فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۷٬۰۲۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
اگرچه ایجاد فضاهای سبز عمومی در ایران، قدمتی به عمقِ تاریخِ فرهنگِ این سرزمین دارد و اوج نمایش آن، در چهارباغ اصفهانِ صفوی پدیدار می شود؛ اما واژه ""پارک""، نخستین بار در دوره قاجار و در عصر ناصرالدین شاه به دایره واژگان شهرنشینی ایران وارد شد. عصر ناصری، از مؤثرترین ادوارِ شکل گیریِ حیات مدنیِ نوین در ایران است. ارتباطات گسترده با غرب، دنیای بکر و سنتی ایرانی را دستخوش تحولاتی شگرف کرد؛ از جمله این تغییرات در معماری و شهرسازی رخ داد که شاخصه اصلی آن تمایل به الگوبرداری از سبک فرنگی بود. در این دوره، فضاهای نوینی در شهر پدید آمد که از همان زمان در مدارک، اسناد و نقشهها «پارک» نامیده شدند؛ از «پارک امینالدوله» در اسناد مختلف، به عنوان اولین پارک تهران یاد شده است.
فرضیه این نوشتار آن است که اولین بار، در تهران قاجاری، «پارک»هایی ساخته شد که دارای عملکرد، مالکیت و مفهوم متفاوت، هم با باغهای آن دوره و هم با پارکهای عمومی امروزین است. این مقاله، در پی بررسی سیر تحول معنایی این واژه، در فرهنگ شهری ایران نیست، بلکه هدف، بیان ویژگیهای پارک امینالدوله به عنوان اولین پارک ایرانی است ـ که دارای سبک طراحی متمایل به الگوهای فرنگی و متفاوت با باغهای ایرانی بوده ـ و طرح این پارک مؤثر بر طراحی پارکهای بعدی ایران است. بنابراین روند و شرایط شکلگیری این پارک مورد بررسی قرار میگیرد و از این رهگذر، به چرایی «پارک» نامیدهشدنِ آن پیبرده میشود؛ برای نیل به این هدف، ابتدا با استفاده از روش تاریخیـ توصیفی، گوشهای از تغییر شتابزده در فرهنگ دوره قاجاری، خصوصاً در حوزه معماری و شهرسازی، در تعامل با غرب بررسی شده و سپس این پارک به وسیله اسناد و مدارک، بازنمایی شده و مورد تحلیل قرار میگیرد.
نتایج این تحقیق نشان میدهد نخستین پارک تهران، دارای تفاوتهایی با اصالت باغ ایرانی بوده که موجب متفاوت نامیده شدن این فضاها، از همان زمان قاجار شده است؛ پارک قاجاری، مانند بسیاری از اجزای دیگرِ معماری و شهرسازی دوره قاجار، دارای خصوصیات التقاطی بوده و مفهومی میانی و برآمده از پارک فرنگی و باغ ایرانی است.
هنر ذن و تأثیر آن بر معماری معابد ژاپن
حوزه های تخصصی:
رابطه چگونگی قرارگیری ساختمان های بلند مرتبه و منظر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی مساله ساختمان های بلند مرتبه در منظر شهری دارای ابعاد مثبت و منفی زیادی است. شناخت این ابعاد می تواند تصمیم گیرندگان را در جهت تقویت ابعاد مثبت و همچنین حذف ابعاد منفی کمک نماید. بر همین اساس، تحقیق حاضر به بررسی جایگاه ساختمان های بلند مرتبه در منظر شهری با هدف روشن تر ساختن ابعاد مساله می پردازد.بررسی چگونگی قرارگیری ساختمان های بلند مرتبه در شهر می تواند از منظرهای مختلف مورد بررسی قرار گیرد، اما آنچه در این تحقیق مد نظر است مقایسه ای تطبیقی میان دو نوع قرارگیری ابنیه بلند در شهر است که به صورت خوشه ای(cluster) و منفرد (stand alone) شناخته می شود.ارزیابی تاثیر این دو نوع ابنیه بلند در شهر بر اساس سه هدف : 1. عملکردی 2. هویتی 3. زیباشناسانه اقدام صورت می گیرد که به ترتیب ایجاد بیشترین کارایی، معنا و زیبایی در منظر شهری مورد توجه قرار می دهد.به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش ارزیابی تطبیقی استفاده می شده که در آن به بررسی ایجاد فرصت ها و تهدیدها بر اساس قرارگیری ابنیه بلند به صورت منفرد و خوشه ای پرداخته قرار می دهد.یافته های این تحقیق نشان می دهد که در مکان یابی و معماری بناهای بلند منفرد و خوشه ای باید تفاوت قایل شد؛ زیرا ابعاد تاثیرگذار این بناها در منظر شهری متفاوت است. برج های منفرد دارای مفهوم «امنیت» و بناهای بلند خوشه ای تجربه حذف دیدهای شهری می شود. بر اساس تفاوت های این دو نوع بنای بلند، باید تصمیمات مناسب در ضوابط معماری و مکان یابی برای هر یک به عمل آید.
ماهیت معماری در ایجاد و تعریف مکان
حوزه های تخصصی:
عوامل مؤثر بر ایجاد و ارتقاء اجتماع پذیری در فضاهای عمومی با مقیاس های مختلف شهر تهران ( نمونه موردی : فضاهای عمومی دو محله و یک ناحیه در منطقه 7 تهران )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرایش به زندگی ماشینی، حضور گسترده وسایل نقلیه و تغییر چهره شهر به واسطه چیرگی اتومبیل بر فضای شهری، جدایی گزینی مردم از فضاهای عمومی، نادیده انگاری ارزش های اجتماعی، فرهنگی و هویتی نهفته در فضاهای عمومی، بی توجهی به حفظ و ارتقای حیات جمعی در دهه های پیشین، موجب شده که برخی فضاهای عمومی در مقیاس های مختلف شهری اهمیت و نقش خود را از دست بدهند. ایجاد فضاهای عمومی در مقیاس های مختلف شهری در دهه های اخیر تلاشی در جهت رفع نیاز اجتماعی انسان به فضاهای عمومی بوده است. حضور افراد در این فضاها منجر به اجتماع پذیری فضای عمومی و عاملی در جهت موفقیت فضاست. حال مقیاس های نزدیک به هم، نداشتن ویژگی ها و معیارهای فضاهای عمومی موفق و عدم معیارهایی جهت اجتماع پذیری فضاها منجر به خالی و رانده شدن فضاها شده است. از این لحاظ شناسایی معیارهای ایجادکننده و ارتقا دهنده اجتماع پذیری در فضاهای عمومی ضرورتی است در این جهت که مانع از خاموشی و از رونق افتادن فضاهای عمومی در مقیاس های مختلف باشد. سؤالات مطرح در این خصوص عبارتند از : عوامل مؤثر بر ایجاد و ارتقاء اجتماع پذیری در فضای عمومی چیست و اینکه آیا وجود فضاهای عمومی در مقیاس های نزدیک به هم محله و ناحیه ضروری است یا خیر . هدف از تحقیق پیش رو تبیین عوامل مؤثر در ایجاد و ارتقاء اجتماع پذیری در فضاهای عمومی با در نظر گرفتن مقیاس های مختلف فضاهای عمومی در شهر تهران است.
جهت پاسخگویی به هدف بیان شده ابتدا مفهوم فضاهای عمومی، اجتماع پذیری، اجتماع پذیری در فضاهای عمومی مورد مطالعه قرارگرفته و معیارهایی جهت سنجش اجتماع پذیری فضاها یک مدل مفهومی در سه بعد اجتماعی، کالبدی و فعالیتی تدوین شده است. جهت سنجش معیارها، فضاهای عمومی دو محله دبستان و سهروردی و پارک اندیشه در مقیاس ناحیه انتخاب شده اند. مشاهده و تحلیل کیفی، استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی که با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شده در راستای سنجش معیارها و پاسخگویی به فرضیه و سؤالات تحقیق بوده است. نتیجه نشان می دهد که فضای عمومی ناحیه با وجود دسترسی کمتر و بعد فاصله ای بیشتر مورد استقبال بیشتر ساکنین دو محله نسبت به فضاهای عمومی خود قرارگرفته و از اجتماع پذیری بالایی برخوردار است. نتیجه حاصل شده نشان می دهد که توجه به معیارهای اجتماع پذیری در حین برنامه ریزی و طراحی فضاها موجب می شود آنها در کنار یکدیگر و در مقیاس های مختلف به حیات خود ادامه دهند.
فضاهای عمومی شهری ؛ بازنگری و ارزیابی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه نگاه به فضاهای عمومی شهری بعنوان یک ضرورت اساسی در برنامه های توسعه شهری حکایت از باز تولید این فضاها در تقویت وجهه فرهنگی/اجتماعی شهر دارد.این در حالی است که بدلایل مختلف از جمله گرایش به زندگی خصوصی توسعه زندگی اطلاعاتی – توسعه حومه نشینی و مشکلات ناشی از فرسودگی و ازدحام فضاهای درونی شهرهاو.....در دهه های قبل این فضا ها اهمیت کمتری در الگوهای شهرسازی معاصر داشته اند.دراین مقاله با استفاده ازمنابع معتبرو جدید سعی گردیده است.ضمن بیان مفهوم فضای عمومی شهری و ضرورت بازنگری در آن بویژه درگرایشات نوین شهرسازی مورد توجه قرار گیرد.نتایج حاصله نشان می دهد که ارتقا کیفیت فضاهای عمومی شهری جهت ایجاد سرمایه اجتماعی و تقویت یگپارچگی جامعه امری ضروری تلفی می گردد.
سبک شناسی «آر – نوو» در معماری معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنبش آر- نوو به عنوان یکی از جنبش های پیشرو اواخر قرن نوزدهم در هنر و معماری اروپا نقشی قطعی بر شکل گیری معماری قرن بیستم و معماری دوران مدرن گذاشت. گستردگی و تنوع سبک های این جنبش، خصلتی است که آن را از سایر جنبش های هنری دیگر در دوران معاصر متمایز می کند. مشاهده برخی آثار معماری معاصر درایران (به ویژه در تهران) که آشکارا تحت تأثیربرخی از گرایش های سبکی این جنبش قرار دارند، نشان از ورود گسترده ی این جنبش هنری غرب به معماری معاصر ایران در مقطعی خاص دارد. تنوع، تشابه و تفاوت های این گرایش های سبکی، تا اندازه ای است که مطالعه ای تطبیقی برروی این دوره از معماری معاصر ایران را ضروری می نماید. این مقاله سعی دارد تا با بررسی تطبیقی گرایش های معماری آر- نوو در غرب و مقایسه اصولی آنها در ایران، به یک سبک شناسی جدید از این جنبش معماری غربی در ایران معاصر نزدیک شود. همچنین در این راستا به بررسی امکان طبقه بندی مجموعه این سبک ها در معماری معاصر ایران، در یک دوره زمانی مشخص، خواهد پرداخت. این مقاله در انتها نشان خواهد داد که علی رغم تنوع سبکی موجود در معماری دوران پهلوی اول در ایران معاصر تمامی این معماری زیرمجموعه های سبکی جنبش آر- نوو می باشد.
الگوهای خلق فضا در معماری با تکیه بر پارادایم های نظری پسامدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار، پیرامون بررسی الگوهای خلق فضا در معماری، با تکیه بر پارادایم های نظری مطرح شده در دوران پست مدرن به نگارش درآمده است. یکی از بسترهای پژوهشی مطرح در حوزه نظری معماری، بحث به کارگیری پارادایم های نظری در حیطه علوم کاربردی معاصر است. در این بررسی نخست به طور خلاصه پیشینه ای از نحوه ورود بحث پارادایم ها از حوزه علم به حوزه معماری ذکر می شود سپس با توجه به اهمیت به کارگیری مبانی نظری در روند طراحی و خلق فضا، با استفاده از پارادایم های مطرح شده در حوزه معماری توسط «کِیت نِسبیت»، مانند پدیدارشناسی، زیبایی شناسی، زبان شناسی، نشانه شناسی، ساختارگرایی، پساساختارگرایی و شالوده شکنی، به بررسی الگوهایی پرداخته می شود که امروزه معماران به طورآگاهانه یا ناآگاهانه در خلق فضا از آن ها بهره می جویند. نظر به اینکه بحث فضا همواره یکی از بااهمیت ترین و در عین حال چالش برانگیزترین بحث هایی است که در حوزه معماری وجود داشته و لزوم ورود مفاهیم آن از حوزه نظر به عمل، یکی از چالش های پیش روی معماری معاصر است، هدف از انجام این پژوهش، نزدیک شدن به پاسخ این پرسش است که هر یک از عناصر تشکیل دهنده فضای معماری به چه صورت در فضاهای برآمده از پارادایم های نظری پسامدرن به کار گرفته می شوند؟
بدین منظور سه بخش اصلی مورد بررسی قرار گرفته است :
پیشینه پژوهش (بررسی چگونگی ورود بحث پارادایم ها از حوزه علم به حوزه معماری)، مروری بر پارادایم های نظری معماری در دوران پست مدرن و بررسی الگوهای خلق فضا در معماری با تکیه بر پارادایم های نظری پسامدرن (در قالب عناصر تشکیل دهنده فضای معماری).
در نهایت ویژگی های فضایی هر یک از الگوهای مطرح شده، به اختصار مورد بررسی قرار می گیرد. این مقاله با تکیه بر بررسی کیفی و تحلیلی، قصد دارد این واقعیت را روشن کند که علی رغم اینکه دوران پست مدرن به دلیل تحولات متعاقب آن با چندگانگی و تعدد مفاهیم در بحث های نظری مواجه بوده است لیکن بحث فضا نیز مانند سایر بحث های نظری معماری، قاعده مند بوده و می توان الگوهایی را در این زمینه، به منظور کاربردی کردن مباحث نظری پارادایم ها در حوزه معماری مطرح کرد.
منظر سلامت؛ باغ های شفابخش، رویکرد باغ ایرانی به سلامتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۴
حوزه های تخصصی:
بشر از ابتدای خلقت، زندگی خود را در طبیعت آغاز کرده و عناصر طبیعی و اثرات فرح بخش باغ در باورها و فرهنگ عامه مردم از اهمیت قابل توجهی برخوردار بوده است. امروز با صنعتی شدن جوامع بشری و رابطه رو به زوال انسان و طبیعت، نگرانی جدی در رابطه با مسایل روحی و جسمی انسان ها مطرح است.روند زندگی شهرنشینی و صنعتی بر تمام فرایندهای فیزیولوژی، جسمی و روانی انسان اثرات منفی گذاشته است و بسیاری از مشکلاتی که انسان در زمینه اضطراب، افسردگی و خستگی روانیدارد ازنبود ارتباط با طبیعت نشأت می گیرد.
مکان های شفابخش در ارتباط با عناصر طبیعت مدت زمانی طولانی پس از برپایی سکونتگاه های بشری، همواره یافت می شد. این مکان ها در قالب رودخانه ای شفابخش،بیشه زار، چشمه های مقدس، یک صخره با غار خاص یا درختی مقدس برای مردم دیده می شد. با گذشت زمان ایده شفابخشی و باغ های شفابخش مطرح شد. این باغ ها با کمک برقراری رابطه انسان با طبیعت به برطرف کردن معضلات روحی انسان ها کمک کرد.
ایده باغ های شفابخش ایده ای دیرپا و کهن است و مکانی است که در آن سلامت روح و روان آدمی به واسطه ارتباط با عناصر طبیعت فراهم می شود. در این میان باغ ایرانی نیز به عنوان نمونه ای از مناظر شفابخش مطرح است که در آن به واسطه به کارگیری حواس انسان، از طریق الگوهای شکل گیری باغ، حس آرامش و آسایش به انسان القا می شود. باغ ایرانی با به کارگیری حس بینایی، شنوایی، بویایی و لامسه برای درک محیط پیرامون، انسان را در محیطی فارغ از هرگونه تنش و فشار عصبی قرار می دهد و حضور در منظری سلامت ساز را برای او فراهم می کند.
مفهوم قلمرو در فضاهای شهری و نقش طراحی شهری خودی در تحقق آن
منبع:
هنرهای زیبا ۱۳۷۸ شماره ۶
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر به دنبال اهمیت یافتن دانش طراحی شهری و به منظور مقابله با اشتباهات گذشته، نظریات متعددی در جهت سامان دهی ظاهری و عملکردی به محیط کالبدی مطرح گردیده است. شاید بتوان نظریاتی را که به انسان، نیازهای وی، روابط و رفتارهای او و سازگار ساختن فرم و فضا با نیازهای روحی و روانی افراد، بیشتر پرداخته اند،موفقتر دانست. با توجه به گونگی ارتباط انسان با محیط و فضای مصنوع است که طراحان شهری معاصر سعی در سامان دهی و نظم بخشیدن به فضای فیزیکی، به کونه ای که برخی رفتارهای مطلوب را سهیل نموده و نیازهای اساسی وی را برآورده سازد، دارند. در این میان بدیهی است که طراحی شهری مانند سایر دانشها نیازمند زبانی که قابلیت تعمیم داشته، اجزاء آن از ثبات و تداوم نسبی برخوردار بوده و نیازها را هماهنگ با تغییرات مداوم جوامع در تمامی زمینه ها، پاسخ گوید. برخی از اجزاء چنین زبانی به دلیل ارتباط تنگاتنگی که با فطرت نوع بشر دارند، از اهمیت ویژه ای برخوردارند. انسان نیازمند آرامش ،احساس امنیت در زندگی خصوصی خود و محترم شمرده شدن قلمرو خویش از از جانب دیگران است و سامان دهی محیط زندگی وی، جز از طریق اتخاذ شیوه های صحیح در مشخص ساختن عرصه های خصوصی و عمومی زندگی او و ایجاد سلسله مراتبی دقیق در کلیه زمینه های فضایی،دسترسی و...، میسر نیست. ایجاد چنین ساختاری، احساس تعلق به محیط را به فرد القاء نموده، او را در روابط اجتماعی موظف و مسئول ساخته و به سکونتگاه وی هویت می بخشد، یعنی تمامی آنچه که در شهرهای فعلی ما مورد تهدید قرار گرفته است. لذا تحقیق حاضر در جهت دستیابی به چنین جنبه هایی بر روی مفاهیمی چون قلمرو و محرومیت در فضای شهری متمرکز شده تا ضمن آشکار ساختن اهمیت آنها در طراحی شهری، راه حل های در جهت به کارگیری عملی این گونه مفاهیم در طراحیها ارائه دهد. کلیدواژگان: قلمرو، محرمیت، مرز و حریم، طراحی شهری خودی، فضای شهری ، سلسله مراتب
اصفهان تصویر بهشت
حوزه های تخصصی:
روح شهر باز تعریفی از شهر، فضا، فضای شهری و تعیین شاخص های روحبخش
حوزه های تخصصی:
شهرها از چند هزار سال پیش در تولد و توسعه تابع عوامل پنج گانه؛ جغرافیایی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بوده اند و روابط این عوامل با شهر بوده که انتظار از شهرها و تعاریف از آنها را رقم زده است. در بررسی تعاریف مختلف ارائه شده از شهر در گذر زمان شاهد یک تغییر عمده نگرش در تعریف شهر از جنبه های اقتصادی و سیاسی به فرهنگی و اجتماعی هستیم. مروری بر تعاریف فضا و فضای شهری این پدیده را محمل مجموعه روابط متعددی می داند که در مسیر توسعه و تکامل شهرها تکثر، تنوع و تغییر یافته اند. در این میان میزان و کیفیت رابطه انسان با خود و دیگران و انسان با محیط مجموعه ای است که شهرهای جدید و پس از مدرن به غنای آن، تعریف و ارزیابی می شوند. شهر پویا، شهر سرزنده و شهر با روح عباراتی است که بعضاً بکار گرفته شده اند و حامل پیام هایی از زنده بودن شهر نه صرفاً در شباهت به یک موجود زنده چون درخت یا حیوان بلکه در شباهت کم نظیر با انسان و هویت روحانی وی هستند. این پژوهش ضمن بررسی شاخص های کیفی که از طرف صاحب نظران ارائه شده است و با تجربه دیدار و مطالعه موردی فضاهای شهری شهرهای متعددی تلاش می کند که شاخص هایی که زمینه روح بخشی به شهر و فضاهای شهری را فراهم می کنند شناسایی نماید. در این فرایند وجود ""فضاهای عمومی"" و ""کیفیت و کمیت تعاملات اجتماعی""، ""هویت تاریخی""، و ""خوانایی"" و نهایتا ""ارتباط با طبیعت"" شاخصهای اصلی روحبخش شهر معرفی می شوند که هر یک با مضمون ""ارتباط"" در فضای شهری غنا می یابند.
بررسی روند شکل گیری مجموعه های آرامگاهی در معماری ایران دوران اسلامی: بنابر آراء ابوسعید ابوالخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول دورة اسلامی ایران، مجموعه بناهای آرامگاهی فاخری ساخته شده که گروه ویژه ای را در معماری تشکیل می دهند. هستة اولیة شکل گیری مجموعه های مزبور تدفین یک فرد شاخص مذهبی یا سیاسی بوده و سپس در همان زمان یا در طول زمان?های بعدی بناهای جانبی دیگری مانند مسجد، مدرسه، خانقاه، کاروانسرا و... به مقبره افزوده شده است. نکتة قابل توجه در مورد این مجموعه ها بخصوص مجموعه های آرامگاهی مذهبی، تاثیر اساسی آنها بر روند شکل گیری و گسترش بسیاری از شهر های ایران دوران اسلامی است، بدین معنا که در اغلب موارد مجموعه های مزبور هستة اولیه و مرکز ثقل تشکیل یک شهر شده اند. تحقیق حاضر بر آن است تا با تعیین تاریخچة زمانی ظهور این فرم از معماری بر اساس یکی از مهم ترین منابع ادبی و تاریخی، عوامل مؤثر بر تکوین و توسعة آن را ردیابی نماید تا بدین وسیله به شناختی دقیق تر و جامع تر از معماری مذهبی ایران دست یابد. با توجه به یافته های تحقیق، ابداع این شیوه در معماری ایران، به احتمال قریب به یقین با جریانات تصوف و بخصوص شخص ابوسعید ابوالخیر صوفی بزرگ قرون چهار و پنج هجری ارتباط دارد که این ارتباط از جهات مختلف قابل بررسی می باشد.
عوامل انسانی - محیطی موثر در طراحی مجموعه های مسکونی
منبع:
هنرهای زیبا ۱۳۷۹ شماره ۸
حوزه های تخصصی:
رویکردهای جدید برنامه ریزی و طراحی مسکن متکی به الگوهای جامع بین رشته ای است. این رویکردها که در دهه های اخیر در کشورهای مختلف جهان مورد توجه بوده اند، به هماهنگی جنبه های انسانی و محیطی طراحی اهمیت بیشتری داده اند. از سوی دیگر، مشکلات زندگی در شهرهای بزرگ استفاده از مجموعه های متراکم تر و با برنامه ریزی و طراحی هماهنگ را اجتناب ناپذیر ساخته است. توجه به عوامل انسانی مؤثر دربرنامه ریزی و طراحی می تواند زندگی در مجموعه های مسکونی را ارتقاء بخشد. در این مقاله عوامل اصلی انسانی و محیطی مؤثر بر شکل گیری مجموعه های مسکونی بررسی و دسته بندی شده اند. برخی از این عوامل عبارتند از : تداوم کالبدی – اجتماعی مجموعه ها با محیط اطراف، ایجاد هویت و شناسه های محلی، خلوت و تعامل اجتماعی، چگونگی برقراری و احساس امنیت در مجموعه های مسکونی ، دسترسی پیاده، دسترسی سواره، ترکیب داخلی واحدهای مسکونی، و اقلیم و صرفه جویی در مصرف انرژی. اگرچه بررسی و تحلیل هریک از این عوامل نیازمند بحثی طولانی است، توجه دادن به هریک از آنها و تبیین رابطه بین آنها می تواند راه گشای بحث های تفضیلی و دقیق تر بعدی باشد. کلیدواژگان: طراحی مسکن، عوامل انسانی، تداوم کالبدی،، شناسه، خلوت، تعامل اجتماعی، امنیت، دسترسی
نحو فضای معماری
منبع:
صفه ۱۳۸۱ شماره ۳۵
حوزه های تخصصی:
در دوره معاصر روش های مختلفی برای تحصیل فضای معماری به کار گرفته شده است. روش شکلی (فرمال)، تاریخی و اقلیمی برخی از آن ها می باشند. روش اسپیس سینتکس که در اینجا به ”نحو فضا“ ترجمه شده است قرابت موضوعی و مفهومی به شیوه دسته بندی واژگان در ادبیات داشته که آن را نحو می نامند.
منابع و روش شناخت مبانی نظری معماری قدسی و شهر اسلامی
حوزه های تخصصی:
بررسی تاثیر اقلیم بر شکل گیری مساجد مناطق گرم و خشک
حوزه های تخصصی:
استان اصفهان با مساحت 107044 کیلومتر مربع در طول جغرافیایی حداقل 49 درجه و 38 دقیقه و حداکثر 55 درجه و 32 دقیقه نسبت به نصف النهار گرینویچ و عرض جغرافیایی حداقل 30 درجه و 43 دقیقه حداکثر 34 درجه و 27 دقیقه نسبت به خط استوا قرار گرفته است...
واکاوی مفهوم نوسازی در سیر تحول رویکردهای مداخله در بافت های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۶
حوزه های تخصصی:
وسعت زیاد بافت های فرسوده شهری در کنار معضلات و پیچیدگی های فراوانی که در حل معضلات مربوط به آنها وجود داشته، مسئولان امور شهری را بیش از پیش نیازمند بازنگری و اتخاذ رویکردهای جدید جهت مقابله با این معضلات کرده است. رویکردهای مرمت و بهسازی شهری در سیر تحول و تکامل خود از ""بازسازی""، ""باززنده سازی""، ""نوسازی"" و ""توسعه مجدد"" به ""بازآفرینی"" و ""نوزایی"" شهری تکامل پیدا کرده و در این مسیر، گذاری از حوزه توجه صرف به کالبد به عرصه تأکید بر ملاحظات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری را تجربه کرده است. امروزه ساکنان بافت های فرسوده از مشکلاتی بیش از مشکلات کالبدی و نفوذناپذیری رنج می برند. هرچند مشکلات کالبدی در جای خود اهمیت دارد، اما مسئله اساسی، پایداری و تأثیرگذاری رویکردهای اتخاذ شده است، زیرا بدون در نظر گرفتن ابعاد دیگر، مسئله فرسودگی به ظاهر اگر هم حل شده باشد، پایدار نخواهد بود و در مدت زمان اندکی علاوه بر گسترش فرسودگی، مشکلات بیشتری در این حوزه بروز پیدا می کند.
این مقاله با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، به بررسی سیر تحولات مداخله در بافت های فرسوده، با توجه به تجارب جهانی و گرایش های نوین شهرسازی می پردازد. نتایج این بررسی نشان می دهد شیوه مداخله موثر در این بافت ها نیازمند برخوردی سیستماتیک و رویکرد ""فرایندمحور"" است؛ بدین معنا که روند برنامه ریزی به جای نگرش صرفاً کالبدی، نیازمند نگرشی همه جانبه و متقابل در زمینه های کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است.
آسیب شناسی مدیریت پروژه های ساختمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
صفه ۱۳۸۴ شماره ۴۰
حوزه های تخصصی:
به رغم رشد قابل توجه مهندسی ساختمان در بعد طراحی و محاسبات در کشور ، بعد اجرا هنوز با مشکلات بزرگی رو به رو است که مشکلات فراوان پروژه های ساختمانی کشور از نظر فنی ، زمانی و مالی از آثار آن است . مدیریت پروژه های ساختمانی در ایران با ضعف ها و آسیب های فراوانی رو به رو است که باید شناسایی شود و برای رفع آن ها راه حل ارائه شود . در این مقاله ، با بررسی تعدادی از پروژه های در دست اجرا و تمام شده ساختمانی ، اهم این آسیب ها شناسایی و روش بهبود و اصلاح آن ها پیشنهاد می شود .
نقش اقلیم در معماری بافت های مختلف شهری مطالعه ی موردی،شهر سبزوار
حوزه های تخصصی:
پیشینه ی طراحی و ساخت و ساز با توجه به معیارها و ویژگی های طبیعی و اقلیمی در معماری سنتی ایران به صدها سال می رسد و از شاهکارهای معماری در جهان به شمار می آید. رشد تکنولوژی و دستیابی به انرژی های فسیلی موجب شد تا رعایت معیارهای اقلیمی در ساخت ساز مسکن به بوته فراموشی سپرده شود. این پژوهش سعی دارد، که با مطالعه وضعیت زیست اقلیم شهر سبزوار با استفاده از مدل ماهانی به ارایه راهکارهایی جهت طراحی ساختمانی که همساز با اقلیم این منطقه باشد بپردازد، و با بررسی ویژگی های مساکن بافت های قدیم، میانی و جدید این شهر میزان سازگاری بافت های سه گانه با شرایط آب و هوایی شهر سبزوار مورد ارزیابی قرار گیرد. لذا جهت نیل به این هدف مساکن موجود براساس قدمت و ویژگی های معماری به سه بافت قدیم، میانی و جدید تقسیم شدند، و با توجه به ویژگی های معماری ساختمان ها پرسشنامه ای با 195 نمونه از بافت های معماری در مناطق مختلف شهر سبزوار انتخاب و تکمیل شد. در ادامه آمار و اطلاعات ایستگاه سینوپتیک شهر سبزوار در یک دوره آماری 30 ساله شامل دما، رطوبت، باد و بارندگی استخراج و با استفاده از مدل ماهانی وضعیت زیست اقلیمی این شهر مورد بررسی قرار گرفت و پیشنهادات زیر برای طراحی ساختمان ها ارایه گردید: جهت شمالی- جنوبی ساختمان ها، فاصله گذاری ساختمان ها به صورت فشرده، اختصاص 40-25 درصد مساحت دیوار به بازشوها، انتخاب مصالح سنگین ساختمانی برای دیوارهای داخلی و خارجی و کف و طراحی مکانی برای استراحت در فضای آزاد. مقایسه نتایج حاصل از پرسشنامه ها در هریک از بافتهای مختلف شهری وتطبیق آن با پیشنهادات بهینه مدل ماهانی نشان داد در شهر سبزوار الگوی معماری بافت قدیم بیشترین سازگاری را با شرایط اقلیمی این شهرنشان می دهد و دربافت جدید این سازگاری درکمترین حد خود قرار دارد.