعات توصیفی بود و با توجه به روش اجرا، مطالعه مرور سیستماتیک یا مرور نظام مند تلقی می شود. جامعه آماری این مطالعه تمام مقالات، پژوهش ها، طرح ها و گزارش های تحقیقاتی به زبان فارسی و انگلیسی در خصوص ارزیابی و نتایج درمان اجباری معتادان در دوره زمانی 2000 تا 2015 بود (به شرط چاپ در مجلات معتبر). یافته ها: پس از مرور مقالات در پایگاه های اطلاعاتی، تعداد 11 مقاله که معیارهای ورود را دارا بودند وارد مطالعه شدند. میزان 5/54 درصد مقالات مربوط به کشور آمریکا بودند. تحقیقات نشان دادند که بیماران تحت درمان اجباری شرایط نامناسب تری داشته اند. تعداد اندکی از پژوهش ها بهبود وضعیت سلامت جسمی و روانی و در کل سلامت عمومی را در درمان اجباری گزارش داده اند. نتیجه گیری: پژوهش های مورد بررسی قرار گرفته حاکی از آن است که درمان داوطلبانه خروجی بهتری نسبت به درمان اجباری داشته هرچند که برای تصمیم گیری قابل اتکا پیشنهاد می شود تحقیقات بیشتری با روش تحقیق مناسب انجام شود.
بررسی نقش واسطه ای اختلال در تنظیم هیجانی در رابطه میان ابعاد ویژگی شخصیتی تکانشگری و مصرف و مصرف چندگانه مواد، الکل و دخانیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت شناسایی عوامل مؤثر بر مصرف مواد به منظور طراحی مداخلاتی جهت پیشگیری و درمان، پژوهش حاضر در غالب مدلی با هدف بررسی نقش واسطه ای اختلال در تنظیم هیجانی در رابطه میان ابعاد ویژگی شخصیتی تکانشگری و مصرف و مصرف چندگانه مواد، الکل و دخانیات انجام شد. روش: تعداد 352 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس از بین جمعیت عمومی 60- 18 ساله شهر تهران انتخاب و با استفاده از مقیاس رفتار تکانشی پنج عاملی، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان و پرسش نامه های محقق ساخته در زمینه مصرف مواد مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها بر مبنای آزمون های همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها حاکی از آن بود که ابعاد تکانشگری و اختلال در تنظیم هیجانی همبستگی معناداری را با مصرف و مصرف چندگانه مواد، الکل و دخانیات دارند. مدل پیشنهاد شده برای بررسی نقش واسطه ای اختلال در تنظیم هیجانی در رابطه میان ابعاد تکانشگری و مصرف مواد برازش خوبی با داده ها داشت، اما اثر اختلال در تنظیم هیجانی بر مصرف مواد به اندازه ای نبود که از لحاظ آماری معنادار شود. هیجان واهی (01/0>P، 42/0=β) و فقدان تأمل (01/0>P، 46/0=β) بر مصرف مواد و فقدان تأمل (01/0>P، 27/0-=β)، فوریت منفی (01/0>P، 83/0=β) و فقدان پشتکار (05/0>P، 13/0=β) بر اختلال در تنظیم هیجانی اثر معنادار داشتند. نتیجه گیری: اگرچه هم ابعاد تکانشگری و هم اختلال در تنظیم هیجانی همبستگی معناداری را با مصرف و مصرف چندگانه مواد، الکل و دخانیات داشتند، اما زمانی که در یک مدل به کار گرفته شدند ابعاد تکانشگری اثرات قوی تری بر مصرف مواد داشتند و نقش برجسته تری را در پیش بینی مصرف مواد ایفا می کنند.
فناوری اطلاعات و سلامت اجتماعی: مروری نظری و پژوهشی
حوزه های تخصصی:
امروزه با واسطه ابزارهای نوین اطلاعاتی، جهان به تعبیر مک لوهان به دهکده جهانی تبدیل شده است. شکل جدیدی از ارتباط ها در محیط های مجازی شکل گرفته که جدای از مزیت های این شکل از ارتباط به دنبال خود چالش هایی هم داشته است، از جمله اینکه در کنار سهولت ارتباط، سلامت جامعه را به مخاطره انداخته است. امروزه استفاده از تکنولوژی و فناوری اطلاعات در جنبه های مختلف فردی و اجتماعی پیامدهای مثبت و منفی برای کاربران دارد، اما استفاده نادرست و نابجا از آن منجر به آسیب های اجتماعی زیادی می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی موضوع فناوری اطلاعات و سلامت اجتماعی و متون مربوط به فناوری اطلاعات و سلامت اجتماعی انجام شده است. روش تحقیق با استفاده از روش مروری انجام گرفته است. فناوری اطلاعات، سلامت اجتماعی، شبکه های اجتماعی، مزایا و معایب استفاده از فناوری اطلاعات و شبکه اجتماعی در جامعه بررسی شده است. علاوه بر اینها پژوهش های انجام شده در داخل و خارج کشور درباره فناوری اطلاعات و سلامت اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بررسی مروری پژوهش ها نشان داد که امروزه اعتیاد به عنوان یکی از معضلات اجتماعی با ورود شبکه های اجتماعی و فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی تحت تاثیر قرار گرفته است. بنابراین ضرورت آموزش، آگاهی رسانی و اتخاذ اقدامات پیشگیرانه ضروری است.
نقش دشواری در تنظیم هیجان به عنوان متغیر میانجی در تبیین رابطه کارکرد خانواده و ارضای نیازهای بنیادین روا ن شناختی با اعتیادپذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش دشواری در تنظیم هیجان به عنوان متغیر میانجی در تبیین رابطه کارکرد خانواده و ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی با اعتیادپذیری انجام شده است. روش: تعداد ۴۵۲ نفر از دانشجویان (207 پسر و 245 دختر) دانشگاه های تبریز با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده و پرسش نامه های شناسایی افراد در معرض خطر اعتیاد، مقیاس سنجش کارکرد خانواده، دشواری در تنظیم هیجان و ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی را تکمیل نمودند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی با داده ها برخوردار بوده و می توان از دشواری در تنظیم هیجان به عنوان متغیر میانجی در ارتباط کارکرد خانواده و ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی به منظور تبیین اعتیادپذیری استفاده کرد. نتیجه گیری: دشواری در تنظیم هیجان به عنوان متغیر میانجی در ارتباط کارکرد خانواده و ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی قادر به تبیین اعتیادپذیری می باشند و توجه به این امر می تواند پیشنهادهایی برای پیشگیری و مداخله در حوزه اعتیاد داشته باشد.
رفتار درمانی دیالکتیکی و اختلال مصرف مواد: مروری نظری و پژوهشی
حوزه های تخصصی:
اعتیاد یک بیماری روان پزشکی مزمن می باشد که در بسیاری از جوامع از جمله جامعه ی ایران در حال گسترش است. اعتیاد به موادمخدر پدیده ی پیچیده ای است که ابعاد مختلف زندگی فرد ازجمله ابعاد اجتماعی، اقتصادی، جسمی و روانی را تحت تأثیر قرار می دهد. ازجمله پیامدهای روانی حاصل از اعتیاد می توان به اختلالات خلقی مثل افسردگی و اضطراب، پرخاشگری و اختلال در کنترل تکانه، فراموشی، توهم و هذیان ناشی از مواد صنعتی و... اشاره کرد. ازآنجایی که پیامدهای ناشی از اعتیاد بخصوص پیامدهای روانی در زندگی فرد اختلال ایجاد می کند و با توجه به نقش عوامل روانی در وابستگی به مواد و تداوم اعتیاد، لازم است در کنار درمان های دارویی و زیستی از مداخلات روان شناختی نیز استفاده شود. یکی از درمان های روان شناختی به کاررفته در حوزه ی اعتیاد رفتاردرمانی دیالکتیک می باشد. کاربرد رفتاردرمانی دیالکتیکی باگذشت زمان توسعه یافته است و در حال حاضر برای درمان بسیاری از مشکلات مانند افسردگی، اضطراب، خشم، سوءمصرف مواد و اختلالات خوردن کاربرد دارد. این مقاله مروری بر کاربرد فنون رفتاردرمانی دیالکتیکی است که به عنوان درمان مکمل در کنار سایر درمان ها تلقی می شود. بر اساس مبانی نظری و پژوهشی می توان گفت رفتاردرمانی دیالکتیکی مداخله ای برای اختلالات مصرف مواد اثربخش است.
نقش ذهن آگاهی، تحمل آشفتگی و حافظه هیجانی در پیش بینی بازگشت و پیروی از درمان در سوء مصرف کنندگان مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش ذهن آگاهی، تحمل آشفتگی و حافظه هیجانی در پیش بینی بازگشت و پیروی از درمان در سوءمصرف کنندگان مواد انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل مراجعه کنندگان به مراکز درمان سوءمصرف مواد شهر اردبیل در نیمه اول سال 1393 بود. نمونه ای به تعداد 197 نفر از میان معتادان مراجعه کننده به پنج مرکز درمان سوءمصرف مواد به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های پیروی کلی، پیش بینی بازگشت، تحمل آشفتگی، آزمون حافظه هیجانی، و پرسش نامه ذهن آگاهی استفاده شد. یافته ها: نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بازگشت و پیروی از درمان با ذهن آگاهی، تحمل آشفتگی و حافظه هیجانی رابطه معناداری دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که 8/35 درصد واریانس بازگشت و 5/33 درصد واریانس پیروی از درمان از طریق ذهن آگاهی، تحمل آشفتگی و حافظه هیجانی تبیین می شود. نتیجه گیری: این نتایج نشان می دهد که ذهن آگاهی، تحمل آشفتگی و حافظه هیجانی پیش بینی کننده های مناسبی برای بازگشت و پیروی از درمان در سوءمصرف کنندگان مواد می باشد. بنابراین، در روند درمان می بایستی برای این متغیرها برنامه داشت.
اثربخشی آموزش مهارت های مقابله با استرس بر سلامت روانی معتادان مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مقابله با استرس بر سلامت روانی معتادان مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد صورت گرفت. روش: این پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری شامل مددجویان کلینیک ترک اعتیاد بودند که در سال 1394 برای متادون درمانی ثبت نام کرده بودند. تعداد30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به دوگروه آزمایش وگواه تقسیم شدند.گروه آزمایش در 8 جلسه آموزش مهارت های مقابله با استرس شرکت کردند و سلامت روان هر دو گروه با پرسش نامه سلامت عمومی مورد سنجش قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد، آموزش مهارت های مقابله با استرس بر بهبود سلامت روان معتادان موثر بوده است. نتیجه گیری: آموزش مهارت های مقابله با استرس می تواند در کاهش آثار زیان بار اعتیاد بر سلامت روان مفید فایده باشد.
اثربخشی گروه درمانی با رویکرد تحلیل ارتباط متقابل بر افزایش امید در دختران نوجوان تحت درمان با متادون
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی با رویکرد تحلیل ارتباط متقابل بر افزایش امید در دختران نوجوان تحت درمان با متادون انجام شد. این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. بدین منظور، 30 نفر از دختران نوجوان تحت درمان با متادون به صورت هدفمند انتخاب شدند. آن ها به طور تصادفی در دو گروه 15 نفره کنترل و آزمایش جایگزین شدند. گروه کنترل و آزمایش پرسش نامه امید اسنایدر را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. مداخله گروه درمانی با رویکرد تحلیل ارتباط متقابل روی گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 2 ساعته و در هر هفته یک جلسه انجام شد.گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که گروه درمانی با رویکرد تحلیل ارتباط متقابل میزان نمره امید در گروه آزمایش را به شکل معناداری افزایش داد. نتایج پیشنهاد داد که این نوع درمان می تواند در جهت افزایش امید دختران نوجوان تحت درمان با متادون در نظر گرفته شود.
مقایسه دشواری های تنظیم هیجانی و پریشانی روانی در افراد معتاد و عادی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه دشواری های تنظیم هیجانی و پریشانی روانی در افراد معتاد و عادی انجام شد. روش پژوهش علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد خودمعرف جهت ترک اعتیاد شهرستان آرادان بودند که در زمستان سال 1395 به کلینیک ترک اعتیاد مراجعه کرده بودند. جامعه آماری افراد عادی شامل همراهان و بستگان افراد معتاد بودند. نمونه ای به حجم 120 نفر (60 نفر عادی، 60 نفر معتاد) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه دشواری در تنظیم هیجان و مقیاس استرس، اضطراب و افسردگی لاویبوند و لاویبوند بود. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که بین مولفه های دشواری های تنظیم هیجانی (به جز فقدان آگاهی هیجانی) و استرس، اضطراب و افسردگی در افراد معتاد و عادی تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین صورت که افراد معتاد در پرسش نامه دشواری های تنظیم هیجانی نمرات بالاتری داشتند. همچنین افراد معتاد در سه مولفه استرس، اضطراب و افسردگی نمرات بالاتری داشتند. در مجموع نتایج حاکی از آن بود که افراد معتاد دارای مشکلاتی در تنظیم هیجان هستند و از اضطراب، استرس و افسردگی رنج می برند. لذا این موضوع باید مورد توجه متخصصان اعتیاد قرار گیرد.
مقایسه سرشت و منش بیماران مبتلا به افسردگی اساسی با و بدون اختلال مصرف مواد و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
227-242
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مقایسه سرشت و منش بیماران مبتلا به افسردگی اساسی با و بدون اختلال مصرف مواد و افراد بهنجار بود. روش: روش این پژوهش از نوع علی- مقایسه هدف: هدف این پژوهش مقایسه سرشت و منش بیماران مبتلا به افسردگی اساسی با و بدون اختلال مصرف مواد و افراد بهنجار بود. روش: روش این پژوهش از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش را مبتلایان به اختلال افسردگی اساسی تشکیل می دادند که در سه ماهه دوم و سوم سال 1395 به مراکز درمانی شهر تبریز مراجعه کرده بودند. با روش نمونه گیری هدفمند 30 فرد مبتلا به افسردگی اساسی با اختلال مصرف مواد و 30 فرد مبتلا به افسردگی اساسی بدون اختلال مصرف مواد و با روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر همتای بهنجار آن ها انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه ابعاد سرشت و منش و ویرایش دوم پرسش نامه افسردگی بک استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بیماران افسرده به طور معناداری نوجویی و آسیب پرهیزی بالاتر، پشتکار، خودراهبری و همکاری پایین تری نسبت به افراد بهنجار نشان می دهند. به علاوه بیماران افسرده با اختلال مصرف مواد نوجویی بالاتر و پشتکار، خودراهبری و همکاری پایین تری را نسبت به بیماران افسرده بدون همبودی گزارش کردند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که ابعاد سرشت و منش شخصیت در ابتلا به اختلالات روانی نقش بسزایی دارند. شناسایی این ابعاد در گروه های پرخطر می تواند در تدوین مداخلات پیشگیرانه و درمانی کارا برای افسردگی و اختلالات مصرف مواد موثر باشد. ای بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی مبتلایان به اختلال افسردگی اساسی تشکیل می دادند که در سه ماهه دوم و سوم سال 1395 به مراکز درمانی شهر تبریز مراجعه کرده بودند. با روش نمونه گیری هدفمند 30 فرد مبتلا به افسردگی اساسی با اختلال مصرف مواد و 30 فرد مبتلا به افسردگی اساسی بدون اختلال مصرف مواد و با روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر همتای بهنجار انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ابعاد سرشت و منش و ویرایش دوم پرسشنامه افسردگی بک استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بیماران افسرده به طور معناداری نوجویی و آسیب پرهیزی بالاتر، پشتکار، خودراهبری و همکاری پایین تری نسبت به افراد بهنجار نشان می دهند. به علاوه بیماران افسرده با اختلال مصرف مواد نوجویی بالاتر و پشتکار، خودراهبری و همکاری پایین تری را نسبت به بیماران افسرده بدون این همبودی گزارش کردند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که ابعاد سرشت و منش شخصیت در ابتلا به اختلالات روانی نقش بسزایی دارند. شناسایی این ابعاد در گروه های پرخطر می تواند در تدوین مداخلات پیشگیرانه و درمانی کارا برای افسردگی و اختلالات مصرف مواد موثر باشد.