فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۲۵۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به بررسی رابطه سبک زندگی اسلامی با هویت اخلاقی و خودکنترلی در نوجوانان به روش توصیفی و علّی پرداخته شده است. جامعه آماری این تحقیق، کلیه دانش آموزان پسر پایه دوم و سوم دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 93-94 بودند که 380 دانش آموز به عنوان نمونه آماری از میان آنها به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای، انتخاب گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سبک زندگی اسلامی، هویت اخلاقی و خودکنترلی استفاده شد و داده های به دست آمده با شاخص های آماری توصیفی، ضریب همبستگی و رگرسیون، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر طبق نتایج حاصل از پژوهش، بین نمره کلی سبک زندگی اسلامی با هویت اخلاقی و خودکنترلی در نوجوانان، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیری نشان داد که سبک زندگی اسلامی و برخی شاخص های آن می توانند میزان هویت اخلاقی و نیز خودکنترلی را در نوجوانان تبیین کنند.
اثربخشی آموزش سبک زندگی در رضایت مندی و فرسودگی زناشویی زنان متأهل شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش سبک زندگی در رضایت مندی و فرسودگی زناشویی زنان متأهل شهر اصفهان انجام شده است. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی همراه با گروه کنترل و پیش آزمون و پس آزمون است. جامعه آماری شامل تمامی زنان متأهل مراجعه کننده به فرهنگسرای خانواده شهر اصفهان در بهار سال 1395 می باشد که 30 نفر از آن ها به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شده اند (هر گروه متشکل از 15 نفر). گروه آزمایش در طول 12 جلسه هفتگی، آموزش سبک زندگی را دریافت نمودند. ابزار سنجش بکار رفته در این پژوهش شامل، پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ (1989) و پرسش نامه فرسودگی زناشویی پاینز(MBQ) (1996) می باشد که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون در مورد گروه آزمایش و گواه اجرا شده است. داده ها از راه نرم افزار SPSS-21 و روش آماری تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاکی از آن است که آموزش سبک زندگی باعث افزایش رضایت مندی زناشویی و کاهش فرسودگی زناشویی می شود که این یافته ها در سطح 05/0P< معنادار است. با توجه به این یافته ها، می توان از راه آموزش سبک زندگی به زوجین کمک کرد تا با اصلاح سبک زندگی خود، باعث غنی سازی زندگی مشترک خود شوند.
مدل سازی ساختاری و تبیین علّی ارزیابی جوامع روستایی از کیفیت زندگی و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی و ادراک جوامع و مردمان روستایی از کیفیت زندگی ، همچون واقعیت زندگی آنان، از عوامل ملموس و ناملموس بسیاری متأثر است. این ارزیابی، انعکاسی از شرایط و اوضاع قلمرو زندگی و سپهر اندیشگی آن ها است. سنجش و تحلیل جامع این ارزیابی نیز سنجه ای است هم برای ارزیابی و تحلیل سطح توسعه و برخورداری این جوامع از شرایط فیزیکی و عینی سکونتگاهی و هم ذهنیت و نگرش آن ها به زندگی روستایی و مقتضیات آن در مقایسه با تصور و ادراکی که به ویژه از زندگی شهری دارند. مطالعه حاضر، کیفیت زندگی در بخش هایی از جوامع روستایی استان های اصفهان و کرمان را ارزیابی و عوامل مؤثر بر آن را تحلیل علّی کرده است. بخش عمده ای از مطالعه، تدوین چارچوبی نظریه مند برای سنجش «خود-ارزیابی» از کیفیت زندگی و مقیاس سازی برای مجموعه جامع و متنوعی از متغیرهای اثرگذار بر آن بوده است. بر اساس توصیف آماری متغیرها، گذشته از تفاوت هایی جزئی، در ارزیابی ابعاد و مؤلفه های مختلف کیفیت زندگی، بین مناطق دوگانه روستایی و گروه های دوگانه سن، جنس و تأهل پاسخگویان، اختلاف معناداری مشاهده نشد. روابط پیچیده و چندگانه بین متغیرها و اثرگذاری های مستقیم و غیرمستقیم آن ها بر ارزیابی از کیفیت زندگی، با استفاده از رویکردهای آماری تحلیل مسیر و مدل سازی معادله های ساختاری، واکاوی و تحلیل علّی شد. با شناسایی و تدوین مدل مفهومی-تحلیلی مطالعه، علاوه بر مدل ساختاری اصلی برای تحلیل متغیر وابسته، روابط درونی بین متغیرهای مستقل نیز با پنج مدل مسیر علّی، ارزیابی و تحلیل و نتایج حاصل به تفصیل تشریح شد. درمجموع آثار مستقیم و غیرمستقیم، پایگاه اقتصادی-اجتماعی، وضعیت مسکن، فعالیت های تفریحی و امکانات و تسهیلات، به ترتیب اثرگذارترین عوامل مثبت بر ارزیابی جوامع روستایی از کیفیت زندگی بوده و پس از آن ها، احساس محرومیت نسبی، عوامل استرس زا و سن نیز متغیرهای اثرگذار منفی بوده اند. درانتها، اعتبارسنجی نتایج و برآوردهای مدل سازی علّی-ساختاری مطالعه آمده و پیشنهادهایی هم برای ادامه کار ارائه شده است.
بررسی تأثیر مؤلفه های سبک زندگی بر نگرش دختران مجرد نسبت به ازدواج (مطالعه شاغلان دانشگاه علوم پزشکی شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی نگرش دختران مجرد به ازدواج، با تأکید بر سبک زندگی آنها، در بین شاغلان دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شده است. ابتدا، به بررسی نظریه های موجود در حوزه سبک زندگی و ازدواج و سپس، به تدوین چارچوب نظری با تلفیق نظریه های مناسب و منطبق با هدف تحقیق پرداخته شده است. در حوز ه سبک زندگی، از نظریات وبر، بوردیو، گیدنز و در حوز ه ازدواج از نظری ه مدرنیزاسیون بهره جسته شده است. سپس ، با استفاده از تکنیک های آماری و چارچوب نظری تحقیق، تأثیرپذیری نگرش نمونه به ازدواج، با چهار مؤلف ه ارتباطات اجتماعی، پایگاه اقتصادی اجتماعی، مدیریت بدن و مصرف فرهنگی، که به نظر می رسید بر متغیر وابست ه تحقیق اثرگذار باشند، سنجیده شده است. جامع ه آماری تحقیق، دختران مجرد شاغل در دانشگاه علوم پزشکی شیراز هستند، حجم نمونه 345 نفر است و داده ها به روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسش نامه جمع آوری شده است. یافته های پژوهش نشان داد که درصد درخور توجهی از افراد نمون ه تحقیق (1/39 درصد) به ازدواج نگرش منفی داشته اند. هم ه مؤلفه های سبک زندگی بر نگرش به ازدواج اثرگذار بوده اند. مصرف فرهنگی با ضریب بتای 610/0 مهم ترین متغیر اثرگذار بر نگرش دختران به ازدواج بوده و از بین مؤلفه های اثرگذار بر نگرش به ازدواج، ارتباطات اجتماعی یگانه مؤلفه ای است که از سه مؤلفه دیگر سبک زندگی (پایگاه اقتصادی اجتماعی، مصرف فرهنگی و مدیریت بدن) اثر می پذیرد و به صورت بلافصل با ضریب بتای 553/0 بر نگرش به ازدواج اثرگذار است.
رابطه مصرف رسانه ای با تغییر سبک زندگی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال سوم بهار ۱۳۹۶ شماره ۹
221-255
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه مصرف رسانه ای با تغییر سبک زندگی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل به روش پیمایشی انجام شده است. اصلی ترین نظریه هایی که قادر به تبیین تئوریک مسئله این تحقیق بود نظریه کاشت و نظری ه سبک زندگی بوردی و است. از ترکیب دو نظریه پیر بوردیو و نظریه کاشت گربنر به رابطه بین سبک زن دگی و مص رف رسانه ای توجه شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد واحد اردبیل در سال تحصیلی 1394 بوده که از بین آن ها 384 نفر از طریق فرمول کوکران انتخاب گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که بین مصرف رسانه ای و سبک زندگی رابطه وجود دارد. همچنین بین میزان مصرف رسانه های دیجیتال با مصرف فرهنگی، مصرف مادی، رفتار سیاسی و دینداری همبستگی مستقیم وجود دارد. نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نیز نشان داد که بین نوع رسانه و سبک زندگی رابطه معناداری وجود دارد، به گونه ای که تغییرات سبک زندگی در دانشجویانی که غالباً از ماهواره استفاده می کنند بیشتر و در بین دانشجویانی که غالباً از اینترنت استفاده می کنند کمتر است. به عبارت دیگر مصرف ماهواره بیشترین تغییر را در سبک زندگی دانشجویان ایجاد کرده است.
بررسی میزان پذیرش اجتماعی استفاده از دوچرخه در سطح کلانشهرها، مطالعه موردی: کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به موازات نقش بیشتر خودروها در شهرها و آشکار شدن آثار منفی آن برای ساکنان شهرها و محیط زیست، به تدریج تمایلات عمومی برای کاهش استفاده از این وسیله و جایگزینی آن با روش های حمل و نقل عمومی و پایدار شکل گرفته است. در این بین، دوچرخه به عنوان یکی از مُدهای سفر، مهم ترین شیوه حمل و نقل پاک شهری محسوب می گردد که دارای منافع و مزایای متعدد اقتصادی و زیست محیطی است. شهر تهران نیز مشابه تمامی کلانشهرهای بزرگ در حال توسعه، گریبانگیر مشکلات ترافیکی و حمل و نقل به عنوان یک زیرساخت شهری است. این در حالی است که مُدهای حمل و نقل پایدار شهری همچون پیاده روی و دوچرخه سواری می توانند نقش مؤثری در این زمینه ایفاء نمایند و در حال حاضر جایگاه چندانی در سهم از سفر در این شهر ندارند. این مطالعه، با هدف بررسی میزان پذیرش اجتماعی استفاده از دوچرخه در سطح کلانشهر تهران تدوین شده و از الزامات این مطالعه، رویکردهای رایج کالبد گرا و کم توجهی تحقیقات پیشین به ابعاد اجتماعی و روان شناختی دوچرخه سواری در شهرها است. مبنای مطالعه به کمک روش تحقیق کمی با راهبرد پیمایش و مبتنی بر «مدل گسترده تئوری رفتار برنامه ریزی شده» است. تقویت نظری این مدل با اضافه نمودن شاخصه های جدید و مرتبط با محیط مصنوع انجام شده است. ابزار این مطالعه به کمک یک «پرسشنامه محقق ساخته» بوده و تکمیل آن توسط 495 نفر از ساکنان مرد کلانشهر تهران به شیوه نمونه گیری طبقه ای صورت گرفته است. یافته های مطالعه با روش تحلیل عاملی تاییدی و مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد؛ اولاً تمامی پارامترهای به کار رفته در مدل دارای ارتباط معنادار آماری با متغیر وابسته است و همچنین بر خلاف مطالعات قبلی، موضوع دوچرخه در بین ساکنان شهر تهران از وجهه مثبت برخوردار بوده و اولویت های تصمیم گیری باید در جهت رفع موانع و افزایش مشوق ها برای پذیرش عملی استفاده از آن به عنوان یک وسیله حمل و نقل سوق یابد. از بین عوامل روان شناختی تشکیل دهنده رفتار دوچرخه سواری، سلامتی مهم ترین مؤلفه در نگرش به دوچرخه و هنجارها بیشتر از عامل نگرش در رفتار دوچرخه سواری موثر بوده اند. در میزان اثرگذاری هنجارها نیز، بیشترین تأثیر به ترتیب در «هنجارهای تاکیدی» و «هنجارهای توصیفی» مشاهده گردید. «کنترل ادراکی رفتار» نیز نقش اندکی در این زمینه داشته است. مطابق آزمون همبستگی اسپیرمن، ویژگی های درک شده از مقوله باورهای رفتاری؛ مهم ترین عامل شکل دهنده به نگرش بوده اند و مؤلفه های سلامتی، فایده و ضرورتمندی حمل و نقلی، ارتباط بیشتری با آن داشته اند. همچنین مشخص گردید که بین ویژگی های محیط مصنوع و شکل گیری نگرش، ارتباط معناداری برقرار است. در نهایت نتایج به دست آمده از مطالعه، با تحقیقات متعدد کشورهای پیشرو مقایسه شده و پیشنهاداتی نیز ارائه شده است.
بررسی رابطه بین سبک زندگی متأثر از فضای مجازی و طلاق عاطفی در شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسانه های جمعی، به ویژه فضای مجازی باعث تغییر و تحولات بسیاری در زندگی و سبک زندگی مردم شده است. میزان گرایش افراد به این فضا تحت تأثیر ویژگی های فردی و عوامل اجتماعی متفاوتی می باشد؛ تأثیرپذیری سبک زندگی از فضای مجازی، پیامدهای گوناگونی دارد. بنابر بر نظر جامعه شناسان متخصص در این حوزه، یکی از این پیامدها، رشد و قوام طلاق عاطفی است. طلاق عاطفی، محصول استراتژی های سرمایه گذاری فردی یا جمعی و آگاهانه یا ناآگاهانه در ایجاد و بازتولید ارتباطات اجتماعی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سبک زندگی متأثر از فضای مجازی و طلاق عاطفی، به صورت پیمایشی، در بین 361 نفر از متأهلان شهر ایلام در سال 1395 انجام شده است. شیوه نمونه گیری در این تحقیق، نمونه گیری چند مرحله ای بوده و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفته است. مهمترین یافته های این پژوهش بدین قرار است: میانگین نمره سبک زندگی متأثر از فضای مجازی در بین زنان و مردان یکسان است. میانگین نمره سبک زندگی متأثر از فضای مجازی بر حسب میزان تحصیلات متفاوت می باشد؛ همچنین بین سبک زندگی متأثر از فضای مجازی و طلاق عاطفی، رابطه معنادار وجود دارد.
تحلیل نظام مند پژوهش های سبک زندگی بعد از دهة 80(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر سبک زندگی به عنوان یک ساز و کار بروز تفاوت های ذائقه افراد در چگونگی گذران اوقات فراغت، مدیریت بدن و مصرف فرهنگی، توسط متخصصان رشته های مختلف به ویژه علوم اجتماعی برای برنامه ریزی و سیاستگذاری توجه شده است. شناخت روند پژوهش های انجام شده با تمرکز بر کم و کیف دانش تولید شده در این حوزه از اهداف این مقاله بوده است. برای دستیابی به این منظور، 59 منبع علمی؛ مقاله، پایان نامه و کتاب (حاصل پژوهش و مجموعه مقالات پژوهشی) از طریق جست وجوی واژة «سبک زندگی» در پژوهش های رشته علوم اجتماعی در پایگاه های علمی تخصصی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران، کتابخانه ملی، مجلات تخصصی نور، اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و کتابخانه های دانشگاه های شهر تهران شناسایی و با استفاده از روش مرور نظام مند بررسی شدند. نتایج نشان داد که بیش از دو سوم پژوهش های سبک زندگی بین سال های 1385 تا 1390 انجام شده است. شش گونه سبک زندگی از این پژوهش ها استخراج شد که بیشترین گونه های بررسی شده به ترتیب به سبک زندگی شبه مدرن (12/34درصد)، پیشامدرن یا سنتی (94/28درصد)، لذت محور، علم محور، جهان محلی و ورزش محور اختصاص داشته است. توجه به سبک زندگی با تمرکز بر بررسی رابطه آن با متغیرهای سرمایه فرهنگی، سرمایه اقتصادی و دینداری بیشترین میزان بررسی در این عرصه را به خود اختصاص داده است.
پیش بینی کیفیت زندگی معلمان زن براساس متغیرهای هوش سازمانی و هوش معنوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ارتقا ءکیفیت زندگی عاملی است که باعث افزایش کارایی و نیز احساس رضایت فردی میگردد. بنابراین با افزایش توانایی فکری یا هوش سازمانی، کیفیت زندگی نیز افزایش پیدا می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش هوش سازمانی و هوش معنوی به عنوان عوامل پیش بینی کننده کیفیت زندگی در معلمان زن انجام گرفت.روش انجام پژوهش توصیفی –همبستگی بود. بدین منظور 210 معلم زن با روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی هوش سازمانیAlbrecht,Karl 2009 ) (، هوش معنوی بدیع و پرسشنامه ی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی ( WHOQOL ) استفاده شد. از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون برای آنالیز اطلاعات استفاده شد. تحلیل همبستگی داده ها نشان داد که اکثریت مولفه های هوش سازمانی رابطه مثبت معناداری(01/0>P) با زیر مقیاسهای کیفیت زندگی دارند. از طرف دیگر روابط مثبت معنی داری (01/0>P) میان بعضی مولفه های هوش معنوی و زیر مقیاسهای کیفیت زندگی مشاهده شد. به عبارت دیگر هر اندازه افراد از هوش سازمانی و هوش معنوی بالاتری برخوردار باشند، از کیفیت زندگی بالاتر برخوردار خواهند بود. همچنین نتایج نشان داد متغیرهای توانایی مقابله، میل به تغییر، اتحاد و توافق، روحیه، کاربرد دانش و فشار عملکرد، به عنوان فاکتورهای هوش معنوی و هوش سازمانی می توانند کیفیت زندگی افراد را پیش بینی کنند.در نتیجه، با توجه به معنادار بودن تاثیر هوش سازمانی و هوش معنوی بر کیفیت زندگی معلمان توصیه می شود تا مسئولان در راستای فراهم نمودن بسترهای لازم و مناسب جهت ایجاد هوش سازمانی اقدام نمایند.
شبکه های اجتماعی مجازی و سبک زندگی جوانان: فراتحلیل پژوهش های پیشین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاه اجمالی به پژوهش های انجام شده در زمینه تأثیرات شبکه های اجتماعی بر سبک زندگی جوانان، نشان دهنده نتایج متفاوت و در برخی موارد متناقض آنهاست که شناخت دلایل آن عمدتاً از طریق فراتحلیل مسیر است. بدین منظور، پس از پالایش اولیه مقالات، شانزده مقاله علمی پژوهشی مرتبط به موضوع از طریق پایگاه اطلاعات علمی مگیران انتخاب و بر اساس معیار های مختلف، در سه سطح نظری، روش شناختی و نتیجه شناختی فراتحلیل شدند. تصویر کلی به دست آمده از فراتحلیل نشان داد که پژوهش های انجام شده به رغم داشتن نقاط قوت، متأثر از نقاط ضعف نظری و روش شناختی هستند که می تواند توضیحی بر تفاوت ها و تناقض های موجود در نتایج به دست آمده از این پژوهش ها باشد. پراکندگی و عدم انسجام در شاخص سازی سبک زندگی، تلقی متفاوت از مفهوم شبکه های اجتماعی مجازی، پس افتادگی روش شناسی نسبت به چهارچوب های نظری، کم توجهی به اعتبار ابزار، تعمیم نتایج به رغم استفاده از روش های نمونه گیری غیر احتمالی، ارزیابی تأثیر شبکه های اجتماعی به روش ذهنی و عدم آزمون فرضیه ها به تفکیک شاخص ها، از جمله نقاط ضعف قابل مشاهده در پژوهش های انجام شده هستند.
موجه سازی مصرف تظاهری؛ مورد مطالعه: مصرف کالاها و خدمات مدیریت بدن در زنان مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مصرف کالا در انواع و اقسام آن، دارای دلالت ها و نشانه های عدیده فرهنگی اجتماعی است و موضع مصرفی افراد نیز بر همین مبنا، توجیه می گردد. هدف نوشتار حاضر این است که توضیح دهد مصارف تظاهری و خودنمایانه که غالباً با استفاده از کالا های دارای نام و نشان (برند) با نوشوندگی بالا ، همراه است چگونه توسط مصرف کنندگان توجیه می شود . برای یافتن پاسخ و پی بردن به معانی نهفته مصرف تظاهری با 38 مشارکت کننده زن در مشهد که کم یا بیش مصرف شان، این گونه بوده و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند، در خصوص مصرف کالاها و خدمات مدیریت بدن، مصاحبه عمیق به عمل آمده است. نتایج کدگذاری و تحلیل متن مصاحبه ها نشان می دهد برای مصرف تظاهری کالاها و خدمات مدیریت بدن، پنج توجیه عمده وجود دارد: موجه سازی هویتی مصرف که نشان تشخص و معرف موقعیت اجتماعی مصرف کننده تلقی می شود؛ موجه سازی روان شناختی که در آن فرد به نیاز های روانی خود، نوع انسان یا زنان ارجاع می دهد؛ موجه سازی اقتصادی (عقلانی)، انتخاب های مصرفی را پس از مقایسه ارزش مصرفی ارزش مبادله یا محاسبه هزینه فایده اقتصادی و اجتماعی، معقول ارزیابی می کند؛ موجه سازی نظارتی (الزامی) که در آن فرد خود را تحت نظارت خواسته ها و پیشنهاد های دیگران مهم یا دیگران تعمیم یافته یا آموزه های اخلاقی و مذهبی می بیند؛ و موجه سازی عادت واره که به «مسبوق به سابقه بودن الگوی مصرفی تظاهری یا تمایل به آن در تاریخچه زندگی فرد» ارجاع دارد.
روش شناسی فارابی در تدبیر منزل و تأثیر آن در سبک زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبانی معرفتی و زمینه های غیرمعرفتی، شیوه ی شکل گیری و روش شناسی بنیادین نظریه ها و اندیشه های اندیشمندان را بازگو می کنند. فارابی نخستین حکیم مسلمانی است که به بحث تدبیر منزل اشاره و به پیروی از ارسطو مباحث منزل را مقدمه ی مباحث سیاست مطرح کرده است، ولی در آثارش مستقیم به جزئیات و مبانی معرفتی و روشی تدبیر منزل نپرداخته است. هدف این نوشتار، تبیین روش شناسی معرفتی فارابی در تدبیر منزل است و به این پرسش پاسخ می دهد که حکمت منزلی فارابی بر مبنای چه روش شناسی معرفتی استوار است؟ حکمت منزلی فارابی با مبانی و روش های معرفتی مانند نمودگرایی، بودگرایی، غایت گرایی، مدنیت گرایی، عقل گرایی، فطرت گرایی، حس گرایی، دین مداری، وحدت گرایی و سعادت محوری روش شناسی بنیادینی را مطرح می کند که تأمین کننده ی سعادت زندگی دنیوی و اخروی است. همچنین این روش شناسی، در حوزه ی هنجارها، باید و نبایدهای عقلی و در عرصه ی روابط و رفتارهای خانوادگی رویکرد میانه روی، برترین خواهی، محبت ورزی و عدالت ورزی را برای تدبیر منزل و اصلاح سبک زندگی معرفی می کند. این نوشتار، به روش تحلیلی- توصیفی، روش شناسی معرفتی فارابی در تدبیر منزل را بررسی و به تأثیر آن در سبک زندگی اشاره می کند.
رابطه میان سطوح متفاوت روابطِ پیش از ازدواج و نگرش والدین به آن با میزان سازگاری زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات جامعه ایران منجر به تغییرات مهمی در شکل روابط پیش از ازدواج در بین جوانان شده است. مطالعات پیشین نشان داده اند، این روابط اگر با افراد متعدد یا به طور پیشرفته باشد، تأثیر نامطلوبی بر کیفیت رابطه بعدی فرد خواهد داشت. اما اگر به عنوان مسیری برای رسیدن به ازدواج انتخاب شود و با نظارت خانواده و جامعه باشد باعث ارتقاء کیفیت انتخاب فرد می شود. بر این اساس در این پژوهش قصد بررسی رابطه میان سطوح روابط پیش از ازدواج با میزان سازگاری زوجین را داریم. باتوجه به نقش تعیین کننده خانواده در گفتمان جامعه ایرانی در این بررسی، نگرش والدین به رابطه پیش از ازدواج و ازدواج فرزندشان نیز مورد مطالعه قرار گرفت. برای جمع آوری گروه نمونه از روش در دسترس و گلوله برفی استفاده شد و از افراد خواسته شد علاوه بر سطح ارتباط خود، آزمون سازگاری زناشویی را تکمیل کنند. نتایج این بررسی نشان داد، سازگاری زناشویی افرادی که پیش از ازدواج رابطه ای نداشتند و یا روابط محدودی داشته اند بیش از افراد با روابط پیشرفته و متعدد است. توافق والدین با ازدواج نیز باعث افزایش میزان سازگاری زناشویی است.
بررسی نقش عوامل جمعیت شناختی و اجتماعی- اقتصادی در مصرف کالاهای فرهنگی جوانان 29-15 ساله شهر تهران (نمونه مورد مطالعه: فرهنگسراهای بهمن و اشراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به مصرف کالاهای فرهنگی به عنوان یکی از عوامل مهم داوری های زیباشناختی و یکی از مولفه های ذایقه عمومی جامعه رو به فزونی است.در این مقاله، گروه نوجوان و جوان (29-15 ساله) در شهر تهران به عنوان شهر پیشرو در حوزه فرهنگی به عنوان گروه هدف مورد توجه قرارگرفته و عوامل جمعیت شناختی تاثیرگذار برذایقه مصرفی آنها مورد مطالعه قرار می گیرد. در کشور ما، سهم جمعیتی این گروه بیش از هر گروه دیگری است. نظریات مختلفی در مورد مصرف فرهنگی و عوامل موثر بر آن طرح و بسط داده شده است از جمله بوردیو در این حوزه جزو صاحب نظران مهم به شما می رود. وی از انواع سرمایه ها و نوع مصرف کالای فرهنگی را مرتبط با برخی از عوامل به ویژه پایگاه طبقاتی و اجتماعی می داند. در همین ارتباط، توجه به سبک زندگی جای مهمی را به خود اختصاص می دهد. با عنایت به مباحث نظری و جهت بررسی موضوع، نمونه ای به تعداد 366 نفر از دو مراجعه کنندگان به دو فرهنگسرای اشراق و بهمن انتخاب شده و پرسشنامه طراحی شده جهت برآورد نظرات پاسخگویان به آنها ارایه شد.نتایج نشان داد که عوامل جمعیتی از جمله جنس، سطح تحصیلات فرد و والدین، رتبه فرزند و موارد مشابه تاثیر قابل توجهی بر مصرف کالاهای فرهنگی مورد استفاده دارد.
تحلیل میزان عوامل مؤثر بر آگاهی از شهروندی در بین دانش آموزان (مورد مطالعه: شهرستان پلدختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی میزان آگاهی دانش آموزان از حقوق شهروندی و عوامل مرتبط با آن می پردازد. روش پژوهش از نوع پیمایشی توصیفی، هدف آن کاربردی و تکنیک جمع آوری داده ها، پرسشنامه و مصاحبه است.در این پژوهش، متغیر وابسته میزان آگاهی از حقوق شهروندی است که با ابعاد آگاهی از حقوق مدنی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی وجنسیتی مورد سنجش قرار گرفته اند. تعداد مشارکت کنندگان انتخاب شده 257 نفر از بین 780 دانش آموزان ناحیه پلدختر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای است. برای تحلیل داده های بدست آمده از آزمون تی، آزمون همبستگی پیرسون، اسپیرمن و آزمون رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. میزان آگاهی دانش آموزان از کلیه حقوق شهروندی متوسط و زیاد می باشد. در میان ابعاد مختلف حقوق شهروندی، بعد اجتماعی بیشترین و بعد سیاسی حقوق شهروندی کمترین میزان آگاهی از حقوق شهروندی را داشته اند. علاوه بر این پژوهش نشان می دهد که بین جنسیت، نوع تحصیلات، میزان عضویت در انجمن ها و کانون های مدرسه، تحصیلات والدین، مکان (روستایی یا شهری بودن) و استفاده از رسانه های جمعی با میزان آگاهی از حقوق شهروندی رابطه معنی داری وجود دارد. واژه های کلیدی: حقوق شهروندی، عضویت، رسانه های جمعی، دانش آموزان
جوانان و روابط پیش از ازدواج؛ مطالعه کیفی زمینه ها، تعاملات و پیامد های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر در نظر دارد تا به میانجی رویکرد برساختی تفسیری به کشف و بررسی زمینه ها و دلالت های معنایی روابط پیش از ازدواج جوانان و پیامد های آن بر زندگی متأهلی در شهر سنندج بپردازد. داده های این مطالعه کیفی از طریق مصاحبه عمیق گردآوری شده و از روش نظریه زمینه ای برای تحلیل داده ها استفاده شده است. با کمک روش نمونه گیری نظری و هدفمند با 21 نفر از مشارکت کنندگان مصاحبه گردید و نهایتاً داده های گردآوری شده در قالب 18 مقوله محوری و یک مقوله هسته، کدگذاری و تحلیل گردید. نتایج پژوهش بیانگر آن است که جوانان پیش از ازدواج، به دلایل مشکلات عاطفی، شدت یافتن امیال جنسی و عضویت و تسهیل پذیرش در گروه دوستان به رابطه با جنس مخالف روی آورده اند. در این میان محرکات جنس مخالف به مثابه زمینه تسهیل گر و فنّاوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی به منزله شرایط مداخله گر عمل کرده اند. جوانانِ مورد مصاحبه با میانجی دو راهبرد «روابط عاشقانه» و «روابط مبتنی بر فریب» به رابطه با جنس مخالف تداوم بخشیده اند. بر اساس مطالعه حاضر، تجربه رابطه پیش از ازدواج، با تقویت حس نوستالژیک، پیامدهایی چون احساس تأسف، مقایسه و تنوع طلبی جنسی، اختلافات خانوادگی، بی وفایی و عدم پایبندی در زندگی متأهلی را در پی داشته است. مقوله هسته «سیالیت پیوند زناشویی» ناظر بر پیامد های رابطه پیش از ازدواج جوانان بر زندگی متأهلی می باشد.
پیش بینی الگوی مصرف بر اساس مؤلفه های سبک زندگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی الگوی مصرف بر اساس مؤلفه های سبک زندگی بود. در پژوهش حاضر از روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی استفاده شد. جامعه آماری 17108 نفر ساکنان شهر دهاقان بودند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 378 نفر و با روش نمونه گیری خوشه ای تعیین شد. گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه سبک زندگی لعلی، عابدی و کجباف با آلفای کرونباخ 76/0 و پرسشنامه الگوی مصرف انصاری و طیبی با آلفای کرونباخ 74/0 صورت گرفت. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20 تحلیل گردید. بین سبک زندگی مبتنی بر پیشگیری از بیماریها و سبک زندگی مبتنی بر کنترل وزن و تغذیه با اصلاح الگوی مصرف(01/0p<)، سبک زندگی مبتنی بر کنترل وزن و تغذیه با الگوی مصرف مدگرایانه(05/0p<) و سبک زندگی مبتنی بر معنویت و سلامت جسمی و روانی با الگوی مصرف مبتنی بر تبلیغات(01/0p<)، رابطه وجود دارد. اصلاح الگوی مصرف مستلزم ارتقاء سبک زندگی در ابعاد مختلف (بعد معنوی، روانشناختی و تندرستی و...) می باشد.
بررسی جامعه شناختی رابطه بین کیفیت زندگی و طرد اجتماعی (مورد مطالعه: ساکنان منطقه 18 شهرتهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به رابطه بین کیفیت زندگی و طرد اجتماعی می پردازد. طرد اجتماعی به عنوان متغیر وابسته این تحقیق شامل چهار مؤلفه مشارکت اجتماعی، یکپارچگی هنجاری، دسترسی به حقوق اجتماعی و محرومیت مادی است. روش این تحقیق پیمایشی بوده و برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. حجم نمونه 384 نفر محاسبه و نمونه ها به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی در بین ساکنان منطقه 18تهران انتخاب شده است. یافته های تجربی نشان می دهد بیش از نیمی (7/50 درصد) از اجتماعات هدف از نظر میزان طرد اجتماعی در سطح بالا و (8/40 درصد) نیز در سطح متوسط قرار دارند. همچنین بین طرد اجتماعی و ابعاد کیفیت زندگی شامل مسکن، امکانات و خدمات شهری، حمل ونقل شهری، تفریحات و سرگرمی ها، امنیت و ایمنی و محیط زیست هم تغییری وجود دارد؛ بدین معنی که با کاهش میزان های طرد اجتماعی در منطقه، میزان رضایت مندی از ابعاد کیفیت زندگی افزایش می یابد.
مؤلفه های حفظ کرامت زن و نقش تربیتی آن در سبک زندگی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های حفظ کرامت زن و تبیین نقش تربیتی آن در سبک زندگی اسلامی است که به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفت. داده های پژوهش پس از بررسی منابع موجود و مرتبط، با استفاده از فرم های فیش برداری جمع آوری شد و با شیوه های کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. دستاورد این پژوهش، شناسایی شش مؤلفه حفظ کرامت زن شامل آگاهی از توانمندی های سرشتی، توجه به توانمندی های اکتسابی، توجه به نتیجه کرامت، پرورش حیا، پرورش عزت نفس، آشنایی با حقوق خویش است. همچنین پنج نقش تربیتی در سبک زندگی اسلامی شناسایی شد که عبارتند از: شکل گیری شخصیت سالم، تقویت دین داری، آراستگی به رفتار عزتمندانه در زندگی، کنترل خود از آلودگی ها، افزایش مسئولیت پذیری اجتماعی. توجه به این مؤلفه ها می تواند زندگی زنان جامعه را به سمت زیست دین دارانه هدایت کند.
بررسی وضعیت سواد انرژی در بین شهروندان منطقه 19 شهرداری تهران و رابطه آن با مصرف کالاهای فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده های اجتماعی به علت ویژگی پویای خود، همواره با متغیرهای گوناگون در بستر جامعه در ارتباط هستند. «سواد انرژی» به عنوان یک مفهوم و یک متغیر اجتماعی در این راستا قرار می گیرد. «مصرف کالاهای فرهنگی» از متغیرهای اجتماعی-فرهنگی محسوب می شود که با «سواد انرژی» ارتباط دارد. از این رو، بررسی وضعیت سواد انرژی در بین شهروندان منطقة 19 شهرداری تهران و رابطة آن با میزان مصرف کالاهای فرهنگی هدف اصلی پژوهش حاضر را تشکیل می دهد. برای رسیدن به این هدف از روش پیمایشی استفاده شده است. جامعة آماری شامل افراد بزرگسال 15 تا 65 سالة ساکن در منطقة 19 تهران می شود که برابر با 189000 نفر هستند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر با 400 درنظر گرفته شده است. یافته ها و نتایج پژوهش نشان می دهد میزان سواد انرژی پاسخگویان در بعد شناختی کم و در بعد اثربخشی و رفتاری تقریباً زیاد است. بین سواد انرژی در ابعاد شناختی با مصرف فرهنگی میان پاسخگویان رابطة معناداری وجود دارد. مقدار میانگین ها نشان می دهد مصرف فرهنگی در بین پاسخگویانی که گزینة درست را در ارتباط با سواد انرژی در بعد شناختی انتخاب کردند، بیشتر است. همچنین، آزمون رابطة بین سواد انرژی در بعد اثربخشی و مصرف فرهنگی از طریق آمارة همبستگی پیرسون (258/0) و سطح معنی داری (000/0)، با اطمینان 99 درصد دلالت بر این دارد که بین «سواد انرژی در بعد اثربخشی» و «میزان مصرف فرهنگی» رابطة معنادار مستقیم وجود دارد. همچنین، بین سواد انرژی در بعد رفتاری و مصرف فرهنگی با ضریب همبستگی پیرسون (328/0) و سطح معنی داری (001/0) در بین پاسخگویان رابطة مستقیم و معنادار مشاهده می شود.