فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۶۱ تا ۵٬۰۸۰ مورد از کل ۵٬۳۹۹ مورد.
بررسی دیدگاه ویلیام کریگ در باب مسئله تقدیرگرایی کلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ویلیام لین کریگ معتقد است که استدلال تقدیرگرایی کلامی که در صدد نشان دادن عدم اختیار انسان است از دو جهت عمده گرفتار اشکال است. در این استدلال در تفسیر «در محدوده قدرت قرار داشتن» میان ضروت لازم و ضرورت لزوم خلط شده است. همچنین این استدلال به تمایز میان تغییر گذشته و تأثیرگذاری خلاف واقع بی توجه بوده است. در کنار نقد کریگ بر این استدلال، شاهد نظریه ایجابی او در اثبات اختیار انسان هستیم که او را در جرگه مولینیست ها قرار می دهد، زیرا او برای اثبات اختیار انسان از نظریه علم میانه بهره می گیرد. از نظر کریگ، نظریه علم میانه نیازمند اثبات فلسفی نیست و در عین حال می توان دلایل الهیاتی متعدد مبنی بر صحت آن ارائه کرد. از جمله می توان به مشیت الهی و علم پیشین الهی به عنوان دو مفهوم الهیاتی اشاره کرد که علم میانه در تبیین آنها مؤثر است. اما به نظر می رسد که روش کریگ در اثبات اختیار انسان با استفاده از نظریه علم میانه گرفتار اشکال است. در کنار اشکالات تومیست ها، همچون عدم وجود متعلق برای این علم و انفعال پذیری علم الهی، نظریه علم میانه با تلقی کریگ با اختیار انسان نیز سازگار نیست.
The Need for the Dualist View to Combat Extremism(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This paper argues that we will never get rid of the extremist mentality unless the dualist view prevails and is taught as part of the educational system. The dualist view takes account of both sides of an argument whereas the extremist view promotes one side unequivocally without considering the merits of the opposing view. The merits of the dualist view can be taught in schools so that everyone learns to recognise that mentality when it is evident not only in other people’s behaviour but also in their own thinking about things. The dualist view is a flexible one involving trial-and-error processes as we work our way through life. That view is contrasted with the monist view that focuses on one point of view to the exclusion of all others. The extremist’s view is usually monistic and is intolerable of views that contradict or dispute their dogmatic view of things. This paper therefore examines these two contrasting views. It outlines the spectrum between monist and dualist ways of thinking, and it concludes that systematic form of dualism is possible that takes the middle way between the extremes of dogmatic and sceptical thinking. Only through dualist studies will the dualist view be more thoroughly developed, as is outlined here.
نقد و بررسی وجود صفات در خدا و ارادی بودن ایمان با نگاه به افکار پل تیلیش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اینکه ایمان به خداوند عقد و حالتی قلبی است که برای مؤمن امنیت می آورد و در رأس همه ایمان های جزیی آدمی قرار دارد و سعادت بخش است، هیچ گونه سخنی نیست؛ ولی ارائه مشخصه های متعلق ایمان یعنی صفات خداوند، برای بحث در یکی از اساسی ترین مسائل کلام اسلام و مسیحیت ضروری خواهد بود. در این میان پل تیلیش متأله اگزستانسیالیست مسیحی، با بیانی پیچیده و ابهام گونه از خدا و صفات او و نیز بیان ایمان، مشخصه هایی از جمله دلبستگی بی قید و شرط و نهایی؛ غایت قصوای حیات و عمل کل شخصیت آدمی و نیز عمل آگاهانه و موضوع آزادی را برشمرده است،گرچه وی درزمره ایمان گرایان اعتدالی است، تعریف وی از ایمان با ویژگی های پیش گفته متناقض نماست، دلبستگی نهایی به امری نامشروط یا با صفاتی محدود یا رمزآلود، همچنین مسئله ایمان و اراده آدمی و جذبه ایمان و حالت وجد منبعث از آن در مؤمنان، از جمله مواردی است که در آثار پل تیلیش با رویکرد کلام اسلامی امکان نقد و بررسی دارد. در این مقاله در پی اثبات دو مسئله هستیم: نخست) اینکه مطلق و نامتناهی بودن ذات خداوند، به معنای نبود صفات حقیقی و واقعی برای خدا نیست؛ دوم) ایمان در همه مراحل خود، ارادی و از سر اختیار است.
آنارشیزم معرفت شناختی یا بازسازی عقلانیتی جدید تأملی انتقادی در باب آرای پاول فایرابند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فایرابند در راستای دغدغه های فرهنگی و صیانت از سنت های مختلف اجتماعی، بر عقلانیت علم جدید م یشورد و ضمن نقد آن بر اصل "همه چیز ممکن است " تاکید می کند و آزادی فردی را مقدم بر حقیقت می شمارد. فایرابند با انکار جایگاه مطلق حقیقت، می کوشد راهی برای تکثرگرایی فرهنگی بیابد و علم را از تنها مرجع تعیین صحت و سقم پدیده ها خارج کند. در این مقاله کوشش م ی شود نشان داده شود که فایرابند بعد از نقد عقلانیت علمی، بر خلاف ادعای خود، عملا عقلانیت جدیدی را بنیان می نهد که هدف آن آزادی بوده و همچنین روش و سنت خاص خود را دارد و البته در عین اینکه در رویکرد خود واجد تعارضات و ابهاماتی است، دلیلی در باب رجحان عقلانیت خود بر سایر عقلانیت های موجود ارایه نم یدهد. نوآوری مقاله در این است که فایرابند عملا آنارشیست معرف ت شناختی نیست بلکه واجد عقلانیت خاص خودشمی باشد.
بررسی نقدهای جی. ال. مکی بر تجربه دینی و پاسخ آنها از منظر ریچارد سوئین برن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجربه دینی، رویداد مواجهه شخص تجربه گر با حقیقت غایی یا عالم ماورای طبیعی است. جی. ال. مکی، تجارب دینی را نه تجاربی الاهی، که توهّمات، خیال پردازی ها و کارکردهای ضمیر ناخودآگاه اشخاص تجربه گر می داند. از این رو، تجارب مذکور را به مثابه دلیلی بر وجود خدا، نامعتبر می داند. در مقابل، ریچارد سوئین برن بر اساس «اصل آسان باوری»، که «اشیا در واقع همان گونه اند که به نظر می رسند مگر اینکه خلاف آن اثبات شود»، و نیز «اصل گواهی»، که «در صورت عدم فریب خوردگی یا توهّم شاهدان، باید قول آنان را درباره تجربه مورد نظر پذیرفت»، با رد انتقادهای مکی، تجارب دینی را یک استدلال استقرایی معتبر بر اثبات وجود خدا می داند.
Morality, Rationality and Impartiality
حوزه های تخصصی:
Morality as somehow involving rationality and impartiality received classic expression in philosophy of Kant who frankly speaks of “rational and impartial spectator” in contemplating the universal law. The overall aim of this paper is to show (1) that the idea of morality implies rationality and this will be reached at in refuting the moral scepticism; but (2) it does not necessarily indicates impartiality, since the justification of the principle of impartiality does not solve the problem of justifying particular moral principles. I will start with the question “Why should we be moral?” and then turn to moral rationality to refute moral scepticism, finally the relationship between rational morality and the principle of impartiality will be reconsidered.
عقلانیت و اخلاق دینی بحث در اخلاق خود بنیاد در الاهیات کاتولیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از دیدگاه های علم کلام و فلسفه اخلاق، مبتنی بر تعیین ملاک حسن و قبح است. فخر رازی معتقد است حسن و قبح در افعال بشری عقلی، و در افعال الهی شرعی است. دیدگاه او خاص و منحصر به فرد است. در این جستار، نخست ادله فخر رازی را برای تفکیک جایگاه عقل در اخلاق بشری و الهی و چرایی روی آوردن او را به چنین دیدگاهی خواهیم گفت. دلایل فخررازی را در دفاع از شرعی بودن حسن و قبح افعال الهی در سه جهت طبقه بندی می کنیم: تکلیف، خلقت و جبر حاکم بر عالم. در گام بعدی، ادّله او را با رویکرد تحلیلی انتقادی سنجیده و نقد می کنیم. در پایان، با ردّ دیدگاه فخر رازی نتیجه می گیریم ملاک معرفت شناختی در تشخیص حسن و قبح افعال انسانی و الهییکسان است.
وحدت در ابن عربی و ارتباط آن با مسئله «دیگری»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
375 - 388
حوزه های تخصصی:
هر چند موضوع «دیگری»، در بین اندیشمندان مسلمان به عنوان یک مسئله مستقل مطرح نبوده است لکن ظرفیت طرح این بحث بین همه نحله های فکری در جهان اسلام، به ویژه در عرفان وجود دارد. بر این اساس می توان برای نمونه پرسش از «دیگری» را به آثار ابن عربی به عنوان نماینده عرفان اسلامی عرضه و مبانی فکری او را در این زمینه جست وجو کرد. وحدت وجود به عنوان مهم ترین مبنای جهان بینی ابن عربی در جای جای نظام عرفانی او به چشم می خورد و از مهم ترین اصول تعیین کننده راهبرد رفتاری او در قبال «دیگری» است. در مباحث مربوط به هستی شناسی، حق و خلق، حقیقتی واحدند که چنانچه جهت وحدت آن لحاظ شود، حق است و اگر به جنبه کثرت آن توجه شود، خلق است؛ لکن جامع ترین نگاه به عالم هستی، ملاحظه هر دو جهت وحدت و کثرت است. نگاه جامعی که با وجود پذیرش کثرت، با ملاحظه وحدتی ورای کثرات، زمینه را برای پذیرش «دیگری»، با همه تضادها و اختلاف ها فراهم می کند. این نگرش با تسری یافتن به حوزه معرفت شناسی، رویکرد ویژه ابن عربی در مواجهه با تقابل های معرفتی را نیز روشن خواهد کرد.
Phenomenology of Religion : A Systematic Approach
حوزه های تخصصی:
What follows is an attempt to see Otto the phenomenologist within wider developments in the field, and to take account of some recent criticisms. Everything that is said falls under the general headingof 'introduction to the study of religion'(or 'meta-religionswissenschaft') Within this wide field, we shall be specifically concerned with the possibility of a systematic phenomenology of religion, and with that phenomenology of religion which takes its starting point from Otto's awareness of the numinous in its non-rational and rational forms and manifestations. In addition to this central insight of Otto's and deriving to a large extent from it, are the morphological categories which can be traced back further than Otto to Chantepie de la Saussaye (1869-1937). These categories form part of classical phenomenology of religion down to Friedrich Heiler (1892-1967). We shall come back to these categories after looking at Otto's numinous as the starting point for a global phenomenology.
امکان نقش تربیتی دین در دهکده جهانی
حوزه های تخصصی:
قرن حاضر با قدرت ارتباطی فوق العاده اش خود را از سایر قرون متمایز می نماید و از این جهت رابطه و نسبت خاصی با دین برقرار می نماید. قدرت ارتباطی فوق العاده در عصر حاضر چنان است که می توان از جهان کنونی به دهکده جهانی تعبیر نمود. جهانی که در آن مرز ها و حصارهای قرون گذشته یا از بین رفته و یا تاثیر خود را از دست داده است. . اینترنت و ماهواره. . . ابزارهایی اند که به روشنی نگرش دهکده ای بودن جهان حاضر را نشان می دهد. حال مساله این است در چنین دهکده ای چگونه می توان از تربیت دینی سخن گفت؟ تر بیت که به طور عام معادل ایجاد تغییرات مطلوب درانسان به وسیله یک نسل در نسل دیگر است به نظر می آید با ایجاد موانع و مرزها تحقق می یابد. به عبارت دیگر با دور نگاه داشتن فرد، تغییرات مطلوب در وی ایجاد می شد. اگر جهان به گونه ای باشد که اقتضاء ذاتی آن بی خاصیت شدن مرزه ا باشد، درآن صورت آیا تربیت دینی می تواند امری ممکن تلقی گردد؟در تحقیق حاضر از نظریه امکان نقش تربیتی دین در عصری که هما نند دهکده فاقد مرز و حصار است دفاع خواهد شد. برای این هدف سعی می شود تا ظاهری بودن تعارض میان نقش تربیتی دین و عصر حاضر نشان داده شده و بیان خواهد شد تصور نادرست از تربیت دینی سبب می شود تا عصر کنونی با قدرت ارتباطی اش به عنوان چالشی برای نقش تربیتی دین ظاهر گردد.
محنت در اندیشه سیمون وی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال هجدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
175 - 200
حوزه های تخصصی:
جهان همواره دستخوشِ شری ویرانگر بوده است و هر انسانی در مسیر زندگی اش رنج را به نحوی تجربه کرده است. پس اگر به دیده اغماض به شر ننگریم، درمی یابیم که بررسی رنجِ بشری می تواند بخشی از پاسخ های انسان را در خصوص شر بدهد. سیمون وی، با مطرح کردنِ محنت، نه تنها در تلاش است به برخی پرسش های درباره شر پاسخ دهد، بلکه به واسطه محنت انسان را با ابعاد دیگرش آشنا می سازد و آن را گامی در جهت خودشناسی معرفی می کند. برای انسانِ از خود بیگانه دنیایِ مدرن، پاسخ به چراییِ محنت، موهبتی رهایی بخش به موجب بازگشت به خویشتن حقیقی خویش است، چراکه آنچه انسان را حقیقتاً آزاد می کند، فهمِ حقیقت است و محنت انسان را در رسیدن به آن یاری می رساند. در این نوشتار به روش توصیفی-تحلیلی و با مراجعه به آثار اصلی سیمون وی و شارحان او مسئله محنت در اندیشه این بانوی فرانسوی بررسی می شود.
قرائت انسانی از دین؛ ارزیابی دیدگاه محمد مجتهد شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال هفدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۴)
343 - 360
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحثی که امروزه در حوزه دین شناسی و درک تعالیم دین مطرح می شود، امکان فهم دین بر اساس قرائت انسانی و تجربه دینی است. وقتی از قرائت انسانی دین سخن به میان می آید، دو نکته به شکل توأمان مفروض و منظور گرفته می شود: اول آنکه امکان فهم دین برای انسان میسر است؛ دوم آنکه فهم دین منحصر به آنچه تاکنون تحت عنوان فهم ماورایی و الهی از دین مطرح بوده، منحصر نیست و می توان قرائتی انسانی از آن عرضه کرد. این نکته اخیر یعنی تغییر سازه های فهم دین مرهون تغییراتی است که انسان امروزی با آن مواجه خواهد بود. مجتهد شبستری یکی از اندیشمندان معاصر معتقد است، با توجه به تغییر و تحولات چشمگیر در زندگی بشر امروزی، باید تفکرات، دین، معنویت و ایمان آنان نیز دچار دگرگونی اساسی شود و باید از سنت دینی، افکار و اندیشه و باور قبلی خود عبور کرد یا فهم جدید از آن به دست آورد تا در نهایت به تجربه دینی رسید. وی معتقد است که در باب دین قرائت های مختلفی وجود دارد و به قرائت واحد نمی شود اکتفا کرد. هدف اصلی این پژوهش، تبیین مدعای پیش گفته با ارائه استدلال های عرضه شده و پاسخ به آن است که با روش تحلیل محتوا در تبیین داده ها صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که قرائت انسانی از دین در مقابل قرائت الهی قرار دارد و دیدگاه شبستری گاه به شکل آشکار و گاه کمی مستور و پنهان ریشه در نسبیت، هرمونتیک، تجربه دینی و اومانیسم دارد.
ناکارآمدى نظریه «محقق سازى» در تبیین علیت ذهنى با تأکید بر نظریات شومیکر و یابلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، نظریه «محقّق سازى» که توسط فیزیکالیست هاى طرفدار نظریه «کارکردگرایى» ارائه شده از دیدگاه میزان توفیق در حل معضل «علیت ذهنى» کانون بررسى قرار گرفته است. نویسندگان نشان مى دهند که تقریرها و ویرایش هاى مختلف از ایده مزبور، همچنان نتوانسته اند معضل علیت ذهنى را برطرف کنند؛ بلکه یا به این همانى نوعى و تحویل گرایى بازگشت کرده اند و یا به تعین علّى مضاعف دچار شده اند.
در این مقاله به طور ویژه «نظریه زیرمجموعه» که شومیکر آن را در سال 2007 ارائه کرده و «نظریه تعین بخشى» که یابلو در سال 1992 مطرح ساخته است تبیین شده اند که در واقع، دو تقریر از نظریه محقق سازى هستند. نویسندگان نشان مى دهند که ارائه دهندگان دو دیدگاه مزبور، سعى در اثبات اصالت و عینیت ویژگى هایى ذهنى (فرار از تحویل گرایى) و ارائه تصویرى از اعمال نیروى علّى توسط این ویژگى ها دارند؛ اما در ادامه، با طرح انتقادات کیم و دیگران، استمرار معضل محرومیت علّى و درافتادن در دام تحویل گرایى در هر دو تقریر، نشان داده شده است.
بازی تقلید، اعتراض لاولیس و صورت بندی چامسکی از مسئله دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در آزمایش ذهنی بازی تقلید، آلن تورینگ استدلال می کند که می توان هوشمندی را به هر ماشینی که این آزمون را با موفقیت از سر بگذراند، نسبت داد. یک اعتراض به معیار تورینگ، اعتراض لاولیس یا اعتراض مشهور به اراده آزاد است. این اعتراض بیان می کند ماشین هیچگاه نمی تواند فراتر از انتظار برنامه نویسش عمل کند و در نتیجه هیچ گاه هوشمند نخواهد بود. در این مقاله، ابتدا این اعتراض را در صورت کلاسیک آن بررسی و پاسخ تورینگ به آن را ارزیابی خواهیم کرد و نشان خواهیم داد، پاسخ وی به اعتراض لاولیس صحیح به نظر می رسد. در ادامه، این اعتراض را با توجه به مباحث چامسکی درباره وجه تولید زبانی که وی از آن تحت عنوان مسا له دکارت یاد می کند، بازتقریر م یکنیم. بازتقریر زبانی اعتراض لاولیس نشان می دهد که برخلاف نتیجه گیری اولیه تورینگ، برای رسیدن به ماشین هوشمند تنها پیشرفت های تکنولوژیک راهگشا نخواهد بود، چرا که هنوز پاسخ نظری روشنی به مسئله دکارت وجود ندارد.
بررسی نقادانه دعاوی طبیعت گرایانه داوکینز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال هفدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
95 - 113
حوزه های تخصصی:
ریچارد داوکینز، یکی از ملحدان عصر حاضر و بسیار متأثر از داروینیسم است و به عنوان زیست شناس تکاملی با رویکرد طبیعت گرایانه خویش سعی در تبیین تمامی پیچیدگی های جهان دارد و همچنین با استفاده از اخلاق تکاملی، پیوند میان دین و اخلاق را انکار می کند ودر نهایت در تلاش است که فرضیه خداوند را به عنوان طراح و ذهن کیهانی کنار گذارد. اما نکته شایان توجه این است که با وجود وارد آمدن نقدهای جدی بر نظریه تکامل داروین، این نظریه همچنان اهمیت زیادی دارد و به نظر می رسد تعارض های بسیاری را میان باورهای دینی و علم موجب شده است. در نظر بسیاری از افراد، معارضه ای که متوجه دین است، ناشی از تعارض میان محتوای علم و دین نیست، بلکه از مسلّم انگاشتن این فرض است که روش های علمی، تنها راه رسیدن به شناخت و کشف واقعیت هستند. در پژوهش حاضر برآنیم که با بررسی نقادانه برخی رویکردهای طبیعت گرایانه داوکینز از منظر آلوین پلنتینگا و دیگران، از این نتیجه دفاع کنیم که می توان با تفسیر درست از نظریه های مطرح در علوم تجربی و توجه به مسائل روش شناختی در حوزه های علمی، میان علم و دین توافقی حقیقی یافت و در نهایت روش های علمی برای شناخت جهان را به عنوان شیوه های تدبیر و فاعلیت الهی برشمرد.
مسئله علم الهی و اختیار بشر: نقد و بررسی راه حل های کلاسیک با تمرکز بر دیدگاه زاگزبسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال هفدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
683 - 705
حوزه های تخصصی:
مسئله علم پیشین الهی و اراده آزاد (اختیار) بشر از مهم ترین و پیچیده ترین مسائل فلسفی در حیطه سنت ادیان ابراهیمی است که تحت عنوان تقدیرانگاری الهیاتی از آن یاد می شود .ما در این نوشتار با طرح جدید مسئله توسط زاگزبسکی، سه راه حل سنتی راه حل بوئتیوس، راه حل اکامی و راه حل مولینا را بررسی خواهیم کرد. بر اساس راه حل بوئتیوس، خداوند فرازمانی است. راه حل اکامی هم علم خداوند به اختیار ما را واقعیت نرم، نه واقعیت سخت می داند و بر اساس راه حل مولینا نیز فرض انتقال ضرورت گذشته انکار می شود. در ادامه خواهیم دید که در مسئله و راه حل های آن به غلط جاودانگی خدا در زمان را فرض گرفته اند که این رویکرد برخلاف الهیات آنسلمی است که خداوند را فرازمان برمی شمارد. در نهایت، نشان می دهیم که راه حل بی زمانی با الهیات آنسلمی و علم فعلی خداوند منطبق است. فاعلیت انسان در طول فاعلیت الهی قرار دارد، یعنی از یک سو، علم خداوند در رأس سلسله علل و اسباب تحقق فعل است و به مثابه یکی از شرایط تحقق فعل اختیاری محسوب می شود، و از سوی دیگر، علم و قدرت بشری در سلسله اسباب و علل آن فعل قرار می گیرد. در نتیجه، استناد علم محدود بشر به علم نامحدود و فرازمان خداوند، منافی اختیار نیست.
تأملی بر نقش معنویت در حل بحران محیط زیست از دیدگاه سیدحسین نصر و ارزیابی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
433 - 457
حوزه های تخصصی:
نقشی که معنویت در حل بحران زیست محیطی ایفا می کند، یکی از مهم ترین مسائلی است که سنت گرایان و از جمله سید حسین نصر بر آن تأکید کرده اند. پرسش اصلی تحقیق این است که از دیدگاه نصر، معنویت چه نقشی در حل بحران محیط زیست دارد؟ هدف اصلی این پژوهش، تبیین مدعای فوق و پاسخ به آن بوده که با روش تحلیل محتوا در تبیین داده ها صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که از دیدگاه نصر، بحران ارتباط انسان و طبیعت در غرب، محصول عقل گرایی، علم گرایی محض و انسانمداری مطلق است. برای حل این بحران، چاره ای جز رجوع به دین، معنویت و تدوین اصول اخلاقی در چارچوب دین درباره محیط زیست نیست و توجه انسان به خلیفه بودنش از طرف خدا و مسئول بودن در قبال طبیعت، نقش اساسی در حل این بحران دارد.
بررسی انتقادی تفکر ساختارشکنانه ژاک دریدا در حوزه فلسفه دین با تکیه بر آرای علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
697 - 715
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر با هدف بررسی انتقادی تفکر ساختارشکنانه دریدا در حوزه فلسفه دین، با تکیه بر آرای علامه طباطبایی شکل گرفت. دین شناسی دریدایی با رویکردی ساختارشکنانه به فلسفه دین، در واکاوی مسائل این فلسفه، همچون وجود خدا، هرگز در پی رسیدن به حقیقت نیست. زیرا دریدا به وجود حقیقتی که با روش برهانی، بر انسان مکشوف می شود، اعتقادی ندارند. به اعتقاد او با تأکید بر سرّیت می توان حیات امر دینی را تضمین کرد. هرچند علامه نیز بر محدودیتی که عقل آدمی در حوزه فلسفه الهی با آن مواجه است، اذعان دارد؛ اما حاضر نیست از تفکر منسجم و نظام مند توأم با بهره گیری از براهین عقلی برای کشف حقیقت امر دینی دست بکشد. پلورالیسم معرفتی، عدم ثبات معنا و تشکیک در بداهت وجود، از جمله ایرادهایی هستند که بر دریدا وارد است. علامه اعتقاد دارد که حقیقت دارای ساختار یکپارچه ای است که انسان با ممارست عقلانی، قادر به کشف آن خواهد بود. ایشان هرگز دیدگاه نسبیت گرای دریدا در زمینه حقیقت را برنمی تابد، بلکه معتقد است که مسیر شناسایی در فلسفه دین، از رهگذر اطلاق و کلیت حقیقت به سرانجام می رسد.