فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۵۱٬۳۹۰ مورد.
منبع:
زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۵
154 - 176
حوزه های تخصصی:
فرشتگان موجوداتی نامحسوس هستند که خداوند آنان را خلق کرده تا در راسته فرامین وی انجام وظیفه نمایند. سویی دیگر بینامتنیت قرار دارد که روش همگرایی متون با توجّه به اثرپذیری از متون قبل و تأثیرگذاری بر متون بعد است. پژوهش حاضر، پژوهشی کیفی با روش توصیفی- تحلیلی بر اساس منابع کتابخانه ای و با هدف بررسی حضور فرشتگان در شعر حافظ شیرازی و امام خمینی با تکیه بر بینامتنیت قرآنی تدوین گردیده است. حافظ و امام خمینی هر دو دارای گرایش هایی عرفانی بوده و با عنایت به اینکه ایشان آشنایی کامل به کلام حق داشته اند، بنابراین مضمون غالب اشعار این دو بر مبنای عرفان است. فرشتگان به عنوان مجریان اوامر خداوند که بیشتر از هویت تکوینی برخوردار هستند به خوبی مورد توجه حافظ و امام خمینی قرار گرفته اند. ایشان به طیف گسترده ای از فعالیت های فرشتگان اشاره کرده اند؛ هم جوانب رحمت، هم جوانب غضب و هم بینابین که بسته به واکنش به رفتار انسان، مورد توجه بوده است.
قیام شیخ عبیدالله نهری و سرگذشت یکی از صوفیان نقشبندی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در صدو پنجاه سال گذشته در مناطق مختلف کردستان قیام هایی بر ضد حکومتهای قاجار و عثمانی شکل گرفته است که قیام شیخ عبیدالله نهری از صو فیان بزرگ پیرو طریقت نقشبندی یکی از آن قیام هاست که به واسطه وجهه ی دینی آن در میان توده های مختلف مردم کُرد بازتاب زیادی داشت. این جنبش که در ابتدا قرار بود علیه ی دولت عثمانی شکل گیرد، با چرخشی، به داخل مرزهای ایران تغییر مسیر داد و مشکلات جدی را برای حکومت های ایران و عثمانی بوجود آورد. این جنبش مدتی از آغاز آن نگذشته بود که شکست خورد و رهبر آن دستگیر و به حجاز تبعید شد.یکی از مسائلی که درباره ی این جنبش مطرح است و تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته است بازداشت و دستگیری فعالان و مروّجان طریقت نقشبندی در ایران به جرم همکاری با شیخ عبیدالله بوده است که در خارج از مناطق جغرافیایی مناطق کردنشین به تبلیغ طریقت نقشبندیه می پرداختند. این نوشتار به بیان شرح حال یکی از صوفیان نقشبندی به نام شیخ محمود سنندجی (عارف)می پردازد که همزمان با قیام شیخ عبیدالله در شهر تالش در استان گیلان دستگیر و در تهران زندانی می شود ود رنهایت در زندان دارفانی را داع می گوید.این نوشتار اولین گزارش ازاین واقعه است.
بررسی استعاره مفهومی «معشوق نور است» در غزل عاشقانه فارسی و نقش مایه های ایرانی (با تکیه بر غزلیات سعدی و حسین منزوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماهیت استعاره جمعی و اشتراکی است و بر این اساس که تاریخ و مسائل تاریخی در گزینش قلمرو های منبع/ مبدأ استعاره ها و کارکرد شناختی آن ها نقش دارند، مسئله ای که پژوهش حاضر بدان می پردازد، دلایل پدید آمدن استعاره مفهومی «معشوق نور است» در غزل عاشقانه فارسی است. جهت پرداختن به مسئله مذکور به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی غزلیات سعدی شیرازی و حسین منزوی پرداخته و سپس به روش تطبیقی نقش مایه های خورشید نیز مطالعه و بررسی شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در شعر سعدی یکی از عوامل پدید آمدن این کلان استعاره، پوشیده رویی معشوق و لزوم وضوح بخشیدن به چگونگی زیبایی معشوق و چگونگی حضور او بوده است اما در شعر منزوی ازآن جایی که معشوق روی پوشیده نیست تا خورشید جایگزینی برای توصیف روی او باشد، کارکردهای شناختی این کلان استعاره تغییر قابل ملاحظه ای یافته است؛ خورشید به عنوان قلمرو مبدأ، دیگر آن خورشید قدرتمند شعر سعدی با نور خیره کننده و درخشانش نیست، خورشید به عنوان استعاره ای هستی شناختی در شعر منزوی گاه کارکردهای شناختی مشابه استعاره های شیئی مانند فانوس و شمع را دارد. بعلاوه این که حوزه مقصد خورشید از معشوق به عاشق میرسد تناظر بین حوزه مبدأ و مقصد، نگاشت هایی از قبیل گرمای خورشید/ گرمای حضور معشوق، روشنایی خورشید یا ماه/ درخشندگی و سپیدی روی معشوق، قدرت رویش و زایش نور خورشید/ قدرت باروری معشوق را قابل درک می نماید. نقش مایه های خورشید در دوران معاصر و تصویر خورشید خانم بر روی سفالینه ها امتداد حضور استعاره «خورشید ایزدبانو است» را نشان می دهد که با استعاره مفهومی «معشوق خورشید است» در غزل عاشقانه فارسی تناسب دارد.
روابط ساختاری ارکان عروضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۳)
35 - 54
حوزه های تخصصی:
ارکان عروضی از بخش های اصلی دانش عروض به شمار می روند؛ ازهمین رو یادگیری ارکان و نظام حاکم بر آنها در عروض سنتی جایگاهی خاص داشته و شناخت ارکان سالم و مزاحف همواره بخشی بزرگ از این دانش بوده است. با آشکارشدن عیوب عروض سنتی، عروضیان کوشیدند نظام های جدیدی برای تبیین وزن شعر ارائه کنند. در این مسیر هرکدام، ارکان مدّنظر خود را معرفی کردند؛ اما آنچه در این میان مغفول ماند، تبیین رابطه میان ارکان در عروض جدید و ارائه ساختاری برای آنهاست. این امر به آشفتگی در مقدمات و پایه های این دانش و دشواری یادگیری آن انجامیده است. در این پژوهش سعی بر آن بوده است تا روابط میان ارکان شناسایی و به صورت ساختاری تبیین شود. حاصل این تحقیق، شناسایی دو نوع رابطه ساختاری میان ارکان در عروض فارسی است. رابطه نخست براساس افزایش یا کاهش هجاهای آخر ارکان شکل می گیرد و رابطه دوم مبتنی بر مفهوم کهن «دایره عروضی» است و با آن می توان ارکان را از دایره هایی به دست آورد که «دایره های رکنی» می نامیم. بر اساس این دو نوع رابطه، دو ساختار جدید معرفی می شود که به ترتیب «ساختار خطی» و «ساختار دایره محور» نامیده شدند. نتیجه مشترک این دو ساختار نشان می دهد که اگر نظریات نادر را کنار بگذاریم، تعداد ارکان صحیح فارسی از یک هجایی تا پنج هجایی، چهل و چهار رکن است که عبارت اند از: یک رکن یک هجایی، دو رکن دو هجایی، هفت رکن سه هجایی، سیزده رکن چهار هجایی و بیست و یک رکن پنج هجایی.
شکل شناسی مثنوی های تعلیمی و عرفانی بر مبنای سنت های ادبی» (از آغاز تا پایان قرن هفتم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۴
101 - 139
حوزه های تخصصی:
تاریخ ادب فارسی جاودانگی و تأثیرگذاری بیشتر مباحث ناب تعلیمی و عرفانی خود را درگونه های مختلف آن، مدیون قالب شعریِ «مثنوی» است. قالب مثنوی به دلیل ویژگی ممتاز و بارز آن در قافیه پردازی، یکی از پردامنه ترین قالب های شعر فارسی است و بزرگ ترین شاهکارهای ادبی زبان فارسی در این قالب شعری سروده شده اند. بهترین روش برای شناخت و احاطi کامل بر این منظومه ها و نیز بیان وجوه افتراق و اشتراک این آثار، پی بردن به فرم و ساختار آن هاست. در پژوهش حاضر ضمن مطالعi بیرونی مثنوی های دوره مورد مطالعه، به مطالعi درونی این منظومه ها؛ یعنی شکل و فرم حاکم بر آن ها پرداخته می شود. براین اساس، متن (کانون مرکزی) و پیرامتن (دیباچه و خاتمه) مثنوی های بلند تعلیمی و عرفانی تا پایان سده هفتم هجری مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند. هدف این نوشتار بررسی فرم و شکلِ حاکم بر متن و پیرامتن منظومه های بلند تعلیمی و عرفانی از حیث پای بندی آن ها بر سنت های ادبی حاکم بر عصر شاعر است. نگارندگان با علم بر اینکه اثر ادبی به عنوان انگاره ای با وحدت سازمند، وجود آغاز و میانه و پایان را مفروض می سازد، می کوشند در پرتو بررسی عناصر پیرامتنیِ هفت مثنوی تعلیمی و عرفانی (حدیقه الحقیقه، مخزن الاسرار، منطق الطیر، مصیبت نامه، الهی نامه، بوستان و مثنوی معنوی) کارکردهای متصوّر برای به کارگیری این پیرامتن ها را مورد مطالعه قرار داده و برجستگی های منحصربه فرد مثنوی مولانا را به عنوان سر آمد مثنوی ها بیان کنند.
واکاوی مضامین دینیِ کتاب های فارسی و نگارش دوره اول متوسطه
حوزه های تخصصی:
نگاهی به ادبیات فارسی، سیطره گسترده مضامین دینی را در عرصه نظم و نثر نشان می دهد. از آنجا که جامعه ما مقیّد به اصول و مسائل دینی است، کاربست مضامین دینی با مواد و مطالب فارسی و نگارش، با توجه به سرعت گسترش و اثر گذاری آن، نقش سازنده ای را در تقویت هویت دینی و غنای زبان و ادب فارسی می تواند ایفا کند. هدف این پژوهش، واکاوی مضامین دینی کتاب فارسی و نگارش دوره اول متوسطه سال تحصیلی 1402-1401 می باشد که با روش کتابخانه ای و رویکرد کمّی- کیفی با بهره گیری از روش تحلیل محتوا صورت گرفته است. جامعه آماری در این پژوهش کتاب های فارسی و نگارش دوره اول متوسطه با بررسی کامل هر پایه می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد از مجموع هشت مصداق مضامین دینی؛ بیش ترین فراوانی و توجه، مربوط به ارزش های مذهبی با فراوانی(813)، نمادهای دینی با فراوانی(523)، عقاید مذهبی با فراوانی(81)، شخصیت های مذهبی با فراوانی(44) و آیات، احادیث و روایات با فراوانی (25) بوده است که عملکرد خوبی را از سوی سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی کتاب های درسی فارسی و نگارش در بهره گیری و پرداختن به مصادیق مضامین دینی نشان می دهد. در مصادیقِ دیگر؛ یعنی شعائر اسلامی، مراسم مذهبی و وقایع مذهبی نیز توجه کمتری در این خصوص ملاحظه می گردد و نیازمند بازنگری بیشتری در این مهم می باشد.
نقد و تحلیل تصاویر کتاب فارسی پنجم دبستان و بررسی ارتباط آن ها با متن درس
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل وضعیت کیفیت و ارتباط تصاویر کتاب فارسی پایه پنجم با متن دروس مورد نظر است. روش گردآوری داده ها کتابخانه ای و از نظر شیوه جمع آوری داده ها، کیفی و از نوع تحلیل محتواست. جامعه مورد مطالعه شامل کتاب فارسی پایه پنجم ابتدایی چاپ سال 1401 است و روش انجام این تحقیق، روش نمونه گیری تمام شماری است؛ به صورتی که همه تصاویر کتاب فارسی پایه پنجم بررسی شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که 38 درصد صفحات این کتاب حاوی تصویر است. همچنین میزان ارتباط تصاویر ۸۳ درصد این تصاویر با متن دروس به خوبی رعایت شده است. در نتیجه از نظر ارتباط با متن درس در ۱۷ درصد تصاویر نیازمند توجه بیشتر و بازنگری مطلوب است. میزان انطباق تصاویر با مسائل فرهنگی و نیازهای روز جامعه نیز تا حدود زیادی رعایت شده، به صورتی که 93 درصد تصاویر فارسی پایه پنجم با فرهنگ و مسائل روز هم خوان است.
بررسی اهمیت و جایگاه زن در خانواده با تأکید بر دیوان پروین اعتصامی
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
163 - 181
حوزه های تخصصی:
ادبیات معاصر منبع مطالعاتی غنی پیرامون موضوع زن به شمار می آید. در این میان اشعاری که زنان در این حوزه سروده اند مستلزم توجه بیشتری است. در این میان پروین اعتصامی یکی از آن شاعران برجسته است که در اشعار خود به بیان خواسته ها، کمبودها، نارساییها و لزوم توجه جامعه به جایگاه ارزشمند و مهم زن و خانواده پرداخته است. در این راستا، سوال اصلی این پژوهش این است که «زن در خانواده در اشعار پروین چه جایگاهی دارد؟» ضمناً روش تحقیق به کارگرفته در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که از نظر پروین تنها سلاح مبارزه زنان علیه نارسایی ها و باز ستاندن حقشان و دستیابی به جایگاه واقعی آنان در جامعه و ارتقا و رشد خانواده، تحصیل علم است. به دیگر سخن، با کسب علم و دانش و بالا بردن سطح آگاهی، زنان توانمند شده و با اقتدار می توانند به ایفای نقشهایشان به شکلی مؤثرتر بپردازند. به طور کلی مقاله حاضر در نظر دارد که به تبیین و بررسی جایگاه زن و خانواده در اشعار پروین اعتصامی شاعر برجسته ی معاصر بپردازد.
بررسی الگوی کنشگری گرماس در منظومه «آرش کمانگیر» سروده سیاوش کسرایی
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
183 - 201
حوزه های تخصصی:
یکی از دستاوردهای مهم ساختارگرایی، موضوعات مرتبط با روایت شناسی است. پراپ، فرمالیست روس، نقطه عطفی در روایت شناسی ایجاد کرد، طبق نظر او شخصیت دیگر جدا از متن هیچ موجودیتی ندارد.گرماس، یکی از نظریه پردازان پیرو پراپ، الگوی کنشی را با هدف نمایان ساختن نقش شخصیت ها و ارتباط کنش و شخصیت ارائه داد: کنشگرها نقش شخصیت های روایت را بازی می کنند؛ با اینحال دو تفاوت با شخصیت دارد: اول اینکه چند شخصیت می تواند نقش یک کنشگر واحد را ایفا کند؛ دوم اینکه کنشگرها در ژرف ساختِ روایت؛ اما شخصیت ها در روساختِ روایت، نقش دارند. در الگوی گرماس، شمار کنشگرها به شش می رسد:1-فرستنده (sender) 2- گیرنده پیام(receiver)3- مفعول (object)4- یاری دهنده(supporter) 5- مخالف(conflict) 6- فاعل (قهرمان) (subject). این مقاله برآن است تا حماسه آرش سروده سیاوش کسرایی را که روایت محور است نسبت به قابلیت تطبیق با نظریه روایت محور گرماس و شش گروه کنشگر او مورد بررسی قرار دهد. در این پژوهش که به صورت کتابخانه ای و به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است مشخص گردیدکه هر شش کنشگر الگوی گرماس در منظومه آرش کمانگیر وجود دارند و همانگونه که گرماس، نقابل را بنیادی ترین چهارچوبی می داند که ذهن انسان در قالب آن به جهان ساختار می بخشد؛ برای درک ساختار متن، ابتدا باید تقابل ها را درک کرد؛ در اسطوره آرش نیز، با تقابل بین ایران و توران سرو کار داریم که این تقابل، بن مایه روایت کسرایی از حماسه آرش است که در سه کنشگر دوتایی در تقابل با یکدیگر بیان گردیده است.
فلسفه و اصطلاحات فلسفی در مصیبت نامه و منطق الطیر عطار
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
257 - 271
حوزه های تخصصی:
رابطه فلسفه و ادبیات رابطه ای میان اندیشه (قوه ناطقه) و کلام (نطق) است. ادبیات وسعتی به اندازه همه پرسش های بشری دارد؛ از عشق گرفته تا مسائل فلسفی، مناسبات قدرت، مسائل اقتصادی، رنج های فردی و روابط انسانی، بنابراین ادبیات گریزی از فلسفه ندارد. در غالب مواقع به مسائلی می رسد که در فلسفه نیز مطرح است. سوال اصلی در این پژوهش آن است که مفاهیم فلسفی چه بازتابی در شعر عطار داشته و نگاه عطار به فلسفه چگونه نگاهی است؟ آثار عطار آکنده از مفاهیم عمیق فلسفی، کلامی و عرفانی است. یعنی زبان عطار و کلامش، محملی برای معانی بسیار عمیق در حوزه های مذکور است. عطار علاوه بر آشنایی با بسیاری از علوم از قبیل عرفان، نجوم، روان شناسی، تاریخ و... فیلسوف نیز هست اما از نوع فلسفه ستیز! این مقاله با تکیه بر دو اثر عطار یعنی مصیبت نامه و منطق الطیر به تصحیح استاد محمدرضا شفیعی کدکنی و به روش توصیفی- تحلیلی بر اساس منابع کتابخانه ای تنظیم و تدوین شده است.
تحلیل تطبیقی سبک شناسی زبانی در رزم رستم با اشکبوس شاهنامه و رزم عمروعاص با علی (ع) علی نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۶
79 - 119
حوزه های تخصصی:
علی نامه نخستین حماسه دینی ادب فارسی، بازمانده از قرن پنجم هجری، است. سراینده این منظومه، شاعری شیعی مذهب، متخلص به ربیع است که آن را در شرح مغازی امام علی (ع)، به ویژه جنگ های ایشان در جمل و صفین، و در مقابله با شاهنامه، سروده است. هدف پژوهش پیش رو که روشی توصیفی- تحلیلی دارد و با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت می گیرد، مشخص نمودن میزان تأثیرپذیری این حماسه دینی کمتر شناخته شده، از عناصر سبکی شاهنامه فردوسی، در سطح زبانی است. رویکرد پژوهش تطبیقی است؛ به همین منظور ابتدا دو داستانِ «رزم رستم با اشکبوس» و «رزم عمروعاص با علی (ع)» از شاهنامه فردوسی و علی نامه ربیع انتخاب و از نظر مختصات آوایی، لغوی و نحوی بررسی و با هم مقایسه شده است تا ویژگی های مشترک و متمایز سبکی آن ها در سطح زبانی مشخص و تحلیل آماری گردد. یافته های پژوهش نشان می دهد که علی نامه اگر چه هفتاد سال پس از شاهنامه و در مقابله با آن سروده شده است؛ اما از نظر سبک زبانی تا حد فراوانی تحت تأثیر شاهنامه قرار گرفته است؛ به گونه ای که بسیاری از مختصات آوایی، لغوی و نحوی موجود در شاهنامه و سبک خراسانی در آن به کار رفته است. تأثیرپذیری فراوان علی نامه از شاهنامه نشانگر این است که شاهنامه همواره به عنوان اثری شاخص و صاحب سبک الهام بخش دیگر حماسه سرایان بوده است.
بررسی تطبیقی تصویر در سروده های نادر نادرپور و نِزار قَبّانی (واکاوی تصویرهای ذهنی با نگاره های جهان آفرینش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۶
120 - 143
حوزه های تخصصی:
نادر نادرپور، شاعرِ تصویرگرای فارسی و نزار قبّانی، عاشقانه سرای عرب از چهره های مشهور معاصر هستند. شعر نادرپور، تصویرِ ناب است. قبّانی، عشق را در مفهوم تمام دلبستگی ها گسترش می دهد و تصویرهای باشکوه و بکری می سازد. بازتاب دادخواهی او از بیدادها و حق پایمال شده زن در عاشقانه ها با تصویرهای تازه نمایان می شود. درون مایه شعر دو شاعر، غم و عشق است؛ هر دو از وطن خود دور افتادند و زمان و مکان غربت را به تصویر می کشند. این پژوهش روش توصیفی _ تحلیلی دارد و با رده بندی تصویرهای برجسته سروده های دو شاعر به سنجش و تطبیق آن ها می پردازد و کارسازی جلوه های طبیعت را در ساختار تصویرها نقد و بررسی می نماید. نادرپور در فضاسازی بسیار چیره دست است و به شعر گونه روایی می-بخشد. یافته ها نشان می دهد؛ پدیده ها در سازه های تصویر آن ها نقش بنیادین دارند. بازتاب احساسات عاشقانه و تصویرسازی با نگاره های زیبای آفرینش سبب جاذبه شعر آن ها می شود. ژرفای اندیشگی هر دو به انسان و فراسوی دنیای آرمانی، غم گسترده و عشق در تصویرها تأثیر می گذارد و هم حسی ایجاد می کند. اندیشه آزاد دو شاعر در شکل گیری ایماژها نقش برجسته دارد و با ساختار مدرن به نوآوری دست می یابند. شعر نادرپور و قبّانی از نظر مضمون و سازه های ایماژ، هم سو و قابل تطبیق است.
واکاوی مؤلفه های رئالیسم در اشعار «محمد عفیفی مطر» و «مهدی اخوان ثالث»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۶
225 - 241
حوزه های تخصصی:
جامعه و ادبیات رابطه ای متقابل و دو سویه دارند و آثار ادبی محصول و مولود حیات و محیط اجتماعی هستند. رئالیسم در واقع همان نمایش زندگی واقعی جامعه ی بشری و پرداختن به واقعیتها و مسائل موجود در جامعه و بیانگر احساس مسئولیت و توجه شاعران و نویسندگان نسبت به واقعیت های ملموس جامعه است که پس از جنگ جهانی دوم نیز با پررنگ تر شدن تلاش های صهیونیسم ها این احساس تعهد ادیبان در برابر واقعیت های جهان اسلام بیش از پیش چهره نمود. «محمد عفیفی مطر» و «مهدی اخوان ثالث»، در دو جامعه با شرایط اجتماعی مشابهی زندگی می کنند و با توجه به زمینه های فکری و عقیدتی مشترک، دارای دیدگاه های مشترکی در برخورد با مسائل اجتماعی موجود هستند. این مقاله ضمن تعریف مکتب رئالیسم و معرفی این دو شاعر برجسته مصر و ایران، و بررسی اشعار انقلابی شان، تلاش دارد به بیان مهمترین مؤلفه های رئالیسم در اشعار آنها بپردازد. که عبارتند از: وطن دوستی، تداوم اعتراض به مستبدان، انتظار برای آزادی و نابودی ظلم و ستم، فقر و گرسنگی و عشق به مادر.
تحلیل العلاقات التناصیه بین منازل السائرین وکتاب البیاض و السواد بناءً على نظریه جیرار جینیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
1 - 25
حوزه های تخصصی:
التناص هو إنتاج نص من خلال التفاعل مع نصوص أسلافه أو معاصریه ، وتتم مشارکه تلک النصوص فی النص المطلوب بشکل صریح ، غیر صریح وضمنی من نص إلى آخر. یُعد جیرار جینیه من أبرز الباحثین فی مجال التناص ، حیث یرکز معظم دراساته على طبیعه الخطاب السردی. تمت کتابه هذه المقاله بطریقه وصفیه وتحلیلیه باستخدام المصادر المکتبیه. و قد درس التناص فی کتابی "منازل السائرین" و "البیاض و السواد" ، والذَین کلاهما باللغه العربیه وقد ترجما إلى اللغه الفارسیه. تم تقییم منازل السائرین على أنها ما بعد النص وکتاب البیاض والسواد کنص مسبق ، وتم تحدید مشارکه نص البیاض والسواد فی نص منازل السائرین بشکل صریح وغیر صریح و ضمنی بإلقاء نظره خاصه على عقلیه جیرار جینیت. تشیر الأبحاث التی أجریت إلى تأثر خواجه عبد الله الأنصاری بکتاب البیاض والسواد السیرجانی. لا یُرى التناص الصریح فی هذا العمل ، والتناص الغیرصریح له تواتر أقل من التناص الضمنی ، وبشکل عام ، تقتصر القواسم المشترکه المفاهیمیه لمنازل السائرین على البیاض و السواد .
جایاه لیلی در شعر معاصر فارسی با توجه به رویکرد اسطوره کاوی (مطالعه ی موردی: نصرت رحمانی، فروغ فرخزاد و حسین منزوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
81 - 106
حوزه های تخصصی:
شناخت شخصیت های اساطیری و زنان اساطیری به طورخاص در شعر معاصر فارسی، راهی برای شناخت زن در روزگار معاصر و نیز شناخت شعر، لایه های معنایی و تحلیل آن است. در میان زنان، چهره ی لیلی در شعر فارسی اعم از کلاسیک و معاصر چهره ای شاخص است. لیلی در شعر فارسی یکی از بارزترین نمادهای معشوق است که در این پژوهش با تمرکز بر اشعار حسین منزوی، نصرت رحمانی و فروغ فرخزاد بازتاب چهره ی لیلی در شعر معاصر بررسی می شود. دلیل انتخاب این سه شاعر توجه آنان به جایگاه لیلی از حیث کمیت و کیفیت بوده است. پرسش اصلی پژوهش پیش رو این است که لیلی به عنوان یکی از شخصیت های مهم زن اسطوره ای در ادبیات فارسی، در شعر معاصر چگونه بازتاب یافته و چه نسبتی با چهره ی حقیقی زن در روزگار ما دارد. در این مجال پس از توضیح مبانی نظری، به کاربست نظریه ی اسطوره کاوی ژیلبر دوران در بازخوانی اسطوره ی لیلی در شعر نصرت رحمانی، حسین منزوی و فروغ فرخزاد پرداخته شده است. رویکرد اسطوره کاوی دوران رویکردی است که در آن بررسی چگونگی تأثیر زندگی شخصی مؤلف در کنار بافت- متن پژوهی به معنای تأثیرات تاریخی و اجتماعی در تألیف اثر موردتوجه است. این مقاله در سه بخش به کاربست الگوی دوران در بازخوانی اسطوره ی لیلی در شعر سه شاعر نام برده می پردازد. در این پژوهش مشخص می شود که هر سه شاعر برگزیده نگاهی متفاوت به اسطوره ی لیلی داشته اند و کارکرد اسطوره ها در شعر معاصر از وجوه گوناگون با کارکرد اسطوره در شعر سنتی متفاوت است. نصرت رحمانی از چهره ی لیلی اسطوره زدایی می کند. لیلی شعر نصرت، رها، آزاد و بی مرز است. در شعر منزوی گاه لیلی همان معشوق اساطیری است و گاه شاعر، لیلی را به خاطر اتخاذ موضع منفعلانه در عشق نکوهش می کند و فروغ نیز اسطوره ی لیلی را اسطوره ای کهنه برای عشق ورزی در زمانه ی معاصر می داند.
کارکرد صنعت هجو در دستگاه اندیشگی خاقانی و مجیرالدین بیلقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۷)
1 - 24
حوزه های تخصصی:
در پژوهش پیش رو به کارکردهای صنعت هجو و ذکر دلایل مختلف آن در اشعار خاقانی و مجیر بیلقانی پرداخته و شگردهای هنری، بلاغی و ادبی را در هجویات آنان تحلیل و بررسی کرده ایم و به شیوه ی منبع پژوهی پس از تدوین یافته ها به تحلیل داده ها پرداخته ایم. زبان خاقانی و مجیرالدین در هجویات زبانی عفیف و دور از ابتذال است. هجویات آنان بیشتر بیان اوصاف اخلاقی و جسمانی موردهجو است و اغلب خصم را ازنظر خصوصیات خَلقی و خُلقی به حیوانات تشبیه کرده اند. هر دو شاعر با بهره گیری از مضامین بکر و تازه که حکایت از نازک خیالی های آنان دارد و پیش گرفتن راه های خاص در تشبیه و درهم تنیدگی آن با سایر تناسب های لفظی و معنوی ، به صورت غیرمستقیم بدخواهان و رقیبان خود را با تهورّ و جرئتی که رنگ گستاخی دارد، مورد سخت ترین هجویه ها قرار داده اند. هدف از هجو برای دو شاعر به سبب انگیزه ی روانی ، حس انتقام گیری، فخر، غرور، تکبر، بدبینی، میدان تنگ رقابت و تشفی خاطر بوده؛ امّا این انگیزه ها در اشعار هجوی خاقانی به خاطر روحیه ی حساس، زودرنج و شرایط خانوادگی شاعر بارزتر و قوی تر از اشعار هجوی مجیرالدین است. ازنظر معنایی هجویات آنان بازنمود اوضاع فرهنگی مردم و اخلاق حاکم بر جامعه است؛ پس هجویات آنان علاوه بر شگردهای هنری و بلاغی ازلحاظ معنایی درخور توجه است.
بازشناسی احوال و آثار و نسخه شناسی اشعار شعاع شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۲
29 - 53
حوزه های تخصصی:
میرزا محمّد حسین شعاع شیرازی، متخلّص به «شعاع» و ملقّب به «شعاع المُلک» از تذکره نویسان و شاعران عهد قاجار و اوایل دوره پهلوی است. محققان پیشین در مورد زندگی و احوال وی به کوتاهی سخن رانده اند و به برخی از آثار وی اشاره نکرده یا دچار لغزش هایی شده اند که در این مقاله به آن ها پرداخته خواهد شد. با وجود آنکه وی از بزرگ ترین قصیده سرایان فارس در آن دوره محسوب می شود ولی متأسفانه هنوز دیوان حجیمش منتشر نشده است. از اشعار وی سیزده نسخه پراکنده در کتابخانه های دانشگاه تهران، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی و کتابخانه فرمانفرمایان وجود دارد که در این مقاله یکایک آن نسخ معرفی شده و مورد بحث قرار خواهد گرفت. این مقاله به شیوه کتابخانه ای جمع آوری شده و تلاش گردیده است متونی که شعاع شیرازی آنها را تصحیح کرده، نوشته یا سروده است مورد تحلیل قرار گیرد. در این پژوهش کتابخانه شخصی شعاع که جزو کتابخانه های شخصی کم نظیر ایران بوده و شامل منابع اصلی برای تدوین تذکره های وی بوده معرفی و برخی کتاب های موجود در آن کتابخانه مورد شناسایی قرار گرفته است.
تحلیل و واکاوی نقض حقوق بشر دوستانه در دوران دفاع مقدس از منظر ادبیات پایداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
199 - 230
حوزه های تخصصی:
جستار پیش رو در ارتباط با انعکاس مضامین حقوق بشردوستانه در ادبیّات پایداری در دوران دفاع مقدس انجام شده است. بدین منظور و با بهره گیری از روش تحلیل محتوا و مطالعات کتابخانه ای از میان آثار منظوم و منثور منتخب و برجسته که مسائل و مشکلات جنگ تحمیلی عراق علیه ایران را در قالب شعر یا داستان به تصویر کشیده اند، مورد ارزیابی قرار داده ایم. مؤلفه های حقوق بشردوستانه با استناد به قواعد و مقررات بین المللی چون آزادی و امنیت، آرامش روحی و جسمانی، منع به کارگیری تسلیحات شیمیایی و حقوق اسرای جنگی از اهمّ مطالبی است که در این جستار مورد توجه قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که شاعران و نویسندگان ادبیّات پایداری و جنگ تحمیلی در کنار توجه به مفاهیم دینی چون شهادت، ایثار، ازخودگذشتگی، فرهنگ عاشورا و… به اصول و مبانی اساسی و حقوقی انسان ها در جنگ بسیار توجه داشته اند و بر مبنای ارزش ها و هنجارهای اخلاقی آسیب روحی و روانی به ملّت بی دفاع ایران و بد رفتاری با اسیران و نقض قواعد و مقررات بین المللی در خصوص استفاده نامشروع از تسلیحات شیمیایی را محکوم نموده اند.
بررسی کیفیت رابطه میان انسان و خداوند در رویکرد عرفانی نیکوس کازانتزاکیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات در اصطلاح عام، زبان عمومی فرهنگ ها، نقطه اتصال جان های فرهمند و سرمایه داران معنا در تاریخ حیات انسان بوده است. در همین راستا ادبیات عرفانی، در طی سده های متمادی، حلقه واصل هزاران روح سرشار از شور و ارادت به ماوراء و معنویت بوده و از گوشه های گونه گون جهان انسانی، جان های هم دغدغه را به شاهراه عرفان راه نموده و با آثار مکتوب، ضمیر تشنگان را سیراب کرده است. نیکوس کازانتزاکیس در جایگاه یک ادیب با مجموعه ای از آثار متعدد ادبی و عرفانی در حوزه ادبیات معاصر جهانی، نمونه ای از آن دست سرگشتگان و دل آشوبان عصیانگری است که ادبیات عرفانی، جولانگاه قلم اوست. این مقاله ضمن بررسی عمومی آثار و واکاوی نظرگاه عرفانی کازانتزاکیس، کیفیت رویکرد او را در ارتباط با رابطه عرفانی انسان و خدا، با روش توصیفی تحلیلی مورد مطالعه قرار می دهد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که نگرش معنوی کازانتزاکیس به جهان، خداوند و انسان در خلق آثار او اثربخشی نمایانی دارند. او در بیان ارتباط انسان با خدا از عشق، رهایی از تعلقات، جدال میان جسم و روح، رنج های وجودی انسان و مواجهه درونی با خدا سخن می گوید و از مرگ به عنوان پدیده ای فرا جسمانی که موجب جاودانگی روح انسان و وصال او با خداست، استدلال می کند.
کاربست الگوی خوانش نشانه شناسانه ی مایکل ریفاتر در تفسیر غزل «اگر آن تُرک شیرازی...» با تمرکز بر معنای عبارت «میِ باقی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
51 - 80
حوزه های تخصصی:
در تاریخ ادب فارسی کمتر شاعری را همچون حافظ می توان یافت که جزئیات اشعارش تابه این اندازه اهمیت داشته باشد. در طول تاریخ سنّت شرح نویسی بر اشعار این شاعر بسیاری از نکات و ملاحظات واژگانی، نحوی، ادبی و فکری محل بحث صاحب نظران بوده و هر شارحی به فراخور میزان فهم و درک خود در مسیر حل دشواری های دیوان شعر او گام برداشته است؛ البته نباید از این واقعیت غافل بود که دراین میان برخی از مفاهیم، عبارات و واژگان هستند که فهم دقیق آن ها نقش بسزایی در درک ظرایف شعر حافظ دارد. یکی از این موارد مهم عبارت «می باقی» در غزل سوم دیوان مطابق ترتیب الفبایی است. بررسی تفاسیر ارائه شده نشان می دهد که بیشتر شارحان برای این عبارت معنای «باقی مانده ی مِی» را پیشنهاد داده اند؛ معنایی که گرچه خللی در دریافت بیت ایجاد نمی کند؛ اما به نظر می رسد با حال وهوای کلی غزل هم خوانی ندارد؛ ازهمین رو تلاش شد تا در این مقاله که به روش تحلیلی-توصیفی نوشته شده است، با استفاده از الگوی پیشنهادی مایکل ریفاتر برای خوانش نشانه شناسانه ی شعر، غزل موردنظر بازخوانی شود تا ازاین طریق ضمن استخراج گرانی گاه معنایی غزل، معنایی مستند به شواهد متنی برای عبارت «مِی باقی» ارائه شود. براین اساس کلیت غزل به پنج بخش مجزا تقسیم شد و پس از بررسی انباشت ها و تقابل های دوگانه، مفهوم «برتری نقد، ماندگار و حقیقی بر نسیه، ناماندگار و غیرحقیقی»، به عنوان ماتریس یا محور معنایی منتشر در سطح غزل شناسایی شد. مفهومی که بازخوانی عبارت موردبحث و بیت محل واقع شدنش براساس آن نشان می دهد که معنی «مِی ماندگار» در نقطه ی مقابل «مِی فرّار» می تواند معتبرترین معنا برای عبارت «می باقی» باشد؛ معنایی که با کلیت غزل نیز همخوان است.