فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۴۱ تا ۱٬۳۶۰ مورد از کل ۵۱٬۳۹۰ مورد.
منبع:
مطالعات ادبیات شیعی سال ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵
11 - 52
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، پیوند آموزه های عرفانی با اشعار منقبتی قرن های هشتم و نهم نشان داده می شود. برای دست یابی به این هدف ابیات شاعرانی مدّنظرقرار گرفته که در این دوره پیرامون اهل بیت(ع) اشعاری سروده اند. اما برای تأثیر بیشتر کلامشان بر مخاطب سعی دارند از آموزه های عرفان اسلامی نیز استفاده کنند. این آمیختگی (عرفان و منقبت) می تواند دلایل مختلفی داشته باشد: مشرب فکری شاعر، بهره مندی او از خطّ فکری خاص، ویژگی شاخص محتوایی این دوره که بهره مندی از مضامین عرفانی است. عجین شدن مبانی عرفانی با منقبت اهل بیت(ع) سبب شده است درک ابیات برخی از این شاعران مانند شاه نعمت الله ولی و آذری اسفراینی دشوار شود و شیوه منقبت گویی آن شاعران را برجسته تر از دیگران نشان دهد.شاعران مدّنظر در این جستار عبارتند از: شیخ حسن کاشی، شاه نعمت الله ولی، آذری اسفراینی، عصمت بخارایی، جامی.در گام نخست، به معرفی مختصری از شاعران نام برده خواهیم پرداخت و سپس بحث ابیات مطرح خواهد شد. در بخش بررسی ابیات ابتدا به بازگشایی اصطلاحات عرفانی آن ها و در صورت لزوم اشاره های قرآنی و روایی مربوط به اهل بیت(ع) پرداخته شده و سپس ابیات براساس دقیقه های عرفانی و احادیث یا سخنان اهل بیت(ع) شرح شده است.
مطالعۀ تطبیقی جلوه های تعهد دینی و سیاسی در »سرود سپیده« حمید سبزواری و دیوان مصطفی جمال الدین
منبع:
مطالعات ادبیات شیعی سال ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵
115 - 142
حوزه های تخصصی:
عهدمندی و اهتمام به رخدادهای اجتماعی، سیاسی و دینی؛ به ویژه د ر کشورهای ایران و
عراق که سرنوشت ملت ها و باورهایشان به سبب مسلمان و شیعه بودن، به هم گره خورده
است، از جلوه های بارز ادبیات و شعر شاعران میهنی و آئینی این دو کشور است. در
چنین شرایطی و بنا بر مقتضای وضعیت موجود که درهم تنیده با مفهوم دین و آزادی و
مبارزه با ظلم است، سرایندگان نمی توانند نسبت به آنچه در امور مذهبی و سیاسی و
تحوالت فرهنگی رخ می نماید بی تفاوت باشند ؛ ازاین روی، پرسش این پژوهش اینگونه
شکل می گیرد که »آیا در دیدگاههای حمید سبزواری و مصطفی جمال الدین، مفاهیم
مشترک دربارۀ باورهای دینی و سیاسی در تکریم امام خمینی )ره(، بزرگان دینی و
نظامی و رخدادهای تاریخی و دینی وجود دارد؟«. پس از مطالعه آثار شاعران یادشده با
روش کیفی ، پژوهش حاضر، بر پایه این فرضیه شکل گرفت که »بااینکه بین این دو
شاعر ارتباطی نبوده است، دین، کشور، انسانیت، سیاست و روح حاکم بر تفکر دو شاعر
و دلبستگی ها و تعهدمندی هردو را واداشته تا مثل همدیگر بیندیشند و بسرایند«؛ گویی
که هر دو از یک مکتب برخاسته و یک هدف را ترویج می نمایند «. این پژوهش با
استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، انجام شده و در پایان، یافته های مربوط به فرضیه
دسته بندی شدند. پس از تجزیه وتحلیل یافته ها با روش استدلال استقرایی، فرضیۀ یادشده
تأیید شده است.
نگاهی تازه به کاربرد تک واژ «که» در بندهای ساده از منظر دستور نقش گرای نظام مند
حوزه های تخصصی:
تکواژ «که» که در ساخت زبان فارسی انعطاف و تنوع معنایی و نحوی بسیاری دارد تاکنون ظاهراً در هیچ نوشته یا اثر پژوهشی از منظر یک نظریه جامع زبان شناسی بررسی نشده است. پژوهش حاضر کوشیده است، از میان نقش های چندگانه آن، کاربرد این تکواژ را در بندهای ساده زبان فارسی از دیدگاه دستور زبان شناسی نقش گرا بررسی کند. در این جستار، تکواژ از دیدگاه نقشی که در ساختار بند به مثابه پیام (فرانقش متنی) و نقشی که به مثابه تعامل و تبادل (فرانقش بینافردی) ایفا می کند، در نمونه بافت های زبانی با روش توصیفی تحلیلی موردبررسی قرارگرفته است. نویافته ها حاکی است که این تکواژ در واحد زبانی بند، نقش آغازگرنما را بر عهده دارد و آغازگر را از نظر معنایی فشرده سازی و آماده انتقال و پیشبرد جریان پیام می کند. همچنین از منظر فرانقش بینافردی، نگرش گوینده را نسبت به خود و مخاطب و نوع مناسباتی که بین آن ها شکل می گیرد، برجسته نمایی می کند. یافته های پژوهش می تواند توجه پژوهشگران را به کاربست بیشتر رویکردهای نوین دستوری، از جمله دستور نقش گرای نظام مند هلیدی، به ظرفیت های بکر و شگرف زبان فارسی جلب کند.
نقد و بررسی مقاله «بررسی تأسیس و زوال حکومت محلی آل شومله در خوزستان عصر سلجوقی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر کم و کیف مقاله «بررسی تأسیس و زوال حکومت محلی آل شومله در خوزستان عصر سلجوقی» را از دو منظر ایجابی و سلبی مورد نقد قرار می دهد. شناخت خاندان کَم نام شومله که با اتخاذ عنوان «اتابک» یا «اتابک معظم»، یک حکومت محلی در نواحی غرب و جنوب غربی ایران (در حدّ فاصل بین قلمرو سلاطین سلجوقی و خلافت عباسی)، تأسیس کرده بودند، اهمیت ویژه دارد. مقاله مورد نقد که به عنوان نخستین اثر پژوهشی مستقل معرفی شده ، به نوعی سر آغاز جریانی نوین در پژوهش های مربوط به این حوزه توانَد بود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که در مقاله مورد نقد، اهمیت موضوع و تلاش برای پردازش متفاوتِ مطلب از نکات ممتاز مقاله است، ولی کاستی هایی همچون ارجاعات ناصحیح، ناهماهنگی عنوان و محتوا، بی توجهی به پیشینه تحقیق، غفلت از برخی منابع اصلی، بی توجهی به نقد و اعتبار سنجی روایات،استفاده از گزاره های قطعی و مطلق، ضعف در استدلال ها و استناجات ، خطا در بازشناسی اعضای خاندان شومله و برخی اغلاط محتوایی نیز در آن «قابل مشاهده است.
Analyse de l’écriture de la guerre dans l’œuvre d’Andrée Chedid selon la théorie des actes de langage(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Andrée Chedid, écrivaine francophone née en Égypte d’origine syro-libanaise, a créé des œuvres appartenant à divers genres littéraires, mais quasi entièrement marquée par les effets physiques et psychiques de la guerre. L’exploitation de la thématique de la guerre a été l’occasion pour Chedid d’aborder une réflexion profonde sur le sens de la vie et de la mort, pour lancer un appel universel à la paix et à la solidarité, tout en décrivant et en dénonçant la violence et la barbarie. Cette étude se propose d’analyser l’écriture de la guerre dans les textes chedidiens, selon la théorie des actes de langage, élaborée par John L. Austin, et développée par son disciple John R. Searle. Pour ce faire, l’on cherche d’abord à montrer par quels effets linguistiques et procédés narratifs Chedid écrit la guerre (acte locutoire). Ensuite, l’on se concentre sur les intentions et objectifs poursuivis par l’écrivaine (acte illocutoire). Et enfin, après avoir répondu aux questions de comment et pourquoi, l’on aborde celle de que, autrement dit, l’on s’interroge sur l’impact de ses écrits sur les lecteurs (acte perlocutoire). Les résultats de cette recherche montrent que les actes de communication entrepris par Chedid, à travers ses œuvres sur la guerre, lui permettent d’agir activement sur ses lecteurs, menant non seulement à les inspirer mais aussi et surtout à les faire prendre position contre l’intolérance et le fanatisme, causes de la plupart des conflits humains dans le monde.
کارکرد داستان رضوی «ماه غریب من» در آموزش ارزش های اخلاقی و مهارت های اجتماعی نوجوانان
منبع:
مطالعات ادبیات شیعی سال ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
134 - 159
حوزه های تخصصی:
افزایش مهارت های اخلاقی و اجتماعی نوجوان و فراهم کردن بستر لازم برای حل مسأله در برخورد با زندگی فردی و اجتماعی از هدف های تعلیم و تربیت است. چگونگی امر و نهی مهّم است و فرایند آموزش ارزش های اخلاقی و اجتماعی به نوجوانان به دلیل غلبه دوره بلوغ و آغاز استقلال دوره نوجوانی دشواری هایی دارد که در بستر قصّه های آموزنده بر پایه ویژگی های روحی و روانی نوجوان آسان می گردد. قصّه های رضوی گروه نوجوان که بر پایه آداب سلوک، منش اخلاقی و سیمای امام رضا (ع) و نیز پژواک فرهنگ رضوی نوشته شده اند، می توانند مهارت های اخلاقی- اجتماعی را که نوجوان در زندگی به آن احتیاج دارد، به صورت غیر محسوس به وی آموزش دهند. پژوهش پیش روی با هدف تبیین کارکرد مجموعه داستان رضوی «ماه غریب من» در آموزش ارزش های اخلاقی و مهارت های زندگی به نوجوانان با رویکردی توصیفی- تحلیلی انجام شده است که پاسخی به چندی و چونی کارکرد داستان رضوی «ماه غریب من» در آموزش این ارزش ها و مهارت ها به نوجوانان است. یافته های پژوهش نشان می دهد، رخدادهای داستانی مجموعه داستان ماه غریب من برگرفته از سلوک و سیمای امام رضا (ع)، ایمان نوجوانان و نیز گرایش به سلوک و سیمای امام رضا (ع) را تقویّت کرده است و به آن ها رفتار اخلاقی و اجتماعی صحیح را در برخورد با رخدادهای اجتماعی، فکرورزی انتقادی و ارزش های همدلانه و احترام به دیگران آموزش می دهد.
بررسی روایی و نقد ژانری نفثه المصدور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
115 - 146
حوزه های تخصصی:
ﻨﻔﺛهالمصدور ، نوشته شهاب الدین محمد نسوی خرندزی زیدری به دلیل سبک نگارش و محتوا عمدتاً در دو حوزه ادبیات و تاریخ کلاسیک مورد توجه بوده است. با توجه به رویکردهای جدید روایت شناسی و مطالعات بین رشته ای این کتاب می تواند از حوزه مطالعات کلاسیک صرف در عرصه های تاریخ و ادبیات، وارد قلمروهای جدید مطالعات روایت شناسی و نقد معاصر شود. بررسی ژانری و روایت شناسانه ﻨﻔﺛهالمصدور ، تعبیه انواع ادبی متعددی را در این اثر نمایان می کند. اگرچه به نظر می رسد هریک از این انواع، شامل خودشرح حال نگاری، نامه نگاری و مقامه نویسی، در بافت و بستری از ارجاعات فرامتنی و بینامتنیِ تاریخی، به گونه ای با یکدیگر ترکیب شده اند که نمی توان به راحتی ﻨﻔﺛهالمصدور را در نوع ادبی خاصی محدود کرد؛ اما بررسی ژانری اثر نشان می دهد که چنین نیست. همچنین خوانش از شیوه روایی خاصی که نسوی در بازگویی وقایع برگزیده است متأثر از سنت روایی نثر فنی و زیبایی شناسی قرن ششم این کتاب را در حد یک اثر ادبی صرف محدود کرده و قصدمندی اولیه نویسنده، در پرتو خوانش های فرهیختگان دانشگاهی، نادیده و مخدوش شده است. مقاله حاضر به بحث هایی پیرامون ساختار روایی در ﻨﻔﺛهالمصدور و نقد ژانری آن می پردازد تا نشان دهد که این اثر درواقع، از نوع نامه های خصوصی موسوم به اخوانیات است که ذکر برخی اشخاص و وقایع مهم عصر مغول به آن جایگاه و ارزشی تاریخی بخشیده است اما نمی توان و نباید آن را اثری چندژانری محسوب کرد.
نظریه ادبی و نسبت آن با فلسفه قاره ای (با تأکید بر نظریه های خواننده محور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
213 - 242
حوزه های تخصصی:
فلسفه قاره ای در تلازم، تعامل و دیالکتیک با نظریه های ادبی، و در نسبت با ایدئالیسم و رمانتیسم آلمانی، و با ابتناء بر سوبژکتیویسم، نقادی، سنت مندی، تاریخ گرایی و اقتدارستیزی، با بسیاری از نظریه های ادبی تأثیر و تأثر داشته است. مقاله حاضر نشان می دهد که در نزاع میان رویکرد «قاره ای» و «تحلیلی»، هریک از این دو، بر نظریه های ادبی مختلفی تأثیرگذار بوده اند. دراین میان، فلسفه قاره ای به واسطه بینش های «ادبی» و «ذوقی» و همچنین عدم قطعیت معنا، تکثر روش (حتی ضدیت با روش)، فاصله گیری از روش های علوم طبیعی(پوزیتویستی)، وجودگرایی و سوژه محوری، محمل و مجرای مناسبی برای گسترش و کاربرد نظریه های مبتنی بر خواننده بوده است. در مقاله حاضر ضمن برشمردن خصایص مشترک ادبیات و فلسفه قاره ای، نشان داده خواهد شد که نظریه های مبتنی بر پدیدارشناسی، هرمنوتیک و نظریه های خواننده محور، در تعامل با فلسفه قاره ای بوده و بر یکدیگر تأثیرات متقابل نهاده اند. همچنین نشان داده خواهد شد که علاوه بر خاستگاه های سیاسی و دانشگاهی، که در پیدایش مکاتبی چون کنستانس دخیل بودند؛ بحران های متعدد عصر روشنگری ازجمله شکست عقلانیت و تبعات ناخوشایند سرمایه داری و گسست از معنا و رنگ باختنِ کلان روایت های مسیحی، عمیقاً بر شکل گیری نظریه های خواننده محور اثرگذار بوده اند و در این میان سوبژکتیویسم در یک ضرورت و صیرورت تاریخی و در یک موقعیت متناقض، هم مجرایی برای شکل گیری نیهیلیسم و هم پاسخی به آن بوده است..
تحلیل بینامتنی کاربرد آیات قرآن در منشآت قائم مقام فراهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال دهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
101 - 118
حوزه های تخصصی:
قرآن یکی از آبشخورهای اصلی ادبیات فارسی است و شاعران و نویسندگان به شیوه های مختلف از آن بهره گرفته اند، به گونه ای که روابط بینامتنی کاملی بین قرآن و متون ادبی دیده می شود. این رابطه از اقتباس و تلمیح شروع و به سطوح عمیق تر بینامتنیت ختم می شود. در پژوهش حاضر به منشآت قائم مقام فراهانی از منظر بینامتنیت پرداخته شده، و چنانکه دیده خواهد شد بهره گیری او از آیات قرآن به روش های مختلفی انجام شده است. گاهی از عین آیه با همان بافت قرآنی خود بهره می گیرد، در شیوه دیگر از عین آیه ولی در بافت دیگری استفاده می کند، گاهی استفاده بلاغی و ادبی از آیه بیشتر مدنظر است، در برخی نامه ها بیشتر بر اقناع مخاطب و خواننده متمرکز می شود و آیات را با این هدف به کار می برد، گاهی در ساختار ظاهری آیه دخل و تصرف کرده و بخش هایی از آیه را می آورد و با آن، غرض خود را پیش می برد، در برخی نامه ها مضمون آیه مورد نظر نویسنده است و با اشارتی به آن مضمون، نوشته خود را به رنگ و بوی قرآنی می آراید. گاهی متناسب با نشانه متنی از آیه استفاده می شود و یک نشانه واژگانی یا معنایی نویسنده را به استفاده از آیه هدایت می کند. برای روشمندتر شدن و نتیجه بخش تر بودن مباحث، یافته های پژوهش در سطوح واژگانی- نحوی، بلاغی، معنایی و کاربردشناسی یا بافتیِ زبان، دسته بندی می شود.
تحلیل کارکردهای هویتی زبان در اشعار مدحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
1 - 22
حوزه های تخصصی:
زبان به عنوان رسانه ی ارتباطی در متون ادبی، از نشانه هایی تشکیل شده است که امکان خلق معناها و دلالت های اجتماعی و فرهنگی متفاوتی را فراهم می کند و می تواند نماینده ی تمایلات اجتماعی و فرهنگی گوینده ی خود شود. یکی از معناهایی که نشانه های زبانی می توانند آن را بروز دهند، هویت گوینده یا نویسنده است. هویت در معنای درک مفهوم خویشتن، نمایانگر ویژگی های خاص هر فرد است که ازطریق ارتباط با دیگران و برحسب شباهت و تفاوت شکل می گیرد؛ پس هرگونه کاربرد زبان در شعر یا متن ادبی، شرایطی را فراهم می کند که هم می تواند خویشتن و هویت نویسنده و هم جامعه ای را که به آن تعلق دارد، نشان دهد و بسته به نوع کاربرد زبان، کارآیی های آن نیز متفاوت می شود؛ برای نمونه در قصاید مدحی که نویسنده وابستگی خود را به گفتمان های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مستقیم تر نشان می دهد، فهم عوامل اجتماعی شکل گیری هویت شاعر نیز ازطریق نشانه های زبانی دقیق تر و عینی تر خواهد بود. در این مقاله تلاش شده تا با تکیه بر اشعار فرخی سیستانی و با رویکرد نشانه شناسی اجتماعی، سازوکارهای زبانی و نشانه ای هویت بررسی شود. ازاین منظر تمام نشانه های زبانی موجود در این قصاید، دلالت های اجتماعی و هویتی دارد. ازدست رفتن استقلال و خویشتن شاعر، تبدیل شدن شعر به کالای مصرفی، بحران هویت، ارتباط مستقیم میان ادبیت و هویت یابی شاعر، مرکزگرایی و... همگی از دلالت های اجتماعی نشانه های زبانی قصاید مدحی به شمار می روند.
دیدگاه محمدباقر میرزا خسروی به زنان در رمان "شمس و طغرا"(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
انقلاب مشروطه در ایران سرآغاز تحوّلات فرهنگی- اجتماعی گسترده ای بود. پیدایش نگاهی نو به "زن" به عنوان انسان و توجه به وجوه مختلف زندگی ایشان در آثار شاعران و نویسندگان از پیامدهای این تحوّلات بوده است. "محمّدباقر میرزا خسروی" نویسنده نخستین رمان تاریخی کشور که از مشروطه خواهان منطقه غرب نیز بود، در کتاب خود به نام "شمس و طغرا" به نقش آفرینی زنان پرداخت. او در رمانش ضمن بیان برخی از باورهای مردم عهد قاجار در مورد زنان، ایشان را به سه گروه اشراف، کنیزکان و زنان عامی و بیابان نشین تقسیم کرد و به بیان ویژگی های هر طبقه از این زنان پرداخت. از آنجا که محمّدباقر میرزا تحت تأثیر حوادث سیاسی و اجتماعی عصر مشروطه بوده، محتمل است که نگاه وی به زنان و حقوق انسانی آن ها، نگاهی متفاوت و متمایز از افراد عادی جامعه آن روزگار بوده است. یافته های این پژوهش توصیفی- تحلیلی حکایت از آن دارد که خسروی ارداتی خاص به طبقه اشراف داشته و تنها زنان این طبقه را شایسته تعلیم و تربیت و مصاحبت دانسته است. نکته درخور توجه اینکه تحولات مختلف فرهنگی و اجتماعی پس از مشروطه خواهی و معاشرت با روشنفکران کوچکترین تأثیری در اندیشه خسروی و تغییر نگرش او نسبت به زنان نداشته است.
حاشیه بر خویشتن (تأملی بر خودحاشیه نویسیهای اخوان ثالث)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۵
76-51
حوزه های تخصصی:
حاشیه نویسی بر متون از سنتهای علمی و ادبی مسلمانان بوده است. از دیرباز نگارش حاشیه، چه از سوی خود مؤلف و چه از سوی شاگردان یا منتقدان مؤلف روشی رایج در گسترش اندیشه علمی و ادبی در حوزه فرهنگ ایران بوده است. حاشیه نگاری بر متون از قرن هشتم هجری شتاب گرفت و در روزگار قاجار، حاشیه نگاری بر متون فقهی به امری متداول در حوزه های علمیه تبدیل شد. حاشیه نگاری بر شعر، آن هم شعر معاصر، غریب و نامتداول است که چندان سابقه ای در ادب معاصر فارسی ندارد. مهدی اخوان ثالث به سائقه استعداد، مطالعه زیاد، پرورش در حوزه فرهنگی خراسان و آشنایی با متون ادب فارسی و عربی در این زمینه شاعری پرکار و کم مانند است. اخوان ثالث بر شعر خود از مجموعه "ارغنون" تا آخرین مجموعه شعریش، "تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم"، حاشیه های گوناگون، طنزآلود، آگاهی بخش و ظریف نگاشته است. بر اساس این تحقیق، عمده دلیل او برای این کار دفع دخل مقدر و ابهام زدایی از نظریات ادبی او توسط دیگران است. این تحقیق به روش تحلیلی- توصیفی انجام شده و در پی یافتن علل گرایش فراوان اخوان به سنت خود حاشیه نویسی است.
Trauma and Recovery in Shaila Abdullah’s "Saffron Dreams"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This paper aims to analyze the impact of the traumatic experiences on the identity formation of Shaila Abdulla’s main character in Saffron Dreams and elaborates on how she manages to overcome her diverse emotional burdens. The author, who is concerned with Muslim women’s multiple identities and struggles in the American Diaspora, discusses the challenges of living in the increasing Islamophobic climate in the aftermath of 9/11 through the life of her heroine, Arissa Illahi, a Pakistani writer and artist, who loses her husband in the collapse of the World Trade Centre. Judith Herman’s conceptions of trauma and recovery are applied to discuss the impact of trauma on the identity formation of the character and how she succeeds to go through the process of healing. The paper also analyzes the literary strategies and narrative techniques in this feminist trauma narrative to indicate how the author has tried to represent what is originally marked by voicelessness. The results of the study demonstrates that although the traumatic event of 9/11 and its consequences has devastating effects on Arissa, she as an artist is able to utilize her psychological resources and to take advantage of familial ties to cope successfully with the traumatic experiences in her life, tolerate adversities, and even develop an optimistic view point about new possibilities for her future life. This paper supports the aim of contemporary feminist traumatology which is to make women’s trauma visible, give meaning to it, and ultimately create frameworks that promote the healing of trauma. Cathy Caruth, Judith Herman, and Laurie Vickroy are among the main theoreticians of the research.
مقایسه تطبیقی شاهنامه فردوسی با سیاست نامه خواجه نظام الملک، در زمینه دادخواهی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
اصلی ترین رهاورد تحلیل در ادبیّات تطبیقی میان دو اثر وجود یک ایده با زوایای مختلف و مشترک، علی رغم تفاوت های زمانی،مکانی و فرهنگی است.تحلیل اندیشه زروانی و اسلامی حکیم نامدار طوس، به عنوان یک حماسه پرداز جامع الاطراف و تطبیق دیدگاه او، با دانشمند و سیاستمدار مسلمان خواجه نظام الملک طوسی در زمینه دادخواهی و روشن کردن زوایا و خفایای اندیشه این دو بزرگ، حائز اهمّیّت فراوان است. نظر به اینکه، شاهنامه فردوسی، بیانگر آرمان گرایی و باور یک ملت در زمینه دادخواهی و عدالت است، در تطبیق این اثر با سیاست نامه خواجه نظام الملک، می توان گفت رهیافت و راهبرد این دو چهره نامدار ادب فارسی، در آثار مذکور، دعوت مستبدّین و زورمداران روزگار به دادخواهی بوده است. مبحث دادخواهی در شاهنامه فردوسی، به عنوان یکی از اصلی تیرین و محوری ترین مباحث و در سیاست نامه به طور خلاصه تر و به اجمال بیان شده است.
تعابیر شبه روان کاوانه در خواب گزاری های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۹
106-75
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به مقایسه تطبیقی اصول خواب گزاری سنّتی ایرانی با خواب گزاری روان کاوانه، با تأکید بر آرای زیگموند فروید، می پردازد. عمده مطالعاتی که تا به امروز در باب متون خواب گزاری اسلامی صورت گرفته، به بررسی جنبه های تاریخی، ادبی، نسخه شناختی، فلسفی و اجتماعیِ این متون اختصاص داشته است. باوجوداین، شماری از محققان، اشارات گذرایی به دقت های روان کاوانه قدما کرده اند. در این پژوهش، علاوه بر گردآوری این اشارات، برای بسیاری از مصطلحات روان کاوانه در زمینه تفسیر رؤیا، شواهدی از خواب گزاری های فارسی نقل شده است. این مواد و یافته ها، نشان گر همسانی فراوان میان روان کاوانیِ نوین و خواب گزاری کهن، چه دراصول و چه در فروع و جزئیات، است. برای نمونه، اصول فلسفی و حرفه ای مشابهی نزد اصحاب خواب گزاری و اصحاب روان کاوی ملاحظه شده است؛ و یا شرح کارکردهای رؤیا و تبیین فرایندهای تولید رؤیا، در هر دو مکتب، مشابهت چشم گیری دارد. نگارنده به پیروی از روان کاوی لَکانی، به مبحث انواع استعاره و مَجاز ورود کرده و نهایتاً برخی مضامین استعاری نادر را در شعر دَری، مأخذیابی کرده است.
تحلیل متن شناسانه ریاض المحبین: اثری اخلاقی-عرفانی در دوره قارجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین جایگاه و اهمیت ریاض المحبّین در ادب فارسی، به تحلیل و بررسی محتوا و ساختار آن پرداخته است. ریاض المحبّین اثری است که بین سال های 1264 تا 1270 ق. در زمینه اخلاق و عرفان نگاشته شده است. این کتاب شامل حکایات داستانی و تاریخی درباره محبت و اقسام آن است که با چاشنی تمثیل ها، آیات، احادیث و سخنان بزرگان و مشایخ پرداخته شده است. در متن این کتاب همچنین اشعار بسیاری از مولانا، سعدی، حافظ و دیگر شاعران بزرگ زبان و ادب فارسی به کاررفته که نشان دهنده مطالعات ادبی مؤلف است. نویسنده ریاض المحبّین، رضاقلی بن محمدقلی نوری، شاعر نیز بوده و شعرهای بسیاری عمدتاً در قالب مثنوی از خود در این کتاب گنجانده، که هرچند از حیث مرتبه شعری متوسط است، برخی از آن ها مناسب حال بوده و ضمن حکایات، از زبان شخصیت های داستان ها بیان شده است. همچنین بخش دیگری از اشعار او، در پایان کتاب، مضمونی پرسوزوگداز از حماسه حسینی دارد که در زمره تأثربرانگیزترین اشعار عاشورایی قرار می گیرد و بیانگر احساسات و اعتقادات راسخ نویسنده ریاض المحبّین به خامس آل عبا و پیروان اوست. همچنین در این پژوهش، درباره شبهه انتساب ریاض المحبّین به رضاقلی خان هدایت سخن به میان آمده و با استناد به شواهد مندرج در متن کتاب، این ادعا رد شده است. در ادامه صحیح ترین نسخه قابل مراجعه از میان نسخ چاپی و خطی موجود از این اثر معرفی شده است. در این مقاله در ابتدا از طریق روش کتابخانه ای مطالب گردآوری شد. سپس اطلاعات به دست آمده طبقه بندی و با مطالعه موردی ریاض المحبّین ویژگی های سبکی آن از دیدگاه سبک شناسی تاریخی و از لحاظ ساختاری استخراج شد.
تحلیل نمود نحویِ روایت در خسرو و شیرینِ نظامی، مجنون و لیلیِ دهلوی و نل و دمنِ فیضی براساس نظریه تودوروف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی نمود نحوی در روایت شناسی ساختارگرا بویژه در نظریه تودوروف جایگاهی ویژه دارد. در نمود نحوی، پی ریزیِ کوچک ترین واحدِ روایی یعنی: گزاره و انواع آن، پی رفت(سطح بالاتر از گزاره) و متن(نحوه ترکیب پی رفت ها) مورد بررسی، تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. در این پژوهش تلاش شده است تا با استفاده از این الگویِ نحوی، ساختار روایت های خسرو و شیرین، مجنون و لیلی نل و دمن مورد بررسی قرارگیرد.بررسی سطوح مختلف نحوِ روایت؛ از گزاره تا متن نشان می دهد که ارتباط مستقیمی بین نحو روایت و چگونگی ارائه روایت وجود دارد؛ غلبه گزاره های وصفی، ایستایی و بسامد گزاره های فعلی، کنش و پویایی رویدادها و شخصیت ها را منعکس می کنند. در تمامی روایت های مورد بررسی در این پژوهش یک کلان پی رفت متشکل از سه گزاره ایستا و دو گزاره پویا وجود دارد که گزاره چهارم آن، تمامی پی رفت های بعد از خود را به شکل درونه ای در خود جای داده است. درواقع تمامی حوادث و رویدادها و گزاره های این پی رفت ها در نقش نیرویی که تلاش دارد با کنش خود تعادل را به ساحت داستان بازگرداند عمل می کنند. مطالعه ساختار پی رفت های تشکیل دهنده متنِ روایت ها نشان می دهد که در بیشترِ موارد، پی رفت ها به گونه زنجیره ای با هم ترکیب شده اند وحالت های ترکیبیِ تناوبی و درونه ای بسامد کمتری دارند. با توجّه به تأثیر مستقیمِ تعداد پی رفت های هر روایت بر ساختار آن، روایتی که نظامی از خسرو و شیرین ارائه داده است به علّت تعداد بیشترِ پی رفت های تشکیل دهنده آن و در نتیجه تعداد بیشترِ کنش هایی که اتّفاق می افتد، پیرنگی به مراتب قوی تر و جذابیت بیشتری نسبت به سایر روایت های مورد بررسی برای مخاطب ایجاد کرده است.
Étude de l’effet de l’enseignement des séquences préfabriquées lexicales sur la fluidité en production orale : le cas des étudiants iraniens du niveau A2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Cet article se basant sur les apports psycholinguistiques a pour but d’améliorer la fluidité à l’oral des étudiants iraniens du niveau A2. Afin de réaliser cette recherche, trois dispositifs de collecte des données ont été mis en place : les tests après une recherche action, l’entretien avec les participants à l’étude et l’analyse de trois manuels de FLE à la disposition des étudiants. Ainsi, le logiciel SPSS et deux grilles d’analyse des entretiens et des manuels constituent les dispositifs d’analyse des données. Lors de cette étude, la fluidité orale des étudiants a été mesurée suivant 6 critères : pauses longues, fréquence des pauses vides, fréquence des pauses remplies, taux de production, pourcentage des séquences préfabriquées lexicales produites et débit de la parole. Les résultats montrent d’une part qu'un enseignement axé sur les séquences préfabriquées lexicales favorise la fluence verbale des étudiants par deux voies : le développant du débit de la parole, le taux de production et le pourcentage des séquences préfabriquées lexicales et la réduction de la fréquence des pauses vides et remplies. En outre, le développement du principe idiomatique et la présence constante du principe du libre choix dans les productions orales des étudiants ont été constatés. D'autre part, l'analyse des manuels révèle que, hormis quelques présentations non-systématiques, les unités phraséologiques n’y sont pas abordées.
تأثیرپذیری قول علی بلغاری از بحر المحبه و الستین الجامع در سرودن قصه یوسف با رویکردی تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۶
88-59
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش پیش رو آشکار کردن این بوده است که قول علی، شاعری از بلغارهای ولگا در سرودن منظومه قصه یوسف از بحر المحبه فی اسرار الموده و الستین الجامع للطائف البساتین بهره برده است. در مرحله بعد روشن کردن شیوه استفاده و اقتباس وی از این دو اثر بوده است. در پی دستیابی به این هدف، از رویکرد مکتب فرانسه در ادبیات تطبیقی استفاده شده، که بر تأثیر و تأثر مستقیم مبتنی است. مدعای پژوهش آن است که قصه یوسف علی در پیرنگ روایی (و حتی روایتهای فرعی) با بحرالمحبه و الستین الجامع شباهت بسیار و تفاوت اندکی دارد. افزون بر این در شیوه بیان و ترتیب جزئیات داستانی نیز بعضا کاملا مشابه با آن دو اثر است. در چند موضع غیرداستانی نیز مشخص است که شاعر از آن دو اثر اقتباس کرده است. جز اینها در چندین مورد علاوه بر شباهت در شیوه بیان با الستین الجامع، واژگان فارسی آن کتاب را هم در اثر خود به کار گرفته است. علی چنانکه خود نقل کرده فارسی و عربی هم می دانسته است. مجموعاً به نظر می رسد علی هر دو اثر را پیش چشم داشته و در مواضع اختلاف معمولاً روایتهای هر دو را جمع و منظوم کرده و البته گاه فقط یک روایت را برگزیده است. هر جا هم که موقعیت مناسبی وجود داشته گفت وگوهای عاطفی و توصیفها را تفصیل داده است.
بررسی بن مایه های عرفانی در یکصد غزل کلیم کاشانی (مقاله مروری)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
کلیم کاشانی یکی از مشهورترین غزلسرایان سبک هندی است که نشان هایی از عرفان و تصوّف، در غزلیّات او نقش بسته است به طوریکه آم وزه ه ای عرفانی در غ زلیّات او، عشق واقعی یا آسمانی را بیان می کنند.«خلّاق المعانی ثان ی» در حدود (990) ه.ق. در هم دان دی ده ب ه جهان گشود و به علت سکونت در کاشان به کاشانی مشهور شد. مجموعه (590) غ زل او در حوزه ادب غنایی، جایگاه والا دارد. از خصوصیّات سرآمد در غزلیّات او، وجود جلوه های عرفانی است. این مقاله به واکاوی، جلوه های عرفانی در یکصد غزل کلیم کاشانی، ب ه شکل تصادفی می پردازد تا جلوه های برجسته عشق و کمال آن، به تصویر درآید و علاوه بر آن، در پژوهش های ادبی و عرفانی، کلیم به عنوان شاعری عارف معرّفی گردد و در نهایت طرح این نکته که، غزلیّات غنایی کلیم کاشانی، محملی برای بیان و جست و جوی معانی بلند عرفانی است. غزلیّات این شاعر، ساختار ادبی و عرفانی دارد و او با طرح ساز و کارهای عرف ان ی، ک وششی ب رای یافتن و طرح گ وه ر ارزشمند عشق واقع ی را انجام داده است. جلوه-پردازی ه ای ع رفانی در غزلیّات او جلوه ای خاص دارد. این مقاله با روش تحلیل و توصیف یافته های عرفانی، قصد دارد تا گرایش های عرفانی و بن مایه های عرفانی به کاررفته را در غزلیّات کلیم ابتدا واکاوایی و با ذکر نمونه هایی از آن مصادیق، آنها را براساس فرهنگ اصطلاحات عرفانی دست اوّل، مورد بررسی و تحلیل قراردهد. از رهگذر وجود و بررسی آموزه های عرفانی در غزلیّات این شاعر، شایسته است که کلیم را، در جرگه شاعران عارف ، به شمارآوریم.