خانه های تاریخی کاشان مجموعه بی نظیری از معماری تاریخی این مرز و بوم است که از جهت معماری، خصوصیات منحصربه فردی دارد. هدف این مقاله تحلیل نشانه شناختی (ساختگرا، فرهنگی و پساساختگرا) این خانه ها (عامری ها، طباطبائی ها، بروجردی ها، و عباسیان) با توجه به نشانه های فرهنگی آنها است. تمرکز اصلی این تحقیق بر باز نمود عناصر فرهنگی مانند محرمیّت، امنیت، قدرت، شأن و احترام اجتماعی در نظام نشانه ای خانه ها خواهد بود. به ویژه تحلیل این نشانه ها در پرتو تعبیر معماری «درونگرا» و «حجاب» در معماری خانه های تاریخی کاشان اهمیت ویژه ای پیدا می کند. در بخش بعدی به فرضیه ای درباره دو تقابل اصلی در این خانه ها اختصاص دارد: تقابل بیرون و درون و تقابل فرهنگ و طبیعت که هر دو از تقابل های مهم نشانه شناسی است. فرضیه ای که برای هر یک از این تقابل ها طرح خواهد شد شاید با نمونه های دیگری که تاکنون دیده ایم، تفاوت های اساسی داشته باشد. مؤلف در این بخش به چند خوانش واساز (پساساختگرا) از این خانه ها خواهد پرداخت. تصویرهای مورد استفاده در این تحقیق را نگارنده گرفته است.
فرهاد تراش صفحه تراشیده عظیمی در سینه کوه بیستون است که می توان آن را با کتیبه داریوش بزرگ هخامنشی در کوه بیستون مقایسه کرد. به واسطه همین شباهت، شرق شناسانی چون جکسن، تامپسون، اردمان و هرتسفلد این صفحه سنگی را نقش برجسته - کتیبه ای ناتمام از عهد هخامنشی معرفی کرده اند. در دهه 1960م یک هیات باستان شناسی آلمانی به سرپرستی هاینز لوشای و ولفرام کلایس آثار باستانی زیر دهکده بیستون را کاوش کرده و در نتیجه بقایای معماری منسوب به عهد ساسانی از زیر خاک پدیدار شد که آن را یک کاخ معرفی کردند. با این حال باستان شناسان آلمانی نتوانستند رابطه این بقایای معماری را با صفه فرهاد تراش توضیح دهند. فقط بعدها والتر سالزمان پیشنهاد کرد که شاید صفحه فرهاد تراش نیز اثری ساسانی بوده و قصد داشته اند آثاری مشابه طاق بستان کرمانشاه در آنجا حجاری کنند.در این مقاله، نتایج تحقیقات هیئت معماری - باستان شناسی دانشگاه تهران در بررسی و مطالعه ناحیه بیستون و آثار فرهاد تراش در تابستان 1381 هـ.ش. منعکس شده است. بنابر نتایج این تحقیقات، ناحیه بیستون – کنگاور - کرمانشاه برای ییلاق سلاطین ساسانی دارای اهمیت بسیار بوده و آثار معماری یافته از زیر دهکده بیستون در اصل بقایای یک سیستم آب نما و دسکره و شکارگاه سلطنتی از عهد ساسانی است که همراه با صفه فرهاد تراش در مجموع یکی از نمونه های بدیع معماری منظر در عهد ساسانی را شکل می داده است که دیگر نمونه های آن در کنگاور و طاق بستان مشاهده می شود.
مهم ترین معضلات واحدهای مسکونی در شهرک های پیرامون تهران، طراحی نامناسب بدون توجه به بستر محیطی، اقلیم، و شیوه سکونت ساکنان، کاربرد مصالح کم دوام و نهایتاً ضعف تکنولوژی ساخت است. وجود این عوامل سبب مصرف بی رویه منابع طبیعی و انرژی و آلودگی محیط می شود. تحقیق حاضر با توصیف اهداف و اصول معماری پایدار، خصوصاً روش های بومی در طراحی مسکن، به تدوین چارچوب نظری برای نحوه انجام مطالعات میدانی پرداخته است. بر اساس این چارچوب نظری، مطالعات میدانی در شهرک های مسکونی جدید پیرامون تهران با تاکید بر معضل مصرف بی رویه انرژی و مصالح و ایجاد انواع آلودگی های زیست محیطی و جستجوی علل آنها در نواقص برنامه ریزی و طراحی انجام شده است. سپس از تطابق اصول و مبانی بدست آمده از مطالعات نظری با نقاط ضعف و قوت منتج از مطالعات میدانی راه کارهایی برای برنامه ریزی و طراحی واحدهای مسکونی پیرامون تهران پیشنهاد شده است. این راهکارها در موضوعات مطالعات بوم شناختی و طراحی مبتنی بر خصوصیات و منابع مربوط به هر محل، طراحی اقلیمی، طراحی بر اساس فرهنگ و شیوه معیشت ساکنان و بکارگیری مصالح مناسب برای رسیدن به معماری پایدار است.
در بینش اسلامی توجه به چگونگی جهان پسین در دامنه وسیعی از منابع، از متون اولیه آن تا منابع عرفانی و احادیث و ادعیه توجه خاص دارد. یکی از موضوعات، روایت معاد و بهشت است که در جایجای قرآن از آن نام برده شده است. سوره الرحمن در این بین، به علت توصیفات بدیع از باغ ابدی بهشت، جایگاه ویژه ای یافته است. در این مقاله، ابتدا با مطالعه پیشینه عناصر اصلی باغ اسلامی مانند درخت، آب و ...در تمدن های گذشته به اسطوره شناسی این عناصر به مثابه عناصری در ارتباط با امری قدسی، پرداخته می شود. پس ازآن با مطالعه برروی دیدگاه حکمت اسلامی در مورد عناصر مذکور در قرآن و نمونه های باغ اسلامی، سعی شد تا به مفهوم حکمی بهشت نزدیک شده و سپس با جستجو در متن قرآن و توجه ویژه به سوره الرحمن، تفاسیر مربوط به این سوره مورد مطالعه قرار گرفت. از کلیت مطالب می توان به این جمع بندی رسید که تصویر باغ در سوره الرحمن بر اصول و عناصر منظری خاص تکیه دارد. توصیفات قرآنی از این عناصر، چگونگی ارتباط آن با هم و حکمتی که در لوای آن وجود دارد، شکل خاصی از باغ را ترسیم می کند که نمونه آن را می توان در باغات اسلامی تا به امروز دید.