فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۲۱ تا ۱٬۹۴۰ مورد از کل ۷٬۱۹۷ مورد.
۱۹۲۲.

ماهیت صنعت فرهنگ و رسانه های فنی از دیگاه اندیشه و نظریه انتقادی

نویسنده:

کلید واژه ها: فرهنگ نظریه انتقادی صنعت فرهنگ رسانه های فرهنگی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه رسانه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات ارتباطات و فرهنگ
تعداد بازدید : ۲۳۹۰ تعداد دانلود : ۱۴۳۷
شرح و بیان صنعت فرهنگ از زبان تئودور آدورنو و ماکس هورکهایمر نویسندگان کتاب دیالکتیک روشنگری ـ مبتنی بر این گزارش است که عقل ابزار اندیش روشنگری (Aufklarung) که بر همسان سازی و این همانی بنیاد دارد گرچه بنا بود آزادی را از ترس از مراجع اساطیری ایمن دارد، خود از سلطه سیاسی ـ اجتماعی و فرهنگی تمامیت خواهانه ای سر در آورد که آدمیان را از آزادی و خلاقیت فردی محروم می سازد و هم فرد و هم جامعه را قلب به شیء می کند. آدورنو و هورکهایمر برآنند که رسانه های فرهنگ ساز، به مدد بازتولید تکنیکی انبوه، در سرمایه داری پسین در خدمت شاکله سازی از پیش تعیین کننده کلیه محصولات فرهنگی عمل می کنند. این کارکرد، کلیه تنوعات و تکثرات را به گونه ای استانده می کند که اطاعت و آزادی دیگر از هم تمیز داده نمی شوند. بدینسان، در نظام مبتنی بر ارزش مبادله صنعت فرهنگ هر ابژه ای را مبدل به کالا می کند؛ تفاوت نمی کند که این ابژه اقتصادی باشد یا فرهنگی. این مقاله روایتی است از چگونگی توجیه آدورنو و هورکهایمر در باب این سرکوب فاجعه بار که در جریان اتمیزه کردن، همه انسانها و سلایق و خلاقیت های آنها را همسطح می سازد. همزمان، این مقاله به اجمال آموزه یاد شده را در بوته ارزیابی انتقادی می نهد.
۱۹۲۳.

توجیه گزاره های اخلاقی(مقاله ترویجی حوزه)

کلید واژه ها: معرفت شناسی معرفت شکاکیت مبناگرایی انسجام گرایی توجیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۵۹ تعداد دانلود : ۱۰۲۶
پژوهش حاضر تحقیقی در باب نحوه ی توجیه گزاره های اخلاقی است. بر اساس تعریف سنتی، معرفت عبارت از باورِ صادق موجّه است. مؤلّفه ی توجیه، به معنای داشتن دلیلی عقلانی برای باور، مورد توجّه اغلب معرفت شناسان بوده و وجود آن را برای معرفت داشتن ضروری دانسته اند. درباره ی چیستی توجیه و بیان ماهیت آن، اختلاف نظرهای فراوانی وجود دارد که این پژوهش در پی بررسی این دیدگاه ها و اختلاف نظرهاست. در مقاله ی پیش رو، پس از معرفی معرفت شناسی و شکاکیّت و اشاره ی مختصر به اقسام آن، رویکردهای معرفت شناسان در باب توجیه بیان می گردد؛ سپس با توجه به تقابل معرفت شناسی اخلاق و شکّاکیت اخلاقی معرفت شناختی، نظریّات توجیه در فلسفه ی اخلاق بیان می گردد و در پایان، موضع شکّاکان اخلاقی معرفت شناختی نیز در باب توجیه، بیان خواهد شد.
۱۹۲۴.

ارکان تلقی انسان از خود و تأثیر آن در رفتارهای اخلاقی او(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اخلاق رفتار حرمت نفس کرامت نفس وجود ربطی شناخت نفس

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : ۱۵۵۱ تعداد دانلود : ۴۸۱
تلقی یا باور انسان از خود، نقشی اساسی در اصلاح رفتارها به­ ویژه در رفتارهای اخلا­قی او ایفا می­کند. این مقاله با پذیرش این اصل که تلقی انسان از خود مبتنی بر شناخت او از خویش است، به دنبال تبیین ارکان تلقی صحیح انسان از خویش بوده، دو اصل «اعتقاد به حرمت نفس انسان» و «اعتقاد به وجود ربطی و غیرمستقل» داشتن را به عنوان دو رکنِ تلقی صحیح خویش، معرفی می­کند. این دو رکن تلقی از وجود خویش را مطابق با واقعیت او سامان بخشیده، انسان را به سوی اصلاح رفتارهایش سوق می­دهد. البته بین حس حرمت نفس با رفتار اخلاقی، رابطه دوطرفه برقرار است. یعنی به هر میزان رفتارهای نیک انسان استمرار بیابد یا پسندیده­تر شود، بر حس حرمت نفس فاعل نسبت به خودش، افزوده می­شود و افزایش یا استمرار حرمت نفس نیز افزایش یا استمرار رفتارهای نیک را به دنبال خواهد داشت.
۱۹۲۶.

دیالکتیک الفت و بیگانگی در واقعه فهم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سنت هرمنوتیک بیگانگی الفت فاصله تاریخی افق هرمنوتیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲۹ تعداد دانلود : ۷۶۸
دیالکتیک الفت و بیگانگی توسط نظریه پردازان هرمنوتیک رمانتیک مطرح شد. ایشان کوشیدند تا با تبیین عناصر مقوم این دیالکتیک، روند وقوع فهم را به تصویر کشند. شلایرماخر در گستره تفسیر دستوری الفت و بیگانگی، هر دو را به زبان و کارکردهای آن ارجاع می دهد. اما در تفسیر فنی یا روان شناختی به گونه ای متافیزیک فردیت روی آورده و آن را بنیان بیگانگی قلمداد می کند. او بر این باور است که با رهیافت به ذهنیت مؤلف می توان بر این بیگانگی چیره و به فهم متن نائل شد. از نظر وی چنین رهیافتی توسط حدس انجام می پذیرد. بنابراین حدس عامل الفت با فرد بیگانه است. اما گادامر که از یک سو از تبیین روان شناختی شلایرماخر چندان خرسند نیست و بیشتر به حیث تاریخ مند فهم نظر دارد و از سوی دیگر وقوع فهم را مستلزم حضور دو عنصر الفت و بیگانگی می داند و فاصله تاریخی و اختلاف افق هرمنوتیکی را عامل بیگانه ساز و سنت را مایه الفت می داند، معتقد است که فهم همواره طی یک روند دیالکتیکی و بر مبنای تقابل این عناصر به وقوع می پیوندد.
۱۹۲۷.

اجماع ارتدوکس: آسیب شناسی علوم اجتماعی در ایرانِ امروز(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: علوم اجتماعی دانش محلی اجماع ارتدوکس دانش مسلط

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸۵ تعداد دانلود : ۱۱۱۴
اکنون دیری است که از شکل گیری پروژه ای انباشتی و جمعی برای تولید دانشی فراگیر و جهان شمول به نام علوم اجتماعی و اعمال قدرت از رهگذر آن می گذرد. علوم اجتماعی آن گونه که در دامان نظام های دانش کلان و مسلط پرورش یافتند، اشکالی از اندیشه و فرهنگ را تجسم بخشیدند که به تعبیر دلوز و گاتاری، به نحوی خشونت آمیز، دانش های «اقلیت»، یا به بیان فوکو، «دانش های تحت انقیاد» را قلمروزدایی کرده اند، و اندیشه غیرغربی را مستمرا از شکل دهی به دانش محلی خود در این عرصه (علوم اجتماعی) محروم کرده اند. اما اکنون زمان شورش دانش های تحت انقیاد فرارسیده است. شاید امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند تاملی اندیشمندانه بر این گفته فوکو باشیم که: طرح احیاء بنیادین دانش های تحت انقیاد، به علنی شدن پیوند پنهان میان دانش و قدرت کمک می کند؛ پیوندی که «از طریق آن، یک جامعه دانش خود را منتقل و حیات آن را تحت نقاب دانش تضمین می کند». و بر این گفته دلوز تاکید ورزیم که: «بازقلمروسازی» دانش های اقلیت را به عنوان «تقویت کننده دستگاه انقلابی آینده» مسلم می گیرد».
۱۹۲۸.

دریدا و واسازی استعاره(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فلسفه معنا استعاره متافیزیک دریدا سخن وری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳۲ تعداد دانلود : ۸۸۰
درباره جایگاه استعاره در فلسفه دو دیدگاه رایج است؛ برخی از فلاسفه (بیشتر فیلسوفان تحلیلی) استعاره را قابل حذف دانسته، ایده آل فلسفه را در متونی عاری از استعاره و مبتنی بر کاربرد دقیق و تحت اللفظی کلمات می بینند. برخی دیگر، استعاره را غیرقابل حذف و اساس مفاهیم فلسفی به شمار می آورند. دیده گاه دوم معمولاً به فروکاهی فلسفه به سخن وری صرف، و در نتیجه اسطوره ای، شاعرانه و غیردقیق دانستن فلسفه می انجامد. دریدا با استعاری دانستن زبان و خارج شدن از تقابل کلاسیک استعاری تحت اللفظی، فلسفه را از جنس سخن وری می داند، بدون اینکه بر آن برچسب شاعرانه، غیردقیق و اسطوره ای بزند. دریدا با واسازی استعاره، مرگ استعاره _ و در نتیجه مرگ معنای تحت اللفظی_، و همراه با آن، مرگ فلسفه به معنای کلاسیک و تاریخی آن را اعلام می کند. در این مقاله می خواهیم از این ادعا دفاع کنیم که معنا، از بیرون، زبان را کنترل نمی کند، بلکه خود برآمده از یک نوایی حاصل از خوش ساخت بودن استعاره هاست؛ استعاره هایی که اساس زبان را تشکیل می دهند.
۱۹۳۳.

نگاهی بر مبانی و آموزه های اخلاق مسیحیت(مقاله ترویجی حوزه)

کلید واژه ها: اخلاق مسیحیت آموزه های اخلاق مسیحیت مبانی اخلاق مسیح

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰۸
نظریه پردازان حوزه ی اخلاق نظام های اخلاقی را با توجه به تأثیراتی که در حوزه ی اخلاق فردی و اجتماعی دارند نقد می کنند. از جمله ی این نظام ها آموزه های اخلاقی مسیحیت است. آموزه هایی چون: اعتقاد به خداوند و ارتباط او با طبیعت و انسان ها، عقاید خاص درباره ی شخصیت و رسالت حضرت مسیح و نظریه هایی در مورد گناه و عمق گسترده ی آن، که همگی اثرات زیادی بر اخلاق مسیحیت گذاشته اند. از آنجا که درک صحیح نقدهای وارد به اخلاق مسیحیت در گرو فهم درست آموزه ها و مبانی این نظام اخلاقی است، هدف عمده ی این پژوهش به تحلیل و بررسی اخلاق مسیحیت با توجه به کتاب مقدس اختصاص دارد. از این رهگذر اخلاق مسیحیت را در دو بخش آموزه ها و مبانی بررسی می کنیم
۱۹۳۴.

رادیو و مفهومِ «اراده» برای خلقِ «حرکت»؛ یک چالشِ معنایی

نویسنده:

کلید واژه ها: حرکت اراده مخاطب رادیو اختیار جمعی مدیر رسانه جبر زمان و مکان (گروه ارتباطات)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه رسانه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات ارتباطات و فرهنگ
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات مطبوعاتی‏، رادیویی و تلویزیونی رادیو
تعداد بازدید : ۱۴۷۴ تعداد دانلود : ۷۵۲
«رادیو» به مثابه یک رسانه «حسی ـ شنیداری» به خواست و اراده تام وابسته است و نه خواست و اراده ناقص. این «اراده» (Will) گاه به دلیل جبر سازمانی از سوی «مدیر رسانه» به منظور طرح یک برنامه اثرگذار و گاه از سوی «برنامه ساز» یا فاعلِ رسانه ای به نیّت «نفوذ در مخاطب» برای تحریک و برانگیختگیِ او به کار می آید. این مقاله، در هدف بنیادی خود بر آن است تا مفهوم «اراده» را به لحاظ «فلسفی ـ روان شناختی» بکاود و از پرتو چنین رویکردی راه کارهایی را برای خلقِ «حرکت» (Motion) در این رسانه ارائه دهد. بنابراین، نخست از «اراده» و ابعاد معناییِ آن سخن می رانیم و سپس، به وجوه «عینی و ذهنیِ» آن نظر می افکنیم و در پایان به این نتیجه می رسیم که هر حرکتی در رسانه رادیو ـ به ویژه، حرکت های خودآگاهانه ـ نیازمند اراده معطوف به «اختیار جمعی»ست و نه «جبر زمانی» یا «مکانی».
۱۹۳۶.

تشابه یا تشکیک مفهوم وجود: مقایسه نظریات ارسطو و ابن سینا در مسئله معنای وجود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارسطو ابن سینا علت غایی تشابه مفهوم وجود علت فاعلی تشکیک مفهومی موجود

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
تعداد بازدید : ۲۷۵۸ تعداد دانلود : ۱۲۰۹
در این مقاله نظریات ارسطو و ابن سینا در باب معنای وجود مورد بررسی قرار گرفته است. از نظر ارسطو موجود دارای معانی متفاوتی است، اما نه به طریق اشتراک لفظی. ارسطو بین اشتراک لفظی و اشتراک معنوی موجود، نظریه سومی را ارائه می کند که خود، آن را رابطه «نسبت به» می نامد ابن سینا، در مقابل، موجود را به نحو مشترک معنوی می داند؛ با این حال معتقد است موجودات در یک رابطه تشکیکی دارای شدت و ضعف و اولویت و عدم اولویت هستند، به طوری که مثلاً جواهر نسبت به اعراض در موجود بودن اولویت دارند. بحث معنای وجود در مباحث وجودشناختی و مخصوصاً نظریه علیت هر یک از این دو فیلسوف قابل پی جویی است. ارسطو وجود را به عنوان یک عنصر متافیزیکی متمایز در نظر نمی گیرد بلکه برای او، وجود بلافاصله در مقولات تقسیم می شود؛ اما برای ابن سینا، وجود واقعیتی متمایز از ماهیت است که در همه موجودات به عنوان یک عنصر فلسفی وجود دارد. به همین ترتیب، ارسطو علیت خدا را از نوع علیت غایی می داند به طوری که هر موجودی در مسیری مستقل به سمت محرک اولی در حرکت است، در حالی که ابن سینا خداوند را علت فاعلی ایجادی می داند که به همه موجودات یک عنصر مشترک یعنی وجود را افاضه می کند.
۱۹۳۸.

بررسی تطبیقی خوانش ویتگنشتاین و گادامر از تاریخ مندی فهم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سنت زبان قاعده عرف تاریخ بازی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی عبور از پوزیتیویسم منطقی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای هرمنوتیک
تعداد بازدید : ۱۹۴۲ تعداد دانلود : ۱۲۰۰
سیطره منطق گزاره ای بر مشی فلسفیِ ویتگنشتاین اول که در تعابیری چون تصویر، بازنمایی، تطابق و تناظر رخ می نمایانند از یک سو، و روح حاکم بر جریان تحلیلی با درون مایه های علم گرا، متافیزیک ستیز و منطق محورش از دیگر سو، دعویِ تاریخ گراییِ ویتگنشتاین و التفات وی به تلقی مرسوم هرمنوتیکی را به چالش می کشند. این در حالی است که دلالت های تاریخی نهفته در رویه زمینه گرایانه ویتگنشتاین دوم در سایه تعابیری چون عرف، بازی، قاعده، فرهنگ و زبان مشترک هستند، که تاریخ گراییِ خفیف وی را موجه می نمایند. در مقابل، تاریخ از ارکان کلیدی سامانه هرمنوتیکی گادامر است، که ارتباط آن با زمان مندی و سنت، بدیهی است. در نهایت، باوجود واگراییِ محتواییِ انکارناشدنی، تأکید بر ابعاد زمینه گرایی مذکور، تقریب نسبی اندیشه های ویتگنشتاین دوم و گادامر را در این حوزه، موجب می شود.
۱۹۳۹.

دریدا و گفتمان علوم انسان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ساختار بازی مرکز واسازی بریکولاژ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۶۱ تعداد دانلود : ۱۸۸۰
هیچ گفتمانی خودبسنده نیست، چراکه بر زمینه مفاهیم و اندیشه های پیش از خود، بنا شده است. دریدا گفتمان علوم انسانی را میراث بر مفاهیمی میداند که با خود نظام های متافیزیکی را حمل میکنند. در نظر او ما وقتی متوجه این مهم شدیم که به ساختاربودن ساختار اندیشیدیم. ساختارهای متافیزیکی همواره در بر گیرنده «پیرامونی» هستند که حول یک «مرکز» قوام یافته است و این مرکز جلوی بازی نامتناهی پیرامون را میگیرد. دریدا با واسازی تقابل مرکز/ پیرامون، بازی را به گفتمان علوم انسانی باز فرا میخواند. مرکز، موقعیت ممتاز خویش را از ساختار میگیرد و این مرکززدایی ما را با ناتمامیتی ابدی مواجه میسازد که لازمه آن سکونت همیشگیمان در میانه است. ما همواره با تفسیری از تفسیرها سروکار داریم، نه تفسیری از واقعیت.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان