فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۲۱ تا ۳٬۸۴۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، اثبات ترجیح واژه (کار) به جای واژه (فال) در بیت زیر از حافظ است: عوامل ایجاد نسخه بدل ها را در شعر حافظ، می توان در سه مورد خلاصه کرد: 1- تصرف کاتبان، که علل مختلفی داشته است، از جمله: سهو و نسیان آنها حین کتابت شعر حافظ، عدم شناخت کافی بعضی از آنها با الفاظ و مفاهیم والای شعر او، و بعضا دخالت دادن ذوق شخصی و ... 2- اشتباهات و غلط خوانیهای برخی از مصححین، به دلیل عدم آشنایی کافی بعضی از آنها با اصول و شرایط فن تصحیح
کانون روایت در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محور و پایه داستانپردازی مولانا گفتگوست. در بیان چارچوب هر داستان مثنوی، محور و مدار ارتباط، که همانا انتقال مفهومی از ذهنی به ذهن دیگر است، گفتگوی شخصیتهاست که شالوده و ساختمان حکایتها را می سازد؛ اما مولانا در بسیاری از داستانها از نوع ارتباط دیگری هم بخوبی بهره برده است که در علوم ارتباطات و جامعه شناسی امروز از آن به «ارتباطات غیرکلامی» تعبیر می کنند. اینکه چرا وی در بیابان نکاتی دقیق و عمیق به یکباره به این ابزار رو می آورد، نشاندهنده این نکته است که او از تفاوتها و شباهتهای ارتباطات کلامی و غیرکلامی آگاهی کامل داشته است؛ قابل اعتمادتر بودن، استمرار بیشتر داشتن، چند کانالی بودن، مرتبط بودن با فرهنگ، نمادین بودن آن و در عین حال، قاعده مند بودن ارتباطات غیرکلامی و بویژه جلوگیری کردن از سوء برداشتهایی که غالبا در ارتباطات کلامی رخ می دهد از جمله عوامل موثر بسیار مهمی است که مولانا را مخصوصا در مواقعی خاص- که در مقابله بدان پرداخته می شود - به بهره گیری از این شیوه علمی وا می دارد. در این مقاله با بهره گیری از منابع علمی ابتدا منظور از این اصطلاح، اصول ارتباطات غیرکلامی، ویژگیهای آن، شباهتها و تفاوتهای آن با ارتباطات کلامی باز شناسانده می شود. سپس چگونگی استفاده مولانا از این ابزار ارتباطی در مثنوی و بویژه در داستانپردازی آن بازگو می شود. همچنی این نکته مورد دقت نظر قرار می گیرد که در چه مواردی این شیوه ارتباط، بیشتر و بهتر توانسته است پاسخگوی بیان مفاهیم ذهنی مولانا برای مخاطبان او باشد و بیشترین تکیه او در این زمینه شامل چه مواردی بوده است. بیان مصداقها و نمونه های شعری تا اندازه زیادی این الگوی ساختاری داستانپردازی مولانا را روشنتر خواهد کرد. سرانجام در پایان مقاله به نتیجه گیری پرداخته می شود.
شمس تبریزی و تاویل های عرفانی او از احادیث نبوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شمس تبریزی برای احادیث نبوی اهمیت بسزایی قایل بوده و همان گونه که خود اشاره می کند، کمترین سخن حضرت محمد(ص) را با تمام کتاب های عالم قابل مقایسه نمی داند. او معتقد است، ورای ظاهر احادیث، معناهای باطنی عمیقی نهفته است که تنها عارفان و واصلان درگاه احدیت قادرند آن را درک کنند. او حتی گاهی قرآن و حدیث را با هم می سنجد و می گوید: قرآن را به این دلیل دوست دارد که از زبان حضرت رسول(ص) جاری شده، نه به این علت که خداوند آن را فرستاده است. او همچنین بر این باور است که در احادیث، اسرار بسیار زیادی وجود دارند که به دلایلی در قرآن مطرح نشده اند. شمس با درک عرفانی عمیقی که نسبت به سخنان حضرت رسول(ص) دارد، معانی عارفانه بدیع و شگرفی را از احادیث استخراج و عرضه می کند؛ معنی هایی که عارفان قبل از او به ندرت متوجه شده اند. در این پژوهش، ابتدا نظریات شمس در باب تاویل و تاویل حدیث را بررسی، سپس شیوه های تاویلی او را به صورتی ساختارمند طبقه بندی کرده ایم.
ساختار تراژیک داستان سیاوش
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر آن است که نشان دهد « ساختاری تراژیک» در داستان سیاوش قابل ترسیم است. در این داستان، شاهد پرداخت تراژیک شخصیت ها،حوادث وصحنه ها هستیم.گاه حوادث داستان چنان در هم تنیده وگاه رابطه علی ومعلولی میان وقایع به گونه ای می شود که حذف یکی از آن ها لطمه ای بر کل عناصر وعوامل تشکیل دهنده اثر خواهد زد. بنابراین، با بررسی این عوامل، می توان داستان « سیاوش» را مورد بررسی و تحلیل تراژیک قرار داد.
شاهنامه قاسمی یا شاهنامه شاه اسمعیل
منبع:
وحید آذر ۱۳۴۹ شماره ۸۴
حوزه های تخصصی:
جلوه های مقاومت در شعر یدالله بهزاد کرمانشاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویدادهای مهم یکصد سالة اخیر مانند نهضت مشروطه ، استبداد دوران پهلوی اوّل و دوّم، انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی تحوّلی عمیق در ادبیّات معاصر ایران ایجاد کرده و شاعران متعهّد، آثار ارزشمندی را با بن مایه های پایداری علیه استبداد داخلی، ستمگری استکبار جهانی و تجاوزگری دشمن بعثی آفریده اند. یدالله بهزاد کرمانشاهی از شاعران متعهّد و ملتزم معاصر است که علیه حاکمیّت استبدادی پهلوی دوم و تجاوزگری دشمن بعثی شعر سروده و جلوه های مقاومت با رویکردی آگاهی بخش و ستیهنده و با تکیه بر وطن دوستی و ظلم ستیزی مشخّصة اصلی آثار و درون مایة اشعارش گشته است؛ چنانکه روح پایداری و مبارزه در یکایک واژگان و ترکیب های شعرش موج زده، رنگی از ایثارگری و مقاومت به آن بخشیده و تعهّد شاعر را در برابر جامعه و ملّت خویش به نمایش گذاشته است. این پژوهش با هدف تبیین جلوه های مقاومت و نگاهی به شگردهای بیانی آن در شعر یدالله بهزاد به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و نشان داده است که شاعر، میهن دوستی، آزادی خواهی، آگاهی بخشی، قیام علیه استبداد داخلی، ماندگاری و ایستادگی در زادبوم، فراخوان علیه تجاوزگری، تکریم ایثارگری و کارکرد الگو های پایداری را در شعری مُلهَم از تخیّل شاعرانه با سبکی نمادین و لحنی حماسی سروده و اندیشه های ستم ستیزی خود را با الگوپذیری از پیشوایان دینی و شخصیّت های ملّی به عنوان نمادهای پایداری در زبانی نمادین بهتر و بیشتر به مخاطب معرّفی کرده است.
ترکیب ساختاری و درون مایه های عرفانیِ مثنوی مصیبت نامه عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مثنوی مصیبت نامه در چهل مقاله و در ساختاری منسجم و سامانمند دیدگاه ها و تجارب عرفانی عطار را به وضوح نمایان می سازد.اصالت مصیبت نامه عطار به سبب تجارب جدید و پویایی است که عطار به واسطه آن، هم حرکت صعودی و تدریجی مراحل سلوک را بیان کرده و هم رشته و پیوند دیالکتیکی این مراحل را بازگو نموده است.آن چه در کل ساختار این مثنوی اهمیت دارد، ترکیب جریان های فکری متعدد در اندیشه عطار و تأویل ادراکات عرفانی او از این جریان هاست.عطار خط سیر این اندیشه ها را در عرفان و ادب فارسی که مبانی آن پیش تر توسط سنایی پی ریزی شده بود، بر مبنای سفرهای روحانی در عالم جان تبیین می کند.ما در توصیفی که درباره طرح کلی و تأویل ادراکات عرفانی عطار در این منظومه به دست می دهیم، نشان داده ایم که شیوه تأویل او در این منظومه به او امکان می دهد که در حین ترکیب منسجم و سامانمند عناصر دینی و عرفانی و فلسفی، متوجه مفاهیم باطنی و تسلسل و توالی منطقی آن ها نیز هست.
انگیزه های شاعری و منابع الهام مولوی در دیوان شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه و تامل در عوامل و انگیزه هایی که در سرودن شعر نقش داشته اند، از دیرباز مورد توجه صاحب نظران، بویژه فیلسوفان و شاعران بوده است، و غالب آنان برای شاعری، منبع و منشایی غیبی و آسمانی قایل بوده اند. در مقاله حاضر کوشش شده که در ابتدا زمینه و پیشینه بحث درباره منابع الهام، بازشناسی و بازنمایی شود، و سپس، انگیزه های شاعری مولانا، به تفصیل بحث و بررسی گردد. نویسنده، انگیزه های شاعری و منابع الهام مولانا را به دو دسته کلی، عاشقانه و بیرونی تقسیم و هر کدام را با نمونه های مناسب تبیین، و گاه تحلیل کرده است. از گفتار حاضر معلوم می گردد که مولوی گاه عامدانه و آگاهانه، و گاه ناخودآگاه و غیر عامدانه، به انگیزه ها و سرچشمه های شاعری خود اشاراتی کرده است. منبع و محور همه این انگیزه ها، و آغاز و انجام شاعری مولانا، به عشق و معشوق، و جلوه و جاذبه، و دعوت و داعیه آن باز می گردد. البته شوق و طلب و تقاضای مخاطبان و متقاضیان و دغدغه ارشاد نیز در رویکرد مولانا به کلام موزون عشق محور، بی تاثیر نبوده است.
بررسی تطبیقی شخصیت، زندگی، احوال و اقوال ابراهیم ادهم و بودا
حوزه های تخصصی:
از دیرباز، بودا و ابراهیم ادهم به عنوان دو شخصیت موثر در تفکرات عرفانی دو قوم هند و ایرانی مطرح هستند. بودا متولد شمال هند است و با پایان دادن به دوران ریاضت خود، راهی را انتخاب کرد که بعدها ، آن را «راه میانه» نامید. ابراهیم بن ادهم نیز از قبیله ای منسوب به بکربن وائل در بلخ است که عمل قهرمانانه او در ترک تعلقات دنیایی و روی آوردن ایشان به زهد و فقر و عالم درون، از او چهره ای محبوب و متفاوت از دیگر صوفیان ساخت. شباهتهای موجود در خصوص نحوه تحول و زندگی عرفانی این دو در طول ایام، باور افراد را به این نکته نزدیک ساخته است که ابراهیم، بودای عرفان اسلامی است. لذا در این مقاله بر آن شده ایم که ضمن بررسی کامل زندگی این دو عارف، شباهتها، تفاوتها و ویژگیهای خاص آنها را از متون معتبر استخراج نموده و در پایان به این نکته دست یابیم که نشانه های موجود در شخصیت و زندگی آنها، بیانگر تفاوت آنهاست، نه یکی بودنشان.
آفرینش نخستین مرد و زن
حوزه های تخصصی:
شرح شاهنامه
حوزه های تخصصی:
دیده شب زنده دار (نگاهی به جلوه شبنم در غزل فارسی از دیدگاه نماد گرایی و زیبایی شناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شبنم یا قطره های آبی که شبها بر گل و گیاه می نشیند، یکی از سازه های زبانی در ساختار غزل به حساب می آید که علاوه بر معنای قاموسی و متعارف خود در هزاره تحول و تغییر اندیشه ها و سبکها، جای خود را بخوبی یافته و در مفاهیم هنری و مضامین فراقاموسی و مستعار، دستمایه ای برای آفرینش جلوه های نمادین و خلق درون مایه های اخلاقی و عرفانی گشته است؛ به گونه ای که در آثار گویندگان ایرانی، این موجود خرد و درخشنده توانسته است بار معنایی گرانی را بر دوش کشد و در شعر شاعرانی نازک اندیش چون حافظ و صائب و پیروان سبک اصفهانی، اندیشه های باریک را با سبک عارفانه و عاشقانه در آیینه شفاف خود جلوه گر سازد.
الگوهای مصوّرسازی: بررسی دو نگاره از داستان «شاپورِ نقاش» خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارگران مضامین مختلفی از متون ادبی را به تصویر میکشیدند. اما تصویرگری اثر ادبی آن گاه جذبة بیشتری پیدا میکرد که نگارگر داستانی را با مضمون هنرمندی یک نقاش به نقش درمی آورد. داستانی که از بیشترین ارتباط با زندگی، علایق و تمایلات نگارگر برخوردار است. چنین مضمونی این سؤال را در ذهن مخاطب، و بی تردید در ذهن نگارگر، ایجاد می کند که چه شیوه ای را برای تصویرگری این مضمون باید برگزید؟
در این جستار درصدد هستیم تا ضمن مطرح کردن دو فرضیه، شیوههای مصوّرسازی داستانی با مضمون هنرمندی یک نقاش را بررسی کنیم. این پژوهش بررسی دو نگاره از میرک با مضمون هنرمندی شاپور نقاش در خسرو و شیرین نظامی را شامل می شود. در این بررسی درپی آنیم تا ضمن تحلیل شیوههای مصوّرسازی مضمون هنرمندی نقاش، کارکرد و نقش هریک از شیوههای محتمل را نیز تبیین کنیم. همچنین برآنیم تا به الگویی از مصوّرسازی مضمون هنرمندی نقاش دست یابیم.
بررسی سبک ادبی در نمایشگاه های توفیق الحکیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نمایشنامه های توفیق الحکیم، پدر نمایشنامه نویسی عرب، افزون بر اینکه از ژرف ترین مضامین انسانی برخوردار است، در قالب زیبایی هم نوشته شده است. وی با بهره گیری از عناصری مانند گفت و گو، اسطوره، طنز، اقتباس از داستان های قرآنی و آوردن نثری موزون و روان، کوشش کرده است تا نمایشنامه های خود را به شکلی دلنشین و جذاب ارایه کند.
طبعا شناخت بیشتر از سبک ادبی ایشان، می تواند برای دستیابی به فهم بهتر مضامین نمایشنامه های او به خوانندگان کمک کند.
برای آماده سازی این مقاله، نمایشنامه های توفیق الحکیم مورد مطالعه قرار گرفت، سپس ویژگیهای سبک شناسی هریک، در انتقال محتوی و تاثیر گذاری بر خوانندگان استخراج شد و در پایان بررسی با جمع بندی و تحلیل آن ویژگیها، سبک ادبی و بیانی ایشان در نگارش نمایشنامه ها، روشن گردید
آنیمیسم و پیوند آن با ناتورالیسم در آثار صادق چوبک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زندگی بخشیدن به اشیاء، پدیده های طبیعت، و مفاهیم انتزاعی را آنیمیسم می گویند که از طریق اعطای ویژگی های فیزیکی یا روان شناختی حاصل می شود. بارزترین گونه آنیمیسم، انساندیسی است؛ اما مانندگی به حیوان یا گیاه و یا ساختن شکلواره های ترکیبی نیز بخش عمده ای از آنیمیسم را به خود اختصاص می دهند. صادق چوبک (1295- 1377ش) از نویسندگان معاصر ادبیات فارسی است که به این مقوله توجّه شایانی نشان داده است. بررسی ها نشان می دهند که آنیمیسم در آثار این نویسنده، از حد آرایه ای ادبی فراتر رفته، زیرساخت های ناتورالیستی اندیشه مؤلف را بازگو می کنند. جبرگرایی، بی پرده گی های اخلاقی، مذهب ستیزی، بدبینی و سیاه اندیشی و عینت گرایی، ازجمله مؤلفه های ناتورالیسم هستند که چوبک آنها را با پیوندی ظریف با آنیمیسم، به تصویر می کشد. او در این مرحله متوقف نمی شود و با عدول از برخی از این اصول، نثری مخیّل و شاعرانه پدید می آورد.
پژوهشی دربارة روابط با حیوانات در عرفان عملی عارفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حیوانات ،علاوه برمتون صوفیانه، در داستانهای رمزی و تمثیلی و بطور کُلّی دربیان عرفان نظری و عرفان عملی این قوم نیز حضور دارند. عارفان بر اثر عزلت و سفرهای بادیه، با حیوانات مأنوس شدهاند. آنان با نگاهی لطفآمیز، خود را برتر از حیوانات ندانستهاند؛ بلکه در نگاه عارفان، آنچه موجب برتری انسان بر حیوانات میتواند باشد؛ ترک عصیان است. رفتار عارفان با حیوانات ،شفقتآمیز است. سخنگویی، تفاهم و ارتباطهای شگفتانگیز با حیوانات در متون صوفیانه، نوعی ارتباط غیر متعارف را نشان میدهد. از آنجا که هر کس خدا را خدمت کند و فرمان برد؛دنیا هم به او خدمت میکند؛حیوانات هم به بندگان مخلص و به کسانی که حقِّ توکل را گزاردهاند؛ خدمت کردهاند. شایان ذکر است که محدودة این تحقیق، متون صوفیانة فارسی، از ابتدا تا قرن هشتم است که سعی شده مطالب با رعایت سیر تاریخی ارائه شود.
تحلیل اسطورهها در اشعار سیاوش کسرایی (بررسی انواع، کارکردها و زمینههای باززایی و خلق اسطورهها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسطوره¬ یکی از عناصر عمده سامان¬دهی زبان و معنای شعر معاصر است. گرچه اسطوره¬ها اساساً متعلق به دنیای باستان اند و از رهگذر روایات قدسی و مینوی، جهان¬بینی مردمان آن عصر را تدارک می¬دیده اند، در دنیای جدید و در عصر خردگرایی نیز هم چنان در ذهن و زبان انسان امروزی حضوری تأثیرگذار دارند. شاعران بنابر ذهنیت تخیلی و به جهت نیروی خیالین اسطوره¬ها، فراوان از آن تأثیر می¬پذیرند و به بازتولید و باززایی آن دست می¬زنند..هر شاعری بنابر فکر و فرهنگ خویش و زمینه¬های ذوقی و اندیشگی، به برخی از اسطوره¬ها بیشتر توجه دارد. سیاوش کسرایی به خاطر ذهنیت سیاسی و ایدئولوژیک خود و نیز بر اساس مقتضیات عصر، از برخی از اسطوره¬ها با کارکردهای خاصی بهره گرفته و گاه در شکل آنها تغییراتی نیز داده است. او حتی از برخی شخصیت¬های تاریخی اسطوره¬سازی نموده و به آنها خصلت اسطوره¬ای داده است. در این مقاله به چگونگی و چرایی باززایی و خلق اسطوره¬ها در شعر سیاوش کسرایی پرداخته ایم.
رویکرد تطبیقی – تحلیلی ملال و گریز از آن در اندیشه سنایی و شوپنهاور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملال از بن مایه های اصلی فلسفه شوپنهاور است.او برای فائق آمدن بر آن، دو راهکارِ «ژرف اندیشی هنری» و «انکار خواستِ زندگی» (طریق زهد و پارسامنشی) را پیشنهاد کرده است.در نگاه متافیزیکی سنایی به هستی نیز ملال وجود دارد و راه های استحاله وگریز از آن، و مرگ هراسی- که در نظر او پیوند تنگاتنگی با ملال دارد- پناه بردن به ساحت شعر صوفیانه و نیز تجربه مرگ ارادی است. در این جستار با رویکردی تطبیقی- تحلیلی به این نتیجه رسیده ایم که در تجربه سنایی، ساحت عشق و حضور عاشقانه در هستی، راه حل دیگرِ گریز از ملال است؛ چیزی که در اندیشه شوپنهاور به اخلاق مبتنی بر شفقت و عشق شباهت دارد.