فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۰۱ تا ۲٬۳۲۰ مورد از کل ۷٬۱۹۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
شاید تأملات و نوشتههای دکتر سعید زیباکلام از آنرو که مخالف مشهورات است، بعضا مورد توجه یا بیاعتنایی و یا حتی انتقادات جدی باشد. هر چه باشد، ایشان با دغدغهی شکستن بت علم پوزیتیویستی در جامعهی معاصر، تأمل میکند و مگر نقد مدرنیته بدون نقد عمود خیمهی آن که علم و تکنیک است، راه به جایی میبرد؟ البته این دغدغهی ایشان، لزوما نشان از حقانیت و بیاشکالی آنچه که ایشان مینگارند نیست؛ بلکه صحبت اینجاست که چه خوب است اهالی فلسفه و منطق، وقتی که با این جنس سؤالات و ابهامات راجع به فلسفه مواجه میشوند، به جای برآشفتن، لحظهای درنگ کرده و ظرفیت فکر و فلسفه را در پاسخ به سؤالات طرح شده به کار گیرند. مگر نه این است که در ذات فلسفه، گفتوگو است. خوب تاکنون اندیشیدهایم که چرا چنین است. تاکنون اندیشیدهایم که آیا سؤال میتواند بدون ربط و نسبتی با امکان و ماهیت هر عصر و زمانهای طرح بشود؟ آیا تاکنون درنگ کردهایم که چه بسا بسیاری از سؤالاتی که به راحتی از کنار آن میگذریم و میخواهیم با بیاعتنایی آنها را محو کنیم، سؤالات عصر و زمانهی ما باشد که بر زبان انسان معاصر جاری میشود؟ و مگر میتوان عصر و زمانه را با بیاعتنایی و بیتوجهی تغییر داد و دگرگون کرد؟ ما اعتقاد داریم که این مجله ظرفیت آن را دارد که محفلی باشد برای گفتوگو و تضارب آراء، به امید روشن شدن آنچه که حق است. در همین راستا تأمل دکتر سعید زیباکلام را که در شمارهی قبل با عنوان «پای استدلالیان چوبین بود» چاپ شد، برای بررسی و نقد، خدمت یکی از اهالی فلسفهی اسلامی بردیم و ایشان هم با کمال تواضع و احترام درخواست ما را پذیرفتند و این مطالب را به رشتهی تحریر درآوردند.
عام گرایی اخلاقی عبدالجبار معتزلی و دیوید راس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی معتزله
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
وظیفه گرایی اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: وظیفه گرایی یکی از نظریات عمده در اخلاق هنجاری است که به دلیل تکثر نظرات وظیفه گرا تعریف واحدی از آن وجود ندارد. معمولا این نظریه در مقابل با غایتگرایی تعریف می شود یعنی نظریه ای است که ایجاد بهترین نتایج را ملاک درستی و وظیفه نمی داند. بر خلاف تصور مشهور، هدف قرار ندادن ایجاد بیشترین خوبی، ملاک وظیفه گرایی نیست. برخی معیارهای دیگر برای وظیفه گرایی ذکر شده است که به نظر ما اصالت ندارند. از جمله این که وظیفه گرایی متعهد به اصل عدالت، نظریه ای غیربهینه ساز، قاعده محور، مطلق گرا و امر محور است و واکنشی احترام آمیز به ارزشها و اشخاص دارد.روش کار: در این مقاله با روشی توصیفی-تحلیلی ابتدا به تبیین و توصیف تعاریف ارایه شده از وظیفه گرایی پرداخته و پس از تحلیل و نقد آنها سعی کرده ایم به تعریفی جامع از وظیفه گرایی برسیم.نتیجه گیری: وظیفه گرایی دیدگاهی است در مقابل غایت گرایی، که دو اصل مورد قبول غایت گرایی یا یکی از آندو یعنی استقلال معنای خوب از درست و تعریف درست به بیشینه سازی خوب را رد می کند. بنابراین وظیفه گرایی به نظراتی گفته می شود که درستی اعمال برای آنها مقدم بر خوبی بوده و مستقل از آن است و درست صرفا چیزی که خوب را بیشینه سازی کند نیست. ملاک درستی اعمال در نظریه های مختلف وظیفه گرایی چیزی از قبیل اصول عقلی مانند اصل تعمیم پذیری، ذات اعمال، امر الهی، قرارداد اجتماعی، اراده و انتخاب فردی یا حقوق است.
تلقی ریچارد رورتی از حقیقت به مثابه ی هدف پژوهش
حوزه های تخصصی:
این مقاله به تحلیل دیدگاه نئوپراگماتیستی رورتی درباره ی حقیقت عینی می پردازد. طبق نظر این فیلسوف هدف پژوهش برخلاف دیدگاه متفکران گذشته، کشفِ«حقیقت عینی»(objective truth) نیست. به نظر رورتی مفاهیمی مثل حقیقت، واقعیت و رئالیسم مفاهیمی مرتبط به هم هستند. لذا رد حقیقت عینی رد رئالیسم نیز تلقی می شود. حقیقت عینی در متافیزیک دارای خصلت ناانسانی، غیرتاریخی و فرا زمانی و مکانی است. اما این مقاله قصد دارد نشان دهد که برخی خصلت های حقیقت عینی در مورد مفهوم همبستگی و توافق بین الاذهانی نیز صادق است.
نظرگاه مک اینتایر درباره فرهنگ و تفکر غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مک اینتایر معتقد است که تاریخ فرهنگ و تفکر غرب، در دو راستای متفاوت قابل تحلیل است، به گونه ای که عقل مدرن، عقل رها و آزاد و در نتیجه سرگردان و راه نایافته به تفکری مستحکم و متین است و عقل پیش از دوره مدرن، عقل غایت مند، درآمیخته به فضیلت و در قید و بند سنت بوده است. تفکر و سنت عقلانی پیش از مدرن، در طی یک دیالکتیک تاریخی همواره راه پیشرفت را طی کرده و هر سنتی با شناخت نواقص و محدودیت های سنن قبل از خود، درصدد تکمیل و تصحیح آن ها برآمده است.
ادعای اصلی مک اینتایر آن است که راه برون رفت از معضلات انسان مدرن، بازگشت مجدد او به سنت و اجرای پژوهش های عقلانی جانبدارانه است؛ زیرا، انسان مجزا شده از سنت، تاریخ و بدون فضایل اخلاقی نمی تواند عاقل باشد، همان طور که فرد بدون جامعه و عقل، هرگز نمی تواند از فضایل اخلاقی بهره ای برده باشد.
وی به منظور اثبات این دعاوی به ذکر شواهد تاریخی با تحلیل های فلسفی خاص خود می پردازد که به شرح آن ها پرداخته ایم.
فرا روایت بنیادگرایی مسیحی (بررسی موردی رابطه دین و سیاست در آمریکا)
حوزه های تخصصی:
بنیادگرایی جنبشی مذهبی است که بازگشت به اصول و بنیادها را مفروض گرفته و عمدتاً خواستار عبور از مدرنیسم و بازگشت به سنتهاست. تصلب، تأکید بر جامعیت دین، مخالفت با سکولاریسم و تأکید بر خشونت جهت پیشبرد اهداف، از وی ژگیهای اصلی جریانهای بنیادگرا و از جمله بنیادگرایی مسیحی است. جنبشهای بنیادگرا با چنین رویکردی درصدد تأثیرگذاری بر محیط پیرامون خود بودهاند. تحقیق حاضر به بررسی تأثیر آموزههای بنیادگرایی مسیحی بر سیاست ایالات متحده آمریکا در دو حوزه سیاست خارجی و سیاست داخلی خواهد پرداخت.
تحلیل ایده «انسان معلق در فضا» بر اساس مدل منطقی سورنسن
حوزه های تخصصی:
ابن سینا ظاهراً با ایجاد شرایطی ذهنی و تجربه ناپذیر در قالب ایده انسان معلق، در پی اثبات سه مسئله برمی آید؛ وجود نفس، تجرد نفس و حضوری بودن علم به خود. با این حال، این ایده و دامنه معرفت بخشی آن، همواره مورد اختلاف فیلسوفان بوده است. به نظر می رسد یکی از بزرگ ترین عواملی که سبب سرگردانی در تحلیل این ایده شده است، نگاه به این ایده از دریچه منطق ارسطویی است. بهترین قالب برای تحلیل این ایده، تلقی آن به مثابه یک آزمایش فکری است. اولین بار فیلسوفان تحلیلی به معرفی و تشریح آزمایش های فکری پرداختند. در این مقاله، ابتدا به معرفی اجمالی آزما یش های فکری و بررسی جایگاه آنان نزد فیلسوفان اسلامی می پردازیم. سپس مدل پیشنهادی سورنسن جهت صورت بندی منطقی آزمایش های فکری را معرفی و در ادامه، ایده انسان معلق را بر اساس این مدل تحلیل می کنیم. بر پایه مدل سورنسن، آزمایش انسان معلق، هر چند می تواند جنبه معرفت بخشی خود را حفظ کند، ولی دیگر نمی توان بهره حداکثری از آن برد، بلکه باید در باب حوزه اثربخشی آن، جرح و تعدیلی صورت گیرد. در این مقاله، نشان داده خواهد شد که ایده مذکور را تنها می توان در جهت اثبات تجرد نفس به کار گرفت که البته این امر، خود منوط به پذیرش تعدادی فرضیه کمکی و مفروضات اضافی خواهد بود.