فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۶۱ تا ۱٬۴۸۰ مورد از کل ۵۱٬۳۹۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
خرافه و باور عامیانه که یک پدیده روحی ـ اجتماعی است، معلول زندگی آدمی و عکس العمل او در مقابله و جدال با طبیعت و محیط اسرارآمیز پیرامون وی است. آدمی آنگاه که نمی توانست رابطه منطقی بین حوادث و پدیده های خارق العاده بیابد، برای رهایی از آن به ذکر اوراد و نجواها می پرداخت تا بدین ترتیب مصیبتها را کاهش دهد و نتایج دلخواه را از آن به دست آورد و همین امر سبب شد تا به تدریج باورها و عقاید خرافی در ذهن او شکل بگیرد.
نظامی، استاد مسلم داستانسرایی، به دلیل تداول داستانهای عامیانه در میان مردم و اینکه عامه مردم از داستانهای غول و جن و پری و... و اعمال محیرالعقول لذت می بردند و آنها را باور داشتند، به داستانهای عامیانه توجه خاصی داشته است. این باورها و عقاید خرافی در این مقاله در چهار قسمت بررسی گردیده است:
1. باورها و عقاید خرافی به افسون و جادو و طلسم؛
2. اعتقاد به چشم زخم و راههای دفع آن؛
3. اعتقاد به جهیدن و پریدن دل، چشم و ابرو؛
4. باورها و عقاید مربوط به موجودات و اشیاء موهوم و متافیزیکی.
معرفه و نکره در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درباره دانشنامه میسری
علت سکوت سعدی
حوزه های تخصصی:
در دیباچه گلستان، سعدی ضمن حکایتی به تأسف از عمر تلف کرده پرداخته و از همین روی بر آن است تا در نشیمن عزلت نشیند و دامن از صحبت فراهم چیند و دفتر از گفته های پریشان بشوید و از آن پس سکوت اختیار کند. این سکوت سعدی را برخی از سعدی پژوهان برخاسته از همین تأسف می دانند، اما براساس شواهد موجود در بوستان این سکوت از منظر دیگری همچون دلایل سیاسی، حکومتی و انتقادی به ویژه در دوران خانمان سوز مغول قابل تأمل و بررسی است. در این مقاله کوشیده شده تا از این منظر به سکوت سعدی و علت آن پرداخته شود.
ایهام در شعر حافظ
چین در منشور شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سابقه ارتباط ایران و چین به قرن ها پیش باز می گردد. پس از پیروزی اسلام و با برقراری روابط تجاری گسترده میان ایران و چین، رابطه دو کشور وسعت و استحکام بیشتری یافت و بتدریج جلوه های گوناگونی از فرهنگ و تمدن چین وارد ادبیات؛ بویژه شعر ایرانیان شد و در آن بازتاب پیدا کرد. مسائلی چون دین و آیین چینیان، زیبایی شناسی چینیان، صنایع دستی چین و نقش و نگار چینی و مسائل مختلف دیگر؛ از جمله تجلی گاه های مربوط به سرزمین چین در ادبیات فارسی است که در این مقاله سعی شده تا حد امکان به برخی از آنها و چگونگی بازتاب کلّی چین در شعر فارسی پرداخته شود.
بن مایه های اساطیری- آیینی داستان خره بماه و بهرام گور در مرزبان نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از جشنها و آیینهای مرتبط با آنها به گونه ای با باورهای اساطیری، بویژه اسطوره آفرینش در ارتباط اند. برخی از این مراسم به مرور زمان فراموش شده اند، اما نمود آنها را در حکایات و قصه های کهن می توان مورد بررسی قرار داد. هدف پژوهش حاضر، بررسی بن مایه های اساطیری- آیینی حکایت خره بماه و بهرام گور در مرزبان نامه است. به نظر می رسد بن مایه های این حکایت بیانگر ارتباط آن با یکی از جشنهای خور ماه، گاهنبار پنجم (مدیاریم) و جشن دهقانان در ایران است که در جریان یک آمیختگی فرهنگی و دگردیسی اسطوره ای به شکل داستان تبلور یافته است و در آن، همه نشانه های اسطوره ای جشن از قبیل فروپاشی نظام اجتماعی، حضور عناصر مربوط به کامرانی و در نهایت نکاح مقدس که تحقق عینی زایش دوباره گیتی و انسان است به چشم می خورد.
اکوان دیو و «وای» اسطوره ی باد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با نگاهی به فرهنگ دهخدا از فراوانی وجود اسم «باد» در ترکیب نام روستاهای ایران شگفت زده می شویم. این اسامی حکایت از اهمیت واژه ی «باد» در اندیشه ی ایرانی دارد. بدیهی است که اعتقاد به تقدس و احترام به عناصر عالم و مظاهر طبیعت در نزد تمام اقوام بدوی رایج بوده است. آب، باد، خاک و آتش هر کدام جایگاه خاص خویش را داشته و پرستش مخصوص به خود را دارا بوده اند.
فرشته ی ایرانی باد با نام وای vāy هم ایزدی بوده بزرگ، قاهر و قادر، ایزدی ازلی و زندگی بخش و نیز پایان دهنده و مرگ آور و نیز خدایی جنگجو. وای ایزدی بوده دو چهره: نیکوکار و در عین حال، شوم. چرا که هم ایزد زندگی و هم خدای مرگ بوده است.
تمدن و فرهنگ یک ملت در سیر تکاملی خویش برای خروج از مرحله ی افسانه ها و اسطوره های رنگارنگ دو راه را در پیش می گیرد: یا به تدریج اجزای ناخالص را حذف می کند تا به موضوعاتی واقعی تر برسد، یا اینکه اسطوره ها و افسانه های خویش را به زبان شعر درمی آورد تا برای خواننده معقول تر گردد. این هر دو فرآیند را در شاهنامه، می توان دید که پیوسته حرکتی از سوی اساطیر به حماسه در آن وجود دارد، اساطیر گذشته ی ما در حماسه های شاهنامه تداوم یافته اند.
پس با بررسی داستان اکوان دیو در شاهنامه، می توان آشکارا چهره ی اسطوره ای دیو وای بد را به تصویر کشید.
فتوت نامة سلطانی؛ ضرورت تصحیح مجدد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مولانا حسین واعظ کاشفی سبزواری یکی از نویسندگان ذی فنون فارسی در قرن نهم هجری است. این نویسنده در بیش تر شاخه های علوم و شبه علوم روزگار خود متبحّر و صاحب تألیف بوده است. یکی از مهم ترین آثار او، فتوت نامة سلطانی، از آثار ارزشمند ادبیات عامیانة تصوف به شمار می رود. محمدجعفر محجوب این اثر را بیش از چهل سال پیش بر اساس دو دست نویس ناقص تصحیح کرده و، بر همین مبنا، به دلیل نقص و شمار اندک دست نویس ها، نارسایی هایی بدان راه یافته است. با توجه به این که نگارندگان در سال های اخیر موفق شده اند سه دست نویس دیگر از این اثر را کشف و تهیه کنند، لازم است تصحیح جدیدی از این اثر ارائه شود. با تصحیح جدید این اثرْ بسیاری از نقایص چاپ محجوب برطرف می شود و خوانندگان می توانند به متنی منقّح و نزدیک به متن مورد نظر نویسنده دست یابند. نگارندگان در این مقاله بر آن اند، با ذکر دلایلی چند، اثبات نمایند که تصحیح مجدد این اثر بر اساس پنج دست نویس موجود از فتوت نامة سلطانی گریزناپذیر است. بدیهی است با تصحیح مجدد و چاپ این اثرْ بخشی از فرهنگ عامیانة تصوف در قرن نهم هجری در معرض استفاده و داوری پژوهشگران این عرصه قرار خواهد گرفت.
نگاهی به مضامین موسوی و زیبایی های آن در دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" دیوان خاقانی از این ویژگی برخوردار است که مضامین دینی را در آیینه خود می نمایاند. شکوه و صلابت اشعار خاقانی و عناصر تشکیل دهنده آن که در بسیاری از موارد از باورهای دینی سرچشمه می گیرد، دریایی مواج را در ذهن خواننده تداعی می کند که امواج نیرومند آن، کاربرد هنرمندانه آن باورهاست. ماجراهای زندگی حضرت موسی (ع) یکی از آن مضامین دینی است که در جای جای دیوان خاقانی ظهور و تجلی یافته است. موضوعاتی چون تولد موسی (ع)، پرورش وی در درگاه فرعون، برگزیده شدن به پیامبری، فراخواندن فرعون به حق و مبارزه بر ضد وی و خلاصه تمامی مطالبی که در قرآن کریم، تفاسیر و قصص در مورد حضرت موسی نقل شده است، دستمایه شعر خاقانی می شود؛ بطوری که گاهی در یک بیت از چند تلمیح برای ارایه تصویر هنری پرداخته شده در ذهن خود استفاده می کند. از آنجا که خاقانی شاعری آفرینشگر و نوآور است و بر سخن و سخنوری تسلطی شگرف دارد، مضامین مذکور را چنان در اشعار خود درهم می تند و به کار می برد و بعد زیبایی شناسی سخنانش چنان ژرفایی می یابد که می توان گفت در میان شاعران پارسی گوی بی مانند است و همین ویژگی ها مزیت خاقانی بر دیگر شاعرانی است که به این موضوعات پرداخته اند.
در این مقاله نمونه هایی از موضوعات گوناگونی که به زندگی حضرت موسی (ع) مربوط است و در اشعار خاقانی به کار رفته، از منظر زیبایی شناسی و ابعاد مختلف آن بحث و تحلیل شده است و سعی شده معیارهای زیبایی های شعر خاقانی و لایه های پنهان آن در موضوع فوق روشن شود.
"
بررسی عناصر داستان «اعرابی و سبوی آب» در مصیبت نامه، مثنوی و دفتر هفتم مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان «اعرابی و سبوی آب» از جمله داستان هایی است که در متون مختلف منظوم و منثور فارسی آمده است. در میان آثار منظوم، این داستان را در مصیبت نامه عطّار، مثنوی و دفتر هفتم مثنوی می توان دید. در این مقاله، به منظور شناختن قدرتِ خلّاقیت و داستان پردازی سرایندگان این آثار، برخی از عناصر این داستان چون پیرنگ، شخصیّت، گفت وگو، حقیقت نمایی و زاویه دید بررسی می گردد. تحلیل زاویه دید بر اساس دیدگاه روایت شناسانی چون پرینس و ریمون- کنان، که آن را کانونی شدگی می نامند، نشان می دهد که تعداد شخصیّت های کانونی شده داستان در مثنوی مولوی بیشتر است. به نظر می رسد مولوی با گسترش دادن پیرنگِ داستان و نیز با افزودن بر تعداد شخصیّت ها و ایجاد گفت وگوهای طولانی، داستان و عمل روایت را جذّاب تر نموده است. نگارندگان این جُستار می کوشند با بررسی عناصر یادشده نشان دهند کدام یک از این سرایندگان در پرداخت این داستان موفق تر بوده اند. سراینده گُمنام دفتر هفتم، به رغم آنکه مثنوی را پیشِ رو داشته است، بهره چندانی از شیوه های داستان پردازی مولوی نبرده است.
نگاهی به ردیف و کارکردهای آن در شعر خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به گفته ی محققان، ردیف را می توان یکی از اجزای اصلی شعر کهن فارسی دانست که ساخته و پرداخته ی ذوق و قریحه ی ایرانی است. ردیف به عنوان یکی از ارکان موسیقی کناری، نقش عمده ای در شعر کلاسیک فارسی ایفا نموده است و پارسی سرایان از دیرباز به سرودن اشعار مردّف توجه نشان داده اند. در اشعار ابتدایی فارسی، کمتر از ردیف استفاده شده است اما هرچه شعر فارسی به سوی تکامل روی نهاده، کاربرد ردیف نیز بیشتر نمود پیدا کرده و شاعران به مرور از کاربرد ردیف های ساده به سوی استفاده از ردیف های دشوار رونهادند. یکی از شاعرانی که توجه ویژه ای به ردیف نشان داده و کاربرد انواع ردیف در شعر او بسامد بالایی دارد، خاقانی است. در این جستار، تلاش شده است از زاویه ی آمار به ردیف در شعر خاقانی پرداخته شود؛ لذا با ارائه ی آمارهای دقیق اشعار مردّف و غیر مردّف و انواع ردیف در کل دیوان این شاعر، مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد اشعار مردّف وی بسیار بیشتر از اشعار غیر مردّف اند. آمار انواع ردیف نیز نشان می دهد که ردیف های فعلی پرکاربردترین نوع ردیف در شعر خاقانی هستند. از سوی دیگر، کارکردهای ردیف در شعر خاقانی نیز مورد بررسی قرار گرفت و به این نتیجه دست یافتیم که عمده ترین کارکردهای ردیف در شعر این شاعر عبارتند از: ایجاد وحدت میان شاعر و مخاطب، هماهنگی ردیف با مضمون شعر، ایجاد صور خیال و ترکیبات جدید، برجسته سازی یک تصویر یا مضمون، القای حس درونی شاعر، ایجاد وحدت تخیل و اندیشه، تقویت موسیقی شعر، ایجاد لذت دیداری و پوشاندن عیوب قافیه.
تحلیل رنگ در سروده های سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رنگ از دیرباز، همواره به گونههای مختلف، روان، باور و درون آدمی را باز تابیده است. از طریق شناخت رنگها و چگونگی کاربرد آنها در آثار هنری، میتوان گوشههایی از شخصیت هنرمند را باز شناخت. در سروده های شاعران ایرانی، رنگ جلوههای گوناگون دارد و در شعر کسانی چون سهراب سپهری که شعر و نقاشی را در کنار هم تجربه کردهاند؛ این عنصر، بیشتر ما را به بررسی فرا میخواند. در این مقاله، کارکرد رنگها در «هشت کتاب» سپهری، به ترتیب زمان سرایش، به طور کامل بررسی شده است. این بررسی نشان میدهد که سیر ذهنی شاعر در شور و احساسات رمانتیک و سطحی، کمکم به سوی نوعی عرفان درونی، گرایش پیدا کرده است.
مقایسه و بررسی انشای غیرطلبی در بلاغت فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علم بلاغت یکی از علوم ادبی است که فصیح و بلیغ بودن کلام را می سنجد، به کمک قواعد این دانش، کلام از سه منظر معانی، بیان و بدیع ارزیابی می گردد، علم معانی یکی از شاخه های اصلی بلاغت است که احوال جمله را از جهات گوناگون مانند معانی ثانوی و موافقت آن با حال و مقام بررسی می کند.
کتاب های بلاغی عربی همواره مورد توجّه علمای بلاغت فارسی بوده است. بی توجّهی به تفاوت ها و ویژگی های دستوری و بلاغی زبان فارسی و عربی، اشتباهاتی را در برخی از تعریف ها، تقسیمات و مثال ها منجر شده است. مقولة انشای غیر طلبی نیز از مباحثی است که در منابع بلاغی به روشنی تعریف نشده و مرزهای دقیق ساختاری و معنایی آن مشخص نیست.
در این پژوهش با نقد مبحث انشای غیرطلبی در حوزة علم معانی،کوشش می شود جایگاه آن با توجّه به ویژگی های دستوری و معنایی انواع انشا، تبیین گردد.
مقامات بدیع الزمان همدانی و حریری در نقد و تطبیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدیع الزمان همدانی در قرن چهارم با بهره گیری از اندیشه پیشینیان و فضای سیاسی - اجتماعی زمان ، فن جدیدی از نثر در قالب داستان کوتاه به اسم «مقامه » ابداع کرد . مقامات او مورد توجه بسیاری از علمای زمان خودش و دوره های بعد از او واقع شد و برخی به تقلید از او « مقامه » نوشتند . حریری یکی از این مقلدین است که بیشتر از سایرین جوانب تقلید را رعایت کرده است و مقامات او شباهت زیادی به مقامان همدانی دارد . این گفتار به تطبیق مقامات حریری و همدانی می پردازد .
تحلیل گفتمان حکایت جدال سعدی و مدعی با نظر به مولفههای گفت وگو
حوزه های تخصصی:
یکی از پنج سخنگوی فرهنگ و ادب ایرانی و یکی از سه پیامبر شعر فارسی و بیشک یکی از مردمیترین شاعران جهان شیخ اجل سعدی شیرازی است. او در مجموعه آثار خویش به تبیین مسائل و آموزههایی میپردازد که در صورت تحقق آن، طرح مدینه فاضله و انسان کاملی متصور خواهد بود که جمیع صفات فاضله اخلاقی ـ انسانی اعم از تسامح، تواضع، فروتنی، تقوا و خویشتنداری، استدلال و روحیه پرسشگری، خرد و دانش محوری و از همه مهمتر توجه به همنوع و بنیآدم بر اساس گفتوگو بر آن حاکم میشود. این مقاله ضمن بیان تناقض سعدی در حوزه تئوری و زندگی عملی در جریان گفت وگو، نوع نگاه او را به پدیده گفت وگو و مؤلفههای آن تحلیل میکند. به نظر نگارنده سعدی در یک نگاه اهل گفت وگو ـ به معنای منطقی و ارسطویی ـ نبوده و حکایت جدال سعدی با مدعی نمونه جامع و کامل این باور است، اگر چه از نظر نگاه به مؤلفههای گفت وگو و تبیین آن گفت وگوگرا است. البته این مسئله نه به شخص سعدی، که به فرهنگ و هنجار غالب جوامع گذشته برمیگردد که بر اساس سلطان و رعیت و شبان و رمه طبقهبندی میشده و گفت وگو را برنمیتابیده است. این مقاله ضمن تبیین اهمیت گلستان با توجه به اصل گفت وگو و مؤلفههای آن در حوزه تئوریپردازی، سعی میکند بزرگترین حکایت این اثر (حکایت جدال سعدی با مدعی) را با توجه به نگاه ساختارگرایانه و التزام او به اصول گفت وگو تجزیه و تحلیل کند.
نگاهی تطبیقی به طنز و طنزپردازی در ادبیات ایران و عرب با تکیه بر طنز عبید زاکانی و نمونه هایی از طنز شاعران عصر انحطاط (عنوان عربی: الهزل والفکاهة فی الأدبین الفارسی و العربی دراسة مقارنة بین النصوص الفکاهیة لعبید زاکانی وشعراء عصر الانحطاط)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر چنانکه از عنوان آن برمی آید، تطبیقی است بین طنز و طنزپردازی در ادبیات ایران و عرب. در این تطبیق، طنز عبیدزاکانی به عنوان نمونه ای از طنز ادبیات ایران و طنز شاعران عصر انحطاط به عنوان نمونه ای از طنز ادبیات عرب با هم مقایسه شده است. در این مقاله کوشیده ام تصویر کاملی از عبید ارایه دهم، اما به منظور پرهیز از برخی سوء تفاهمات اجتماعی لازم دیدم از ذکر پاره ای از طنزهای درخشان او صرف نظر کنم. طنز پیش درآمدی است که می توان به راحتی کسی را با آن دست انداخت، از میدان به در کرد و بدی هایش را آشکار ساخت. با استهزا می توان کسی را تحقیر کرد و او را مضحکه عام و خاص ساخت. در ادبیات عرب، شاعر با هجو شخصی یا قومی سعی می کند حریف را از میدان خارج کند، با توجه به تاثیرگذاری طنز در بیان زشتی ها و عیب های جامعه، چه در مقوله سیاسی، و یا اجتماعی می توان اذعان کرد که زبان طنز رساتر و برتر از زبان دیگر نوشته ها است. در طنز، «خنده» هدف نیست، بلکه وسیله ای است برای بهتر بیان کردن و انتقال هدف موردنظر از نویسنده به خواننده. در ابتدای مقاله نیز تعریف طنز از نظر صاحب نظران ارایه شده است.چکیده عربی: یقدم هذا المقال دراسة مقارنة بین الهزل والفکاهة فی الأدبین الفارسی والعربی. حیث تم معالجة الفکاهة عند عبید زاکانی کنموذج فی الأدب الفارسی بینما تم دراسة الفکاهة لدی شعراء عصر الانحطاط کنموذج للفکاهة فی الأدب العربی. وحاولت الباحثة فی مقالها تقدیم صورة کاملة عن عبید زاکانی غیر أنها تخلّت عن بعض فکاهاته الرائعة تفادیا لعدد من إساءات التأویل لدی المجتمع. فإن الفکاهة تعد تمهیدا لسخریة الناس أو إبعادهم عن المصاف أو تبیین مساوئهم. کما أنها تعتبر أداة جیدة للتحقیر والازدراء. فالشاعر فی الأدب العربی یحاول إبعاد الخصم عن المصاف بواسطة هجاءه له أو لقومه. ولکن بالنظر إلی تأثیر الفکاهة فی تبیین سوءات المجتمع وعیوبه سواء کان سیاسیا أو اجتماعیا فإنه یمکن القول إن منطق الفکاهة أبلغ شأنا من منطق باقی الأشکال الأدبیة وأرفع رتبة. هذا و إن إضحاک الآخرین فی الفکاهة لیس غایة بل وسیلة للتعبیر الأمثل وانتقال أهداف الکاتب إلی القارئ.
ابن سینا و شعر تعلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قطعاً یکی از جنبه های مهم شخصیت ابن سینا که در سایه ی شهرت و اهمیت او در حکمت و طب از نظرها پنهان مانده توانایی شگرف او در شاعری و سخنوری است. سیره نویسان فضائل ابن سینا را در انواع علوم و فنون مدنظر قرار داده و در باب فلسفه، منطق، طب و غیره حق مطلب را ادا کرده اند. اما با این که اشعار بسیاری به فارسی و عربی از شیخ الرئیس به جا مانده و به ایشان منسوب است متاسفانه این بخش از فضائل وی عمداً یا سهواً مورد سهل انگاری واقع شده است و راویان و تذکره نویسان از ذکر اشعار وی به عنوان امری که در بالا بردن شان و منزلت علمی او نقش داشته است سرباز زده اند.
با تورقی در مؤلفات و مجموعه های ادبی می توان اشعار زیادی را در موضوعات مختلف به هر دو زبان عربی و فارسی از ابن سینا یافت و می توان گفت حکیم، فیلسوف و طبیبی چون بوعلی سینا که در فلسفه و طب آوازه ی جهانی دارد، علاوه بر این فضائل، داستان نویس، ادیب و نثرپردازی چیره دست و در عین حال شاعری توانا نیز بوده است.
در میان آثار ادبی ابن سینا ارجوزه ها و اشعار تعلیمی وی جایگاه خاصی دارد مخصوصاً از این جهت که او مبدع ارجوزه های طبی یا اولین کسی است که بحر رجز را در خدمت تعلیم ابواب مختلف طب به کار گرفته است.
در این مقاله سعی خواهیم کرد ضمن بررسی تاریخچه ی شعر تعلیمی و ورود آن به حوزه طب توسط ابن سینا به معرفی اجمالی ارجوزه های وی در باب طب بپردازیم.