فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۲۱ تا ۳٬۶۴۰ مورد از کل ۷٬۱۹۷ مورد.
۳۶۲۱.

وجود در نظر نیچه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تفسیر هستی دیدگاه صیرورت اراده به قدرت بازگشت جاویدان همان تحویل (تقلیل)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر خردگریزی پس از ایده آلیسم (نیمه دوم قرن 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
  3. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری معنی شناسی
تعداد بازدید : ۲۱۹۵ تعداد دانلود : ۲۵۱۱
مفاهیم کلیدی فلسفه نیچه عبارت است از: صیرورت، بازگشت جاویدان همان، اراده به قدرت و نیست انگاری (نیهلیسم). نیچه برای ایجاد ارتباط منطقی بین این مفاهیم، مفهوم «هستی» را با نگرش خاص به مفهوم «صیرورت» تحویل کرده است. این تحویل از نظر انسان شکل می‏گیرد و در نظر او این دیدگاه انسان است که به هستی معنی می‏دهد. در این مقاله چگونگی تحویل هستی به صیرورت و ربط آن به اراده به قدرت و بازگشت جاویدان همان مورد بررسی واقع شده است.
۳۶۲۵.

بررسی پدیدار شناختی-هرمنوتیک زمان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای هرمنوتیک
تعداد بازدید : ۲۱۶۴
یک از پرسش های اساسی پرسش از حقیقت زمان است.زمان مانند وجود،مفهومی آشناست،به نحوی که همه ما آن رامی شناسیم ولی کنه و حقیقت بسیار مبهم و مخفی است.به همین جهت است که در طول تاریخ اندیشه بشر،فیلسوفان و اندیشمندان هرکدام تعریفی از آن بدست داده اند که با سایر تعاریف متعارض یا متفاوت بوده است.مقاله حاضر به دیدگاهی کاملا متفاوت از زمان پرداخته است،دیدگاهی که می توان آن را دیدگاه پدیدار شناختی-هرمنوتیک نامید.در این دیدگاه،زمان نه مقدار حرکت دانسته می شود(ارسطو)و نه وعاء خارجی موجودات(اندیشه های پوزتیویستی)و نه کیفیتی نفسانی(برگسون)و نه شرط شهود حسی(کانت)و نه براساس آگاهی بی واسطه (هرسول)مورد توجه قرار می گیردبلکه زمان براساس درعالم بودن آدمی و آدمی به عنوان ناحیه ظهور موجودات مورد بررسی پدیدار شناسانه قرار می گیرد.دراین بررسی نشان داده می شود که زمان ارتباطی وثیق با ساحات هستی آدمی یعنی تفهم،حال و زبان دارد.هریک از ساحات سه گانه آدمی با ساحتی از سه ساحت زمان مرتبط است.تفهم به دلیل آنکه برامکان ها متکی است به آینده مرتبط است ،حال به جهت آنکه موقعیت آدمی با آن منکشف می شود با گذشته و زبان (روزمره)که نشانه ای از سقوط آدمی در اشیا است،با حال حاضر مرتبط است.بنابراین هستی آدمی زمانمند است و زمانمندی آن نیز به واسطه وقت داشتن آن ممکن گردیده است.تاریخ نیز حاصل وقت داشتن آدمی است.
۳۶۲۶.

برهان مفهومی از دیدگاه آنسلم و محقق اصفهانی (کمپانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برهان وجودی برهان مفهومی حمل اولی حمل شایع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۴۶
چکیده یکی از راه­های اثبات وجود خدا، اثبات از طریق مفهوم است. در این روش، تنها از طریق یک مفهوم ذهنی مثل مفهوم واجب­الوجود ، مفهوم کامل­ترین و مفهوم بزرگ­ترین، وجود واجب تعالی در خارج اثبات می­شود بدون این که به جهان خارج رجوع و از واقعیت­های عینی و موجودات طبیعت کمک گرفته شود. بر این اساس، برهان مفهومی یک برهان پیشینی و قبل از تجربه است. این برهان را در غرب اولین بار قدیس آنسلم (1033-1109) متکلم قرن 11 میلادی و اسقف کلیسای کانتربری مطرح کرد و از زمان کانت، «برهان وجودی» نامیده شد. بر این برهان، اشکالات متعددی وارد شده که مهم ترین آنها اشکال خلط بین حمل اولی و حمل شایع است که اندیشمندان اسلامی آن را مطرح کرده­اند. در میان اندیشمندان اسلامی اولین بار فارابی این برهان را ارائه و سپس اندیشمندان دیگری آن را مطرح کرده­اند که موجزترین و متقن­ترین بیان را مرحوم محمد حسین اصفهانی معروف به کمپانی مطرح کرده است. مقاله حاضر بر آن است که برهان ایشان را تبیین و با برهان آنسلم مقایسه کند و اشکالاتی را که بر برهان محقق اصفهانی وارد شده است، پاسخ دهد.
۳۶۲۷.

محرک نخستین ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حرکت ارسطو محرک اول محرک غیرمتحرک علت فاعلی و علت غائی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۸۸
چکیده ارسطو که رساله‌های مختلفی دربارة فیزیک، مابعدالطبیعه و مانند آن نگاشته است، ضمن اذعان به واقعی ‌بودن حرکت و تغییر، استدلال کرده است که چون هر متحرکی نیازمند محرک است پس باید یک محرک اوّلی و آغازین وجود داشته باشد، اما چنان محرکی چگونه می‌تواند همه عالم را به حرکت درآورد. ارسطو برای توضیح مسأله به تمثیل رابطه عاشق و معشوق متوسل می‌شود. برطبق فلسفه سنّتی محرک اول، عالم را از راه علیت غایی و نه علیت فاعلی به حرکت درمی‌آورد. شواهدی بر پذیرش عمومی این دیدگاه در میان فیلسوفان شرق و غرب عالم دیده می‌شود. این مقاله کوششی است برای نشان دادن خطای این برداشت عمومی و این‌که محرک اول ارسطو علاوه بر علت غایی، علت فاعلی هم است؛ یکی به این دلیل که اساساً برهان ارسطو برای اثبات محرک اول از طریق علیت فاعلی است ثانیاً، خود ارسطو محرک اول را فاعل حرکت می‌داند.
۳۶۳۷.

نقد هایدگر و لئواشتراوس بر سیاست دوران مدرن

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان