فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۰۱ تا ۱٬۴۲۰ مورد از کل ۱٬۶۵۶ مورد.
۱۴۰۸.

ویژگیها و کارکرد خانواده به عنوان دو عامل تعدیل کننده و واسطه ای برای رشد بهینه وافزایش خلاقیت در کودکان ونوجوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۵
وضعیت بین المللی ‘سیاسی واقتصادی جهان حاضر‘برخورد سازنده مردم ایران را با چالشهای جدید ایجاب میکند‘برخوردی مبتنی بر معیارها وآرمان های والای انسانی که در چارچوب تمدن اسلامی نسل به نسل منتقل یافته است . در تعقیب این امر‘باید قابلیت رسیدگی به امور تازه یا خلاقیت به عنوان اساسی ترین عامل مورد توجه قرار گیرد.همانگونه که مطالعات روانشناختی نشان میدهند.مواد ژنتیکی صفاتی تمام شده برای فرد(مثل هوش یا خلاقیت)ایجاد نمیکنند‘بلکه مواد ژنتیکی وتعامل فرد با محیط برهم تأثیر متقابلی میگذارند تا صفات نهایی فرد تعیین شود.خانواده به طور سنتی مهم ترین نهاد اجتماعی محسوب میشود که عهده دار وظیفه دشوار پرورش کودکان است که والدین در آن به اجتماعی کردن و آموزش کودکان میپردازند . بدین لحاظ ‘خانواده نمایانگر نیرومندترین منبع اجتماعی برای پرورش‘افزایش وتربیت توان بالقوه انسان(که با ارزش ترین سرمایه هر ملتی است )میباشد.دو الگوی نظری برای توضیح"نقش خانواده در ارتقای رشد شناختی وعاطفی کودکان ونوجوانان" ارائه وتوسط مطالعات تجربی روا شده اند. الگوی اول با تأکید بر دو بعد حمایت وتحریک‘ساختارخانواده را شرح میدهد. ترکیب های مختلف این دو بعد به پدیده های روانشناختی ورفتاری متفاوتی منجر میشود. خانواده هایی موفق به پرورش نوابغ‘دانشمندان ومخترعان اجتماع شده اند که دارای این ویژگی بوده اند. الگوی دوم اساساً مکمل الگوی اول است وبه عنوان یک "الگوی اقتصادی" مطرح میشود‘چون به کارکرد خانواده به وسیله ای برای پس انداز انرژی ذهنی میپردازد‘پس اندازی که میتواند در امر کسب تجاربی بهینه در ایجاد خلاقیت سرمایه گذاری شود. تأثیرگذاری دائمی این الگوهای خانوادگی بر شخصیت کودک که درابتدای زندگی فراگرفته میشوند(وبه استفاده کارآ ازوقت و منابع شناختی مثل‘افکار وهیجانات وتوجه می انجامد)اثبات شده است ‘به گونه ای که کودکان در فرآیند رشد شخصیت های"مؤثر وخلاق"یا "محیط برخود" می یابند. اهمیت این زمینه تحقیقاتی در این است که نقش واسطه ای و تعدیل کننده ای را برای خانواده در رشد خلاقیت واستعدادهای کودکان ونوجوانان بیان میدارد.
۱۴۱۴.

مقایسه هیجان خواهی و کفایت اجتماعی دختران ساکن مراکز شبانه روزی بهزیستی با دختران تحت سرپرستی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هیجان خواهی دختران نوجوان کفایت اجتماعی مراکز شبانه روزی بی سرپرستی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره نوجوانی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هیجان
تعداد بازدید : ۸۴۲ تعداد دانلود : ۳۹۶
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه ی هیجان خواهی و کفایت اجتماعی دختران (20-13) بی سرپرست و بدسرپرست ساکن در مراکز شبانه روزی بهزیستی با دختران تحت سرپرستی خانواده است. روش: روش تحقیق حاضر توصیفی و از نوع پس رویدادی می باشد. جامعه آماری 60 نفر است. نمونه های تحقیق 30 نفر از گروه دختران بی سرپرست و بدسرپرست استان لرستان به صورت در دسترس و 30 نفر از گروه دختران تحت سرپرستی خانواده استان مذکور به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. اطلاعات هر دو نمونه دختران بی سرپرست و تحت سرپرست خانواده از طریق پرسشنامه های مرتبط یعنی «هیجان خواهی زاکرمن» و «کفایت اجتماعی فلنر» گردآوری شدند. نتایج حاصل از داده ها با استفاده از آزمون t برای گروه های مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که بین هیجان خواهی و کفایت اجتماعی دختران بی سرپرست و بدسرپرست با دختران تحت سرپرستی خانواده تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: می توان گفت که جدایی از والدین به عنوان یک رویداد آسیب زا می تواند آینده و سلامت رشدی و روانی دختران بی سرپرست را تحت تأثیر قراردهد و آن ها را دچار آسیب های روانی کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان