فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۲۱ تا ۱٬۹۴۰ مورد از کل ۷٬۲۲۱ مورد.
۱۹۲۱.

مقایسة وحدت انگاری صدرالدین شیرازی و اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: واجب الوجود وحدت وجود ملاصدرا اسپینوزا پانته ایسم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۳۵۷۷ تعداد دانلود : ۱۱۰۹
وحدت گرایی در هستیشناسی از دیدگاه ملاصدرا و اسپینوزا به دلیل شباهت قابل توجه این دو در برخی جهات مهم شخصیتی، سبک و غایت فلسفه ورزی، موضوعی درخور پژوهش است. افزون بر آن، دو فیلسوف یادشده مفاهیم مشترکی از قبیل وجوب ذاتی، موجود قائم به ذات، عینیت صفات با ذات، بیهمتایی، عالیترین مرتبة بساطت، ثبات و تغییرناپذیری، سرمدیت و نامتناهی را به کار بسته اند. صدرا این ویژگیها را به حقیقت وجود و اسپینوزا آنها را به جوهر نسبت میدهد. هر دو نیز تصریح و تأکید دارند که این موجود خداست. البته تفاوت هایی نیز در مبانی آنها وجود دارد؛ ولی شباهت ها غالب است. بر این اساس، نمیتوان اسپینوزا را «پانته ایست» خواند.
۱۹۲۲.

پیش فرض های علم از دیدگاه پوزیتیویسم و ملّاصدرا بررسی مقایسه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم معرفت ملاصدرا پوزیتیویسم پیش فرض

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی پوزیتیویسم منطقی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۲۶۰۵ تعداد دانلود : ۱۲۴۵
پیش فرض های علم، هم در ساختار درونی و هم در ساختار بیرونی علم تأثیرگذارند. بر این اساس، پیش فرض های متفاوت به تولید علومی که هم از لحاظ شکل و هم از حیث محتوا متفاوتند منجر می شود. چون پیش فرض ها با مسائل درون علم رابطه منطقی دارند، محتوای درونی یک علم با تغییر پیش فرض های آن تغییر می کند و این تغییر تنها در سطح بیرونی و صورت بندی علم باقی نمی ماند. بررسی پیش فرض های علم، به ما این امکان را می دهد که مبانی هستی شناختی و معرفت شناختی یک علم را به حوزه مسائل و نظریه های آن مربوط کرده، در صورت ناهماهنگی بین آنها به نقد روش شناختی آن بپردازیم. از دیدگاه پوزیتیویسم، ذهن، لوح سفید است، تجربه مرحله ابتدایی استقراء است و قاعده مندی طبیعت پیش فرض انگاشته می شود. پوزیتیویسم همچنین هر نوع بدیهی را انکار می کند و معیار تفکیک در علوم را روش می داند. حال آنکه از دیدگاه ملّاصدرا، احساس در فرایند علم طبیعی شرط لازم است نه کافی. ملّاصدرا، تجربه را نوعی از برهان دانسته و پای تجربه را در قانون علّیت مستحکم می کند و در تفکیک علوم بیشتر بر موضوع تأکید دارد. در این مقاله از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است.
۱۹۲۳.

بررسی تطبیقی تعبیرپذیری احد نزد افلوطین و مقام ذات نزد ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: افلوطین ابن عربی احد ذات نام تعبیر پذیری اسمای حقیقی اسمای غیر حقیقی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم پساارسطویی افلوطین و نوافلاطونیان (3 و 4 ب.م)
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : ۱۵۲۳ تعداد دانلود : ۶۷۲
تأکید بر تعالی و تنزیه خدا و محدودیت های معرفتی و زبانی نوع خاصی از الهیات به نام الهیات سلبی را شکل داده است؛ الهیاتی که در آن حدود و اوصاف امکانی از خدا سلب گشته و زبان سلب، تنها زبانِ درخور ساحت ربوبی است. برخی صاحب نظران، افلوطین، ابن میمون، قاضی سعید قمی، ملارجب علی تبریزی و ابن عربی را از طرفداران الهیات سلبی معرفی کرده اند. در این جستار به آرای دو متفکر، یعنی افلوطین و ابن عربی در باب احد و ذات الهی اشاره می شود؛ احد افلوطین نه به زبان می آید و نه اندیشه به او راه می یابد و هیچ اسمی حتی نام «او» شایستة احد نیست. در عین حال افلوطین خویش را ناگزیر به نامگذاری احد می بیند و «احد» و «واحد» را بهترین نام برای او تلقی می کند و در مواضعی به مصحح برخی نام های احد اشاره کرده است. در عرفان ابن عربی نیز، اصطلاح اسم، همان ذات الهی به اعتبار صفت، تجلی و تعین است، بنابراین در تعریف اسم، خروج از مقام ذات و تنزل از آن مطرح است و ذات به حسب ذات هیچ اسمی نخواهد داشت؛ از این رو نزد ابن عربی ذات الهی، مقام لا اسم و لا رسم تلقی گشته و متعلقِ هیچ گونه شناختی نیست، اما در مواضعی، ابن عربی آن ذات بی نشان را با اوصاف و احکام سلبی توصیف کرده و در مواردی با عناوینی از جمله مطلق، واجب و وجود مطلق از آن یاد نموده است که در تبیین آن می توان به تمایز اسمای حقیقی و غیر حقیقی و اسمای محدود کننده و غیر محدود کننده اشاره کرد، نکتة شایان توجه در این مقاله نشان دادن این مطلب است که افلوطین و ابن عربی از سه بعد الهیات سلبی، یعنی بعد وجود شناختی، معرفت شناختی و زبانی، حداقل در محور زبان، فاصله گرفته و نوعی زبان ایجابی را در ساحت سخن گفتن از خدا در پیش می گیرند؛ از اینرو بخشی از جستار حاضر به تبیین نامگذاری حقیقتی بی نام از سوی افلوطین و ابن عربی می پردازد.
۱۹۲۴.

فلسفه ی قاره ای و تأثیر آن بر فلسفه ی تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۹۲۶.

زیبایی شناسی در جهان بینی دینی و فلسفی و علمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعالی فلسفه علم دین زیبایی تعامل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۲۵ تعداد دانلود : ۱۱۱۴
جهان بینی نوعی برداشت و نحوه تفکر انسان نسبت به جهان است. نحوه نگرش به جهان به سه نوع دینی، فلسفی و علمی دسته بندی شده است که نسبت به هم ترتّب زمانی دارند. در هستی شناسی دینی، نخستین خلقت نور الهی است. دین سرآغاز همه علوم است. با تمسک فلسفه و علم به دین، معرفت و حیات بشری به سمت تکامل و توسعه سیر می کند. در جهان بینی دینی ، زیبایی از سرچشمه جمال مطلق نشئت می گیرد و ذات حق، جمیل علی الاطلاق است؛ ظلّ جمیل، جمیل است و محال است که جمیل نباشد. زیبایی در جهان بینی فلسفی، از دیدگاه افلاطون در خط منقسم هستی شناسی نخست در عالم مُثُل تعیّن پیدا می کند و در عالم ریاضی کمّ و کیف به خود می گیرد و در عالم محسوسات به تعیّن عینی می رسد. در جهان بینی علمی و تجربی، طبیعت و جهان خلقت دارای انتظام فضایی و زیبایی است. جهان هستی کارگاه صنع الهی است و زیباترین مخلوقات بین همه موجودات در خلقت انسان، پدیدار گشته است. در تعامل دین و فلسفه، حکما و فلاسفه اسلامی مکتب فلسفی شان را از سرچشمه زلال دین کسب کرده اند. در تعامل دین و علم، زببایی شناسی تجربی تحت شمول احکام الهی قرار می گیرد و در تعامل علم و فلسفه، زیبایی شناسی علمی و تجربی، مصداقی و زیبایی شناسی فلسفی، کلّی و دربرگیرنده مصادیق متعدد است. زیبایی حقیقی از دین و نظام ارزشی نشئت می گیرد و در فلسفه و علم جریان پیدا می کند و پس از ظهور زیبایی، زیبایی دینی و فلسفی و علمی در تعامل هم قرارمی گیرند و همه زیبایی ها در دین به وحدت می رسند.
۱۹۲۸.

مفهوم اگزیستانس نزد یاسپرس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: آزادی اگزیستانس نشانه های اگزیستانس خود بودن بی قید و شرط بودن ممکن (بالقوه) بودن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷۴ تعداد دانلود : ۷۱۵
در تاریخ فلسفه معمولاً کِیْر کِگُر را بنیان گذار فلسفه اگزیستانس می دانند. او این اصطلاح را که به معنای نحوه وجود خاص انسان است، در تقابل با اندیشه هگل وضع کرده است. با مروری کوتاه بر جدال فلسفی میان اندیشه کِیْر کِگُر و هگل سعی می شود از بعضی از ویژگی های مفهوم اگزیستانس پرده برداشته شود. بعد از این، نوبت به شرح مفهوم ""اگزیستانس"" از نگاه یاسپرس می رسد. اگزیستانس تعریف ناپذیر است و در مفهوم نمی گنجد. او معتقد است که اگرچه واقعیت اگزیستانس را نمی توان همچون وجود تجربی مستدل ساخت اما می توان به آن به مدد «نشانه» اشاره کرد. یاسپرس الفاظی همچون «اگزیستانس»، «خودبودن»، «آزادی» و سایر اصطلاحات خاصی را که درفلسفه خود به کار می برد، نشانه هایی می داند که فی نفسه معنایی مستقل ندارند وحتی در قالب نشانی برای آگاهی کلی نامفهوم باقی می مانند. میزان در رد و قبولی نشانی ها و صحت و کذب آنها خودْ بودن فرد است. اگزیستانس همواره اگزیستانس فردی است. اگزیستانس خودبودنِ اصیل انسان است که با تصمیمی آزاد و بی قید و شرط، به خود فعلیت می بخشد. اگزیستانس، زندگی صرف را همچون امکانی بالقوه همراهی می کند، امکانی که انسان یا بدان چنگ می اندازد یا از دست زدن به آن سر باز می زند.
۱۹۲۹.

بررسی تطبیقی قضایای تحلیلی و ترکیبی کانت با حمل اولی و حمل شایع در نظر علامه مصباح یزدی(مقاله پژوهشی حوزه)

۱۹۳۰.

الگو مفهومی ارزیابی فرهنگی - اخلاقی راه حلهای فناوری اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اخلاق در فناوری اطلاعات ارزیابی فناوری اطلاعات الگو سازی فناوری اطلاعات

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی علم اطلاعات و دانش‌شناسی علوم اطلاع رسانی اطلاعات (به طور عام) اخلاق اطلاعات
تعداد بازدید : ۱۹۴۱ تعداد دانلود : ۹۹۹
زمینه: امروزه راه حلهای فناوری اطلاعات با زندگی روزمره انسان ترکیب شده است و توانسته صور فعالیتها و بسیاری از حوزه های زندگی او را دچار تغییر نماید. این تغییر رویکرد سبب بروز نیازمندیهای جدیدی شده که یک نگاه اخلاقی – فرهنگی را می طلبد. این نگاه می بایست بتواند نگاه چندبعدی مسایل و دغدغه های مرتبط را پاسخگو باشد. بر همین اساس در این مقاله سعی گردید الگوی تحلیل در این زمینه ارایه شود.روش کار: مقاله از لحاظ هدف، بنیادین و از لحاظ قالب تحقیق، توسعه ای – تحلیلی بوده است.نتیجه گیری: الگو پیشنهادی ارایه شده در این پژوهش، توانست راه حلهای فناوری اطلاعات را از ابعاد اخلاقی – فرهنگی مورد ارزیابی قرار دهد. ارزیابی بر اساس تفکر بین رشته ای فنی و علوم انسانی شکل گرفت. بر اساس تحلیل مولفه های مختلف در یک از ابعاد، نتیجه مدون و ساختار یافته ای به دست آمد. نتیجه ارزیابی، به صورت ارایه یکی از چهار ناحیه مشخص می باشد. بر اساس ناحیه معین شده، راهبرد و وضعیت راه حل ارایه می گردد. این ارزیابی قادر است به عنوان یکی از گام های برنامه ریزی راهبردی، تولید و مدیریت محصولات و خدمات فناوری اطلاعات در جهت تحلیل طرحها و راه حلهای فناوری اطلاعات به کار گرفته شود.
۱۹۳۵.

سلامت معنوی از دیدگاه «رنه دکارت» و «علامه طباطبائی»(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۹۳۸.

رادیو و مفهومِ «اراده» برای خلقِ «حرکت»؛ یک چالشِ معنایی

نویسنده:

کلید واژه ها: حرکت اراده مخاطب رادیو اختیار جمعی مدیر رسانه جبر زمان و مکان (گروه ارتباطات)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه رسانه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات ارتباطات و فرهنگ
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات مطبوعاتی‏، رادیویی و تلویزیونی رادیو
تعداد بازدید : ۱۵۰۳ تعداد دانلود : ۷۷۹
«رادیو» به مثابه یک رسانه «حسی ـ شنیداری» به خواست و اراده تام وابسته است و نه خواست و اراده ناقص. این «اراده» (Will) گاه به دلیل جبر سازمانی از سوی «مدیر رسانه» به منظور طرح یک برنامه اثرگذار و گاه از سوی «برنامه ساز» یا فاعلِ رسانه ای به نیّت «نفوذ در مخاطب» برای تحریک و برانگیختگیِ او به کار می آید. این مقاله، در هدف بنیادی خود بر آن است تا مفهوم «اراده» را به لحاظ «فلسفی ـ روان شناختی» بکاود و از پرتو چنین رویکردی راه کارهایی را برای خلقِ «حرکت» (Motion) در این رسانه ارائه دهد. بنابراین، نخست از «اراده» و ابعاد معناییِ آن سخن می رانیم و سپس، به وجوه «عینی و ذهنیِ» آن نظر می افکنیم و در پایان به این نتیجه می رسیم که هر حرکتی در رسانه رادیو ـ به ویژه، حرکت های خودآگاهانه ـ نیازمند اراده معطوف به «اختیار جمعی»ست و نه «جبر زمانی» یا «مکانی».
۱۹۳۹.

ارکان تلقی انسان از خود و تأثیر آن در رفتارهای اخلاقی او(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اخلاق رفتار حرمت نفس کرامت نفس وجود ربطی شناخت نفس

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : ۱۵۹۷ تعداد دانلود : ۵۰۱
تلقی یا باور انسان از خود، نقشی اساسی در اصلاح رفتارها به­ ویژه در رفتارهای اخلا­قی او ایفا می­کند. این مقاله با پذیرش این اصل که تلقی انسان از خود مبتنی بر شناخت او از خویش است، به دنبال تبیین ارکان تلقی صحیح انسان از خویش بوده، دو اصل «اعتقاد به حرمت نفس انسان» و «اعتقاد به وجود ربطی و غیرمستقل» داشتن را به عنوان دو رکنِ تلقی صحیح خویش، معرفی می­کند. این دو رکن تلقی از وجود خویش را مطابق با واقعیت او سامان بخشیده، انسان را به سوی اصلاح رفتارهایش سوق می­دهد. البته بین حس حرمت نفس با رفتار اخلاقی، رابطه دوطرفه برقرار است. یعنی به هر میزان رفتارهای نیک انسان استمرار بیابد یا پسندیده­تر شود، بر حس حرمت نفس فاعل نسبت به خودش، افزوده می­شود و افزایش یا استمرار حرمت نفس نیز افزایش یا استمرار رفتارهای نیک را به دنبال خواهد داشت.
۱۹۴۰.

دریدا و واسازی استعاره(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فلسفه معنا استعاره متافیزیک دریدا سخن وری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶۳ تعداد دانلود : ۹۰۰
درباره جایگاه استعاره در فلسفه دو دیدگاه رایج است؛ برخی از فلاسفه (بیشتر فیلسوفان تحلیلی) استعاره را قابل حذف دانسته، ایده آل فلسفه را در متونی عاری از استعاره و مبتنی بر کاربرد دقیق و تحت اللفظی کلمات می بینند. برخی دیگر، استعاره را غیرقابل حذف و اساس مفاهیم فلسفی به شمار می آورند. دیده گاه دوم معمولاً به فروکاهی فلسفه به سخن وری صرف، و در نتیجه اسطوره ای، شاعرانه و غیردقیق دانستن فلسفه می انجامد. دریدا با استعاری دانستن زبان و خارج شدن از تقابل کلاسیک استعاری تحت اللفظی، فلسفه را از جنس سخن وری می داند، بدون اینکه بر آن برچسب شاعرانه، غیردقیق و اسطوره ای بزند. دریدا با واسازی استعاره، مرگ استعاره _ و در نتیجه مرگ معنای تحت اللفظی_، و همراه با آن، مرگ فلسفه به معنای کلاسیک و تاریخی آن را اعلام می کند. در این مقاله می خواهیم از این ادعا دفاع کنیم که معنا، از بیرون، زبان را کنترل نمی کند، بلکه خود برآمده از یک نوایی حاصل از خوش ساخت بودن استعاره هاست؛ استعاره هایی که اساس زبان را تشکیل می دهند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان