فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۲۹ مورد از کل ۱۲۹ مورد.
۱۲۱.

گونه شناسی و عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری معماری پل های تاریخی استان گیلان (با نگاهی بر پل های ادوار تاریخی صفویه و قاجاریه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پل استان گیلان صفویه قاجاریه گونه شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 685 تعداد دانلود : 67
استان گیلان به دلیل بارندگی ها و شرایط اقلیمی دارای پل های متعددی از دوره های تاریخی گذشته است. هدف پژوهش، گونه شناسی و شناخت عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری پل های تاریخی صفویه و قاجاریه استان گیلان است. پژوهش درصدد پاسخگویی به سؤالات ذیل است؛ کدام عوامل در شکل گیری گونه های مختلف پل های صفویه و قاجاریه استان گیلان مؤثر بوده اند؟ پل های صفویه و قاجاریه گیلان دارای چه تفاوت هایی از منظر؛ سازه ، هندسه، نوع قوس ، مصالح و تزئینات معماری با یکدیگر هستند؟ بر این اساس در این پژوهش، ابتدا برمبنای مطالعات کتابخانه ای مشخصات 15 پل تاریخی عصر صفویه و قاجاریه استان گیلان جمع آوری و در گام بعدی بر مبنای مطالعات میدانی عوامل مؤثر بر شکل گیری پل ها موردبررسی و جهت انجام تحلیل های هندسی پل ها از روش های ترسیم دستی و نرم افزارهای: فی ماتریکس حرفه ای و تقسیمات طلایی آتریس استفاده گردیده است. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است؛ اشتراکات مذهبی، اقتصادی، توسعه روابط سیاسی ایران با غرب و سپری نمودن اوقات فراغت شاهان صفوی عمده ترین عوامل شکل گیری پل های صفویه بوده است. پل های صفویه دارای 3 گونه مختلف؛ پل یک دهانه ای، دو دهانه ای و چهار دهانه ای هستند، استفاده از قوس پنج او هفت تند و کند، کانه پوش های متعدد، آجرکاری برجسته، وجود فضای اتراق، پشت بند دایره ای شکل، شیب بندی دومرحله ای و فرم پایه ها به صورت مستطیل و فرم موج شکن ها به صورت اشکال دایره ای لوزی امری رایج در پل های صفویه گیلان هستند. مهم ترین عوامل شکل گیری پل های قاجاری عبارت اند از؛ کنترل رابطه و کاهش تنش میان غرب و ایران، اقتصاد و ایجاد ارتباطات درون شهری و روستایی است. پل های قاجاری دارای 3 گونه مختلف؛ پل های یک دهانه ای، یک دهانه مرکزی و دو طاق جانبی و پل یک دهانه مرکزی و چهارطاق جانبی هستند. استفاده از قوس با ابعاد کوچک، آجرکاری عقب نشسته، شیب بندی یک طرفه و به کارگیری فرم دایره ای در موج شکن، پشت بندها و فرم مستطیل در پایه ها و عدم وجود فضای اتراق، میل راهنما و کانه پوش ها امری رایج در پل های قاجاری استان گیلان است.
۱۲۲.

مطالعه سیر تطور رویکردهای طراحی مساجد نوگرا در دوران پهلوی دوم با تأکید بر رویکرد منطقه گرایی انتقادی (مطالعه موردی : مسجد الجواد تهران، مسجد دانشگاه تهران، مسجد دانشگاه جندی شاپور اهواز، مسجد حضرت امیر تهران، مسجد و کانون توحید تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معماری معاصر ایران معماری مدرن دوره پهلوی دوم معماری مساجد نوگرا مدرنیسم منطقه گرایی انتقادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 291 تعداد دانلود : 479
در دوره پهلوی دوم، مدرنیسم به گونه ای در سطح فرهنگی جامعه مورد حمایت قرار گرفت که پای آن به زمینه طراحی مساجد نیز کشیده شد و منجر به ساخت مساجدی نوگرا گردید. پس از آن با حمایت های حاکمیت در توجه به ظرفیت های معماری سنتی با برگزاری همایش هایی ، به موازات نقدهایی که به مدرنیزاسیون این دوران می شد، رویکرد منطقه گرایی رخ نمود که به نحوی انتقادی نسبت به کاربرد ویژگی های مدرنیسم و میراث گذشته برخورد می کرد. پرسش های مطرح شده عبارت هستند از اینکه چه شباهت هایی مساجد نوگرای این دو دهه را در امتداد هم قرار داده و چه تفاوت هایی مساجد منطقه گرا را به عنوان واکنشی به مساجد مدرن مطرح می کنند؟ چه عواملی منجر به تغییر رویکرد طراحی در مساجد نوگرا شده اند؟ پژوهش پیش رو با روشی توصیفی - تحلیلی ، به سیر تحول طراحی مساجد نوگرای ایران مابین سال های ١٣٤٠ تا ١٣٥٧ ش. پرداخته و در این بررسی ، از نظریه منطقه گرایی انتقادی برای تحلیل و دسته بندی مساجد نوگرا و نمایان ساختن تغییرات صورت گرفته در طراحی مساجد منطقه گرای دهه ١٣٥٠ ش. نسبت به مساجد مدرن دهه ١٣٤٠ ش. بهره گرفته است . هدف از این مطالعه ، دسته بندی خوانا و مستدل تری از سیر تحول رویکرد طراحی مساجد نوگرا با توجه به بستر تاریخی و جریانات نظری معماری بوده تا پایه ای برای خوانش رویکردهای طراحی مساجد نوگرا پس از انقلاب اسلامی فراهم آورد. مساجد منطقه گرا برخلاف مساجد مدرن که تنها در قالب امر بصری قابل درک هستند، به آثاری لمس پذیر با قابلیت درک از طریق تمامی حواس تحلیل شدند. مساجد منطقه گرای دهه ١٣٥٠ ش. از لحاظ حجمی همچون مسجد الجواد بدیع و نو هستند، اما در رویکرد طراحی آنها حساسیت به هویت فرهنگی و توجه به امر بومی قابل پیگیری است . با این حال که در روند طراحی با رویکردی انتقادی ، سنتزی از سنت معماری ایرانی با ساخت فن آوارنه و سبکی مدرن صورت داده اند که هیچ گونه تقلید و بازگشت تاریخی چون مسجد دانشگاه تهران در آنها مشاهده نمی شود.
۱۲۳.

عوامل مؤثر بر داوری طرح نهایی دانشجویان معماری در دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داوری ارزیابی آموزشی فرآیند طراحی محصول نهایی ارزش یابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 644 تعداد دانلود : 388
ارزیابی طرح های معماری، به قضاوت درباره طرح می پردازد؛ به این صورت که میزان معیارهای متغیر در طراحی را از جنبه مورد نظر اندازه گیری کرده و سپس آن را قضاوت می کند. با توجه به نقش مهم داوری در دروس طرح های معماری، درصورتی که نوع داوری مشخص نباشد، فضای مناسب بر داوری را تحت تأثیر قرار می دهد، باعث ورود مطالبات بی ارتباط با اهداف آموزشی می شود و زمینه رش د و استعدادهای دانشجویان را از بین خواهد برد. هدف پژوهش حاضر، دست یابی به معیارها و شاخص های داوری واقع بینان در زمینه دانش و توان تخصصی دانشجویان معماری در ایران است. پرسش های اصلی پژوهش این است که معیارهای ارزش یابی و داوری پروژه های معماری در دانشگاه های مطرح رشته معماری در ایران چه هستند؟ دیدگاه اساتید در این راستا چیست؟ روش تحقیق از نوع آمیخته (کمی-کیفی) و هدف، کاربردی است. جامعه آماری، 17 نفر از اعضای هیئت علمی مشهور گروه معماری در دانشگاه های شهید بهشتی، تهران، علم و صنعت و شهید چمران اهواز هستند. نمونه گیری به صورت سامان مند و غیرتصادفی انجام شد. ابزار جمع آوری داده از طریق پرسش نامه از نوع لیکرت است و یک سؤال به صورت گزینشی تدوین شد. دو سؤال به صورت پرسش نامه باز مصاحبه شد. برای دست یابی به نتایج دقیق تر، نظرات اساتید جوان در زمینه داوری طرح های معماری گرفته شدند. بر این اساس، 25 نفر از اساتید جوان که در حال گذراندن مقطع دکتری خود در دانشگاه های مطرح معماری بوده و سابقه تدریس در کارگاه طراحی معماری در دانشگاه را داشتند، به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. نتایج و اطلاعات با نرم افزار SPSS و با به کارگیری روش های آماری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان دادند معیارهای نهایی مربوط به ارزیابی فرآیند طراحی به دو زیرشاخه مطالعات و طراحی تقسیم می شوند. مطالعات به دو زیرگروه دانش اولیه و توجه به مطالعات فنی تقسیم شده و طراحی به دو زیرگروه مهارت طراحی و پیشبرد روند طراحی دسته بندی می شود؛ به غیر از دانش اولیه، سایر عوامل بر محصول نهایی اثرگذار هستند. از دید خبرگان، مطالعات و دانش فنی بیشترین اثرگذاری بر محصول نهایی را دارند. از نگاه اساتید جوان، پیشبرد روند طراحی بیشترین تأثیر را بر نمره دهی اساتید دارد و بعد از آن مهارت طراحی، مطالعات و دانش فنی قرار دارد. در نهایت، پیشنهادها و راهکارهایی برای هیئت داوری، آموزش دهندگان معماری و متخصصان ​ارائه شدند تا منجر به ارتقای کیفیت سطح داوری اساتید شود.
۱۲۵.

عوامل فضایی احساس معنوی در محیط معماری حرم مطهر رضوی با بهره گیری از رویکرد روان شناسی رفتارگرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: احساس معنوی محیط روانشناسی رفتارگرا معماری حرم مطهر رضوی عوامل کالبدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 237 تعداد دانلود : 968
«احساس معنوی محیط» تجربه ای ویژه حاصل از حضور در فضاهای قدسی است. درزمینه ی ارتباط بین معماری و مفاهیم معنوی، تحقیق های بسیاری صورت گرفته است اما کمتر به بررسی تجربیات معنوی در مواجهه با آثار معماری پرداخته اند. روانشناسی رفتارگرا به واسطه تمرکز بر روی عکس العمل مخاطبان، به عنوان پاسخ و فضاهای معماری به عنوان محرک، بستر مناسبی برای بررسی احساس معنوی محیط است. در این مقاله از طریق مرور ادبیات، ویژگی های این احساس شناسایی و سپس از طریق تحلیل عاملی، عوامل فضایی مؤثر، دسته بندی می شوند. پس از تهیه پرسشنامه و سنجش روایی از «نسبت روایی لاوشه» و «شاخص روایی محتوایی» برای تعیین پایایی از روش آلفای کرومباخ استفاده شد. برای تعین حجم نمونه، از طریق روش آسان یا در دسترس تعداد 320 نفر از زائران حرم مطهر امام رضا (ع) در سال 1397 انتخاب شده اند. یافته ها و نتایج پژوهش نشان می دهد عوامل مؤثر بر احساس معنوی محیط، در پنج دسته به شرح عوامل عملکردی «مقیاس و تناسب ابعادی، رعایت شأن و عملکرد، فضای سکون، فضای مکث، حیاط های وسیع، امکانات رفاهی جانبی و هم جواری فضاهای فرهنگی» و عوامل کالبدی «عظمت مقبره، شکوه داخلی مقبره، تدریج افقی اهمیت، سیر از ساده به پیچیده در محور عمودی و افقی، شاخص بودن المان مقبره» و عوامل ایده ای «ساماندهی ورودی، انتظام سلسله مراتبی فضا، منع شمایل نگاری، انطباق محور حرکتی بر محور معنایی، ابهام در تسلسل فضا، شاخص بودن نورپردازی و موقعیت عناصر نورانی» و عوامل یکپارچگی شامل «تشابه نسبی فضاهای پشت سرهم، کل گرایی، همگرایی فرم و تزئینات» و عوامل فناوری، «مسقف بودن موقت حیاط، سامانه های نورپردازی شگفت انگیز و شرایط زیست محیطی» شناسایی و دسته بندی شده اند.
۱۲۷.

ارزیابی مؤلفه های مؤثر بر ارتقاء دلبستگی به مکان درفضاهای باز مجتمع های مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حس دلبستگی مجتمع مسکونی آزمون تک نمونه ای آزمون فریدمن ساکنین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 78 تعداد دانلود : 300
دلبستگی به مکان، خلاصه ای منبعث از ادراک انسان از ابعاد کالبدی، ذهنی و رویدادهای مکان است. با این حس فضا به مکانی با ویژگی های حسی و رفتاری خاص برای انسان بدل می شود. در میان فضاهای مختلف، فضای باز با کارکردها، معانی و ویژگی های کالبدی خود می تواند نقش مهمی در کیفیت بخشیدن به فضاهای سکونت در شهرهای امروز داشته باشد. در نتیجه توجه طراحان به عوامل مؤثر در دلبستگی افراد به فضاهای باز در مجتمع های مسکونی می تواند نقش مؤثری در زیست پذیری این فضاها ایفا نماید. با توجه به اهمیت مفهوم دلبستگی به مکان در کیفیت بخشی به محیط، این تحقیق ابتدا به بررسی مفهوم دلبستگی و ابعاد آن، و سپس به تبیین شاخص های دلبستگی به مکان به شناسایی عوامل مؤثر بر احساس دلبستگی و سنجش آنها در بین متخصصان حوزه معماری و شهرسازی می پردازد. در واقع هدف این تحقیق، ارائه مدل دلبستگی به مکان و سنجش و تحلیل عوامل مؤثر بر میزان دلبستگی به فضاهای باز مسکونی در بین متخصصین می باشد. مقاله حاضر دارای روش توصیفی و تحلیلی می باشد و برای گردآوری اطلاعات از ابزارهای کتابخانه ای و پرسشنامه بهره گرفته شده است و از لحاظ هدف، کاربردی است. جامعه آماری آن را متخصصان حوزه معماری و شهرسازی و علوم تربیتی و روانشناسی تشکیل می دهند و نمونه ها به شیوه تصادفی انتخاب شده اند. سپس با استفاده از مؤلفه های مؤثر بر حس دلبستگی ، شاخص های پرسشنامه تجزیه و تحلیل شده است. پرسشنامه های جمع آوری شده، در محیط نرم افزار Spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در این راستا از آزمون آماری تی تک نمونه ای و فریدمن استفاده شده است. نهایتا 34 شاخص در قالب 8 مؤلفه مورد سنجش قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد مؤلفه حس وابستگی ، حمایت اجتماعی و ارتباط عاطفی قوی با مکان به ترتیب مهم ترین مؤلفه های کالبدی مؤثر بر احساس دلبستگی در فضای باز مجتمع مسکونی هستند و فضاهای فاقد ایمنی و تاریک مهم ترین عامل ها برای عدم دلبستگی به مکان در میان ساکنان خواهند بود.
۱۲۸.

نقش مادی ها در شکل گیری حس تعلق به مکان ساکنان همجوار آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مادی ها حس تعلق به مکان محلات مسکونی شهر اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 220 تعداد دانلود : 103
بعد مکانی نیاز به تعلق، آشکارکننده پیوند انسان و مکان است. اگر چه حاشیه مادی ها باعث حضور و ثبات عناصر طبیعی در شهر اصفهان هستند؛ توسعه جوامع انسانی، تغییر شیوه زندگی و استقرار گروه های جمعیتی جدید در منازل آپارتمانی سبب قطع ارتباط طبیعت مادی ها و ساکنان شده و این عدم ارتباط بر ضعف حس تعلق افراد افزوده است. از آن جا که تعامل میان انسان و محیط بر ارتباط کاربران با محیط های ساخته شده و حس تعلق آنان موثر است، این مقاله در پی یافتن پاسخ این سوال است: " مؤلفه های عوامل کالبدی- محیطی نتیجه بخش بر افزایش حس تعلق به مکان ساکنان محلات مسکونی مجاور مادی ها کدامند؟" شناسایی و طبقه بندی مؤلفه های کالبدی- محیطی مؤثر بر حس تعلق ساکنان و همچنین نحوه و میزان تأثیر گذاری عوامل عملکردی و ادراکی حاصل از عوامل کالبدی- محیطی مادی ها در ایجاد حس تعلق ساکنان، هدف اصلی این پژوهش است.در جهت پاسخ به سؤالات از روش همبستگی استفاده شد. جمع آوری داده ها به منظور مرور نتایج تحقیقات صورت گرفته به روش اسنادی از جمله نوشته ها و ادبیات، داده های آماری، اسناد تاریخی و اسناد دیداری صورت گرفت. مطالعه میدانی بصورت گردآوری داده از ساکنان محلات مجاور مادی ها با ابزار پرسشنامه و به روش پیمایشی صورت پذیرفت. داده های حاصل از پرسشنامه توسط نرم افزار Spss نسخه(26) و Amos نسخه (24) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد، بین طبیعت زیبای ماد ی ها با چهار مؤلفه "عناصر طبیعی، خوانایی، خاطره انگیزی، منحصر به فرد بودن" و عوامل عملکردی با "مؤلفه های خودبسندگی و لذت از مکان" و عوامل ادراکی با "مؤلفه های رضایتمندی، اشتیاق، افتخار، مردم دوستی و سازگاربودن" رابطه مستقیم وجود دارد که بر ارتباط کاربران با محیط تأثیر گذاشته و حس تعلق به مکان ساکنان همجوار مادی ها را افزایش می دهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان