فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۴۱ تا ۱٬۸۶۰ مورد از کل ۴٬۴۳۷ مورد.
پسوخه در برابر ذهن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه لیوتار درباره امر با شکوه کانت
منبع:
نامه فرهنگ ۱۳۸۲ شماره ۵۰
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پست مدرنیسم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه هنر
سیاست و اخلاق
جایگاه زیارت در آیین کاتولیک و مذهب شیعه؛ بررسی و مقایسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با رویکرد تحلیلی و نظری و با هدف تبیین جایگاه زیارت در آیین کاتولیک و مذهب شیعه و واکاوی تفاوت و تشابه آن دو تدوین یافته است. در کلیسای کاتولیک، کلیسا خانه خدا و مکان برگزاری آیین های عبادی است. کلیسا ها، صومعه ها و اماکن زیارتی، مکانی مناسب برای پیوند انسان با خداست. در تشیع نیز، ساخت بنا و زیارتگاه بر مقابر اولیای الهی مورد تأکید قرار گر فته و مؤمنان با واسطه دانستن اولیای الهی در شفاعت و توسل به آنان، آنان را واسطه فیض می دانند. شیعه و آیین کاتولیک، هر دو تلاش دارند تا نگاه پیروان خود را در زیارت، از ظاهر به درون برده و نوعی سلوک عارفانه به آنان تعلیم دهند. در هر دو آیین، اصل بر عدم دلبستگی به دنیا و جست وجوی جهان باقی است. تفاوت اصلی مفهوم زائرگونه به سوی شهر آسمانی اورشلیم در کاتولیک، با مفهوم آن در شیعه در این است که در مسیحیت کاتولیک، زیارت به معنای زندگی غریبانه در زمین، ریشه در باورهایی مانند گناه اولیه، صلیب مسیح و عروج اورشلیم به آسمان دارد، اما در شیعه چنین دکترینی پذیرفته نیست.
اراده خیر از دیدگاه کانت
پوپر، اقتصاد اثباتی و منطق کشف علمی - اجتماعی
منبع:
نامه مفید ۱۳۷۵ شماره ۵
حوزه های تخصصی:
هستی شناسی علم
علم و دین از منظر آلبرت اینشتین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تبیین و ارزیابی نظریة یافت اتحادی ذات گرایان در باب ماهیت تجربة عرفانی با تمرکز بر دیدگاه استیس و فورمن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ذات گرایان، که به وجود هسته ی مشترک میان تجارب عرفانی پایبندند، به سه گروه عمده تقسیم می شوند: احساس گرایان،قایلان به تناظر تجربه حسی و عرفانی و طرفداران نظریه یافت اتحادی. در این میان، استیس و فورمن طرفدار اندیشه یافت اتحادی اند. مهم ترین مبحثی که استیس در ضمن آن به ماهیت تجربة عرفانی پرداخته است. مسئله هسته مشترک است که در آن به رصد ویژگی های مشترک تجارب عرفانی در سراسر جهان می پردازد. رویکرد روانشناختی و پدیدارشناختی استیس در بحث ویژگی های مشترک تجربة عرفانی– که ماهیت شناخت عرفانی نیز در ضمن آن مطرح شده- با دیدگاه معرفت شناختی در این زمینه، ارتباطی از سنخ ربط مبنا و بنا دارد. رابرت فورمن نیز فیلسوفی است که ویژگی بارز آن نقد مکتب ساخت گرایی است. در دیدگاه فورمن، تجارب عرفانی از سنخ علوم التفاتی نیستند، بلکه از جهت ساختار معرفتی، ماهیتی اتصالی دارند، که فورمن آن را علم هویتی می نامد، که بر اساس آن، دوگانگی میان عالم و معلوم از میان برداشته می شود. فورمن برای تجارب عرفانی، دو نوع ابتدایی و پیشرفته- که، به ترتیب، رخداد آگاهی محض و حالات ثنوی عرفانی می نامد- قایل است. استیس و فورمن نقاط اشتراک بسیاری دارند و البته در برخی نقطه نظرات با یکدیگر متفاوت اند.
اخلاق کانت: قابلیت ها و ظرفیت های کاربردی: رویکرد جامعه جهانی به اخلاق کانتی (بخش پایانی)
منبع:
آیین مهر ۱۳۸۷ شماره ۱۶
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در غرب تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از قرن 16 میلادی تا اوایل قرن بیستم
فرزانگی خلاقیت روانشناختی و عشق به تقدیر
حوزه های تخصصی:
نسبیت گرایی اخلاقی
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی مبانی «قاعدة لطف» در امامیه و آموزة «فیض» در مسیحیت کاتولیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی امامیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
یکی از آموزه هایی که در امامیه و مسیحیت کاتولیک دارای اسمی مشترک است، آموزة grace، لطف یا فیض الهی است. همان گونه که قاعده لطف، از مهم ترین قواعد در کلام امامیه است، از مسئلة فیض نیز به عنوان هستة مرکزی، برای اثبات سایر آموزه های الهیات کاتولیک، استفاده می شود. از منظر دو مذهب، لطف و فیض الهی نوعی مداخله و تدبیر خداوند در زندگی انسان است که موجب دوری فرد از گناه، و رساندن او به رستگاری و نجات می شود. با وجود این، دو آموزه مبانی واحدی ندارند. برای بررسی این ادعا لازم است نسبت میان این دو، مورد تأمل قرار گیرد. این مسئله ابعاد گوناگونی دارد.
این مقاله با رویکرد نظری و بررسی اسنادی به بیان مبانی، شباهت ها و تفاوت های این دو قاعده به صورت بررسی تطبیقی می پردازد. در این پژوهش نشان دادیم که آن دو، از حیث مبانی و پیش فرض ها تفاوت بنیادین دارند هرچند اندک شباهتی در میان مبانی آن دو مشاهده می شود.