فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۰۱ تا ۲٬۲۲۰ مورد از کل ۷٬۲۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
زمینه: با توجه به ارتباط و تاثیر ممتاز معماری در زمینه های مختلف انسانی از قبیل فرهنگ، روانشناسی، جامعه شناسی و غیره رعایت معیارهای اخلاقی در طراحی معماری ضروری است. درعین حال، معماری به عنوان یک حرفه و داشتن جنبه مهندسی باید تابع مقررات اخلاق حرفه ای و مهندسی باشد. اخلاقیات معماری در دو زمینه هنری و فناورانه آن قابل بررسی است.روش کار: روش کار بر مبنای بررسی فلسفه اخلاق و مشترکات اخلاقی بین مکاتب و ارتباط آن با اخلاق حرفهای معماری میباشد. همکاری مشترک بین فیلسوفان اخلاق و معماران به عنوان روش مناسبی برای استخراج اصول اخلاقی معماری پیشنهاد میشود. در نتیجه این همکاری دو نوع ارزشهای اخلاقی جهانی و بومی قابل استخراج میباشد. نقش معمار در رعایت معیارهای توسعه پایدار و احترام به محیط زیست به عنوان ارزشهای بین المللی اخلاق مهندسی معماری تشریح میشود. در این پژوهش، مقایسه آموزش معماری نوین و سنتی و تاثیر آن در اخلاقیات بررسی شده و الگوپذیری از معماری سنتی به عنوان روشی مناسب برای تدوین مقررات اخلاقی حرفه معماری پیشنهاد میشود.نتیجه گیری: نتیجه اینکه به دلیل ماهیت خاص رشته معماری و تاثیر آن در اجتماع، تدوین مقررات اخلاقی حرفه معماری به صورت مستقل از سایر رشته های مهندسی ضروری است. با توجه به اهمیت آموزش در گسترش ارزشها، ادای سوگند نامه معماری برای فارغ التحصیلان و تدوین سرفصل مخصوص درس اخلاق معماری در دانشگاهها پیشنهاد میشود. در این راستا الگوپذیری از اخلاقیات معماری سنتی بسیار کارساز بوده و در نهایت استفاده از اصول اخلاق معماری تدوین شده در بازنگری یا تدوین قوانین معماری برای استفاده کارشناسان حقوقی این رشته مفید خواهد بود.
برهان جهان شناختی کلامی در مغرب زمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برهان جهان شناختی کلامی یکی از دلایل کلامی وجود خدا است که از گذشته دور در کلام اسلامی مطرح بوده و اخیراً در سنت فلسفی- کلامی مغرب زمین نیز شناخته شده و به نام برهان کلامی شهرت یافته است. در این نوشتار با بررسی دیدگاه های مربوط به پیدایش جهان به ویژه نظریه مه بانگ به تحلیل دلیل کلامی بر وجود خدا با توجه به آرای فیزیکدان ها، نقدهای رایج در مغرب زمین، اصل علیت که یکی از مقدمات این برهان است و رابطة آن با فیزیک کوانتوم، امتناع نامتناهی بالفعل و رابطة آن با عدم تناهی جهان و نیز برایندهای جهان شناختی مه بانگ میپردازیم.
عمل گرایی مدرن در دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسألهٴ عمل و نسبت آن با نظر از مسائل اصلی فلسفه از قدیم تا کنون است. این مسأله در ادیان مختلف نیز به گونه ای دیگر مطرح شده است. عارفان ادیان عموماً علم بدون عمل را در دین نمیپذیرند و آن را موجب سکون و انحراف اهل دین میخوانند. در مقابل این ها نوعی عمل گرایی قشری نیز در تاریخ ادیان دیده میشود که یک نمونهٴ اصلیاش خوارج در تاریخ اسلام است. امّا در دورهٴ مدرن، نوعی دیگر از عمل گرایی با مبانی مختلف ظاهر شده که در فهم و اندیشهٴ دینی نیز اثر عمیق گذارده و منجر به پیدایش اندیشه ها و جریان های قائل به اصالت عمل در دین شده است. دو جریان مهم پراگماتیسم و فاندمنتالیسم دینی حاصل این اندیشه اند. مسألهٴ اوّل این مقاله شرح اهمیت ملازمهٴ علم با عمل و نفی عمل بدون علم در دین است و مسألهٴ دوم آن؛ بیان دو نوع مذکور عمل گرایی دینی در دورهٴ مدرن و مبانی و نتایج سوء آن در عالم معاصر است
نظریه ی امر الهی از دیدگاه ویلیام اُکام
حوزه های تخصصی:
نظریه ی امر الهی از جمله نظریات بحث انگیز در فلسفه ی اخلاق بوده که در دوران معاصر نیز همواره مورد توجه اندیشمندان بوده است. در دوران معاصر، این نظریه از جهات مختلف معناشناختی، معرفت شناختی و وجودشناختی مورد مطالعه قرار گرفته است. ویلیام اُکام که در آراء کلامی خود به اراده ی آزاد و قدرت مطلق خداوند توجّه زیادی داشته است، منشأ ارزش های اخلاقی را اوامر خداوند دانسته و تقریری وجودشناختی از این نظریه ارائه داده است. او اوامر الهی را شرط ضروری و نیز شرط کافی برای اخلاق دانسته و معتقد است تنها معیار ارزش اخلاقی و درست و نادرست، اراده یا قانون الهی است. این مقاله ضمن تبیین نظریه ی امر الهی و بیان تقریرهای مختلف از این نظریه، به تبیین و بررسی آراء ویلیام اُکام در این باب پرداخته است.
رساله در باب منادی طبیعت
حقیقت و توجیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چارچوب پارادایم زبانی، همواره مرتبط با تلقی حقیقت به عنوان سازگاری، این مسأله وجود دارد که چگونه می توانیم در پرتو دلائل قابل دسترس، ادعای حقیقی نامشروطی را بیان کنیم که ورای آنچه توجیه شده است، قرار دارد. به عبارت دیگر، اگر در چارچوب زبانی، حقیقت یک قضیه را نمی توان مطابقت آن با چیزی در جهان دانست، زیرا در این صورت ما باید قادر باشیم از زبان خارج شویم، در حالی که از زبان استفاده می کنیم، پس چگونه حقیقت از توجیه قابل تشخیص است. در پاسخ به این سؤال دو نظریة اصلی مطرح می گردد: از یک طرف، ریچارد رورتی به دلیل رادیکال کردن پراگماتیکی چرخش زبانی، فهم غیررئالیستی از شناخت را مطرح می کند و حقیقت را با توجیه یکسان می داند. او معتقد است از آنجا که هیچ چیزی غیر از توجیه وجود ندارد و هیچ راهی وجود ندارد که از عقاید و زبانمان خارج شویم تا وسیلة آزمون دیگری غیر از سازگاری بیابیم، لذا مفهوم حقیقت اضافی است. از طرف دیگر، متفکرانی مانند یورگن هابرماس، سعی می کنند شهودهای رئالیستی را در درون پارادایم زبانی حفظ کنند. هابرماس معتقد است، ارتباط درونی بین حقیقت و توجیه وجود دارد و توجیهی که در یک چارچوب خاص به نحو موفق مطرح می شود، می تواند معطوف به حقیقتی مستقل از چارچوب باور موجه باشد. از نظر هابرماس برای تبیین رابطة درونی حقیقت و توجیه فقط می توان به عمل متقابل بین اعمال و گفتمان استناد نمود. فقط تأثیر متقابل دو نقش متفاوت پراگماتیک مفهوم حقیقت که در چارچوب های عملی و گفتمان عقلانی ایفا می شود، می تواند تبیین کند که چرا توجیه موفق یک باور مطابق با معیارهای خاص ما، در راستای اثبات حقیقت مستقل از چارچوب باور موجه است.
ماهیت تکنولوژی در فلسفه هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برهان علیت و شبهات فلسفه غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات بهار ۱۳۸۹ شماره ۵۵
حوزه های تخصصی:
چالش اخلاقی نظریه عدالت جان رالز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تحلیل تطبیقی رابطه نفس و بدن در فلسفه دکارتیان و ملاصدرا
حوزه های تخصصی:
ثنویت افراطی بین نفس و بدن در فلسفه دکارت معضل رابطه آن دو را پیش آورد. هیچ کدام از راه حلهای دکارت در نحوه ارتباط نفس و بدن قانع کننده نبوده و او در نهایت با اعتراف به ناتوانی خود، فکر نکردن در اینباره را بهتر از فکر کردن دانست. مالبرانش از طریق مبانی کلامی و انحصار علیت در خدا سعی در حل این مشکل داشته و ارتباط آنها را فعل خدا میداند. اسپینوزا از طریق تحویل کثرات به امر واحد و اینکه نفس و بدن، حالات جوهر واحدند، سعی در حل مسأله رابطه نفس و بدن دارد. لایب نیتس به کثرت منادهای نفس و بدن قائل شده و از طریق هماهنگی ازلی که بین منادهای نفس و بدن برقرار است سعی در حل مسأله میکند. هیچ کدام از این متفکرین نتوانستهاند در این مسأله کامیاب باشند. بهترین و کامیابترین پاسخ از نحوه ارتباط نفس و بدن را میتوان در فلسفه ملاصدرا یافت، از نظر وی نفس در ابتدای حدوث دارای صورت جسمانی است و بدن مرتبه نازل اوست و سپس در اثر حرکت جوهری به مراتب دیگر نایل میشود.
سنت گرایان
حوزه های تخصصی: