فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۶۱ تا ۴٬۱۸۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های کنونی ترجمه، برگرداندن عبارت های کنایی زبان مبدأ به زبان مقصد است. در حوزة مهارت های زبانی، نقش بی بدیل آرایه های ادبی، به ویژه تصاویر خیال انگیزی مانند تشبیه، استعاره، کنایه و مجاز و نیز اهمیّت این صنعت پردازی ها در تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب، بر کسی پوشیده نیست. با این حال، مسئلة ترجمة عبارت هایی که معنای ضمنی دارند، نیازمند توجّه و عنایت ویژه ای است. امروزه مترجم در رویارویی با چالش های پیش رو، نیازمند تسلّط کامل بر هر دو زبان مبدأ و مقصد در ترجمه می باشد. خطبه های نهج البلاغه نمونة کاملی از بهترین تعابیر ادبی و تصویرپردازی های هنری هستند که در این جستار به واکاوی پنج ترجمة فارسی معروف نهج البلاغه پرداخته ایم که این ترجمه ها عبارتند از: ترجمة مرحوم دشتی، آیتی، مکارم شیرازی، شهیدی و فیض الإسلام. در این مقاله، پس از آشنایی مختصر با مفاهیم کنایه و دیدگاه های ترجمه، به روش های مختلف ترجمة عبارت های کنایی می پردازیم و آنها را مورد مقایسه قرار می دهیم، سپس به بررسی تطبیقی ترجمة کنایه های «دنیا» بر اساس ترجمه های مذکور می پردازیم. نتایج نشان می دهد که به طور مطلق نمی توان یک ترجمه را بر بقیّه ترجیح داد، بلکه به صورت موردی می توان تا حدّی به علّت برتری ترجمة عبارت های کنایی برخی ترجمه ها نسبت به دیگر ترجمه ها دست یافت، امّا اجمالاً می توان گفت که مترجمان در ترجمة جمله های کنایه از صفت، به دلیل امکانات زبانی خاصّ زبان مقصد، بیشتر به ترجمة معنایی و تحت اللّفظی گرایش داشته اند و در ترجمة واژه های کنایه از موصوف نیز اغلب به ترجمة تحت اللّفظی روی آورده اند و به این وسیله، معادل مناسب و گویا را انتخاب کرده اند و در برخی موارد، به علّت عدم توجّه به ساختار نحوی و بلاغی جمله، ترجمة نسبتاً ضعیفی ارائه کرده اند.
تحول جایگاه زن در نثر پیش از مشروطه (از دوره فتحعلی شاه تا مظفرالدین شاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باور عمومی چنان است که توجه به مساله زن و بازتاب آن در ادبیات، در دوره مشروطه شکل گرفته است. اما به گواهی متون تاریخی، بازتاب مسائل زنان در ادبیات سیری تکاملی را طی کرده است. از دوره فتحعلی شاه زمینه های توجه به مسائل زنان در مقایسه میان زن ایرانی و زن فرنگی آغاز شد و روندی طولانی و تاریخی را تا دوره ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه طی کرد تا در دوره مشروطه به بار نشست. نثر خصوصاً در دوره ناصری با گستردگی مضامین و گرایش به ساده نویسی، بار تحول در مضامین اجتماعی، از جمله مسائل زنان را بیشتر بر دوش کشید. در این دوره نه تنها با بازتاب توجه به زنان در انواع نثر (سفرنامه، خاطره نویسی، نمایشنامه نویسی و روزنامه نگاری) به قلم مردان مواجه میشویم، بلکه زنان برای اولین بار، خود نیز در قالب نامه، سفرنامه، رساله و خاطرات به انعکاس مسائل خویش میپردازند و زمینه را برای حضور جدیتر زن در دوره مشروطه فراهم میسازند. کشمکش های میان موافقان و مخالفان تغییر نقش های سنتی زن، گفتمانی را در آثار منثور این دوره پدید آورد که مقدمه بحث های گسترده تر در دوره مشروطه شد. این مقاله به بررسی بازتاب زنان و مسائل مربوط به آنان در نثر دوره پیش از مشروطه میپردازد.
لاس و خزال
تحلیل ریشه شناختی (اتیمولوژیکی) و روان کاوانه واژه آدم و رابطه آن با مفهوم عقده و نماد گره(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
«ریشه شناسی» (Etymology) که در ادبیات نیز وجوه کاربردی بسیاری دارد، دانشی است که می توان با بهره گیری از آن از رهگذر یافتن ریشه و یا اشتقاق های یک واژه به وجوه معنایی آن بیشتر و بهتر پی برد. در این مقاله تلاش کرده ایم تا با طرح ریشه شناسی واژه «آدم» (ADOM) (و ارایه معنای اصلی آن که نشانگر پویایی و استحاله پذیری آدم است) و نیز با بررسی نماد «گره» یا به تعبیر روان کاوانه همان «عقده» یا (Complex) به ارایه تحلیلی دین شناختی و روان کاوانه از این مفاهیم بپردازیم و نشان دهیم که چگونه توجه به این نکات در شناخت بهتر و بیشتر هویت راستین آدمی و استعداد تربیت پذیری او یاریمان می کند. به عنوان مثال طرح این مطلب در مقام رهیافتی ادبی- زبان شناختی در حوزه فهم آثار عرفانی که اساسی ترین موضوع آن «پویایی» آدم و «حرکت» او به سوی خدا برای رسیدن به کمال است، خالی از فایده نیست.
بررسی سفر قهرمانی شخصیت در بوف کور با تکیه بر کهن الگوهای بیداری قهرمان درون
حوزه های تخصصی:
نقد کهن الگویی از نظریه های مدرن نقد ادبی و مبتنی بر نقد روان شناختی است که براساس آرای یونگ بنا شده است. در این نوع نقد، ضمن مطالعه و بررسی کهن الگوهای یک اثر، چگونگی جذب آنها توسط ذهن شاعر و نویسنده نشان داده می شود. کهن الگوها که محصول تجربه های مکرر بشر در زندگی است و در ناخودآگاه وی به ودیعه نهاده شده، از زوایا و ابعاد گوناگون مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند. برپایه ی این مطالعات، سفر قهرمانی برای رسیدن به کمال و رویای فردیت با تکیه بر حضور کهن الگوها در زندگی هر فرد میسر است.
هدف این مقاله، بررسی رمان بوف کور نوشته ی صادق هدایت از منظر نقد کهن الگویی با تکیه بر مبانی فکری کارول پیرسون و هیوکی مار برپایه ی کهن الگوهای دوازده گانه ی بیداری قهرمانان درون است. نگارندگان تلاش می کنند نشان دهند شخصیت های داستانی نیز همچون شخصیت های هشیوار، با تجلی این کهن الگوها، می توانند در فرایند تفرّد گام نهاده و سفر قهرمانی را پیش گیرند. نتایج این تحقیق نشان می دهد رمان بوف کور سرشار از کهن الگوهاست و به دلیل رویکرد روان شناسی خود، برپایه ی نظریات کهن الگویی قابل تحلیل است. بوف کور با حلول 9 کهن الگو، روند تفرد را در پیش می گیرد و دیگر شخصیت های داستان نقش پرورش دهندگی را در مسیر تشرف برای او دارند.
انتقاد کتاب: دیداری با اهل قلم (غلامحسین یوسفی)
حوزه های تخصصی:
درد و رنج کودکان فسطینی در شعر محمود درویش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محمود درویش از پیشگامان شعر مقاومت فلسطین است که شعرش را وقف آرمان فلسطین نموده و به شرح دردها و رنج ها و آرزوهای هموطنان خویش به ویژه کودکان مظلوم این سرزمین پرداخته و آنان را امیدهای آیندة فلسطین می داند و در پیشانی آنان روح مقاومت و ایثار را می بیند و ازآنان انتظار دارد که خون های به ناحق ریخته شدة پدران و مادران خویش را فراموش نکنند و نگهبانان امین و مدافعان راستینی برای سرزمین خویش باشند.
محمود درویش خود از دوران کودکی در صحنه های جنگ و بمباران حضور داشته و طعم تلخ آوارگی، غربت، فقر و محرومیت را چشیده و با چشمان خود شاهد رنج و اندوه کودکان سرزمین خود بوده و به همین خاطر توانسته است به صورت ملموس و تأثیرگذار از رنج و اندوه کودکان فلسطینی سخن بگوید.
در این پژوهش تلاش شده است با استفاده از روش توصیفی و شیوة تحلیل محتوا درد و رنج کودکان مظلوم فلسطینی در شعر محمود درویش مورد بررسی قرارگیرد. بررسی اشعار درویش در این زمینه نشان می دهد که اوضاع تأسف بارکودکان آوارة فلسطینی درغربت، بازداشت کودکان بیگناه، فقر و محرومیت، ناامنی و قتل عام کودکان و خانواده های آنان وآشفتگی های روحی ناشی از مشاهدة این فجائع ازمضامین اصلی شعر وی به شمار می رود. اشعار اوآیینه ای تمام نما از احساسات کودکان مظلومی است که تمام حقوق انسانی شان پایمال شده و اینک او در مقام یک شاعر در پیشگاه افکار و وجدان عمومی بشر از این درد سخن می گوید.
انگاره ای نو برای تاریخ استعاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استعاره از مهمترین صور خیال در بلاغت اسلامی و در عین حال یکی از مناقشه برانگیزترین مباحث آن است. امروز به دلایلی نیازمند بازخوانی بلاغت اسلامی و بویژه سیر تکامل نظریه استعاره هستیم. در این راه با مشکلاتی از قبیل ترکیبی بودن مفهوم استعاره، تعدد و گوناگونی تعاریف آن در تاریخ بلاغت، مشخص نبودن مرزبندی دقیق آن با برخی صور خیال در ادواری از تکامل نظریه استعاره و تطور غیر خطی مفهوم آن در تاریخ رو به روییم. در این نوشته کوشیده ایم با در نظر داشتن مشکلات یاد شده، انگاره ای نو برای تکامل نظریه استعاره پیشنهاد کنیم و مبنایی نظری برای نگارش تاریخ استعاره بیابیم. در انگاره پیشنهادی، مفهوم ترکیبی استعاره به سه تلقی «عربی»، «یونانی» و «جرجانی» تفکیک می شود و هر یک از این تلقی ها در روایتی مستقل از منظر تاریخ بررسی می شود. سپس در گزارشی نهایی، تکامل «استعاره اسلامی» را که حاصل سنتز و تعامل این سه تلقی است، روایت می کنیم. این نوشته در حکم طرحی نظری برای نگارش تاریخ استعاره در بلاغت اسلامی است.
اثرپذیری پنهان حافظ از قرآن کریم در غزل پنجم دیوان او
حوزه های تخصصی:
تاثیر قرآن بر اشعار حافظ از زوایای مختلف از قبیل اقتباس الفاظ و مضامین، شبیه سازی ساختار و اسلوب های بیانی، بدیهی به نظر می رسد. بهره مندی حافظ از کلام بی همتا و آسمانی قرآن، به صورت پنهان و ناشناخته، رمزآلود و تاویل بردار و ایهام آور و چند کاربردی، سخن وی را در میان سخنان بشری، رنگی هنری بخشیده است. به نظر می رسد داستان موسی و عبد (خضر) در سوره کهف، الگو و مبنای حافظ در سرایش غزل پنجم دیوان (دل می رود...)، قرار گرفته است و حافظ آگاهانه و با هنرمندی تمام عیار خود، طرح، نقشه، مواد و مصالح اولیه این غزل را از داستان مذکور گرفته و با ساختاری شعری و هنری در پی بیان معانی مختلف بر آمده و داستان مذکور را به زبان شعرفارسی بازآفرینی کرده است. حضور واژه ها، عناصر، رمزها و نشانه های متعدد در متن غزل مذکور ـ در کنار ظرفیت پذیرش تعابیر و دریافت های متداول حافظ شناسان ـ ما را به داستان موسی و عبد در قرآن کریم رهنمون می کند. آشکارشدن راز پنهان، کشتی شکسته، دیدار آشنا، درویش بی نوا، کوشش در راه عیش، به خود نپوشیدن، به می آلودن، عذرخواهی، هات و...، بی واسطه و باواسطه، نمادها، نشانه ها و روابطی است که نویسندگان در این مقاله، در صدد تطبیق آنها بر فضا، ساختار و مضامین آیات 62 تا 82 سوره کهف می باشند.
نقد سیاست زدگی در رمان معاصر (مطالعه موردی رمان سیاسی «رازهای سرزمین من »)
حوزه های تخصصی:
رمان سیاسی یکی از اقسام ادبیات داستانی فارسی با مؤلفه هایی خاص است که از دیگر جریان های داستان نویسی معاصر متمایز است. به دلیل ویژگی و ماهیت منحصر به فرد این نوع از داستان ها و تعامل نزدیک با جامعه و وقایع اجتماعی و سیاسی، روش تحلیل گفتمان انتقادی، رویکردی مناسب در تحلیل این قسم از ادبیات داستانی است. این رویکرد بر هر دو جنبه صورت و معنای متن توجه دارد و در تحلیل متن ها ی ادبی، افزون بر جنبه های صوری و واژگانی، به عوامل گوناگون فرهنگی، اجتماعی و سیاسی که در شکل گیری متن مؤثرند؛ نظر دارد. از این رو صاحب نظران این رهیافت معتقدند که در تحلیل متن، صرفاً با عناصر لغوی تشکیل دهنده جمله، به عنوان عمده ترین مبنای تشریح معنی، یعنی زمینه متن یا همبافت سروکار نداریم؛ بلکه فراتر از آن، به عوامل بیرون از متن، یعنی بافت موقعیتی، فرهنگی، اجتماعی و غیره توجه داریم. «نورمن فرکلاف[1]» از نظریه پردازان تحلیل گفتمان انتقادی است که متون را در سه سطح توصیف[2]، تفسیر[3] و تبیین[4] بررسی می کند. این شیوه از تحلیل، در تبیین و کشف دیدگاه های فکری نویسندگان و رویکردهای سیاسی و اجتماعی آنان، روشی کارآمد است. چهارچوب نظری این پژوهش بر مبنای رویکرد تحلیلی فرکلاف شکل گرفته است. روش پژوهش، توصیفی– تحلیلی است و بر مبنای رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی می کوشد با تأمل و بازخوانش رمان «رازهای سرزمین من»، نوشته رضا براهنی که از برجسته ترین رمان های سیاسی پس از انقلاب اسلامی است، حوادث مهم و جریان ساز سیاسی ایران را با تأکید بر مسائل روانی شخصیت ها و عناصر برجسته حاضر در آن همچون نشانه شناسیِ عنوان، تصویرها و توصیف ها، شخصیت های داستان (کنشگر-کنش پذیر- راوی)، نحوه روایت پردازی، طرح و درون مایه برتر داستان و... بررسی و تحلیل کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که این رمان به عنوان یک متن ادبی با روش فرکلاف در تعامل با کردار گفتمانی و کردار اجتماعی و هژمونی غالب جامعه بوده و با گفتمان حاکم بر دهه شصت ایران تناسب نزدیکی دارد.
مفهوم دروغ در ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار سیر تحول مفهوم دروغ در ایران عصر هخامنشی و چگونگی چفت و بست شدن آن با ساختارهای سیاسی بررسی می شود. تمدن ایرانی نخستین و تنها تمدن عصر پیشامسیحی است که مفهوم دروغ در آن هم طنینی سیاسی دارد و هم به مثابه کلیدواژه ای مرکزی در دستگاهی اخلاقی کاربرد یافته است. چرایی این اهمیت یافتن دروغ در دستگاه نظری ایرانیان باستان پرسش مرکزی این نوشتار است. بحث با واکاوی مفهوم دروغ در گاهان و اوستا آغاز و در ادامه، سیر تکامل مفهوم دروغ در متون اوستایی کهن و متاخر وارسی می شود. آنگاه این مفهوم به طور مقایسه ای با متون پارسی باستان به جا مانده از شاهنشاهان هخامنشی مقایسه و به ویژه کاربست مفهوم دروغ در کتیبه بیستون تحلیل می شود.
بررسی و تحلیل عناصر داستانی فرائد السلوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی و تحلیل عناصر داستانی ِفرائدالسلوک می پردازد و مباحثی مانند اوصاف قصْه و داستان، نوع داستان، حجم، زبان، گفتگو، شخصیت، راوی و گویندگان، زاویه دید، کنش داستانی، زنجیره مشترک بن مایه داستان ها، نتایج اخلاقی و زمان و مکان مورد کنکاش قرار می گیرد. در داستان ها و قصه های فرائدالسلوک خصوصیاتی چون تاکید بر حوادث، محکم نبودن روابط علت و معلولی میان رویدادها، مطلق گرایی، ختم شدن به نتایج اخلاقی، تغییر ناپذیری شخصیت ها، کیفیت روایت، بن مایه های مشترک و فرضی بودن زمان و مکان دیده می شود. مجموعاً 58 داستان در فرائدالسلوک وجود دارد. داستان های اصلی ابواب، بلندتر از داستان های فرعی است. گفتگو بیشتر میان اشخاص اصلی ِداستان ها برقرار می شود. اختصاصات زبانی نثر فنی قرن 6 و7 در این اثر دیده می شود. در داستان های این اثر از 289 شخصیت استفاده شده است. بیشترین شخصیت ها از حیوانات (29 درصد)، مردان و پسران (5/19درصد) و صاحبان مشاغل(14درصد) استفاده شده است. گویندگان اصلی داستان ها عبارتند از:نویسنده کتاب که 31 درصد داستان ها را نقل می کند.17درصد داستان ها توسط بهروز از شخصیت های داستانی،9درصد توسط پسر بازرگان و 5 درصد توسط قصیر از شخصیت های دیگر داستانی، نقل می گردد. راویان اصلی اغلب ناشناخته اند و جز دو داستان که راویان معینی دارد، سایر داستان ها با عباراتی مانند «شنیدم، گویند، آورده اند و اصحاب تاریخ و ارباب حکایات»روایت می شود.زاویه دیدِ داستان ها اغلب سوم شخص است.45 درصد داستان ها دارای کنش و 55 درصد فاقد کنش است،بن مایه های مشترک (دو عنصر وابسته،یک عنصر متضاد و واسطه) در این کتاب بسامد زیادی دارد. همچنین 95 درصد داستان ها دارای نتایج و توصیه های اخلاقی است و 5 درصد فاقد این امر است. تنها در 7درصد داستان ها به حوادث خارق العاده اشاره شده، 38 درصد داستان ها دارای زمان و70 درصد دارای مکان است.
سروش : رب النوع شاعری در ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فرهنگ اساطیری ملل مختلف، یکی از گونه های تخصصی خویشکاری اسطوره ها، در مورد اسطوره ای است که به عنوان «رب النوع شعر و هنر» شناخته می شود و در فرهنگهای مختلف، نمودهایی برای آن یافت می شود. این اسطوره، واسطه ای میان انسان و خدا (یا خدایان) است و شعر را به طور ناخودآگاه به شاعر تلقین می کند (الهام). در این جستار، با کمک شواهدی از متون پهلوی و شاهنامه، سعی شده درباره این خویشکاری در فرهنگ ایران باستان بررسی شود؛ ضمن اثبات نقش الهام برای ایزد سروش و نریوسنگ، این نتیجه نیز حاصل شده است که خویشکاری الهام هنری را که خاصیت رب النوع شعر و هنر است، تنها باید به ایزد سروش نسبت داد.
تأملی بر سرگذشت سوفرا در شاهنامة فردوسی و منابع دورة اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از رویدادهای مهم دورة ساسانیان جنگ های پیروز با هپتالیان است که با وجود تلاش هایی که ایرانیان در این پیکار ها از خود نشان دادند سرانجام شکست سختی از هپتالیان خوردند و ناچار پیامدهای زیادی را متحمل شدند. پیروز که پادشاهی خودکامه بود برای جبران نخستین شکست خویش، بار دیگر به نبرد هپتالیان رفت اما نه تنها کاری از پیش نبرد، بلکه جان خود را نیز از دست داد. پس از این شکست ها هپتالیان مدت های طولانی در امور سیاسی ایران دخالت کردند تا اینکه سرانجام در دورة پادشاهی انوشیروان از میان رفتند. بااین حال خاطرات تلخ این شکست ها هرگز از ذهن ایرانیان پاک نشد. بنابراین چندی بعد، ایرانیان برای حفظ آبرو برخی واقعیت ها را تغییر دادند و داستان هایی از خود ساختند که برپایة یکی از مهم ترین آنها، پهلوانی به نام سوفرا به جنگ هپتالیان رفت و سرانجام آنان را به سختی شکست داد و آنچه را از ایرانیان نزد هپتالیان به غنیمت مانده بود بازگردانید. به احتمال زیاد این روایت های ساختگی در بیشتر خدای نامه های دوران ساسانیان وجود داشته و ازآنجا به تاریخ های دوران اسلا می نیز راه یافته است.
در این مقاله نخست به بررسی روایات شاهنامه دربارة جنگ های پیروز و سوفرا با هپتالیان و دیگر روایت های تاریخی می پردازیم؛ سپس اساسی ترین تحریفاتی را که در دورة ساسانیان وارد خدای نامه ها شده است نشان می دهیم.
بازنمود هویت زنانه در مجموعه داستان حتی وقتی می خندیم فریبا وفی با رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله کوشیده است تا با رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان نورمن فرکلاف به بررسی مجموعه داستان های کوتاه فریبا وفی با عنوان حتی وقتی می خندیم بپردازد. در رویکرد فرکلاف یک متن در سه سطح مختلف بررسی می شود. این سه سطح عبارت اند از: 1. سطح توصیف که مبتنی بر تحلیل صوری، دستوری، واژگان، ضمایر، وجه افعال و قیود است. 2. سطح تفسیر که متن را براساس بافت موقعیت و عوامل بینامتنی تحلیل می کند. 3. سطح تبیین که به توضیح چرایی تولید متن و بررسی گفتمان غالب و ایدئولوژی و قدرت حاکم بر متن می پردازد. نگارنده پس از تحلیل متن داستان ها در هر سه سطح به نکات زیر دست یافته است: 1. توصیف ها و به کارگیری واژگان «زن» و «شوهر» و بسامد بالای وجه اخباری در افعال و قیود، نشان دهنده پایبندی نویسنده به حقیقت گزاره های داستان است؛ 2. کاربرد فراوان ضمیر «ما» مبین هم ذات پنداری نویسنده با همه زنان است. 3. در سطح تفسیر این مجموعه تحت تأثیر دیدگاه های فمینیستی نویسندگانی چون ویرجینیا وولف و سیمون دوبووار به وضعیت موجود زندگی زنان معترض است. 4. در سطح تبیین روشن می شود که دنیای زنانه داستان ها به طرز معناداری وابسته به مردان و قدرت پدرسالار است. زنان داستان های کوتاه فریبا وفی گرچه در دنیای امروز زندگی می کنند و از نظر ظاهری از قیدوبندهای جامعه سنتی رها شده اند، درواقع ازنظر روحی و اجتماعی تحت سلطه مردان و سنت های مردسالارند، به طوری که هویتشان در گرو حضور یک مرد مانند شوهر، برادر و نظیر آن است.
پیدایش و رشد ادبیات تطبیقی در اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسپانیا با آنکه جزو اتحادیهٔ اروپاست و درهای این کشور در زمینه های اقتصادی و سیاسی به روی جهان گشوده است، در حوزهٔ ادبیات تطبیقی به حاشیه رانده شده است. در این مقاله، علل حاشیه نشینی ادبیات تطبیقی در اسپانیا تشریح می شود و به پیش بینی آیندهٔ آن می پردازیم.
از جمله علل عمدهٔ کم توجهی اسپانیا به نظام ادبیات تطبیقی می توان به افول قدرت سیاسی و اقتصادی این کشور به دنبال از دست دادن مستعمراتش، سلطهٔ حکومت های فاشیستی و سیاست اتخاذ درهای بسته، و وقوع جنگ های داخلی در این کشور اشاره کرد. همچنین، بیمِ از دست دادن هویت ادبی ملی سبب می شد تا پژوهشگران اسپانیایی با تردید با نظریات جدید و مطرح در ادبیات تطبیقی برخورد کنند و پذیرای آنها نباشند. از دیگر علل، تعدد زبان و ادبیات در این کشور است که به تضاد و اختلاف میان نویسندگان دامن می زد. نویسندگان هر منطقه مدعی بودند که هویت فرهنگی اسپانیا از آنِ آنهاست و این موضوع بین ادبیات های زبان های مختلف شکاف ایجاد می کرد و موجب می شد که نویسندگان و پژوهشگران، به جای پرداختن به نظریات مطرح و جدید ادبیات تطبیقی در جهان، به اقداماتی میهن پرستانه و منطقه ای اکتفا کنند. از اواسط قرن بیستم، با تأسیس انجمن ادبیات تطبیقی، برگزاری همایش ها، تأسیس کرسی های ادبیات تطبیقی در دانشگاه ها، و پژوهش های محققان بزرگی چون کلادیو گی ین در این حوزه، ادبیات تطبیقی در اسپانیا از رشد قابل توجهی برخوردار شده است.
قصه گو کیست؟
منبع:
هنر زمستان ۱۳۸۸ شماره ۸۲
حوزه های تخصصی:
بررسی شگردهای هیچانه های کودکانه در ادبیات عامه ی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هیچانه ها گونه ای از ادبیات کودک به شمار می روند که در گذر زمان نه ارزش خود را از دست داده اند و نه به فراموشی سپرده شده اند و همواره لذت بخش و شادی آفرین بوده اند. به راستی اسباب ماندگاری آنها در چیست که اینگونه جاودانه شده اند و هرگز کهنگی ای در آنها حس نمی شود و با همه ی نسل ها و سنین مختلف ارتباط برقرار می کنند؟ پژوهش پیش رو به معرفی هیچانه های فارسی و بررسی ویژگی ها و شگردهای این گونه ی ادبی که موجب پایداری، جذابیت و فراگیری آنها در میان کودکان شده است، می پردازد. این پژوهش، کیفی است و در آن از تلفیق روش تحلیل محتوای قیاسی و استقرایی میرینگ (2000) استفاده شده است. برای این کار در شاخه ی شعر، نمونه های عامیانه از میان ترانه های بچه ها در کتاب فرهنگ عامیانه ی مردم ایران (1346) انتخاب شده است و در شاخه ی داستان نیز آن دسته از افسانه های عامیانه ی طبقه بندی شده از سوی خسرونژاد (1389) که در بررسی پژوهشگر با ویژگی-های هیچانی همخوانی داشته اند، به کار گرفته شده است. بررسی ها نشان داد که هیچانه های فارسی بیشتر در بند فرم و ساختار زبانی هستند. همچنین هیچانه ها چه داستان و چه شعر، بنیادی ترین و ابتدایی ترین ویژگی های شعر کودک را -که در سازه های زبان و موسیقی نهفته است- به همراه دارند. چراکه بهترین شیوه ی ارتباط زبانی با مخاطب خردسال، بهره گیری از موسیقی است. ویژگی برجسته ی داستان های هیچانی نیز همین نزدیکی و آمیختگی آنها با زبان شعری است. می توان گفت هیچانه ها الفبای شعر کودک هستند در نگاهی کلی به شعرها و داستان های مورد بررسی می توان آنها را از نظر کیفیت هیچانگی، درجه بندی و به دسته های زبان ْهیچانی، معناهیچانی و هیچانه ی محض تقسیم نمود
سیمین دانشور و رمان « سووشون»
حوزه های تخصصی: